چند سؤال در مورد امام حسین(ع) و واقعه کربلا داشتم: 1. آیا صحیح است که می‌گویند: زمانی که سر مبارک امام حسین(ع) را برای یزید بردند، لب‌های امام در حال زمزمه آیه‌ای بود؟ و به همین دلیل یزید با چوب بر دهان امام ضربه زده است؟ 2. آیا صحیح است که می‌گویند: در این زمان یزید در حال بازی شطرنج بوده و سر امام را زیر میز شطرنج قرار داد؟
. گزارشی وجود دارد که سر امام حسین(ع) هنگام ورود اهل بیت به کوفه، بر سر نیزه آیه‌ای از قرآن را تلاوت فرمود، در این زمینه نمایه «سر امام حسین(ع) و تلاوت قرآن»، سؤال 48332 را مطالعه کنید. اما در منابع روایی چیزی درباره این‌که سر امام حسین(ع) در مجلس یزید آیه‌ای از قرآن را تلاوت کرده باشد، نیافتیم. اما این در منابع روایی آمده است که؛ یزید با عصای خیزران خود بر لب و دندان سر بریده امام حسین(ع) زده است: یزید، عصای خیزرانش را طلبید و با آن بر دندان‌های حسین(ع) می‌کوبید، ابو برزه اسلمی رو به یزید کرد و گفت: وای بر تو! ای یزید! با عصایت دندان‌های حسین فرزند فاطمه را چوب‏ می‌زنی؟ من خود شاهد بودم که پیامبر(ص) دندان‌های حسین و برادرش حسن را می‏مکید و می‌گفت: شما دو سرور جوانان اهل بهشت هستید، خدا بکشد قاتل شما را و لعنت‏اش کند و دوزخ را برای او آماده نماید که چه جایگاه بدی است، راوی گفت: یزید بر آشفت و دستور داد او را از مجلس بیرون کنند پس کشان کشان او را از مجلس بیرون بردند راوی گفت: یزید سپس اشعاری از ابن زبعری را خواند که در آن آرزو کرد کاش اجدادش که در بدر کشته شده بودند، زنده بوده و  این انتقام را می‌دیدند، علاوه بر این تمام وحی و نبوت را نیز زیر سؤال برد.[1] این روایت با کمی اختلاف در منابع دیگر نیز نقل شده است.[2] همچنین در برخی از منابع آمده است که؛ این کار را ابن زیاد انجام داده است.[3] 2. در برخی از منابع روایی آمده که وقتی سر امام حسین(ع) را نزد یزید بردند، او در حال خوردن شراب و مشغول بازی شطرنج بوده است؛ امام رضا(ع) فرمود: «هنگامی که سر حسین بن علی(ع) را به سوی شام بردند، یزید دستور داد آن‌را در کناری نهاده و سفره غذا را گستردند، و او با یارانش مشغول خوردن غذا و نوشیدن آبجو شدند، چون فارغ گشتند، امر کرد سر بریده حسین(ع) را در طشتی به پیش تخت او نهادند و میز بازی شطرنج را روی آن طشت گذارد و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد، و حسین، پدر و جدّش را به مسخرگی یاد می‌کرد، و چون از همبازیش می‌برد جام شراب را برگرفته سه بار می‌نوشید، آن‌گاه باقی مانده آن‌را در کنار طشتی که سر بریده امام در آن بود بر زمین می‌ریخت. پس هر کس از طرفداران ما می‌باشد باید از خوردن شراب و قماربازی با شطرنج بپرهیزد، و هر کس از شیعیان ما که دیده‏اش به شراب جو یا شطرنج بیفتد امام حسین(ع) را یاد نماید و بر یزید و آل زیاد لعن فرستد، خدای عزّ و جلّ گناهانش را محو و نابود سازد، هر چند به عدد ستارگان‏ آسمان باشد».[4] در این‌جا تذکر این نکته لازم است که شراب حرمت ذاتی دارد و در تمام دوران‌ها حرام می‌باشد. اما بحث شطرنج متفاوت است؛ شطرنج از این باب که وسیله‌ای برای قمار است حرام می‌باشد،‌ بنابر این، اگر این وسیله از این حالت خارج شود و دیگر وسیله‌ قمار نباشد، به نظر برخی فقها حرام نخواهد بود.[5]   [1] . سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 179، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1348ش؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 45، ص 114، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [2] . «أَنَّهُ لَمَّا دَخَلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ حَرَمُهُ عَلَی یَزِیدَ وَ جِی‏ءَ بِرَأْسِ الْحُسَیْنِ وَ وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ فِی طَسْتٍ فَجَعَلَ یَضْرِبُ ثَنَایَاهُ‏ بِمِخْصَرَةٍ کَانَتْ فِی یَدِه‏ ...»؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 307، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق؛ ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق، شیری، علی، ج 5، ص 129، بیروت، دار الاضواء، 1411ق. [3] . دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق، عبد المنعم عامر، مراجعه، جمال الدین شیال، ص 259، قم، منشورات الرضی، 1368ش. [4] . «لَمَّا حُمِلَ رَأْسُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ إِلَی الشَّامِ أَمَرَ یَزِیدُ لَعَنَهُ اللَّهُ فَوُضِعَ وَ نُصِبَتْ عَلَیْهِ مَائِدَةٌ فَأَقْبَلَ هُوَ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ أَصْحَابُهُ یَأْکُلُونَ وَ یَشْرَبُونَ الْفُقَّاعَ فَلَمَّا فَرَغُوا أَمَرَ بِالرَّأْسِ فَوُضِعَ فِی طَسْتٍ تَحْتَ سَرِیرِهِ وَ بُسِطَ عَلَیْهِ رُقْعَةُ الشِّطْرَنْجِ وَ جَلَسَ یَزِیدُ عَلَیْهِ اللَّعْنَةُ یَلْعَبُ بِالشِّطْرَنْجِ وَ یَذْکُرُ الْحُسَیْنَ وَ أَبَاهُ وَ جَدَّهُ ص وَ یَسْتَهْزِئُ بِذِکْرِهِمْ فَمَتَی قَمَرَ صَاحِبَهُ‏ تَنَاوَلَ الْفُقَّاعَ فَشَرِبَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ صَبَّ فَضْلَتَهُ عَلَی مَا یَلِی الطَّسْتَ مِنَ الْأَرْض فَمَنْ کَانَ مِنْ شِیعَتِنَا فَلْیَتَوَرَّعْ عَنْ شُرْبِ الْفُقَّاعِ وَ اللَّعْبِ بِالشِّطْرَنْجِ وَ مَنْ نَظَرَ إِلَی الْفُقَّاعِ أَوْ إِلَی‏ الشِّطْرَنْجِ فَلْیَذْکُرِ الْحُسَیْنَ ع وَ لْیَلْعَنْ یَزِیدَ وَ آلَ زِیَادٍ یَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ کَانَتْ بِعَدَدِ النُّجُومِ»؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 22، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 4، ص 419، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق؛ شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 154، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بی‌تا. [5] . ر.ک: «نظر اسلام درباره شطرنج»، سؤال 7813.
عنوان سوال:

چند سؤال در مورد امام حسین(ع) و واقعه کربلا داشتم: 1. آیا صحیح است که می‌گویند: زمانی که سر مبارک امام حسین(ع) را برای یزید بردند، لب‌های امام در حال زمزمه آیه‌ای بود؟ و به همین دلیل یزید با چوب بر دهان امام ضربه زده است؟ 2. آیا صحیح است که می‌گویند: در این زمان یزید در حال بازی شطرنج بوده و سر امام را زیر میز شطرنج قرار داد؟


پاسخ:

. گزارشی وجود دارد که سر امام حسین(ع) هنگام ورود اهل بیت به کوفه، بر سر نیزه آیه‌ای از قرآن را تلاوت فرمود، در این زمینه نمایه «سر امام حسین(ع) و تلاوت قرآن»، سؤال 48332 را مطالعه کنید. اما در منابع روایی چیزی درباره این‌که سر امام حسین(ع) در مجلس یزید آیه‌ای از قرآن را تلاوت کرده باشد، نیافتیم.
اما این در منابع روایی آمده است که؛ یزید با عصای خیزران خود بر لب و دندان سر بریده امام حسین(ع) زده است: یزید، عصای خیزرانش را طلبید و با آن بر دندان‌های حسین(ع) می‌کوبید، ابو برزه اسلمی رو به یزید کرد و گفت: وای بر تو! ای یزید! با عصایت دندان‌های حسین فرزند فاطمه را چوب‏ می‌زنی؟ من خود شاهد بودم که پیامبر(ص) دندان‌های حسین و برادرش حسن را می‏مکید و می‌گفت: شما دو سرور جوانان اهل بهشت هستید، خدا بکشد قاتل شما را و لعنت‏اش کند و دوزخ را برای او آماده نماید که چه جایگاه بدی است، راوی گفت: یزید بر آشفت و دستور داد او را از مجلس بیرون کنند پس کشان کشان او را از مجلس بیرون بردند راوی گفت: یزید سپس اشعاری از ابن زبعری را خواند که در آن آرزو کرد کاش اجدادش که در بدر کشته شده بودند، زنده بوده و  این انتقام را می‌دیدند، علاوه بر این تمام وحی و نبوت را نیز زیر سؤال برد.[1] این روایت با کمی اختلاف در منابع دیگر نیز نقل شده است.[2] همچنین در برخی از منابع آمده است که؛ این کار را ابن زیاد انجام داده است.[3]
2. در برخی از منابع روایی آمده که وقتی سر امام حسین(ع) را نزد یزید بردند، او در حال خوردن شراب و مشغول بازی شطرنج بوده است؛ امام رضا(ع) فرمود: «هنگامی که سر حسین بن علی(ع) را به سوی شام بردند، یزید دستور داد آن‌را در کناری نهاده و سفره غذا را گستردند، و او با یارانش مشغول خوردن غذا و نوشیدن آبجو شدند، چون فارغ گشتند، امر کرد سر بریده حسین(ع) را در طشتی به پیش تخت او نهادند و میز بازی شطرنج را روی آن طشت گذارد و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد، و حسین، پدر و جدّش را به مسخرگی یاد می‌کرد، و چون از همبازیش می‌برد جام شراب را برگرفته سه بار می‌نوشید، آن‌گاه باقی مانده آن‌را در کنار طشتی که سر بریده امام در آن بود بر زمین می‌ریخت. پس هر کس از طرفداران ما می‌باشد باید از خوردن شراب و قماربازی با شطرنج بپرهیزد، و هر کس از شیعیان ما که دیده‏اش به شراب جو یا شطرنج بیفتد امام حسین(ع) را یاد نماید و بر یزید و آل زیاد لعن فرستد، خدای عزّ و جلّ گناهانش را محو و نابود سازد، هر چند به عدد ستارگان‏ آسمان باشد».[4]
در این‌جا تذکر این نکته لازم است که شراب حرمت ذاتی دارد و در تمام دوران‌ها حرام می‌باشد. اما بحث شطرنج متفاوت است؛ شطرنج از این باب که وسیله‌ای برای قمار است حرام می‌باشد،‌ بنابر این، اگر این وسیله از این حالت خارج شود و دیگر وسیله‌ قمار نباشد، به نظر برخی فقها حرام نخواهد بود.[5]   [1] . سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 179، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1348ش؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 45، ص 114، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [2] . «أَنَّهُ لَمَّا دَخَلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ حَرَمُهُ عَلَی یَزِیدَ وَ جِی‏ءَ بِرَأْسِ الْحُسَیْنِ وَ وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ فِی طَسْتٍ فَجَعَلَ یَضْرِبُ ثَنَایَاهُ‏ بِمِخْصَرَةٍ کَانَتْ فِی یَدِه‏ ...»؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 307، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق؛ ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق، شیری، علی، ج 5، ص 129، بیروت، دار الاضواء، 1411ق. [3] . دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق، عبد المنعم عامر، مراجعه، جمال الدین شیال، ص 259، قم، منشورات الرضی، 1368ش. [4] . «لَمَّا حُمِلَ رَأْسُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ إِلَی الشَّامِ أَمَرَ یَزِیدُ لَعَنَهُ اللَّهُ فَوُضِعَ وَ نُصِبَتْ عَلَیْهِ مَائِدَةٌ فَأَقْبَلَ هُوَ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ أَصْحَابُهُ یَأْکُلُونَ وَ یَشْرَبُونَ الْفُقَّاعَ فَلَمَّا فَرَغُوا أَمَرَ بِالرَّأْسِ فَوُضِعَ فِی طَسْتٍ تَحْتَ سَرِیرِهِ وَ بُسِطَ عَلَیْهِ رُقْعَةُ الشِّطْرَنْجِ وَ جَلَسَ یَزِیدُ عَلَیْهِ اللَّعْنَةُ یَلْعَبُ بِالشِّطْرَنْجِ وَ یَذْکُرُ الْحُسَیْنَ وَ أَبَاهُ وَ جَدَّهُ ص وَ یَسْتَهْزِئُ بِذِکْرِهِمْ فَمَتَی قَمَرَ صَاحِبَهُ‏ تَنَاوَلَ الْفُقَّاعَ فَشَرِبَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ صَبَّ فَضْلَتَهُ عَلَی مَا یَلِی الطَّسْتَ مِنَ الْأَرْض فَمَنْ کَانَ مِنْ شِیعَتِنَا فَلْیَتَوَرَّعْ عَنْ شُرْبِ الْفُقَّاعِ وَ اللَّعْبِ بِالشِّطْرَنْجِ وَ مَنْ نَظَرَ إِلَی الْفُقَّاعِ أَوْ إِلَی‏ الشِّطْرَنْجِ فَلْیَذْکُرِ الْحُسَیْنَ ع وَ لْیَلْعَنْ یَزِیدَ وَ آلَ زِیَادٍ یَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ کَانَتْ بِعَدَدِ النُّجُومِ»؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 22، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 4، ص 419، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق؛ شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 154، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بی‌تا. [5] . ر.ک: «نظر اسلام درباره شطرنج»، سؤال 7813.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین