حاضر شدن پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله حضرت علی(ع)، هنگام مرگ، نزد تمامی انسان‌ها حتی کسانی که بر دین‌های دیگر می‌باشند از اموری است که اخبار مستفیضه بر آن دلالت دارد.[1] البته در نحوه و چگونگی این حضور سخنانی بیان شده است که آن هم با دلیل‌های عقلی و نقلی جواب داده شده است.[2] فضیل بن یسار از امام پنجم و امام ششم(ع) نقل می‌کند که آن دو بزرگوار فرمودند: «روح انسان‌ها جسدشان را ترک نمی‌کند تا این‌که حضرت محمد، امام علی، امام حسن و امام حسین(ع) را ببیند و چشمش روشن شود.[3] در خصوص حضور امام علی(ع) نزد تمام انسان‌ها -چه مؤمن و چه غیر مؤمن- نیز روایات خاصه‌ای وارد شده است. یکی از آن روایات، حدیثی است از اصبغ بن نباته(یکی از اصحاب حضرت علی)[4] که به طور خلاصه نقل می‌شود. اصبغ بن نباته می‌گوید: حارث همدانی -از اصحاب امام علی(ع) و فقهای بی نظیر زمان خود[5] - که مریض بود و به سختی راه می‌رفت، با گروهی از شیعیان که من هم با آنان بودم نزد امیرالمؤمنین علی(ع) آمد، آن‌حضرت فرمود: «ای حارث، تو را چگونه می‌بینم؟» حارث گفت: روزگارم به پایان رسیده است، ای امیر المؤمنین! دشمنی شیعیانت بر در خانه‌ات مرا می‌سوزاند، امام علی(ع) فرمود:«دشمنی آنان در چه چیز است؟» حارث پاسخ داد: درباره‏ تو و امتحان و گرفتاری از طرف تو، برخی از آنان‏ درباره‏ تو غلوّ کرده‌اند و تو را خدا می‌‌دانند، گروهی میانه‌رو هستند که تو را نه خدا می‌دانند، نه یک بشر عادی، دسته دیگر درباره تو سرگردان و شک دارند نمی‌دانند تو را پیشوا قرار دهند یا دیگری را. حضرت علی(ع) فرمود:«ای برادر همدانی! بهترین شیعیان من دسته وسط هستند، غلوّکنندگان و آنانی که شک دارند باید به این دسته ملحق شوند». سپس آن‌حضرت به پرسش‌های دیگر حارث جواب داد و در ادامه فرمود: «ای حارث! قسم به خدایی که دل دانه را می‌شکافد و مخلوقات را آفریده! من و دشمنانم هنگام مرگ و نزد پُل صراط و حوض با هم روبرو می‌شویم و باید مرا بشناسند و به حقانیت من پی ببرند...».[6] افرادی چون «ابو خالد کابلی»[7] ، «اصبغ بن نباته»[8] ، «جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ»،[9] «محمد بن عبدالله بن عبد المطلب»[10] ، که در سند این حدیث به عنوان راوی وجود دارند در علم رجال مورد بررسی قرار گرفته‌اند و علمای رجال، آنها را ثقه و مورد اطمینان دانسته‌اند. اما برخی دیگر از راویان این حدیث، اسمشان در کتاب‌های رجالی ذکر نشده و سخنی از آنان به میان نیامده است، ولی مذمّت هم نشده‌اند. بنابراین، اجمالاً سند حدیث، مورد اعتماد است. اما با توجه به اخبار مستفیضه‌ای که دلالت و صراحت دارند بر حضور پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله امام علی(ع) نزد تمامی انسان‌ها در هنگام مرگ، و همچنین نقل حدیث مذکور از بزرگانی چون «شیخ مفید»[11] و «شیخ طوسی»[12] و «طبری» در کتاب «بشارة المصطفی»[13] و علامه «مجلسی» در کتاب «بحار الانوار»،[14] متن این حدیث بدون شک پذیرفته می‌شود. [1] . ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 6، ص 173 - 201، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. [2] . همان، ص 200 – 202. [3] . بحار الأنوار، ج ‏6، ص 191. [4] . ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 1، ص 347، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق. [5] . برقی، احمد بن محمد بن خالد، الطبقات‌(رجال البرقی)، ص 4، انتشارات دانشگاه تهران، 1383ق؛ و ر.ک: امین عاملی‏، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 4، ص 365 – 370، دار التعارف للمطبوعات‏، بیروت، 1406ق. [6] . شیخ مفید، الأمالی، محقق و مصحح: استاد ولی، حسین، غفاری، علی اکبر، ص 3 - 7، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق. [7] . کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ص 9 - 10، محقق و مصحح: شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن،‏ مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق. [8] . شیخ طوسی، محمد بن حسن، الأبواب(رجال طوسی)، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، ص 57 و 93، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ سوم، 1427ق. ؛موسوی خویی، سید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 221 مرکز نشر آثار شیعه، قم، 1410ق. [9] . نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 127، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ ششم، 1365ش؛ علامه حلّی، حسن بن یوسف، خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال‌، ص 34، منشورات المطبعة الحیدریة، نجف اشرف، چاپ دوم، 1381ق. [10] . خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال‌، ص 252. [11] . شیخ مفید، الأمالی، ص 3 – 7. [12] .شیخ طوسی، الأمالی، ص 625، دار الثقافة، قم، چاپ اول، 1414ق. [13] . عماد الدین طبری آملی، أبی جعفر محمد بن أبی القاسم، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج 2، ص 4 - 5، المکتبة الحیدریة، نجف، چاپ دوم، 1383ق. [14] . بحار الأنوار، ج ‏65، ص 120.
در روایتی دیدم؛ حضرت علی(ع) به هنگام جان دادن هر انسانی چه مؤمن و چه کافر بر بالین فرد محتضر حاضر میشوند و آن فرد در آن لحظه به حقانیت امیرالمؤمنین(ع) پی میبرد. میخواستم سند این روایت و احیاناً صحیح یا ناصحیح بودن آنرا جویا شوم.
حاضر شدن پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله حضرت علی(ع)، هنگام مرگ، نزد تمامی انسانها حتی کسانی که بر دینهای دیگر میباشند از اموری است که اخبار مستفیضه بر آن دلالت دارد.[1] البته در نحوه و چگونگی این حضور سخنانی بیان شده است که آن هم با دلیلهای عقلی و نقلی جواب داده شده است.[2]
فضیل بن یسار از امام پنجم و امام ششم(ع) نقل میکند که آن دو بزرگوار فرمودند: «روح انسانها جسدشان را ترک نمیکند تا اینکه حضرت محمد، امام علی، امام حسن و امام حسین(ع) را ببیند و چشمش روشن شود.[3]
در خصوص حضور امام علی(ع) نزد تمام انسانها -چه مؤمن و چه غیر مؤمن- نیز روایات خاصهای وارد شده است. یکی از آن روایات، حدیثی است از اصبغ بن نباته(یکی از اصحاب حضرت علی)[4] که به طور خلاصه نقل میشود.
اصبغ بن نباته میگوید: حارث همدانی -از اصحاب امام علی(ع) و فقهای بی نظیر زمان خود[5] - که مریض بود و به سختی راه میرفت، با گروهی از شیعیان که من هم با آنان بودم نزد امیرالمؤمنین علی(ع) آمد، آنحضرت فرمود: «ای حارث، تو را چگونه میبینم؟» حارث گفت: روزگارم به پایان رسیده است، ای امیر المؤمنین! دشمنی شیعیانت بر در خانهات مرا میسوزاند، امام علی(ع) فرمود:«دشمنی آنان در چه چیز است؟» حارث پاسخ داد: درباره تو و امتحان و گرفتاری از طرف تو، برخی از آنان درباره تو غلوّ کردهاند و تو را خدا میدانند، گروهی میانهرو هستند که تو را نه خدا میدانند، نه یک بشر عادی، دسته دیگر درباره تو سرگردان و شک دارند نمیدانند تو را پیشوا قرار دهند یا دیگری را.
حضرت علی(ع) فرمود:«ای برادر همدانی! بهترین شیعیان من دسته وسط هستند، غلوّکنندگان و آنانی که شک دارند باید به این دسته ملحق شوند». سپس آنحضرت به پرسشهای دیگر حارث جواب داد و در ادامه فرمود: «ای حارث! قسم به خدایی که دل دانه را میشکافد و مخلوقات را آفریده! من و دشمنانم هنگام مرگ و نزد پُل صراط و حوض با هم روبرو میشویم و باید مرا بشناسند و به حقانیت من پی ببرند...».[6]
افرادی چون «ابو خالد کابلی»[7] ، «اصبغ بن نباته»[8] ، «جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ»،[9] «محمد بن عبدالله بن عبد المطلب»[10] ، که در سند این حدیث به عنوان راوی وجود دارند در علم رجال مورد بررسی قرار گرفتهاند و علمای رجال، آنها را ثقه و مورد اطمینان دانستهاند.
اما برخی دیگر از راویان این حدیث، اسمشان در کتابهای رجالی ذکر نشده و سخنی از آنان به میان نیامده است، ولی مذمّت هم نشدهاند. بنابراین، اجمالاً سند حدیث، مورد اعتماد است.
اما با توجه به اخبار مستفیضهای که دلالت و صراحت دارند بر حضور پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله امام علی(ع) نزد تمامی انسانها در هنگام مرگ، و همچنین نقل حدیث مذکور از بزرگانی چون «شیخ مفید»[11] و «شیخ طوسی»[12] و «طبری» در کتاب «بشارة المصطفی»[13] و علامه «مجلسی» در کتاب «بحار الانوار»،[14] متن این حدیث بدون شک پذیرفته میشود. [1] . ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 6، ص 173 - 201، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. [2] . همان، ص 200 – 202. [3] . بحار الأنوار، ج 6، ص 191. [4] . ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 1، ص 347، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق. [5] . برقی، احمد بن محمد بن خالد، الطبقات(رجال البرقی)، ص 4، انتشارات دانشگاه تهران، 1383ق؛ و ر.ک: امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 4، ص 365 – 370، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1406ق. [6] . شیخ مفید، الأمالی، محقق و مصحح: استاد ولی، حسین، غفاری، علی اکبر، ص 3 - 7، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق. [7] . کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ص 9 - 10، محقق و مصحح: شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق. [8] . شیخ طوسی، محمد بن حسن، الأبواب(رجال طوسی)، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، ص 57 و 93، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ سوم، 1427ق. ؛موسوی خویی، سید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 221 مرکز نشر آثار شیعه، قم، 1410ق. [9] . نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 127، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ ششم، 1365ش؛ علامه حلّی، حسن بن یوسف، خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال، ص 34، منشورات المطبعة الحیدریة، نجف اشرف، چاپ دوم، 1381ق. [10] . خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال، ص 252. [11] . شیخ مفید، الأمالی، ص 3 – 7. [12] .شیخ طوسی، الأمالی، ص 625، دار الثقافة، قم، چاپ اول، 1414ق. [13] . عماد الدین طبری آملی، أبی جعفر محمد بن أبی القاسم، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج 2، ص 4 - 5، المکتبة الحیدریة، نجف، چاپ دوم، 1383ق. [14] . بحار الأنوار، ج 65، ص 120.
- [سایر] آیا از معنای برخی روایات این شبهه به ذهن نمیرسد که در فضائل امام علی(ع) اغراق شده است؟ مثلاً در روایتی داریم ضربه شمشیر امیرالمؤمنین(ع) در جنگ خندق افضل از عبادت جن و انس است! اگر این روایت صحیح باشد، مستلزم این است که ضربه امام علی(ع) از اعمال و عبادات خود پیامبر اسلام(ص) هم افضل باشد!
- [سایر] آیا حدیث زیر صحیح هست: اطاعت از علی (ع) فروتنی و خضوع حقیقی است و عدم اطاعت از او، کفر به خداست؟
- [سایر] آیا حدیث زیر صحیح هست: اطاعت از علی (ع) فروتنی و خضوع حقیقی است و عدم اطاعت از او، کفر به خداست؟
- [سایر] آیا روایت زیر صحیح است؟ ام عطیه میگوید: دیدم پیامبر(ص) این دعا را زمزمه میکند: (اللهم لا تمتنی)؛ خدایا! مرا نمیران. بسیار تعجب کردم، این چه دعایی است که پیامبر میکند؟! اما نیمه دوم این دعا را که شنیدم، تعجبم بر طرف شد: (أللَّهُمَّ لَا تُمِتْنِی حَتَّی تُرِیَنِی عَلِیًّا) ام عطیه میگوید: ناگهان یادم افتاد که علی(ع) در مسافرت است، لذا پیامبر دعا میکند: خدایا! مرا نمیران تا علی را ببینم. لطفاً در صورت صحیح بودن، منبع آنرا ذکر کنید.
- [سایر] حضرت علی(ع) میفرماید: (اگر عمر، با زور سرنیزه پیش نمیرفت؛ اسلام، یاران و پیروان بیشتری میداشت)، که البته فقط مضمون این روایت در خاطرم هست، سؤالم این است که؛ 1. آیا این روایت، دارای سند صحیح است؟ 2. در صورت صحیح بودن و ثقه بودن راویان آن؛ چطور این روایت با مشاورهای که حضرت علی(ع) به عمر میدهد قابل جمع و توجیه است؟
- [سایر] گاهی نقل شده است که هنگامی که دست حضرت علی (ع) را بستند و ایشان را برای بیعت اجباری با ابوبکر به مسجد میکشاندند، یک نفر یهودی آن صحنه را دید و مسلمان شد، و ایمان خود را چنین توجیه کرد: من خودم او را دیدم که چطور در جنگ خیبر میجنگید، و این حالت صبر او نشانه حقّانیّت و تسلیم او در برابر خدا است. این روایت در چه منبع و کتابی آمده است؟
- [سایر] بسیار از کسانی که مرگ را تجربه کردهاند چه مؤمن و چه غیر مؤمن، آنرا بسیار لذّتبخش و به دور از هرگونه رنج و اضطرابی توصیف کردهاند و این حقیقت آن قدر برایشان شیرین بود که دیگر هیچ هراسی از مرگ نداشته و حتی آرزوی دوباره آنرا میکنند. تجربه این افراد که تعدادشان هم کم نیست بسیار با اطلاعات علمای دینی ما و احادیث مربوطه مثلاً در مورد عذاب قبر و سؤالات نکیر و منکر و دیدن حضرت علی(ع) برای هر انسانی هنگام مرگ و... بسیار متفاوت است. بسیاری از این افراد نه عذابی دیدند و نه معصومان را رؤیت کردهاند. این تضاد چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
- [سایر] اینجانب در کتابی این داستان را خواندم؛ روزی امام حسین(ع) از حق بیت المال برای پذیرایی از دوستانشان کمی عسل برمیدارند که حضرت علی(ع) متوجه میشوند و شدیداً با امام حسین برخورد میکنند. سند داستان هم شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ذکر شده است. آیا این داستان با آیه تطهیر متناقض نیست؟ آیا سند این داستان صحیح است؟ با اینکه من 100 سخن قرآن را قبول دارم درخواست میکنم جوابی در مورد این تناقض به من بدهید. با اینکه خود از نسل امام حسین(ع) هستم اما میخواهم حقیقت این داستان را بدانم.
- [سایر] معنای این روایت و شرح و توضیح آن چیست؟ (عن أبی حمزة قال: سمعت أبا جعفر(ع) یقول: إن الله عزّ وجلّ أخذ میثاق المؤمن علی بلایا أربع (الاولی) أیسرها علیه: مؤمن مثله یحسده و الثانیة: منافق یقفو أثره و الثالثة شیطان یعرض له یفتنه و یضله و الرابعة: کافر بالذی آمن به یری جهاده جهادا فما بقاء المؤمن بعد هذا).
- [سایر] بنده با فردی که خود را مسلمان میدانست همکلام شدم و او از من چند سؤالی پرسید که من چون اطلاع نداشتم از جواب دادن به او بازماندم. او از من چند سؤال پرسید که در اینجا برای شما مطرح میکنم و اگر لطف کنید جوابها را با سند بیاورید؛ زیرا آن فرد بدون سند جوابی را نمیپذیرد؛ یکی از این سؤالات این بود: او گفت بعضیها در مراسم محرّم میگویند که در روز عاشورا در گودی قتلگاه تا رکاب اسب امام حسین(ع) خون جمع شده بود، چطور میشود که یاران امام حسین 72 نفر بودند حتی چند نفر از آنها که زنان و کودکان بودند که شهید نشدند، امام حسین هم که پیروز میدان نشد که بتواند همه سپاه دشمن را بکشد که آن همه خون جمع شود؟ و نیز میخواستم این را هم بدانم که چند نفر از فرزندان علی(ع) در سپاه امام حسین(ع) حضور داشتند؟