الف. خلفای راشدین 1. ابوبکر(عبدالله بن عثمان): از سال 10 تا سال 13 2. عمر بن خطاب: از سال 13 تا سال 23 3. عثمان بن عفوان: از سال 23 تا سال 35 4. امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع): از سال 35 تا سال 40. نکته اول: البته شیعیان معتقدند که امام علی(ع) خلیفه بلافصل پیامبر اسلام(ص) است. نکته دوم: برخی اهل سنت، امام حسن مجتبی(ع) را نیز از خلفای راشدین می‌دانند. ب. خلفای اموی 1. معاویه: او در سال 18هجری و در عهد عمر بن خطاب به حکمرانی منطه شام رسید و با صلح میان او و امام حسن(ع) در سال 41، به حکومت بلامنازع سرزمین‌های اسلامی دست یافت. 2. یزید بن معاویه: از سال 60 تا 64. 3. معاویه بن یزید: او پس از مرگ یزید و رسیدن به خلافت موروثی در سال 64، خود را شایسته این امر ندانسته و در همان سال آن‌را رها کرد. 4. مروان بن حکم: او با کناره‌گیری فرزند یزید، فرصت را غنیمت شمرد و در سال 64 زمام امور را به دست گرفت. ولی حکومت او فقط تا سال 65 پابرجا بود. 5. عبدالملک بن مروان: 65 تا 86 6. ولید بن عبدالملک: از سال 86 تا 96 7. سلیمان بن عبدالملک(برادر ولید): از سال 96 تا 99 8. عمر بن عبدالعزیز بن مروان: از سال 99 تا 101 9. یزید بن عبدالملک: از سال 101 تا 105 10. هشام بن عبدالملک: از سال 105 تا سال 125 11. ولید بن یزید: از سال 125 تا 126 12. یزید بن ولید: به مدت شش ماه در سال 126 حکومت کرد 13. ابراهیم بن ولید: در سال 126 به مدت دو ماه 14. مروان بن محمد(مروان حمار): از سال 126تا سال 132 ج. خلفای عباسی 1. سفاح: 132 هجری قمری. 2.منصور: 136 3. مهدی: 158 4. هادی: 169 5. هارون: 170 6. امین: 193 7. مأمون: 198 8. معتصم: 218 9. واثق: 227 10. متوکل: 232 11. منتصر: 247 12. مستعین: 248 13. معتز: 252 14. مهتدی: 255 15. معتمد: 256 16. معتضد: 279 17. مکتفی: 289 18. مقتدر: 295 19. قاهر: 320 20. راضی: 322 21. متقی: 329 22. مستکنی: 333 23. مطیع: 334 24. طائع: 363 25. قادر: 381 26. قائم: 422 27. مقتدی: 464 28. مستظهر: 487 29. مسترشد: 517 30. راشد: 529 31. مقتنی: 530 32. مستنجد: 555 33. مستضی: 533 34. ناصر: 575 35. ظاهر: 622 36. مستنصر: 623 37. مستعصم: 640
الف. خلفای راشدین
1. ابوبکر(عبدالله بن عثمان): از سال 10 تا سال 13
2. عمر بن خطاب: از سال 13 تا سال 23
3. عثمان بن عفوان: از سال 23 تا سال 35
4. امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع): از سال 35 تا سال 40.
نکته اول: البته شیعیان معتقدند که امام علی(ع) خلیفه بلافصل پیامبر اسلام(ص) است.
نکته دوم: برخی اهل سنت، امام حسن مجتبی(ع) را نیز از خلفای راشدین میدانند.
ب. خلفای اموی
1. معاویه: او در سال 18هجری و در عهد عمر بن خطاب به حکمرانی منطه شام رسید و با صلح میان او و امام حسن(ع) در سال 41، به حکومت بلامنازع سرزمینهای اسلامی دست یافت.
2. یزید بن معاویه: از سال 60 تا 64.
3. معاویه بن یزید: او پس از مرگ یزید و رسیدن به خلافت موروثی در سال 64، خود را شایسته این امر ندانسته و در همان سال آنرا رها کرد.
4. مروان بن حکم: او با کنارهگیری فرزند یزید، فرصت را غنیمت شمرد و در سال 64 زمام امور را به دست گرفت. ولی حکومت او فقط تا سال 65 پابرجا بود.
5. عبدالملک بن مروان: 65 تا 86
6. ولید بن عبدالملک: از سال 86 تا 96
7. سلیمان بن عبدالملک(برادر ولید): از سال 96 تا 99
8. عمر بن عبدالعزیز بن مروان: از سال 99 تا 101
9. یزید بن عبدالملک: از سال 101 تا 105
10. هشام بن عبدالملک: از سال 105 تا سال 125
11. ولید بن یزید: از سال 125 تا 126
12. یزید بن ولید: به مدت شش ماه در سال 126 حکومت کرد
13. ابراهیم بن ولید: در سال 126 به مدت دو ماه
14. مروان بن محمد(مروان حمار): از سال 126تا سال 132
ج. خلفای عباسی
1. سفاح: 132 هجری قمری.
2.منصور: 136
3. مهدی: 158
4. هادی: 169
5. هارون: 170
6. امین: 193
7. مأمون: 198
8. معتصم: 218
9. واثق: 227
10. متوکل: 232
11. منتصر: 247
12. مستعین: 248
13. معتز: 252
14. مهتدی: 255
15. معتمد: 256
16. معتضد: 279
17. مکتفی: 289
18. مقتدر: 295
19. قاهر: 320
20. راضی: 322
21. متقی: 329
22. مستکنی: 333
23. مطیع: 334
24. طائع: 363
25. قادر: 381
26. قائم: 422
27. مقتدی: 464
28. مستظهر: 487
29. مسترشد: 517
30. راشد: 529
31. مقتنی: 530
32. مستنجد: 555
33. مستضی: 533
34. ناصر: 575
35. ظاهر: 622
36. مستنصر: 623
37. مستعصم: 640
- [سایر] چرا اهل سنت امام حسن را از خلفای راشدین نمیدانند، معنای راشدین چیست؟
- [سایر] نظر خلفای بنی عباس درباره خلفای راشدین چگونه بوده و کدام را افضل میدانستند؟
- [سایر] در میان خلفای راشدین، چرا از حضرت علی(ع) بیش از بقیه خلفا، روایات تفسیری به ما رسیده است؟
- [سایر] از نظر اهل سنت، خلفای راشدین چه تفاوتی با سایر خلفا دارند؟ آیا آنان مراتبی از عصمت را برای اینها قائلند؟
- [سایر] نزول آیة، وعد الله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنّهم فی الارض کما . . . »[1]در مورد خلافت خلفای راشدین است؟
- [سایر] آیا این مطلب که بنی امیه قریشی نبوده اند صحت دارد؟ اگر اینگونه باشد پس احادیث پیامبر مبنی بر قریشی بودن خلفای دوازدگانه بعد از ایشان به هیچ وجه بر آنان صدق نمی کند؟
- [سایر] چرا در زیارت عاشورا بر همه بنی امیه لعن می فرستیم و می گوییم (لَعَنَ اللَّهُ بَنی اُمَیَّةَ قاطِبَةً) ؟ خوبان بنیامیه چه گناهی دارند که باید مورد لعن قرار گیرند؟
- [سایر] برادران اهل سنت اعتقاد دارند با شیوه اتنخابی خلفای راشدین، مسلمین از شیوه حکومت موروثی که بر اساس خون و اصل و نسب استوار بوده نجات یافتند و به این علت حکومت ائمه شیعه(ع) را رد می نمایند. پاسخ چیست؟
- [سایر] در فصل هفتم: (آداب و شرایط امام جماعت) از باب پنجم: (اسرار و آداب عبادت) کتاب معراج السعادة مرحوم نراقی منظور از جمله: "و در جای رسول خدا و خلفای راشدین می ایستد و نیابت ایشان را می کند؟ "چیست؟ مگر مرحوم نراقی شیعه نبودند؟
- [سایر] آیا خلفاء راشدین خلیفة الرسول بودند؟
- [آیت الله بهجت] بنابر احتیاط مقدار پیشانی که به زمین گذاشته میشود، نباید کمتر از مقدار پهنای یک ناخن باشد، گرچه کفایتِ مطلق گذاشتن پیشانی روی زمین بدون تعیین مقدار، خالی از وجه نیست، و در صورت رعایت احتیاط در مقدار سجدهگاه، یعنی پهنای یک ناخن، احوط اتصال این مقدار از زمین است به همدیگر؛ پس سجود بر دانههای تسبیح متعارف خلاف احتیاط است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در ازدواج موقت باید مقدار وقت و مقدار مهر تعیین شده باشد و بدون آن باطل است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر رساندن آب به صورت و دستها به مقدار کمی که وضو با آن صحیح است ضرر ندارد ولی بیشتر از آن مقدار ضرر دارد، باید با همان مقدار وضو بگیرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] مقداری از لنگ، که از ناف تا زانو را میپوشاند ومقداری از پیراهن که از شانه تا نصف ساق را میپوشاند، مقدار واجب کفن است و آنچه بیشتر از این مقدار در مسأله قبل گفته شد، مقدار مستحبّ کفن میباشد.
- [آیت الله خوئی] مقداری از لنگ، که ناف تا زانو را میپوشاند و مقداری از پیراهن که از شانه تا نصف ساق را میپوشاند، مقدار واجب کفن است و آنچه بیشتر از این مقدار در مسألة قبل گفته شد، مقدار مستحب کفن میباشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر پیش از دادن زکات از انگور و خرما و جو و گندمی که زکات آنها واجب شده خود و عیالاتش بخورند زکات آن مقدار واجب نیست ولی اگر بیش از مقدار متعارف بخورند باید زکات مقدار اضافی را بدهد همچنین اگر از انگور و خرما و جو و گندم در موقع چیدن به مقدار متعارف به فقیر بدهد زکات ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مال حلالی با حرام مخلوط شود و مقدار حرام معلوم باشد و انسان بداند که صاحب آن یکی از چند نفر مشخّص است ولی نتواند وی را بشناسد، باید آن مقدار را به طور مساوی بین آن چند نفر قسمت کند و اگر مقدار حرام معلوم نباشد، مقدار قطعی حرام و نصف مقدار مشکوک را به طور مساوی بین آن چند نفر قسمت میکند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مقداری از لنگ، که از ناف تا زانو را میپوشاند و مقداری از پیراهن که از شانه تا نصف ساق را میپوشاند، مقدار واجب کفن است و آنچه بیشتر از این مقدار در مسأله قبل گفته شد، مقدار مستحب کفن میباشد، البته مقداری از کفن که کمتر از آن مطابق شؤون میت نیست داخل در مقدار واجب کفن است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بعد از غسل بفهمد مقداری از بدن را نشسته، چنانچه آن مقدار از طرف چپ باشد، شستن همان مقدار کافی است و اگر از طرف راست باشد، احتیاطا باید بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشوید و اگر از سر و گردن باشد، باید بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف راست و بعد طرف چپ را بشوید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر خمس مال حلال مخلوط به حرام را صدقه دهد، یا مالی که صاحبش را نمیشناسد صدقه بدهد، چنانچه صاحبش پیدا شود، باید به مقدار مالش به او بدهد و اگر مقدار مال مشخّص نبوده باید مقدار قطعی مال وی را با نصف مقدار مشکوک به او بدهد، البتّه هر مقدار از صدقه را که صاحب مال به آن راضی شود، نیازی نیست به وی بدهد.