همان طور که از لحاظ صنعتِ فصاحتْ و بلاغتْ و هنر ادبی، واژگان قرآن همآوای هم است و از لحاظ مبادی تصوّریْ مفاهیم الفاظ قرآن همسوی یکدیگر است و از جهت مبادی تصدیقی، مقاصد آیات قرآن همسان هم است و بالاخره از جنبه تفسیر ظاهر، مطالب قرآن مُفسِّر یکدیگر است، از جهت باطن نیز همه معارف قرآنی در همه مراحل باطنی آنْ همسوی یکدیگر بوده، مُفَسّر یکدیگر است و هرگز اختلافی بین باطنها و مراحل درونی قرآن وجود ندارد؛ زیرا مراحل درونی آن مانند مظاهر بیرونی آن کلام خداست و اگر از نزد غیر خدا تنزّل مییافت حتماً با هم مختلف بود؛ بنابراین، سراسر مطالب قرآن از همه جهت هماهنگ است؛ یعنی هم ظاهرها با هم، هم باطنها با هم، هم پیوند هر ظاهر با باطنِ برتر از خود همچنان محفوظ است. از این جا معلوم میشود که اگر سیر عمودی تفسیری بهره مُفَسِّر درونبین شود، چنانکه اهلبیت وحی (علیهمالسلام) به آن آگاه بودهاند، با فنِّ بدیع و جذّاب تفسیر قرآن به قرآن میتواند از انضمام باطنها با یکدیگر، نصیب اَوْفی و اَعْلی ببرد. در این جا تذکر دو نکته ضروری است: 1 برای تفسیر قرآن در مرحله ظاهر دو بال نیرومند لازم بود: یکی "برهان عقلی"، یعنی علم حصولی که شرط مهمّ مخاطب وحی قرار گفتن و تدبّر تام در آن است و دیگری سنّت معصومین (علیهمالسلام) که ناظر به مطالب تفسیری ظاهر قرآن است. برای تفسیر باطن به باطن نیز دو بال نیرومند دیگری لازم است: یکی "عرفان قلبی"، یعنی علم حضوری و دیگری سنّت معصومین (علیهمالسلام) که ناظر به معارف درونی و باطن قرآن است؛ زیرا تار و پود حَبْل ممدود الهی که از یک جهت "ثَقَلِ وَحْی" نام دارد و از جهت دیگر "ثَقَل ولایت" نامیده میشود، همگی به هم مرتبط و متناسب است و همین پیوند ولایی میتواند به مفسّر جامعِ بین ظاهرها از یک سو و باطنها از سوی دوم و ظاهر و باطن هر مرتبه متلاصق از سوی سوم جرأت دهد تا فتوا دهد: چنین سیری از مصادیقِ "اقرأ وارقَ"(1) است؛ چون این کلام نورانی نه اختصاصی به قرائت به معنای تلاوت الفاظ دارد و نه مخصوص بهشت و بهشتیانِ آرمیده در جَنّتِ خلد است؛ بلکه شامل مُفَسّران ژرفاندیشی است که در عین جمع سالم بین اضلاع سهگانه مزبور، از هر گونه خلط ظاهر و باطن مصون و از هر خطر امتزاج درون و بیرون و التقاط تنزیل و تأویل محفوظند و تا نیل به جنّت لقای خدا همچنان پویا و جویایند. البته چنین مقامی برای اوحدی از اولیای الهی محتمل است؛ لیکن اصل امکان آن معقول است. 2 ممکن است برخی استعمال لفظ واحد در بیش از یک معنا را روا ندانند و بر این اساس اراده چند مطلب از یک لفظ قرآنی در نظر آنان صحیح نباشد، لیکن باید توجه داشت که اوّلا ً، بر فرض صحت آن مبنا میتوان معنای جامع انتزاعی که ظهور عرفی داشته باشد ترسیم کرد تا همه مراحل را دربر گیرد. ثانیاً، مراحل طولی، مصادیق یک معناست، نه معانی متعددِ یک لفظ. ثالثاً، امتناعِ متوَّهم، یا بر اثر محدودیت ظرفیت لفظ است یا مضبوط بودن ظرفیّت مستمع و مخاطَب و یا محدودیت علم و اراده متکلم و قسمت مهمّ آنچه در آن مبحث، بر فرض تمامیت آن، مطرح شده به محدودیت علم و اراده متکلم بر میگردد، نه مخاطَب. پس اگر متکلم و مرید، خداوند سبحان بود که هیچ محدودیتی از جهت علم یا اراده ندارد، محذوری در اراده کردن چند مطلب از یک آیه و چند معنا از یک لفظ وجود ندارد؛ چنانکه اگر محدودیّت مزبور به لحاظ مخاطَب باشد، مخاطب اصیل قرآن، انسان کامل، یعنی حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که ظرفیّت وجودی آن حضرت برای ادراک معانی متعدد در دفعه واحد محذوری ندارد؛ یعنی اگر مخاطبان دیگر صلاحیت تلقّی چند معنا را از لفظ واحد ندارند حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) چنین صلاحیتی را داراست. 1 اصول کافی، ج 2، ص 606. مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 128)
همان طور که از لحاظ صنعتِ فصاحتْ و بلاغتْ و هنر ادبی، واژگان قرآن همآوای هم است و از لحاظ مبادی تصوّریْ مفاهیم الفاظ قرآن همسوی یکدیگر است و از جهت مبادی تصدیقی، مقاصد آیات قرآن همسان هم است و بالاخره از جنبه تفسیر ظاهر، مطالب قرآن مُفسِّر یکدیگر است، از جهت باطن نیز همه معارف قرآنی در همه مراحل باطنی آنْ همسوی یکدیگر بوده، مُفَسّر یکدیگر است و هرگز اختلافی بین باطنها و مراحل درونی قرآن وجود ندارد؛ زیرا مراحل درونی آن مانند مظاهر بیرونی آن کلام خداست و اگر از نزد غیر خدا تنزّل مییافت حتماً با هم مختلف بود؛ بنابراین، سراسر مطالب قرآن از همه جهت هماهنگ است؛ یعنی هم ظاهرها با هم، هم باطنها با هم، هم پیوند هر ظاهر با باطنِ برتر از خود همچنان محفوظ است. از این جا معلوم میشود که اگر سیر عمودی تفسیری بهره مُفَسِّر درونبین شود، چنانکه اهلبیت وحی (علیهمالسلام) به آن آگاه بودهاند، با فنِّ بدیع و جذّاب تفسیر قرآن به قرآن میتواند از انضمام باطنها با یکدیگر، نصیب اَوْفی و اَعْلی ببرد. در این جا تذکر دو نکته ضروری است:
1 برای تفسیر قرآن در مرحله ظاهر دو بال نیرومند لازم بود: یکی "برهان عقلی"، یعنی علم حصولی که شرط مهمّ مخاطب وحی قرار گفتن و تدبّر تام در آن است و دیگری سنّت معصومین (علیهمالسلام) که ناظر به مطالب تفسیری ظاهر قرآن است. برای تفسیر باطن به باطن نیز دو بال نیرومند دیگری لازم است: یکی "عرفان قلبی"، یعنی علم حضوری و دیگری سنّت معصومین (علیهمالسلام) که ناظر به معارف درونی و باطن قرآن است؛ زیرا تار و پود حَبْل ممدود الهی که از یک جهت "ثَقَلِ وَحْی" نام دارد و از جهت دیگر "ثَقَل ولایت" نامیده میشود، همگی به هم مرتبط و متناسب است و همین پیوند ولایی میتواند به مفسّر جامعِ بین ظاهرها از یک سو و باطنها از سوی دوم و ظاهر و باطن هر مرتبه متلاصق از سوی سوم جرأت دهد تا فتوا دهد: چنین سیری از مصادیقِ "اقرأ وارقَ"(1) است؛ چون این کلام نورانی نه اختصاصی به قرائت به معنای تلاوت الفاظ دارد و نه مخصوص بهشت و بهشتیانِ آرمیده در جَنّتِ خلد است؛ بلکه شامل مُفَسّران ژرفاندیشی است که در عین جمع سالم بین اضلاع سهگانه مزبور، از هر گونه خلط ظاهر و باطن مصون و از هر خطر امتزاج درون و بیرون و التقاط تنزیل و تأویل محفوظند و تا نیل به جنّت لقای خدا همچنان پویا و جویایند. البته چنین مقامی برای اوحدی از اولیای الهی محتمل است؛ لیکن اصل امکان آن معقول است.
2 ممکن است برخی استعمال لفظ واحد در بیش از یک معنا را روا ندانند و بر این اساس اراده چند مطلب از یک لفظ قرآنی در نظر آنان صحیح نباشد، لیکن باید توجه داشت که اوّلا ً، بر فرض صحت آن مبنا میتوان معنای جامع انتزاعی که ظهور عرفی داشته باشد ترسیم کرد تا همه مراحل را دربر گیرد. ثانیاً، مراحل طولی، مصادیق یک معناست، نه معانی متعددِ یک لفظ. ثالثاً، امتناعِ متوَّهم، یا بر اثر محدودیت ظرفیت لفظ است یا مضبوط بودن ظرفیّت مستمع و مخاطَب و یا محدودیت علم و اراده متکلم و قسمت مهمّ آنچه در آن مبحث، بر فرض تمامیت آن، مطرح شده به محدودیت علم و اراده متکلم بر میگردد، نه مخاطَب. پس اگر متکلم و مرید، خداوند سبحان بود که هیچ محدودیتی از جهت علم یا اراده ندارد، محذوری در اراده کردن چند مطلب از یک آیه و چند معنا از یک لفظ وجود ندارد؛ چنانکه اگر محدودیّت مزبور به لحاظ مخاطَب باشد، مخاطب اصیل قرآن، انسان کامل، یعنی حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که ظرفیّت وجودی آن حضرت برای ادراک معانی متعدد در دفعه واحد محذوری ندارد؛ یعنی اگر مخاطبان دیگر صلاحیت تلقّی چند معنا را از لفظ واحد ندارند حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) چنین صلاحیتی را داراست.
1 اصول کافی، ج 2، ص 606.
مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 128)
- [سایر] چه دلیل قرآنی بر هماهنگی آیات قرآن وجود دارد؟
- [سایر] آیا عقاید وهابیت با آیات قرآن هماهنگی دارد؟
- [سایر] مفسران شیعه در تفسیر آیات 23 تا 26 سوره نور چه گفتهاند؟
- [سایر] آیا با یقین تجربی میتوان آیات قرآن را تفسیر کرد؟
- [سایر] اگر فردی از لحاظ ادبی بسیار قوی باشد آیانمی تواند مثل آیات قرآن شبیه سازی نماید و اصولا اعجاز در قرآن به کدام جنبه آیات نگاه دارد ؟
- [سایر] تفسیر آیات 12 و 13 سوره مجادله چیست؟
- [سایر] تفسیر و معنای آیات 23 و 24 سوره حجر چیست؟
- [سایر] معنا و تفسیر آیات 19 و 20 سوره حجر چیست؟
- [سایر] تفسیر و معنای آیات 16 تا 18 سوره الحجر چیست؟
- [سایر] تفسیر آیات 14 و 15 سوره حجر چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] جواب سلام را باید به قصد جواب بگوید، نه به قصد قرائت بعضی از آیات قرآن و مانند آن.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تعزیه و شبیه خوانی اگر مشتمل بر آلات لهو از قبیل طبل و شیپور و صنج نباشد و اشعار دروغ و غنا نخوانند و مرد لباس زن نپوشد و اجتماع مرد و زن در یک جا نباشد، اشکال ندارد. ولی سزاوار است که به تعزیه خوانی تنها اکتفا نکنند و مجالس روضه که در آنها علاوه بر ذکر مصائب حضرت خامس آل عبا علیه السلام ، معارف و عقاید اسلامی و تفسیر آیات و احادیث و احکام شرعیه بیان می شود نیز تشکیل دهند.
- [آیت الله سبحانی] هر یک از رکوع های نماز آیات رکن است که اگر عمداً یا اشتباهاً کم یا زیاد شود نماز باطل است. احکام نماز جمعه: نماز جمعه عبادتی است که در شرایط خاصی انجام می گیرد ودارای فضیلت زیادی می باشد و در قرآن مجید می فرماید:(مؤمنان هر موقع صدای مؤذن را شنیدند کارهای دیگر را ترک کنندو به سوی نمازجمعه حرکت کنند.(1)
- [آیت الله اردبیلی] دادن قرآن به دست کفار و اهل کتاب به امید هدایت آنان و به منظور مطالعه و بررسی و درک آیات آن، در صورتی که در معرض نجس شدن و هتک و اهانت نباشد و واقعا بخواهند از آن استفاده کنند، مانعی ندارد.
- [آیت الله سیستانی] آنچه بر حائض واجب است بر نفساء هم واجب می باشد . و بنابر احتیاط واجب توقف در مسجد و دخول آن بدون عبور ، و عبور از مسجدین (مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و خواندن آیات سجده واجب ، و تماس با خط قرآن و نام خدا ، بر نفساء حرام است .
- [آیت الله شبیری زنجانی] آیههای: 15 سوره سجده و 37 سوره فصّلت و 62 سوره نجم و 19 سوره علق، آیات سجده واجب است که اگر انسان بخواند یا گوش دهد بعد از تمام شدن آن آیه باید فوراً سجده کند، هر چند هنگام خواندن یا گوش دادن به قرآن بودن آن توجّه نداشته باشد و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده کند و کسی که گوش نمیدهد ولی آیه را میشنود بنا بر احتیاط مستحب سجده کند.
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)
- [امام خمینی] احکام قرض - قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و اخبار راجع به آن زیاد سفارش شده است، از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] پنج چیز بر جنب حرام است: اول: رساندن جایی از بدن خود به خط قرآن و بنا بر احتیاط به اسم خدا و صفات خاصه او به هر لغت که باشد، مگر پولی که بر آن نام خدا نوشته شده باشد که دست زدن به آن اشکال ندارد و احتیاط مستحب آن است که جایی از بدن خود را به اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام نیز نرساند. دوم: رفتن یا ماندن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و حرم امامان علیهمالسلام اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود و مراد از حرم امامان علیهمالسلام : محوّطهایست که ضریح مقدّس و قبر مطهّر در آن قرار دارد، نه تمام رواقها یا صحنها. سوم: داخل شدن یا ماندن در مساجد دیگر، مگر آنکه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. چهارم: گذاشتن چیزی در مسجد. پنجم: خواندن هر یک از آیات سجده واجب و آن آیات در چهار سوره است. اول: سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل (=سجده) )، آیه پانزدهم؛ دوم: سوره چهل و یکم (حم سجده (=فُصّلت) )، آیه سی و هفتم؛ سوم: سوره پنجاه و سوم (النجم)، آیه آخر؛ چهارم: سوره نود و ششم (اقرء (=العلق) )، آیه آخر. بلکه بنا بر احتیاط خواندن آیات دیگر یا قسمتی از یک آیه از سورههای سجده نیز جایز نیست. چیزهایی که بر جنب مکروهست
- [آیت الله مکارم شیرازی] قرض دادن از کارهای بسیار مستحب است و در آیات قرآن مجید و اخبار معصومین(علیهم السلام) درباره آن زیاد سفارش شده، از پیغمبراکرم(صلی الله علیه وآله) روایت شده که (هرکس به برادر مسلمان خود قرض دهد مال او زیاد می شود و ملائکه بر او رحمت می فرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند بدون حساب و به سرعت از صراط می گذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد بهشت بر او حرام می شود) و نیز در روایتی آمده است که (ثواب صدقه ده برابر است و ثواب قرض هیجده برابر!)