آیا اسلام تعلیمات سلمان به حضرت محمد (ص) نبوده است؟
بعضی مطالب آن قدر دور از واقعیت است که انسان در صرف وقت برای پرداختن به آن تردید دارد. اما با نهایت تاسف شاهدیم که همین گونه مطالب از سوی بعضی از افراد جدی گرفته می شود. سلمان فردی ایرانی بوده که درباره زندگی او اطلاعات زیاد و دقیقی در دست رس ما قرار ندارد. با این حال برایمان روشن است که او به بردگی گرفته شده بود و در مدینه و بعد از هجرت پیامبر (ص)  (یعنی حداقل 13 سال پس از بعثت) با پیامبر اسلام (ص) آشنا می شود و اسلام می آورد.  حال چگونه می توان او را فردی موثر در تشکیل اسلام دانست با اینکه سالهای سال از دعوت اسلام گذشته بود و هنوز سلمان حضوری در بین مسلمانان نداشته است. و چگونه می توان تصور کرد که سلمان فارسی می تواند قرآنی آن چنان فصیح و بلیغ بگوید که تمام فصحای عرب از انجام چنین عملی عاجز هستند. این گونه سخنان زمانی جالب تر می شود که دقت کنیم وجود خدا و حقانیت اسلام، دلایل متعدد عقلی و برهانی دارد. و این نظریه پردازی ها هیچ تناسبی با واقعیت های جاری در اسلام ندارد. و خصائص وجودی سلمان نیز اصلا جایی برای باور کردن این افسانه سازی ها نمی گذرد. گزارش های متعدد تاریخی نشان می دهد که سلمان در مسیر حق جویی زحمات بسیاری را متحمل شده است و دیار به دیار به دنبال حقیقت می گشته است تا آنجا که به بردگی گرفته می شود. و حتی بعد از اسلام و زمانی که فرماندار مدائن شده بود نیز با حصیر بافی هزینه زندگی خود را تامین می کرده است (رک: دلائل‌النبوة،ج‌2،ص:82 و الاستیعاب،ج‌2،ص:635) آیا می توان چنین شخصیتی را آدمی دنیا طلب معرفی کرد و او را کمک کار تشکیل یک دین برای اغراض دنیوی معرفی کرد؟ چه برسد به باور کردن مطالبی که مدعی است ایران توسط مسلمانان فتح شد چون سلمان کلیدهای ایران را در اختیار داشته است و ... که حقیقتا مصداق بارز آن سخن است که غریق به هر خاشاکی چنگ می زند. و انسان را به تاسف وا می دارد که عده ای چقدر کوته بین و متعصب هستند که دلایل مستحکم دینی را رها کرده و به چنین چیزهایی متمسک می شوند.
عنوان سوال:

آیا اسلام تعلیمات سلمان به حضرت محمد (ص) نبوده است؟


پاسخ:

بعضی مطالب آن قدر دور از واقعیت است که انسان در صرف وقت برای پرداختن به آن تردید دارد. اما با نهایت تاسف شاهدیم که همین گونه مطالب از سوی بعضی از افراد جدی گرفته می شود.
سلمان فردی ایرانی بوده که درباره زندگی او اطلاعات زیاد و دقیقی در دست رس ما قرار ندارد. با این حال برایمان روشن است که او به بردگی گرفته شده بود و در مدینه و بعد از هجرت پیامبر (ص)  (یعنی حداقل 13 سال پس از بعثت) با پیامبر اسلام (ص) آشنا می شود و اسلام می آورد. 

حال چگونه می توان او را فردی موثر در تشکیل اسلام دانست با اینکه سالهای سال از دعوت اسلام گذشته بود و هنوز سلمان حضوری در بین مسلمانان نداشته است. و چگونه می توان تصور کرد که سلمان فارسی می تواند قرآنی آن چنان فصیح و بلیغ بگوید که تمام فصحای عرب از انجام چنین عملی عاجز هستند.

این گونه سخنان زمانی جالب تر می شود که دقت کنیم وجود خدا و حقانیت اسلام، دلایل متعدد عقلی و برهانی دارد. و این نظریه پردازی ها هیچ تناسبی با واقعیت های جاری در اسلام ندارد.

و خصائص وجودی سلمان نیز اصلا جایی برای باور کردن این افسانه سازی ها نمی گذرد. گزارش های متعدد تاریخی نشان می دهد که سلمان در مسیر حق جویی زحمات بسیاری را متحمل شده است و دیار به دیار به دنبال حقیقت می گشته است تا آنجا که به بردگی گرفته می شود. و حتی بعد از اسلام و زمانی که فرماندار مدائن شده بود نیز با حصیر بافی هزینه زندگی خود را تامین می کرده است (رک: دلائل‌النبوة،ج‌2،ص:82 و الاستیعاب،ج‌2،ص:635) آیا می توان چنین شخصیتی را آدمی دنیا طلب معرفی کرد و او را کمک کار تشکیل یک دین برای اغراض دنیوی معرفی کرد؟ چه برسد به باور کردن مطالبی که مدعی است ایران توسط مسلمانان فتح شد چون سلمان کلیدهای ایران را در اختیار داشته است و ... که حقیقتا مصداق بارز آن سخن است که غریق به هر خاشاکی چنگ می زند. و انسان را به تاسف وا می دارد که عده ای چقدر کوته بین و متعصب هستند که دلایل مستحکم دینی را رها کرده و به چنین چیزهایی متمسک می شوند.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین