حق قصاص از حقوقی است که در اثر جنایت عمدی[1] به وجود می‌آید[2] و چون جنایت بر خود مجنی علیه وارد شده است، طبعاً حق قصاص برای خود او به وجود می‌آید. حال اگر مجنی علیه قبل از انجام قصاص یا بخشش آن، از دنیا برود این حق علی القاعده باید مانند دیگر حقوق مکتسبه؛ نظیر حق شفعه، حق خیار و...، به وارثان او انتقال یابد،[3] اما در حق قصاص، بسیاری از فقها می‌گویند؛ حق قصاص از این قاعده استثنا شده است؛ یعنی زن و مرد از حق قصاص یکدیگر ارث نمی‌برند. البته اگر وارث‌ها قصاص نکنند و دیه بگیرند زن و مرد به نسبت سهمشان از دیه ارث می‌برند.[4] اما نظری هم وجود دارد مبنی بر اینکه هر کسی که از مال ارث می‌برد از دیه ارث می‌برد و هر کسی که از دیه ارث می‌برد از قصاص نیز ارث می‌برد. بنابراین زن و شوهر همان‌گونه که از دیه یکدیگر ارث می‌برند از قصاص نیز ارث می‌برند.[5] ماده 353 قانون مجازات اسلامی در همین ارتباط است و می‌گوید: «هرگاه صاحب حق قصاص(یعنی کسی که جنایت بر او انجام شده است) فوت کند، حق قصاص به ورثه او می‌رسد، حتی اگر ( آن وارث) همسر مجنیٌ علیه باشد». یعنی اگر کسی زنی را به طور عمد به قتل رساند شوهرش می‌تواند مانند دیگر وارثان این زن درخواست قصاص جانی را نماید، هم‌چنین اگر کسی مردی را به طور عمد به قتل رساند، زنش می‌تواند مانند دیگر وارثان مرد، درخواست قصاص جانی را نماید. برای اطلاع بیشتر ر.ک: ارث بردن حق قصاص بین زن و شوهر، سؤال 6732. [1] . جنایت عمدی آن است که آن جنایت از روی قصد صورت گرفته باشد؛ مثل این‌که کسی شخصی را به قصد کشتن می‌زند و او می‌میرد، اعم از آن‌که با آلت و ابزار قتّاله مثلًا با شمشیر یا تفنگ بزند یا با آلت و ابزار غیر قتّاله مثلًا سنگ. همین که قصد جدی او کشتن طرف بوده است کافی است که عمد شمرده شود.، مطهری، مرتضی، فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج 20، ص 117، صدرا، قم، چاپ اول، بی‌تا. [2] . همان. [3] . سبزواری، سید عبد الأعلی‌، مهذّب الأحکام فی بیان الحلال و الحرام، ج 17، ص 239، مؤسسه المنار، قم، چاپ چهارم، 1413ق؛‌ خوانساری، امامی، محمد،‌ الحاشیة الثانیة علی المکاسب،‌ ص 507، چاپ اول، بی‌جا، بی‌تا. [4] . ‌عاملی، ترحینی، سید محمد حسین، الزبدة الفقهیة فی شرح الروضة البهیة، ج 9، ص 22، دار الفقه للطباعة و النشر‌، قم، چاپ چهارم، 1427ق؛ شیخ طوسی، ابو جعفر محمد بن حسن، الخلاف، محقق، مصحح، خراسانی، علی، شهرستانی، سید جواد، طه نجف، مهدی، عراقی، مجتبی، ج 5، ص 153 و 178، ‌دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1407ق؛ شیرازی، مکارم، ناصر‌، استفتاءات جدید‌، محقق، مصحح، علیان‌نژادی‌، ابو القاسم، ج 1، ص 332، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، قم، چاپ دوم، 1427 ق؛ تبریزی، جواد بن علی‌، استفتاءات جدید، ج 1، ص 412، قم، دفتر معظم له، چاپ اول،‌ بی‌تا؛ تبریزی سبحانی، جعفر، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، مقرر، کاشانی، سید رضا پیغمبرپور‌، ص 73، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، چاپ اول، 1415 ق.‌ [5] . الخلاف، ج ‌5، ص 178.‌
حق قصاص از حقوقی است که در اثر جنایت عمدی[1] به وجود میآید[2] و چون جنایت بر خود مجنی علیه وارد شده است، طبعاً حق قصاص برای خود او به وجود میآید. حال اگر مجنی علیه قبل از انجام قصاص یا بخشش آن، از دنیا برود این حق علی القاعده باید مانند دیگر حقوق مکتسبه؛ نظیر حق شفعه، حق خیار و...، به وارثان او انتقال یابد،[3] اما در حق قصاص، بسیاری از فقها میگویند؛ حق قصاص از این قاعده استثنا شده است؛ یعنی زن و مرد از حق قصاص یکدیگر ارث نمیبرند. البته اگر وارثها قصاص نکنند و دیه بگیرند زن و مرد به نسبت سهمشان از دیه ارث میبرند.[4]
اما نظری هم وجود دارد مبنی بر اینکه هر کسی که از مال ارث میبرد از دیه ارث میبرد و هر کسی که از دیه ارث میبرد از قصاص نیز ارث میبرد. بنابراین زن و شوهر همانگونه که از دیه یکدیگر ارث میبرند از قصاص نیز ارث میبرند.[5]
ماده 353 قانون مجازات اسلامی در همین ارتباط است و میگوید: «هرگاه صاحب حق قصاص(یعنی کسی که جنایت بر او انجام شده است) فوت کند، حق قصاص به ورثه او میرسد، حتی اگر ( آن وارث) همسر مجنیٌ علیه باشد».
یعنی اگر کسی زنی را به طور عمد به قتل رساند شوهرش میتواند مانند دیگر وارثان این زن درخواست قصاص جانی را نماید، همچنین اگر کسی مردی را به طور عمد به قتل رساند، زنش میتواند مانند دیگر وارثان مرد، درخواست قصاص جانی را نماید.
برای اطلاع بیشتر ر.ک: ارث بردن حق قصاص بین زن و شوهر، سؤال 6732. [1] . جنایت عمدی آن است که آن جنایت از روی قصد صورت گرفته باشد؛ مثل اینکه کسی شخصی را به قصد کشتن میزند و او میمیرد، اعم از آنکه با آلت و ابزار قتّاله مثلًا با شمشیر یا تفنگ بزند یا با آلت و ابزار غیر قتّاله مثلًا سنگ. همین که قصد جدی او کشتن طرف بوده است کافی است که عمد شمرده شود.، مطهری، مرتضی، فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج 20، ص 117، صدرا، قم، چاپ اول، بیتا. [2] . همان. [3] . سبزواری، سید عبد الأعلی، مهذّب الأحکام فی بیان الحلال و الحرام، ج 17، ص 239، مؤسسه المنار، قم، چاپ چهارم، 1413ق؛ خوانساری، امامی، محمد، الحاشیة الثانیة علی المکاسب، ص 507، چاپ اول، بیجا، بیتا. [4] . عاملی، ترحینی، سید محمد حسین، الزبدة الفقهیة فی شرح الروضة البهیة، ج 9، ص 22، دار الفقه للطباعة و النشر، قم، چاپ چهارم، 1427ق؛ شیخ طوسی، ابو جعفر محمد بن حسن، الخلاف، محقق، مصحح، خراسانی، علی، شهرستانی، سید جواد، طه نجف، مهدی، عراقی، مجتبی، ج 5، ص 153 و 178، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1407ق؛ شیرازی، مکارم، ناصر، استفتاءات جدید، محقق، مصحح، علیاننژادی، ابو القاسم، ج 1، ص 332، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، قم، چاپ دوم، 1427 ق؛ تبریزی، جواد بن علی، استفتاءات جدید، ج 1، ص 412، قم، دفتر معظم له، چاپ اول، بیتا؛ تبریزی سبحانی، جعفر، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، مقرر، کاشانی، سید رضا پیغمبرپور، ص 73، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، چاپ اول، 1415 ق. [5] . الخلاف، ج 5، ص 178.
- [سایر] آیا مراجع تقلید و روحانیون هم مشمول ماده 648 قانون مجازات اسلامی میشوند یا خیر؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا میتوان مُمسِک در قتل (نگهدارنده مجنیٌّ علیه) را از مصادیق معاونت محسوب کرد؟ در اینصورت، با توجه به اینکه مجازات معاونت در قتل عمد در ماده 207 قانون مجازات اسلامی (3 تا 15 سال حبس) تعیین شده است، چه نوع مجازاتی میتوان برای ممسک در نظر گرفت؟ آیا میتوان مجازات ممسک را تحت شمول اطلاق ماده 207 قرار داد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] از آن جا که قانون مجازات اسلامی از شرع انور الهام گرفته، و قانون گذار در مقام تدوین قانون با تمسّک به منابع معتبر فقهی شیعه مبادرت به انشای قانون نموده، در باب تعزیرات حکومتی پاسخ به سؤالات زیر مورد نیاز است: 1 با توجّه به سیاق مادّه 16 قانون مجازات اسلامی در باب تعریف تعزیر، منظور از جمله (به نظر حاکم واگذار شده است) چیست؟ آیا مراد از حاکم، حاکم شرع است، یا قاضی محکمه؟
- [آیت الله بهجت] چنان چه مجنیّ علیه قبل از مرگ، جانی را عفو نماید، آیا حق قصاص برای اولیای دم هم چنان باقی است یا ساقط می شود؟ (راجع به ماده ی 286 قانون مجازات اسلامی)
- [سایر] آیا ماده 78 قانون مدیریت خدمات کشوری ناقض بند 2 و آیین نامه اجرایی بند2 ماده 244 قانون مالیات های مستقیم 1380 می باشد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجّه به بند الف ماده 195 قانون مجازات اسلامی که درباره مجازات صلب می گوید: (نحوه بستن موجب مرگ مصلوب نگردد.) و با عنایت به بند ج همان مادّه که در آن می خوانیم: (اگر محکوم به صلب پس از سه روز زنده بماند، نباید او را کشت.) بفرمایید: اگر مجری حکم، محکوم به صلب را به گونه ای ببندد که باعث مرگ وی شود، آیا ضامن است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] نظر به تحوّل مجازاتها در جهت تطبیق با ضرورتهای اجتماعی و مبارزه هر چه کارآمد با پدیده مجرمانه یکی از مجازاتهایی که در دهههای اخیر علمای سیاست کیفری پیشنهاد کرده و وارد سیستم کیفری برخی از کشورها شده مجازات خدمات عمومی یا انجام کارهای عامّالمنفعه به عنوان کیفر جایگزین مجازات میباشد با توجّه به مادّه 12 قانون مجازات اسلامی که مقرّر میدارد که مجازاتهای مقرّر در این قانون پنج قسم است : 1 - حدود 2 - قصاص 3 - دیات 4 - تعزیرات - 5 - مجازاتهای بازدارنده که این تقسیم بندی برگرفته از اصول اسلامی است آیا به نظر حضرتعالی کارهای عامّالمنفعه به عنوان یک تعزیر میتواند جایگزین هر یک از مجازاتهای پنجگانه مذکور در مادّه 12 قانون مجازات اسلامی باشد یا خیر؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا جراحتی که در اثر ورود ساچمه شلیک شده از اسلحه کمرشکن شکاری به شخص وارد می شود، از مصادیق مادّه 483 قانون مجازات اسلامی است، که مقرّر می دارد: (هرگاه نیزه یا گلوله و مانند آن، در دست یا پا فرو رود، در صورتی که مجنیّ علیه مرد باشد دیه آن یک صد دینار، و در صورتی که زن باشد دادن ارش لازم است.) یا ساچمه، گلوله محسوب نشده، و جراحت مزبور مشمول مادّه 480 قانون مجازات اسلامی است که با توجّه به نوع جرح (حارصه، دامیه، متلاحمه، سمحاق، موضحه، هاشمه، منقله، مأمومه، و دامغه) باید تعیین دیه شود؟
- [سایر] آیا شرکت در کلاسهای آموزشی و توجیهی قانون کار حکم مأموریت موضوع ماده 46 این قانون را پیدا می کند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مادّه هفت قانون مجازات اسلامی آمده است که: (هر ایرانی که در خارج ایران مرتکب جرمی شود و درایران یافت شود، طبق قانون جزای جمهوری اسلامی ایران مجازات می شود.) با توجّه به این که از مادّه مذکور چنین استفاده می شود که این حکم در مورد مطلق جرایم ارتکابی در خارج، (اعمّ از این که جرم ارتکابی در خارج مورد رسیدگی قرار بگیرد یا قرار نگیرد) جاری است، نظر حضرتعالی در مورد هر کدام از فروض ذیل چیست؟ 1 اگر فردی ایرانی در کشوری غیر اسلامی مرتکب جرم شود، حکم قضیّه چیست؟
- [آیت الله وحید خراسانی] زکات شتر و گاو و گوسفندی که به مقدار نصاب برسد واجب است چه همه انها نر باشند یا ماده یا بعضی نر باشند و بعضی ماده
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زکات شتر و گاو و گوسفندی که به مقدار نصاب رسیده واجب است چه همه آنها نر باشند، یا ماده، یا بعضی نر باشند و بعضی ماده.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] زکات شتر و گاو و گوسفندی که بمقدار نصاب برسد واجب است چه همه آنها نر باشند یا ماده، یا بعضی نر باشند و بعضی ماده.
- [امام خمینی] زکات شتر و گاو و گوسفندی که به مقدار نصاب برسد واجب است، چه هم? آنها نر باشند یا ماده، یا بعضی نر باشند و بعضی ماده.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه گوسفند و گاو و شتر به مقدار نصاب برسد زکات آن واجب است خواه همه آنها نر باشد یا ماده یا بعضی نر و بعضی ماده.
- [آیت الله سیستانی] زکات شتر و گاو و گوسفندی که به مقدار نصاب برسد واجب است ، چه همه آنها نر باشند ، یا ماده ، یا بعضی نر باشند ، و بعضی ماده .
- [آیت الله شبیری زنجانی] زکات شتر و گاو و گوسفندی که به مقدار نصاب برسد واجب است، چه همه آنها نر باشند یا ماده، یا بعضی نر باشند و بعضی ماده.
- [آیت الله مظاهری] زکات شتر، گاو و گوسفندی که به مقدار نصاب برسد واجب است چه همه آنها نر باشند یا ماده، یا بعضی نر باشند و بعضی ماده.
- [آیت الله نوری همدانی] زکوه شتر و گاو و گوسفندی که کقدار نصاب برسد ، واجب است چه همه آنها نر باشند یا ماده ، یا بعضی نر باشند و بعضی ماده .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زکات شتر و گاو و گوسفندی که به مقدار نصاب رسیده واجب است؛ چه همه آنها نر باشند یا ماده، یا بعضی نر باشند و بعضی ماده.