بحث منطق اقناع گرا و شناخت گرا در حقیقت از نتایج و شاخه‌های مباحث معرفت شناسی است. در مباحث معرفت شناسی عده‌ای از حکیمان را مطلق گرا، اثبات گرا یا شناخت گرا می‌نامند. این حکیمان در چند نکته اتفاق نظر دارند؛ اولاً: واقعی بودن جهان هستی را باور دارند؛ معتقدند جهان دارای نفس الامر است؛ به بیان دیگر، این حکیمان در مقابل نظریه سوفسطائیان که جهان را خواب و خیال می‌پنداشتند، به واقعیت جهان هستی اعتراف دارند. ثانیاً: بر این باورند که حقیقت، (ادراک مطابق با واقع) فی الجمله وجود دارد؛ یعنی جهان هستی علاوه بر این‌که واقعیت دارد، می‌تواند تحت علم و آگاهی انسان در بیاید و شناخت جهان هستی ممکن است. ثالثاً: حقیقت،(ادراک مطابق با واقع) در نظر آنان، ثابت و دائمی است؛ یعنی مطابقت مفهوم و محتوای ذهنی با واقع و نفس الامر خود نمی‌تواند موقت باشد؛ بلکه دائمی است.[1] ، [2] در مقابل عده‌ی دیگری از حکیمان شناخت انسان را نسبی می‌دانند؛ این عده را اقناع گرا نیز می‌نامند. توضیح این‌که بسیاری از اندیشمندان، حقیقت را به معنای مطابقت ادراک با واقع نمی‌دانند، بلکه تعریف دیگری از حقیقت ارائه می‌کنند: برخی مانند پوزیتیویسم‌ها بر این باورند که «حقیقت عبارت است از توافق تمام اذهان در یک زمان بر یک قضیه». برخی دیگر مانند پراگماتیسم‌ها حقیقت را عبارت از «فکری می‌دانند که در عمل مفید و دارای تأثیر نیکو باشد». در نظر گروهی دیگر، حقیقت عبارت است از «فکری که تجربه آن‌را تأیید کرده باشد». و... مشکل مشترک همه این نظریات، این است که همه اینها منتهی به سفسطه و ایده آلیستی خواهد شد؛ زیرا در همه این نظریات، دریافت واقع مورد انکار قرار گرفته است. اینان خواستند از اشکالات سوفسطائیان رهایی یابند ولی خود در چاله و دام آنها گرفتار شدند. البته این عده که حقیقت را به معنای مطابقت با واقع نمی‌پذیرند می‌توانند بگویند حقیقت ثابت نداریم، بلکه حقیقت نسبی است.[3] ، [4] [1] . ر. ک: مطهری، مرتضی، اصول فلسفه، ج 1، ص 103 - 108، دفتر انتشارات اسلامی، قم، بی‌تا. [2] . اقتباس از پاسخ 32735( معرفت شناسی حکمت اسلامی ) [3] . ر. ک: مطهری، مرتضی، اصول فلسفه، ج 1، ص 103 - 108، دفتر انتشارات اسلامی، قم، بی‌تا. [4] . اقتباس از پاسخ 27204(تفاوت میان حقیقت و واقعیت).
بحث منطق اقناع گرا و شناخت گرا در حقیقت از نتایج و شاخههای مباحث معرفت شناسی است. در مباحث معرفت شناسی عدهای از حکیمان را مطلق گرا، اثبات گرا یا شناخت گرا مینامند. این حکیمان در چند نکته اتفاق نظر دارند؛ اولاً: واقعی بودن جهان هستی را باور دارند؛ معتقدند جهان دارای نفس الامر است؛ به بیان دیگر، این حکیمان در مقابل نظریه سوفسطائیان که جهان را خواب و خیال میپنداشتند، به واقعیت جهان هستی اعتراف دارند. ثانیاً: بر این باورند که حقیقت، (ادراک مطابق با واقع) فی الجمله وجود دارد؛ یعنی جهان هستی علاوه بر اینکه واقعیت دارد، میتواند تحت علم و آگاهی انسان در بیاید و شناخت جهان هستی ممکن است. ثالثاً: حقیقت،(ادراک مطابق با واقع) در نظر آنان، ثابت و دائمی است؛ یعنی مطابقت مفهوم و محتوای ذهنی با واقع و نفس الامر خود نمیتواند موقت باشد؛ بلکه دائمی است.[1] ، [2]
در مقابل عدهی دیگری از حکیمان شناخت انسان را نسبی میدانند؛ این عده را اقناع گرا نیز مینامند. توضیح اینکه بسیاری از اندیشمندان، حقیقت را به معنای مطابقت ادراک با واقع نمیدانند، بلکه تعریف دیگری از حقیقت ارائه میکنند: برخی مانند پوزیتیویسمها بر این باورند که «حقیقت عبارت است از توافق تمام اذهان در یک زمان بر یک قضیه». برخی دیگر مانند پراگماتیسمها حقیقت را عبارت از «فکری میدانند که در عمل مفید و دارای تأثیر نیکو باشد». در نظر گروهی دیگر، حقیقت عبارت است از «فکری که تجربه آنرا تأیید کرده باشد». و...
مشکل مشترک همه این نظریات، این است که همه اینها منتهی به سفسطه و ایده آلیستی خواهد شد؛ زیرا در همه این نظریات، دریافت واقع مورد انکار قرار گرفته است. اینان خواستند از اشکالات سوفسطائیان رهایی یابند ولی خود در چاله و دام آنها گرفتار شدند. البته این عده که حقیقت را به معنای مطابقت با واقع نمیپذیرند میتوانند بگویند حقیقت ثابت نداریم، بلکه حقیقت نسبی است.[3] ، [4] [1] . ر. ک: مطهری، مرتضی، اصول فلسفه، ج 1، ص 103 - 108، دفتر انتشارات اسلامی، قم، بیتا. [2] . اقتباس از پاسخ 32735( معرفت شناسی حکمت اسلامی ) [3] . ر. ک: مطهری، مرتضی، اصول فلسفه، ج 1، ص 103 - 108، دفتر انتشارات اسلامی، قم، بیتا. [4] . اقتباس از پاسخ 27204(تفاوت میان حقیقت و واقعیت).
- [آیت الله علوی گرگانی] در مورد ارزش اثباتی چنین اقراری آیا بین صورتی که چنین اقراری موجب علم و اقناع وجدانی شود با صورتی که موجب علم و اقناع وجدانی نشود تفاوتی وجود دارد؟
- [سایر] سلام؛ معنای کلیات خمس در منطق چیست؟ و تفاوت آنها را نیز بیان کنید.
- [سایر] معنای منطق تدوینی و منطق تکوینی چیست؟
- [سایر] معنای منطق تدوینی و منطق تکوینی چیست؟
- [سایر] غیبیات، معجزات و کراماتی که نوبختی برای اقناع مخالفین از آن استفاده نمود چه بود؟
- [سایر] غیبیات، معجزات و کراماتی که نوبختی برای اقناع مخالفین از آن استفاده نمود چه بود؟
- [سایر] روشهای اقناع جنگ نرم چیست؟ لطفا کتابی در این مورد معرفی کنید.
- [سایر] با روحیه درون گرا و خلوت طلبی خود چه کنم؟
- [سایر] تفاوت منطق قدرت معنوی با منطق قدرت مادی در چیست ؟
- [سایر] فرق میان منطق جدید و منطق قدیم چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .کسی که توان شناخت قبله را ندارد و میخواهد حیوانی را ذبح کند که تأخیر آن تا وقت شناخت قبله, ضرر یا حرج دارد, باید برابر گمان خود عمل کند و اگر به هیچ طرف گمان ندارد, به هر طرف انجام دهد, صحیح است و اگر بعداً معلوم شد که سر بریدن رو به قبله نبوده, گوشت آن حیوان در مورد یادشده, حلال است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کر بودن آب را از دو راه می توان شناخت: نخست این که خود انسان یقین پیدا کند و دیگر این که لااقل یک نفر عادل خبر دهد.
- [آیت الله اردبیلی] با توجّه به این که علم پزشکی از جهت تشخیص بیماریهای گوناگون و شناخت داروهای متفاوت و راههای معالجه بسیار وسیع است، هر پزشکی فقط در محدوده شناخت و اطّلاعات خود میتواند طبابت کند و در هر موردی که بیماری یا داروی آن را نتواند تشخیص دهد، نباید دخالت کند و اگر معالجه نماید و بیمار دچار عوارض ناگواری شود، ضامن میباشد، زیرا پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (هر کس طبابت کند و عالم به علم طب نباشد، ضامن است.)(1)
- [آیت الله مکارم شیرازی] قبله نماهای معمولی در صورتی که سالم باشد از وسایل خوب برای شناخت قبله است و گمان حاصل از آن کمتر از گمان از راههای دیگر نیست، بلکه غالباً دقیق تر است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] یکی از راه های شناخت عدالت حسن ظاهر است. یعنی با او رفت و آمد و معاشرت داشته باشد و در شرایط مختلف او را دیده باشد که مسائل شرعی را رعایت می کند و یا همسایگان و اهل محل خوبی او را تصدیق کنند.
- [آیت الله جوادی آملی] .در صورت عدم امکان شناخت قبله، نماز به یک طرف که احتمال قبله بودن آن وجود دارد , کافی است , هرچند احتیاط مستحب , در صورت وسعت وقت , تکرار نماز به چهار طرف است و اگر نسبت به بعضی از اطراف اصلاً احتمال قبله بودن مطرح نیست، نماز به آن طرف , بر خلاف احتیاط است.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که میخواهد ازدواج کند، فقط به مقدار متعارف برای شناخت و پسندیدن جایز است به صورت، مو و دستهای زن یا دختر مورد نظر نگاه کند و چنانچه بانگاه اوّل غرض حاصل نشود، تکرار آن اشکال ندارد، ولی به هر حال نباید قصد لذّت داشته باشد، هر چند حصول لذّت قهری اشکال ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] در غیر نماز مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید مثلا اگر کسی گفت سلام علیکم در جواب بگوید سلام علیکم ورحمه الله
- [آیت الله بروجردی] در غیر نماز مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید، مثلاً اگر کسی گفت:(سَلامٌ عَلَیکُم) در جواب بگوید:(سَلامٌ عَلَیکُمْ وَ رَحمَةُ اللهِ).
- [آیت الله مکارم شیرازی] نمازگزار نباید در حال نماز به دیگری سلام کند، ولی اگر دیگری به او سلام کند جواب او واجب است، اما جواب باید مانند سلام باشد، مثلاً اگر گفت: (السلام علیْک) در جواب بگوید (السلام علیْک) و اگر بگوید (سلامٌ علیْکمْ) در جواب بگوید (سلامٌ علیْکمْ)، حتی اگر بگوید (سلام) در جواب باید بگوید (سلام).