در مورد عالمین دو نوع بحث می‌توان مطرح کرد. یکی بحث تفسیری است و دیگر بحث فلسفی و عرفانی. الف. بحث تفسیری مفسران در تفسیر سوره حمد که اولین بار کلمه «عالمین» در آن آمده است، به توضیح و تفسیر آن پرداخته‌اند؛ و تقریباً تفسیر مشابهی از این کلمه ارائه کرده‌اند؛ و بر این باورند که کلمه «عالمین» جمع عالم به فتح لام است. در مورد کلمه «عالم» نیز می‌گویند: معنایش چیزی است به وسیله آن می‌توان به علم دست یافت؛ مانند قالَب، یعنی آنچه با آن قالب می‌‏زنند. یا مانند خاتَم، یعنی چیزی که به وسیله آن مهر و موم می‌‏زنند. البته برخی نیز احتمال داده‌اند که اشتقاق «عالم» از علامت باشد؛ زیرا عالم علامت وجود صانع است.[1] بحث دیگری که مفسران در مورد کلمه عالم مطرح کرده‌اند این است که کلمه «عالم» خود جمع است. هرچند از نظر لفظ مفرد است، ولی معنای آن جمع است؛ یعنی جمعی است که از لفظ خود مفرد ندارد؛ مثل لشکر و مردم. در این صورت معنای این کلمه شامل تمامی موجودات می‌‏شود، هم تک تک موجودات را می‌‏توان عالم خواند، و هم نوع نوع آنها را، مانند عالم جماد، عالم نبات، عالم حیوان، و عالم انسان، و هم صنف صنف هر نوعی را، مانند عالم عرب، و عالم عجم.[2] به بیان دیگر، عالم به معنای مجموعه‌‏ای است از موجودات مختلف که دارای صفات مشترک و یا زمان و مکان مشترک هستند، مثلاً می‌‏گوییم عالم انسان، عالم حیوان و عالم گیاه، و یا می‏‌گوییم عالم شرق و عالم غرب، عالم امروز و عالم دیروز.[3] به دنبال مبحث گذشته این مسئله مطرح می‌شود که اگر لفظ «عالم» جمع است، در این صورت معنای «عالمین» چیست؟ آیا عالمین جمع عالم است و مفید کثرت بیشتری است، یا برعکس معنای عالمین محدودتر از معنای عالم است. این بحث موقعی جدی‌تر می‌شود که وقتی بررسی می‌کنیم می‌بینیم: از یک سو بر اساس قواعد دستور زبان عربی، جمع با «ین» معمولاً برای جمع بستن موجوداتی دارای عقل هستند به کار می‌رود. بنابراین شامل تمام موجودات نمی‌شود. از سوی دیگر لفظ «عالم» در قرآن به کار نرفته است و فقط «عالَمین» آمده است.(کلمه عالمین هفتاد و سه بار در قرآن تکرار شده است).[4] اگر موارد استعمال عالمین را در قرآن در نظر بگیریم خواهیم دید که هر چند کلمه «عالمین» در بسیاری از آیات قرآن به معنای انسان‌ها آمده، ولی در پاره‌‏ای از موارد معنای وسیع‌تری دارد، و انسان‌ها و موجودات دیگر جهان را در بر می‏‌گیرد.[5] در این‌جا نیز اکثر مفسران بر این باورند که معنای «عالمین» گستره‌تر از عالم است. بنابر این هر چند کلمه «عالم» خود به تنهایی معنای جمع دارد، ولی هنگامی که به صورت «عالمین» جمع بسته می‌‏شود، اشاره به تمام مجموعه‌‏های این جهان است.[6] البته ممکن است در مورد دایره و وسعت معنای کلمه عالمین به لحاظ موارد خاص بین مفسران اختلاف نظر وجود داشته باشد.[7] اما در مورد این‌که با توجه به قواعد دستور زبان عربی، جمع با «ین» معمولاً برای جمع بستن موجوداتی دارای عقل هستند به کار می‌رود؛ حال اگر عالمین به معنای مجموعه موجودات جهان باشد، با این‌که همه عالم‌های این جهان صاحبان عقل نیستند؛ چگونه این تفسیر با قواعد زبان سازگار خواهد بود؟ مفسران در پاسخ به این سؤال چند راه حل را بیان کرده‌اند: 1. موجودی در این عالم نیست که از عقل و شعور بی‌بهره باشد. یکی از مفسران در این‌باره چنین می‌گوید: «در محلّ خود ثابت و محقق است بنصّ آیات شریفه و اخبار متواتره بتواتر اجمالی که جمیع موجودات حتّی حیوانات و نباتات و جمادات بهره از عقل و شعور دارند و بهمان اندازه خدا بلکه اولیاء حق را می‌‏شناسند و تسبیح و تحمید او را می‌نمایند مانند آیه شریفه إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ (چیزی نیست مگر اینکه تسبیح و تحمید خدا را میکند ولی شما تسبیح آنها را نمی‌‏فهمید). و حمل کردن تسبیح را در این آیه بر تسبیح تکوینی یعنی دلالت کردن وجود آنها بر علم و قدرت و حکمت حق با جمله «وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ» مناسبت ندارد، زیرا هر صاحب شعوری این معنی را درک می‌کند».[8] 2. برخی دیگر از مفسران این احتمال را مطرح کردند که این جمع به خاطر تغلیب باشد (منظور از تغلیب این است که مجموعه‌‏ای از صاحبان صفات مختلف را با وصف صنف برتر توصیف کنیم).[9] البته بعضی از مفسران به دلیل همان قواعد عربی کلمه «عالمین» را اشاره به گروه‌‏ها و مجموعه‌‏هایی از صاحبان عقل می‌دانند؛ مانند فرشتگان، انسان‌ها و جن.[10] ب. بحث فلسفی و عرفانی برای اطلاع از بحث فلسفی و عرفانی در مورد مراتب عالم رجوع شود به پاسخ‌های ذیل: 13064(حضرات خمس). 17984(مراتب وجود در حکمت ...) 37385 (مراتب و عوالم نفس انسانی). .[1] ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 95، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 582، دمشق، بیروت، دارالعلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ‏5، ص 35، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش. [2] . ر. ک: موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج ‏1، ص 35، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش. [3] . ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏ 1، ص 31، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش. [4] . قاموس قرآن، ج ‏5، ص 35. [5] . مانند «فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِینَ»؛ ستایش مخصوص خدا است که مالک و پروردگار آسمان‌ها و زمین، مال و پروردگار جهانیان است. جاثیه، 36. و مانند «قالَ فِرْعَوْنُ وَ ما رَبُّ الْعالَمِینَ قالَ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا»؛ فرعون گفت پروردگار عالمیان چیست؟ موسی در پاسخ گفت پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه میان این دو است. شعراء، 23 و 24. [6] . ر. ک: تفسیر نمونه، ج ‏1، ص 31. البته برخی از مفسران نکته‌ای در مورد تفاوت العالم با العالمین بیان می‌کنند که جالب است: «شامل شدن (العالم) جمیع ما سوی اللَّه را بواسطه الف و لام جنس است از باب اطلاق و مقدمات حکمت و ممکن است اطلاق به بعض مصادیق چون اطلاق جنس بر مصداق حقیقت است و امّا شمول العالمین از باب وضع است چون جمع محلّی بالف و لام بالاتفاق وضع بر عموم شده و تحقیق این مقام مربوط بعلم اصول است». طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏1، ص 102، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش. [7] . چنان‌که علامه طباطبایی، کلمه «عالمین» در سوره حمد را به اصناف و گروه‌های انسان‌ها معنا می‌کند، ولی در تفاسیر دیگر به مجموعه موجودات جهان هستی تفسیر شده است. همان. [8] . اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏1، ص 102. [9] . تفسیر نمونه، ج ‏1، ص 32. .[10] همان.
با سلام؛ در معنا و تفسیر عالمین و جهانها توضیح دهید و در توضیح عالم و ترتیب و انواع و مراحل آن شرح فرمائید.
در مورد عالمین دو نوع بحث میتوان مطرح کرد. یکی بحث تفسیری است و دیگر بحث فلسفی و عرفانی.
الف. بحث تفسیری
مفسران در تفسیر سوره حمد که اولین بار کلمه «عالمین» در آن آمده است، به توضیح و تفسیر آن پرداختهاند؛ و تقریباً تفسیر مشابهی از این کلمه ارائه کردهاند؛ و بر این باورند که کلمه «عالمین» جمع عالم به فتح لام است. در مورد کلمه «عالم» نیز میگویند: معنایش چیزی است به وسیله آن میتوان به علم دست یافت؛ مانند قالَب، یعنی آنچه با آن قالب میزنند. یا مانند خاتَم، یعنی چیزی که به وسیله آن مهر و موم میزنند. البته برخی نیز احتمال دادهاند که اشتقاق «عالم» از علامت باشد؛ زیرا عالم علامت وجود صانع است.[1]
بحث دیگری که مفسران در مورد کلمه عالم مطرح کردهاند این است که کلمه «عالم» خود جمع است. هرچند از نظر لفظ مفرد است، ولی معنای آن جمع است؛ یعنی جمعی است که از لفظ خود مفرد ندارد؛ مثل لشکر و مردم. در این صورت معنای این کلمه شامل تمامی موجودات میشود، هم تک تک موجودات را میتوان عالم خواند، و هم نوع نوع آنها را، مانند عالم جماد، عالم نبات، عالم حیوان، و عالم انسان، و هم صنف صنف هر نوعی را، مانند عالم عرب، و عالم عجم.[2] به بیان دیگر، عالم به معنای مجموعهای است از موجودات مختلف که دارای صفات مشترک و یا زمان و مکان مشترک هستند، مثلاً میگوییم عالم انسان، عالم حیوان و عالم گیاه، و یا میگوییم عالم شرق و عالم غرب، عالم امروز و عالم دیروز.[3]
به دنبال مبحث گذشته این مسئله مطرح میشود که اگر لفظ «عالم» جمع است، در این صورت معنای «عالمین» چیست؟ آیا عالمین جمع عالم است و مفید کثرت بیشتری است، یا برعکس معنای عالمین محدودتر از معنای عالم است. این بحث موقعی جدیتر میشود که وقتی بررسی میکنیم میبینیم: از یک سو بر اساس قواعد دستور زبان عربی، جمع با «ین» معمولاً برای جمع بستن موجوداتی دارای عقل هستند به کار میرود. بنابراین شامل تمام موجودات نمیشود. از سوی دیگر لفظ «عالم» در قرآن به کار نرفته است و فقط «عالَمین» آمده است.(کلمه عالمین هفتاد و سه بار در قرآن تکرار شده است).[4] اگر موارد استعمال عالمین را در قرآن در نظر بگیریم خواهیم دید که هر چند کلمه «عالمین» در بسیاری از آیات قرآن به معنای انسانها آمده، ولی در پارهای از موارد معنای وسیعتری دارد، و انسانها و موجودات دیگر جهان را در بر میگیرد.[5]
در اینجا نیز اکثر مفسران بر این باورند که معنای «عالمین» گسترهتر از عالم است. بنابر این هر چند کلمه «عالم» خود به تنهایی معنای جمع دارد، ولی هنگامی که به صورت «عالمین» جمع بسته میشود، اشاره به تمام مجموعههای این جهان است.[6]
البته ممکن است در مورد دایره و وسعت معنای کلمه عالمین به لحاظ موارد خاص بین مفسران اختلاف نظر وجود داشته باشد.[7]
اما در مورد اینکه با توجه به قواعد دستور زبان عربی، جمع با «ین» معمولاً برای جمع بستن موجوداتی دارای عقل هستند به کار میرود؛ حال اگر عالمین به معنای مجموعه موجودات جهان باشد، با اینکه همه عالمهای این جهان صاحبان عقل نیستند؛ چگونه این تفسیر با قواعد زبان سازگار خواهد بود؟ مفسران در پاسخ به این سؤال چند راه حل را بیان کردهاند:
1. موجودی در این عالم نیست که از عقل و شعور بیبهره باشد. یکی از مفسران در اینباره چنین میگوید: «در محلّ خود ثابت و محقق است بنصّ آیات شریفه و اخبار متواتره بتواتر اجمالی که جمیع موجودات حتّی حیوانات و نباتات و جمادات بهره از عقل و شعور دارند و بهمان اندازه خدا بلکه اولیاء حق را میشناسند و تسبیح و تحمید او را مینمایند مانند آیه شریفه إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ (چیزی نیست مگر اینکه تسبیح و تحمید خدا را میکند ولی شما تسبیح آنها را نمیفهمید). و حمل کردن تسبیح را در این آیه بر تسبیح تکوینی یعنی دلالت کردن وجود آنها بر علم و قدرت و حکمت حق با جمله «وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ» مناسبت ندارد، زیرا هر صاحب شعوری این معنی را درک میکند».[8]
2. برخی دیگر از مفسران این احتمال را مطرح کردند که این جمع به خاطر تغلیب باشد (منظور از تغلیب این است که مجموعهای از صاحبان صفات مختلف را با وصف صنف برتر توصیف کنیم).[9]
البته بعضی از مفسران به دلیل همان قواعد عربی کلمه «عالمین» را اشاره به گروهها و مجموعههایی از صاحبان عقل میدانند؛ مانند فرشتگان، انسانها و جن.[10]
ب. بحث فلسفی و عرفانی
برای اطلاع از بحث فلسفی و عرفانی در مورد مراتب عالم رجوع شود به پاسخهای ذیل:
13064(حضرات خمس). 17984(مراتب وجود در حکمت ...) 37385 (مراتب و عوالم نفس انسانی).
.[1] ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 95، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 582، دمشق، بیروت، دارالعلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 5، ص 35، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش. [2] . ر. ک: موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 35، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش. [3] . ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 31، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش. [4] . قاموس قرآن، ج 5، ص 35. [5] . مانند «فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِینَ»؛ ستایش مخصوص خدا است که مالک و پروردگار آسمانها و زمین، مال و پروردگار جهانیان است. جاثیه، 36. و مانند «قالَ فِرْعَوْنُ وَ ما رَبُّ الْعالَمِینَ قالَ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا»؛ فرعون گفت پروردگار عالمیان چیست؟ موسی در پاسخ گفت پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان این دو است. شعراء، 23 و 24. [6] . ر. ک: تفسیر نمونه، ج 1، ص 31. البته برخی از مفسران نکتهای در مورد تفاوت العالم با العالمین بیان میکنند که جالب است: «شامل شدن (العالم) جمیع ما سوی اللَّه را بواسطه الف و لام جنس است از باب اطلاق و مقدمات حکمت و ممکن است اطلاق به بعض مصادیق چون اطلاق جنس بر مصداق حقیقت است و امّا شمول العالمین از باب وضع است چون جمع محلّی بالف و لام بالاتفاق وضع بر عموم شده و تحقیق این مقام مربوط بعلم اصول است». طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 102، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش. [7] . چنانکه علامه طباطبایی، کلمه «عالمین» در سوره حمد را به اصناف و گروههای انسانها معنا میکند، ولی در تفاسیر دیگر به مجموعه موجودات جهان هستی تفسیر شده است. همان. [8] . اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 102. [9] . تفسیر نمونه، ج 1، ص 32. .[10] همان.
- [سایر] آیا هماهنگی آیات قرآن از جنبه تفسیر ظاهر است یا در مراحل باطنی نیز با یکدیگر هماهنگند؟
- [سایر] لطفاً اقسام تفسیر علمی را بیان فرمایید؟
- [سایر] انواع تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها) را بیان فرمایید؟
- [سایر] معنای لغوی و اصطلاحی تفسیر را بیان فرمایید؟ [1]
- [سایر] مقصود از سیاق چیست و در تفسیر قرآن، در نظر آوردن آن تا چه حد ضرورت دارد و انواع آن کدام است؟
- [سایر] سلام آرزو دارم مفسر قرآن بشوم باید چه کار کنم
- [سایر] سلام لطفا اطلاعات کاملی از مراحل تحصیلات حوزوی و شرایط آن ارائه فرمایید آیا ضمن تحصیلات دانشگاهی نیز میتوان در حوزه تحصیل کرد ؟ (لطفا شرایطش رل بیان فرمایید)
- [سایر] لطفاً تفسیر آیه: «یوم تبدل الارض غیر الارض» را بیان فرمایید.
- [سایر] لطفاً تفسیر آیه: (یوم تبدل الارض غیر الارض) را بیان فرمایید.
- [سایر] لطفاً تفسیر آیه: «یوم تبدل الارض غیر الارض» را بیان فرمایید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است نمازگزار بعد از نماز مشغول ذکر و دعا و قرآن شود و این را تعقیب می نامند و بهتر است پیش از آن که از جای خود حرکت کند و وضوی او باطل شود رو به قبله بنشیند و تعقیب را بخواند. در کتابهای دعا تعقیب های زیادی از ائمه معصومین(علیهم السلام) نقل شده که یکی از مهمترین آنها تسبیح حضرت زهراء(علیها السلام) است، به این ترتیب که 34 مرتبه (الله اکْبر)، سپس 33 مرتبه (الْحمْد لله) و بعد 33 مرتبه (سبْحان الله) بگوید و فضیلت و ثواب بسیار دارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است انسان بعد از نماز مقداری مشغول تعقیب یعنی خواندن ذکر و دعا و قران شود و بهتر است پیش از ان که از جای خود حرکت کند و وضو و غسل و تیمم او باطل شود رو به قبله تعقیب را بخواند و لازم نیست تعقیب به عربی باشد ولی بهتر است چیزهایی را که در کتابهای دعا دستور داده اند بخواند و از تعقیبهایی که خیلی به ان سفارش شده است تسبیح حضرت زهرا علیها السلام است که به این ترتیب گفته شود سی و چهار مرتبه الله اکبر بعد از ان سی و سه مرتبه الحمد لله بعد از ان سی و سه مرتبه سبحان الله
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است انسان بعد از نماز مقداری مشغول تعقیب یعنی خواندن ذکر و دعا و قرآن شود. و بهتر است پیش از آنکه از جای خود حرکت کند و وضو و غسل و تیمّم او باطل شود، رو به قبله تعقیب را بخواند و لازم نیست تعقیب به عربی باشد ولی بهتر است چیزهایی را که در کتابهای دعا دستور داده اند بخواند و از تعقیب هائی که خیلی سفارش شده است، تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها است که باید به این ترتیب گفته شود: 34 مرتبه الله اکبر، 33 مرتبه الحمدالله 33 مرتبه سبحان الله. و می شود سبحان الله را پیش از الحمدالله گفت ولی بهتر است بعد از الحمدالله گفته شود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است انسان بعد از نماز مقداری مشغول تعقیب؛ یعنی خواندن ذکر و دعا و قرآن شود و بهتر است پیش از آنکه از جای خود حرکت کند و وضو و غسل و تیمم او باطل شود؛ رو به قبله تعقیب را بخواند. و لازم نیست تعقیب به عربی باشد؛ ولی بهتر است چیزهائی را که در کتابهای دعا دستور داده اند بخواند. و از تعقیبهائی که خیلی به آن سفارش شده است؛ تسبیح حضرت زهرا سلام اللّه علیها است که باید به این ترتیب گفته شود: 34 مرتبه اللّه اکبر؛ بعد از آن 33 مرتبه الحمد للّه؛ بعد از آن 33 مرتبه سبحان اللّه و می شود سبحان اللّه را پیش از الحمد للّه گفت ولی بهتر است بعد از الحمد للّه گفته شود.
- [آیت الله سیستانی] مستحب است انسان بعد از نماز مقداری مشغول تعقیب یعنی : خواندن ذکر و دعا و قرآن شود ، و بهتر است پیش از آنکه از جای خود حرکت کند و وضو و غسل و تیمم او باطل شود ، رو به قبله تعقیب را بخواند . و لازم نیست تعقیب به عربی باشد ، ولی بهتر است چیزهائی را که در کتابهای دعا دستور دادهاند بخواند . و از تعقیبهائی که خیلی به آن سفارش شده است ، تسبیح حضرت زهرا سلام اللّه علیها است که باید به این ترتیب گفته شود : 34 مرتبه (اللّه اکبر) ، بعد از آن 33 مرتبه (الحمد للّه) ، بعد از آن 33 مرتبه (سبحان اللّه) ، و میشود سبحان اللّه را پیش از الحمد للّه گفت ، ولی بهتر است بعد از الحمد للّه گفته شود .
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است انسان بعد از نماز مقداری مشغول تعقیب ، یعنی خواندن ذکر و دعا و قرآن شود . و بهتر است پیش از آنکه از جای خود حرکت کند و وضو و غسل و تیمم او باطل شود ، رو به قبله تعقیب را بخواند . لازم نیست تعقیب به عربی باشد ولی بهتر است چیزهائی را که در کتابهای دعا دستور داده اند بخواند . و از تعقیبهائی که خیلی سفارش شده است ، تسبیح حضرت زهرا – سلام الله علیها – است که باید به این ترتیب گفته شود : 34 مرتبه الله اکبر ، بعد 33 مرتبه الحمدلله ، بعد از آن 33 مرتبه سبحان الله و می شود سبحان الله را پیش از الحمدلله ، ولی بهتر است بعد از الحمد لله گفته شود .
- [آیت الله خوئی] مستحب است انسان بعد از نماز مقداری مشغول تعقیب، یعنی خواندن ذکر و دعا و قرآن شود. و بهتر است پیش از آن که از جای خود حرکت کند و وضو و غسل و تیمم او باطل شود، رو به قبله تعقیب را بخواند. و لازم نیست تعقیب به عربی باشد، ولی بهتر است چیزهایی را که در کتابهای دعا دستور دادهاند بخواند، و از تعقیبهایی که خیلی سفارش شده است، تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) است که باید به این ترتیب گفته شود: (34) مرتبه (الله اکبر)، بعد از آن (33) مرتبه (الحمد لله)، بعد از آن (33) مرتبه (سبحان الله) و میشود (سبحان الله) را پیش از (الحمد الله) گفت ولی بهتر است بعد از (الحمد الله) گفته شود.
- [امام خمینی] مستحب است انسان بعد از نماز مقداری مشغول تعقیب یعنی خواندن ذکر و دعا و قرآن شود و بهتر است پیش از آنکه از جای خود حرکت کند و وضو و غسل و تیمم او باطل شود رو به قبله تعقیب را بخواند و لازم نیست تعقیب به عربی باشدولی بهتر است چیزهایی را که در کتابهای دعا دستور داده اند بخواند و از تعقیبهایی که خیلی سفارش شده است تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها است که باید به این ترتیب گفته شود: 34 مرتبه (الله اکبر)، بعد مرتبه 33 (الحمد لله )، بعد از آن مرتبه 33 (سبحان الله ) و می شود (سبحان الله ) را پیش از (الحمد الله ) گفت ولی بهتر است بعد از (الحمد الله ) گفته شود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است انسان بعد از نماز مقداری مشغول تعقیب، یعنی خواندن ذکر و دعا و قرآن شود، و بهتر است پیش از آن که از جای خود حرکت کند و وضو و غسل و تیمم او باطل شود، رو به قبله تعقیب را بخواند، و لازم نیست تعقیب به عربی باشد، ولی بهتر است چیزهایی را که در کتاب های دعا دستور داده اند بخواند. و از تعقیب هایی که خیلی سفارش شده است تسبیح حضرت زهراء علیهاالسلام است، که باید به این ترتیب گفته شود: 34 مرتبه "اللهُ اَکْبَر"، 33 مرتبه "اَلْحَمْدُ للهِ" و 33 مرتبه "سُبْحَانَ اللهِ"، و می شود "سُبْحَانَ الله" را پیش از "اَلْحَمْدُ لله" گفت، ولی بهتر است بعد از "اَلْحَمْدُ لله" گفته شود.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است انسان بعد از نماز مقداری مشغول تعقیب، یعنی خواندن ذکر و دعا و قرآن شود و بهتر است پیش از آن که از جای خود حرکت کند و وضو، غسل یا تیمم او باطل شود، رو به قبله تعقیب را بخواند و لازم نیست تعقیب به عربی باشد، ولی بهتر است چیزهایی را که در کتابهای دعا دستور دادهاند بخواند و از تعقیبهایی که خیلی سفارش شده است، تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام است که باید به این ترتیب گفته شود: 34 مرتبه (اَللّهُ اَکْبَر)، 33 مرتبه (اَلْحَمْدُ للّهِ) و 33 مرتبه (سُبْحانَ اللّهِ) و میتوان (سُبْحانَ اللّهِ) را پیش از (اَلْحَمْدُ للّهِ) گفت، ولی بهتر است بعد از (اَلْحَمْدُ للّهِ) گفته شود.