پیامبر گرامی اسلام(ص)، به کودکان توجه خاصی داشت و در میان کودکان نیز امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بیش از کودکان دیگر مورد توجه پیامبر بودند. شواهدی بر این نوع برخورد پیامبر(ص) با حسنین(ع) در منابع شیعه و سنی نقل شده است. در یکی از این موارد، روایتی در منابع شیعه با راویانی از اهل سنت نقل شده است که پیامبر جهت گریه این دو طفل،‌ بی‌اختیار از منبر پایین آمد و به آنها رسیدگی کرد. البته در این‌که روایات مختلف موجود، بیانی از یک واقعه هستند یا این‌که این حادثه چندین‌بار اتفاق افتاد، شاید گزینه اول را بتوان پذیرفت. الف. عبد الله بن بریده می‌گوید: یک روز پیامبر اسلام(ص) بر فراز منبر مشغول سخنرانی بود. ناگاه حسنین(ع) با پیراهنی سرخ به مسجد آمدند، آن پیراهن‏ها به پای ایشان می‏پیچید و به زمین می‌افتادند. پیامبر از منبر فرود آمد و ایشان را برداشت و در مقابل خود جای داد، سپس این آیه را تلاوت فرمود: «إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ»؛[1] این دو را دیدم و دیگر نتوانستم صبر کنم.[2] ب. ابن عمر می‌گوید: در حالی‌که پیامبر(ص) بر فراز منبر مشغول سخنرانی بود، امام حسین(ع) خارج شد، دامن لباس آن‌حضرت به پای مبارکش پیچید و به زمین افتاد و گریان شد. پیامبر از منبر فرود آمد و ایشان را در برگرفت و فرمود: «خدا شیطان را بکشد، حقاً که فرزند وسیله امتحان است. قسم به حق، آن خدایی که جان من در دست قدرت او است من متوجه نشدم که چطور از منبر فرود آمدم».[3] ج. روزی پیامبر(ص) بر فراز منبر بود. وقتی صدای گریه حسنین(ع) را شنید، با ترس و ناله[4] از جای برخاست آن‌گاه فرمود: «ای مردم! فرزند وسیله امتحان است. من از جای خود برخاستم در حالی که اختیاری از خود نداشتم».[5] البته در روایات، آنچه از سلمان در ادامه پرسش، نقل شد را نیافتیم. [1] . تغابن، 15: «اموال و فرزندانتان فقط وسیله آزمایش‌اند». [2] . «بریدة، أنه قال: بینما رسول الله یخطب‏- علی‏ المنبر- إذ أقبل الحسن و الحسین، و هما صغیران، علیهما قمیصان أحمران یشتدان نحوه یعثران‏، و یقومان، فنزل رسول الله صلی الله علیه و آله فأخذهما فوضعهما بین یدیه- علی المنبر- و قال: صدق الله عز و جل: «إنما أموالکم و أولادکم فتنة» رأیت هذین، فلم أصبر. ثم مضی فی خطبته»؛ مغربی، قاضی نعمان‏، شرح الاخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع‏)، ج 3، ص 106، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق. [3] . «ابن عمر إن النبی ص بینما هو یخطب علی المنبر إذ خرج الحسین فوطئ فی ثوبه فسقط فبکی فنزل النبی عن المنبر فضمه إلیه و قال قاتل الله الشیطان إن الولد لفتنة و الذی نفسی بیده ما دریت أنی نزلت عن منبری»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 43، ص 295، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [4] . «فزع: ترس، بیم، هراس، ناله و زاری، فریاد»؛ فرهنگ عمید، واژه «فزع»؛ و نیز ر.ک: ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‏8، ص 251، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [5] . یحیی بن أبی کثیر و سفیان بن عیینة: «أنه سمع رسول الله بکاء الحسن و الحسین و هو علی المنبر فقام فزعا ثم قال أیها الناس ما الولد إلا فتنة لقد قمت إلیهما و ما معی عقلی‏»؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(علیهم السلام)، ج 3، ص 385، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق؛ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 15، ص 170، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.
رسول خدا(ص) مشغول خطبهخوانی بود که پای امام حسین(ع) به جایی گیر میکند و میافتد که در این هنگام سلمان گفت: ای رسول خدا! ما میگرفتیم چرا منبر را قطع کردی؟ لطفاً متن کامل و سند آنرا ذکر نمایید.
پیامبر گرامی اسلام(ص)، به کودکان توجه خاصی داشت و در میان کودکان نیز امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بیش از کودکان دیگر مورد توجه پیامبر بودند. شواهدی بر این نوع برخورد پیامبر(ص) با حسنین(ع) در منابع شیعه و سنی نقل شده است. در یکی از این موارد، روایتی در منابع شیعه با راویانی از اهل سنت نقل شده است که پیامبر جهت گریه این دو طفل، بیاختیار از منبر پایین آمد و به آنها رسیدگی کرد. البته در اینکه روایات مختلف موجود، بیانی از یک واقعه هستند یا اینکه این حادثه چندینبار اتفاق افتاد، شاید گزینه اول را بتوان پذیرفت.
الف. عبد الله بن بریده میگوید: یک روز پیامبر اسلام(ص) بر فراز منبر مشغول سخنرانی بود. ناگاه حسنین(ع) با پیراهنی سرخ به مسجد آمدند، آن پیراهنها به پای ایشان میپیچید و به زمین میافتادند. پیامبر از منبر فرود آمد و ایشان را برداشت و در مقابل خود جای داد، سپس این آیه را تلاوت فرمود: «إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ»؛[1] این دو را دیدم و دیگر نتوانستم صبر کنم.[2]
ب. ابن عمر میگوید: در حالیکه پیامبر(ص) بر فراز منبر مشغول سخنرانی بود، امام حسین(ع) خارج شد، دامن لباس آنحضرت به پای مبارکش پیچید و به زمین افتاد و گریان شد. پیامبر از منبر فرود آمد و ایشان را در برگرفت و فرمود: «خدا شیطان را بکشد، حقاً که فرزند وسیله امتحان است. قسم به حق، آن خدایی که جان من در دست قدرت او است من متوجه نشدم که چطور از منبر فرود آمدم».[3]
ج. روزی پیامبر(ص) بر فراز منبر بود. وقتی صدای گریه حسنین(ع) را شنید، با ترس و ناله[4] از جای برخاست آنگاه فرمود: «ای مردم! فرزند وسیله امتحان است. من از جای خود برخاستم در حالی که اختیاری از خود نداشتم».[5]
البته در روایات، آنچه از سلمان در ادامه پرسش، نقل شد را نیافتیم. [1] . تغابن، 15: «اموال و فرزندانتان فقط وسیله آزمایشاند». [2] . «بریدة، أنه قال: بینما رسول الله یخطب- علی المنبر- إذ أقبل الحسن و الحسین، و هما صغیران، علیهما قمیصان أحمران یشتدان نحوه یعثران، و یقومان، فنزل رسول الله صلی الله علیه و آله فأخذهما فوضعهما بین یدیه- علی المنبر- و قال: صدق الله عز و جل: «إنما أموالکم و أولادکم فتنة» رأیت هذین، فلم أصبر. ثم مضی فی خطبته»؛ مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج 3، ص 106، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق. [3] . «ابن عمر إن النبی ص بینما هو یخطب علی المنبر إذ خرج الحسین فوطئ فی ثوبه فسقط فبکی فنزل النبی عن المنبر فضمه إلیه و قال قاتل الله الشیطان إن الولد لفتنة و الذی نفسی بیده ما دریت أنی نزلت عن منبری»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 43، ص 295، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [4] . «فزع: ترس، بیم، هراس، ناله و زاری، فریاد»؛ فرهنگ عمید، واژه «فزع»؛ و نیز ر.ک: ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 8، ص 251، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [5] . یحیی بن أبی کثیر و سفیان بن عیینة: «أنه سمع رسول الله بکاء الحسن و الحسین و هو علی المنبر فقام فزعا ثم قال أیها الناس ما الولد إلا فتنة لقد قمت إلیهما و ما معی عقلی»؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(علیهم السلام)، ج 3، ص 385، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق؛ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 15، ص 170، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.
- [سایر] پیامبر اکرم(ص) فرمود: (مجالس خود را به ذکر علی(ع) زینت دهید)، همچنین این حدیث: که رسول خدا فرمود: (کلام علی بالاترین کلامها است) صحیح است؟ متن کامل و منبع را ذکر نمایید.
- [سایر] دیدگاه پیامبراکرم(ص) نسبت به یاری امام حسین(ع) چیست؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] آیا به عنوان مثال امام جواد متوسّل به امام حسین(ع) یا حضرت محمد(ص) میشدند؟ یا حضرت محمد(ص) متوسّل به حضرت ابراهیم(ع) میشدند؟ لطفاً هر دو مورد را کامل توضیح دهید.
- [سایر] آیا اسلام تعلیمات سلمان به حضرت محمد (ص) نبوده است؟
- [سایر] رسول اکرم(ص)، چگونه حضرت علی(ع) را معرفی کردند؟
- [سایر] چرا در بین اهلبیت پیامبر اکرم(ص)، به حضرت زهرا و حضرت رضا(ع) بضعه النبی «پاره تن رسول الله» می گویند؟
- [سایر] شواهد موجود بر سنخیت روحی لازم امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین (ع) برای اهل بیت پیامبر اکرم(ص) بودن کدامند؟
- [سایر] چه دلیلی بر همسانی پیامبراکرم(ص) و حضرت علی(ع) در شهود عرفانی وجود دارد؟
- [سایر] امام صادق(ع)، سبب نامیدن پیامبراکرم(ص) به کنیه «ابوالقاسم» را چه دانسته اند؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.