روایتی با سندهای مختلف از امام صادق(ع) با چنین عبارتی نقل شده است: «الْمُؤْمِنُ یَأْکُلُ فِی مِعَاءٍ وَاحِدٍ، وَ الْکَافِرُ یَأْکُلُ‏ فِی‏ سَبْعَةِ أَمْعَاءٍ»؛[1] شخص مؤمن از یک شکم می‌خورد، در حالی‌که کافر از هفت شکم می‌خورد. در تبیین این سخن امام(ع) باید گفت؛ تعبیر این چنینی در حقیقت کنایه از این است که شخص مؤمن از طعام دنیا به مقدار اندک قانع است. مقداری که با آن رفع گرسنگی کند و بتواند عبادت خدا را انجام دهد. مؤمن در غذاخوردن تنها قصد لذت و تن‌پروری ندارد و به هیچ وجه شکم‌باره نیست. چنین قناعتی مانند آن است که به اندازه یک شکم می‌خورد، به جهت نهایت اختصار و پرهیز از پرخوری. اما کافر به جهت حرص و طمع در خوردن و جمع آوری مال دنیا، غذاخوردنش به هفت شکم تشبیه شده است؛ به دلیل آن‌که وی خوردنش برای لذت و تن‌پروری بوده و قدرت و نیرو گرفتن برای عبادت به هیچ‌وجه از انگیزه‌های او به‌شمار نمی‌آید.[2] بنابر این، عدد هفت کنایه از زیادی حرص کافر به خوردن و لذت‌بردن است. و عدد یک در مورد مؤمنان اشاره به قناعت و پارسایی آنان نسبت به لذات دنیا می‌باشد. آن‌گونه که امام علی(ع) در وصفشان می‌فرماید: «وَ أَجْسَادُهُمْ نَحِیفَةٌ وَ حَاجَاتُهُم خَفِیفَة»؛‏[3] بدن‌هایشان لاغر، نیازهایشان اندک است. چنان‌که:‏ «یَنْظُرُ إِلَیْهِمُ النَّاظِرُ فَیَحْسَبُهُمْ مَرْضَی وَ مَا بِالْقَوْمِ مِنْ مَرَضٍ»؛ مردم آنان را می‌بینند، تصور می‌کنند که بیمارند، ولی آنان بیمار نیستند. کافران نیز به دلیل همین شکم‌بارگی بارها در قرآن کریم مورد توبیخ پروردگار قرار گرفته‌اند: «کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلیلاً إِنَّکُمْ مُجْرِمُون»؛‏[4] مدت کوتاهی بخورید و لذت ببرید که شما مجرمانید! [1] . شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 351، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش. [2] . شریف الرضی، محمد بن حسین، المجازات النبویة، محقق، مصحح، صالح، صبحی، ص 341، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1422ق. [3] . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 303، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [4] . مرسلات، 46.
باسلام. در روایات آمده است شخص مؤمن از یک شکم میخورد، در حالیکه کافر از هفت شکم میخورد، هفت شکم غذا خوردن به چه معنا است؟
روایتی با سندهای مختلف از امام صادق(ع) با چنین عبارتی نقل شده است: «الْمُؤْمِنُ یَأْکُلُ فِی مِعَاءٍ وَاحِدٍ، وَ الْکَافِرُ یَأْکُلُ فِی سَبْعَةِ أَمْعَاءٍ»؛[1] شخص مؤمن از یک شکم میخورد، در حالیکه کافر از هفت شکم میخورد.
در تبیین این سخن امام(ع) باید گفت؛ تعبیر این چنینی در حقیقت کنایه از این است که شخص مؤمن از طعام دنیا به مقدار اندک قانع است. مقداری که با آن رفع گرسنگی کند و بتواند عبادت خدا را انجام دهد. مؤمن در غذاخوردن تنها قصد لذت و تنپروری ندارد و به هیچ وجه شکمباره نیست. چنین قناعتی مانند آن است که به اندازه یک شکم میخورد، به جهت نهایت اختصار و پرهیز از پرخوری. اما کافر به جهت حرص و طمع در خوردن و جمع آوری مال دنیا، غذاخوردنش به هفت شکم تشبیه شده است؛ به دلیل آنکه وی خوردنش برای لذت و تنپروری بوده و قدرت و نیرو گرفتن برای عبادت به هیچوجه از انگیزههای او بهشمار نمیآید.[2]
بنابر این، عدد هفت کنایه از زیادی حرص کافر به خوردن و لذتبردن است. و عدد یک در مورد مؤمنان اشاره به قناعت و پارسایی آنان نسبت به لذات دنیا میباشد.
آنگونه که امام علی(ع) در وصفشان میفرماید: «وَ أَجْسَادُهُمْ نَحِیفَةٌ وَ حَاجَاتُهُم خَفِیفَة»؛[3] بدنهایشان لاغر، نیازهایشان اندک است. چنانکه: «یَنْظُرُ إِلَیْهِمُ النَّاظِرُ فَیَحْسَبُهُمْ مَرْضَی وَ مَا بِالْقَوْمِ مِنْ مَرَضٍ»؛ مردم آنان را میبینند، تصور میکنند که بیمارند، ولی آنان بیمار نیستند.
کافران نیز به دلیل همین شکمبارگی بارها در قرآن کریم مورد توبیخ پروردگار قرار گرفتهاند: «کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلیلاً إِنَّکُمْ مُجْرِمُون»؛[4] مدت کوتاهی بخورید و لذت ببرید که شما مجرمانید! [1] . شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 351، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش. [2] . شریف الرضی، محمد بن حسین، المجازات النبویة، محقق، مصحح، صالح، صبحی، ص 341، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1422ق. [3] . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 303، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [4] . مرسلات، 46.
- [سایر] آیا دشمنان حضرت علی علیه السّلام با توجه به حدیث پیامبر گرامی «لا یحبک الا مؤمن و لا یبغضک الّا کافر» کافر میباشند؟
- [سایر] آیا دشمنان حضرت علی علیه السّلام با توجه به حدیث پیامبر گرامی «لا یحبک الا مؤمن و لا یبغضک الّا کافر» کافر میباشند؟
- [آیت الله بهجت] آیا خوردن غذایی که شخص کافر آن را پخته است، جایز است؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا شخص مسلمان، طعام متنجّس را میتواند به کافر بخوراند یا برای خوردن به او بفروشد؟
- [آیت الله خوئی] اگر شخص کتابی یا کافر غذای حلالی را بپزد و ندانیم که بدنش با آن تماس پیدا کرده، آیا غذا پاک است یا نجس؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخصی برادری دارد که کافر است و به خدا ایمان ندارد. می خواستم بدانم که احکام یک فرد کافر اعم از نجس بودن و ... شامل این شخص می شود یا خیر؟ و بطور کلی در منزل چه باید بکند؟
- [سایر] آیا حدیث زیر از جهت سندی صحیح است؟ (غذا خوردن امام حسین(ع) با دو مرد و دعوت آن دو به خانه خود). متن کامل حدیث را بیان کنید.
- [آیت الله مظاهری] آیا شخص میتواند در هنگام سحری خوردن تا آخر اذان صبح غذا بخورد و بعد هم در مغرب از بعد از تمام شدن اذان مغرب افطار کند؟
- [سایر] با سلام؛ آیا حدیث یا روایتی در مورد خوردن سحری وجود دارد؟ خواسته اصلی من این است که میخواهم بدانم خوردن سحری در آن زمان معمول و امر عادی بوده، یا کسی که قصد روزه گرفتن داشت فقط شام میخورد، یا افطار میکرد و تا افطار روز بعد چیزی نمیخورد؟
- [سایر] در روایتی دیدم؛ حضرت علی(ع) به هنگام جان دادن هر انسانی چه مؤمن و چه کافر بر بالین فرد محتضر حاضر میشوند و آن فرد در آن لحظه به حقانیت امیرالمؤمنین(ع) پی میبرد. میخواستم سند این روایت و احیاناً صحیح یا ناصحیح بودن آنرا جویا شوم.
- [آیت الله علوی گرگانی] چند چیز در غذا خوردن مکروه است: اوّل - در حال ایستاده غذا خوردن; دوم - پر خوردن، و در خبر است که خداوند عالم بیشتر از هر چیز از شکم پر بدش میآید; سوم - نگاه کردن به صورت دیگران در موقع غذا; چهارم - خوردن غذای گرم; پنجم فوت کردن چیزهائی که میخورد یا میآشامد; ششم - بعد از گذاشتن نان در سفره، منتظر چیز دیگری شدن; هفتم - پاره کردن نان با کارد; هشتم - گذاشتن نان زیر ظرف غذا; نهم - پاک کردن گوشتی که به استخوان چسبیده به طوریکه چیزی در آن نماند; دهم - پوست کندن میوه; یازدهم - دور انداختن میوه پیش از آن که کاملاً آنرابخورد.
- [آیت الله اردبیلی] چند چیز در غذا خوردن مکروه است: اوّل: در حال سیری غذا خوردن.دوم: پر خوردن، در خبر است که: (خداوند متعال بیشتر از هر چیز از شکم پُر تنفّر دارد.)(1)سوم:نگاه کردن به صورت دیگران در هنگام غذا خوردن.چهارم: خوردن غذای داغ.پنجم:فوت کردن به چیزی که میخورد یا میآشامد.ششم: بعد از گذاشتن نان در سفره، منتظر چیز دیگری شدن.هفتم:پاره کردن نان با کارد.هشتم: گذاشتن نان زیر ظرف غذا. نهم:پاک کردن گوشتی که به استخوان چسبیده به گونهای که چیزی در آن نماند. دهم: پوست کندن میوههایی که معمولا با پوست مصرف میشوند. یازدهم: دور انداختن میوه پیش از آن که کاملاً آن را بخورد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] چند چیز در غذا خوردن مذموم است: اوّل: در حال سیری غذا خوردن. دوم: پر خوردن و در حدیثی وارد شده که خداوند عالم بیشتر از هر چیز از شکم پر بدش میآید. سوم: نگاهکردن به صورت دیگران در موقع غذا خوردن. چهارم: خوردن غذای داغ. پنجم: فوت کردن چیزی که میخورد یا میآشامد. ششم: بعد از گذاشتن نان در سفره، منتظر چیز دیگر شدن. هفتم: خوردن با دست چپ مگر در مورد انگور و انار که با دست چپ خوردن آنها مذموم نیست. هشتم: غذا خوردن با دو انگشت. نهم: پاره کردن نان با کارد. دهم: گذاشتن نان زیر ظرف غذا. یازدهم: پاک کردن گوشتی که به استخوان چسبیده به طوری که چیزی در آن نماند. دوازدهم: بیپوست خوردن میوههایی که با پوست خورده میشود. سیزدهم: دور انداختن میوه پیش از آن که کاملاً آن را بخورد، البتّه اگر مقدار قابل توجّهی از میوه باقی مانده باشد اسراف است و حرام. آداب آشامیدن
- [امام خمینی] چند چیز در غذا خوردن مکروه است: اول: در حال سیری غذا خوردن. دوم: پر خوردن و در خبر است که خداوند عالم بیشتر از هر چیز از شکم پر بدش میآید. سوم: نگاه کردن به صورت دیگران در موقع غذا خوردن. چهارم:
- [آیت الله سیستانی] چند چیز در غذا خوردن مذموم شمرده شده است : اول : در حال سیری غذا خوردن . دوم : پر خوردن . و در خبر است که خداوند عالم بیشتر از هر چیز از شکم پر متنفر است . سوم : نگاه کردن به صورت دیگران در موقع غذا خوردن . چهارم : خوردن غذای داغ . پنجم : فوت کردن چیزی که میخورد یا میآشامد . ششم : بعد از گذاشتن نان در سفره ، منتظر چیز دیگر شدن . هفتم : پاره کردن نان با کارد . هشتم : گذاشتن نان زیر ظرف غذا . نهم : پاک کردن گوشتی که به استخوان چسبیده بطوری که چیزی در آن نماند . دهم : پوست کندن میوههائی که با پوست خورده میشود . یازدهم : دور انداختن میوه پیش از آنکه کاملاً آن را بخورد . آداب آشامیدن
- [آیت الله مظاهری] یازده کار در غذا خوردن مکروه است: اوّل: در حال سیری غذا خوردن. دوّم: پر خوردن، و در خبر است که خداوند عالم از شکم پر بدش میآید. سوّم: نگاه کردن به صورت دیگران در موقع غذا خوردن. چهارم: خوردن غذای داغ. پنجم: فوت کردن غذا. ششم: بعد از گذاشتن نان در سفره، منتظر چیز دیگر شدن. هفتم: پاره کردن نان با کارد. هشتم: گذاشتن نان زیر ظرف غذا. نهم: پاک کردن گوشتی که به استخوان چسبیده به طوری که چیزی در آن نماند. دهم: پوست کندن میوههایی که با پوست خورده میشود. یازدهم: دور انداختن میوه پیش از آنکه کاملاً آن را بخورد.
- [آیت الله نوری همدانی] چند چیز در غذا خوردن مکروه است : اوّل : در حال سیری غذا خوردن . دوّم : پر خوردن و در خبر است که خداوند عالم بیشتر از هر چیز از شکم پر بدش می آید . سوّم : نگاه کردن به صورت دیگران در موقع غذا خوردن . چهارم : خوردن غذای داغ . پنجم : فوت کردن چیزی که می خورد یا می آشامد . ششم : بعد از گذاشتن نان در سفره ، منتظر چیز دیگر شدن . هفتم : پاره کردن نان با کارد . هشتم : گذاشتن نان زیر ظرف غذا . نهم : پاک کردن گوشتی که به استخوان چسبیده بطوری که چیزی در آن نماند . دهم : پوست کندن میوه . یازدهم : دور انداختن میوه پیش از آنکه کاملاً آن را بخورد . مستحّبات آب آشامیدن
- [آیت الله اردبیلی] چند چیز در غذا خوردن مستحب است: اوّل: هر دو دست را پیش از غذا بشوید.دوم: بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند.سوم: میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا اوّل میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همین طور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا اوّل کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همین طور تا به طرف راست میزبان برسد.چهارم: در اوّل غذا (بسم اللّه) بگوید، ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر کدام آنها، گفتن (بسم اللّه) مستحب است.پنجم: با دست راست غذا بخورد.ششم: اگر با دست غذا میخورد، با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد.هفتم:اگر چند نفر سر یک سفره نشسته باشند، هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد. هشتم:لقمه را کوچک بردارد.نهم:سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد.دهم:غذا را خوب بجود.یازدهم:بعد از غذا، خداوند متعال را حمد کند. دوازدهم: انگشتان را بلیسد.سیزدهم: بعد از غذا خلال نماید، ولی با چوب انار و چوب 0ریحان و نِی و برگ درخت خرما خلال نکند.چهاردهم:آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد، ولی اگر در بیابان غذا میخورد، مستحب است آنچه میریزد، برای پرندگان و حیوانات بگذارد.پانزدهم: در اوّل روز و اوّل شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد.شانزدهم:بعد از خوردن غذا مقداری به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد.هفدهم:در اوّل غذا و آخر آن نمک بخورد. هیجدهم: میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.
- [آیت الله مظاهری] سیزده کار در غذا خوردن مستحب است: اوّل: هر دو دست را پیش از غذا بشوید. دوّم: بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند (اگر با قاشق نخورده باشد). سوّم: میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد. چهارم: در اوّل غذا بسم اللَّه و آخر غذا الحمد للَّه بگوید. پنجم: با دست راست غذا بخورد. ششم: اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد. هفتم: لقمه را کوچک بردارد و با عجله غذا نخورد و غذا را خوب بجود. هشتم: بعد از غذا خلال نماید. نهم: آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد ولی اگر در بیابان غذا میخورد مستحب است آنچهمیریزد برای پرندگان و حیوانات بگذارد. دهم: بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد. یازدهم: در اوّل غذا و آخر آن نمک بخورد. دوازدهم: میوه را پیش از خوردن با آب بشوید. سیزدهم: باقی نگذاشتن غذا در ظرف، بلکه پاک کردن ظرف غذا.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . چند چیز در غذاخوردن مکروه است: اول در حال سیری غذاخوردن. دوم پر خوردن، و در خبر است که خداوند عالم بیشتر از هر چیز، از شکم پر بدش میآید. سوم نگاهکردن به صورت دیگران در موقع غذاخوردن. چهارم خوردن غذای داغ. پنجم فوتکردن چیزی که میخورد یا میآشامد. ششم بعد از گذاشتن نان در سفره، منتظر چیزی دیگر شدن. هفتم پارهکردن نان با کارد. هشتم گذاشتن نان زیر ظرف غذا. نهم پاککردن گوشتی که به استخوان چسبیده به طوری که چیزی در آن نماند. دهم پوستکندن میوه. یازدهم دور انداختن میوه پیش از آن که کاملاً آن را بخورد.