سیاق یکی از قراین لفظی است، مقصود از قراین، اموری است که به نحوی با کلام ارتباط لفظی یا معنوی داشته و در فهم مفاد کلام و درک مراد گوینده مؤثر باشد. قراین به دو دسته تقسیم می شوند: 1. پیوسته به کلام (قراین متصل) 2. گسسته از کلام (قراین منفصل). قراین پیوسته بیشتر به قراین لفظی و غیر لفظی تقسیم می شود و سیاق، نوعی از قرینه ی لفظی متصل در کلام است. سیاق، (نوعی ساختار کلی لفظی، معنایی است که از کنار هم قرار گرفتن جملات و عبارات برای یک واژه یا عبارت و بخش های مختلف یک سخن پدید می آید)؛ برای مثال، جمله ی (اذهب الی البحر) وقتی با جمله ی (واستمع حدیثه) گفته شود، ساختار کلی لفظی معنایی را تشکیل می دهد که اگر به تنهایی گفته می شد، فاقد آن است؛ از این رو، جمله ی اول همراه با جمله ی دوم به معنای (به نزد مرد دانشمند برو) است و وقتی جمله ی اول تنها باشد، معنی آن (به سوی دریا برو) می باشد. در قرآن نیز در مواردی که کلمه ها و جمله هایی پیرامون واژگان یا عبارت های مورد تفسیر، قرار گرفته است، به نوع چینش و همراهی و ساختار کلی آن سیاق گفته می شود. با توجه به مطالب یادشده، به خوبی روشن می شود که یکی از چیزهایی که برای فهم قرآن باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد، سیاق است؛ زیرا وقتی یک گوینده سخن می گوید و این گوینده حکیم می باشد و دچار خطا و سهو و نسیان نیز نمی شود، معنا ندارد جمله هایی که می آورد با هم متناقض باشند، بلکه یک هماهنگی ویژه ای بین قسمت های مختلف سخن او وجود دارد؛ از این رو، وقتی کلمه هایی را پشت سر هم می آورد، کلمه های قبلی ربط ویژه ای با کلمه های بعدی دارد و سیاق برای فهم واژه ها و جمله های یک متن قرینه می باشد، و نادیده گرفتن آن هماهنگی و تناسب یاد شده را خدشه دار می کند؛ پس در تفسیر آیات باید به سیاق توجه نماییم. سیاق اقسام گوناگونی دارد که عبارتند از: سیاق کلمه ها، سیاق جمله ها، سیاق آیه ها و سیاق سوره ها. چینش کلمه ها در ضمن یک جمله، سیاق کلمه ها را ایجاد می کند و در پی هم آمدن جمله هایی که درباره ی یک موضوع و در یک مجلس بیان می شود، سیاق جمله ها یا آیات را شکل می دهد، و سیاق سوره ها از به دنبال هم آمدن سوره ها فراهم می آید. در مورد سیاق آیه ها و جمله ها پرسشی مطرح است و آن این که در مواردی که آیه ها یا جمله های یک آیه با هم نازل نشده اند، آیا سیاق وجود دارد؟ پاسخ این است که سیاق جمله ها و آیه ها در صورتی محقق می شود که یا پیوستگی در نزول باشد یا چیزی که به منزله ی پیوستگی در نزول است؛ یعنی یا باید همه ی این آیات با هم نازل شده باشند و به این دلیل قائل به ارتباط آن ها باشیم و یا اگر با هم نازل نشده اند، به منزله ی با هم نازل شده باشند، برای مثال، اگر دو آیه جداگانه نازل شده باشند، ولی پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) فرموده باشند که این آیه را کنار آن آیه بگذارید و به خاطر این دستور در قرآن کنونی این دو آیه در کنار هم قرار گرفته باشند و یا اگر دو یا چند آیه از نظر موضوع کاملا به هم پیوسته باشند یا آیه ای با آیه ی دیگر پیوستگی نحوی داشته باشد و از نظر محتوا نیز کاملا مرتبط باشند (مانند این که آیه ی دوم قیدی یا شرطی و یا خصوصیتی را مطرح کند که مربوط به آیه ی قبل است) این ها همه نشان دهنده ی این است که این آیات به منزله ی پیوسته ی درنزول می باشند و در این آیات سیاق وجود دارد؛ بنابراین، سیاق جمله ها و آیه ها در صورتی تحقق می یابد که یکی از دو شرط فوق را احراز کنیم؛ ولی اگر یکی از این دو شرط احراز نشود، یا با هم متعارض باشند، برای مثال، اگر دلیل داشته باشیم که آیه ی تطهیر (إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً)[1] همراه با آیه های مربوط به زنان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نازل شده است، با رجوع به آیه دریابیم که این دو از نظر لحن متفاوتند و از نظر جنبه های ادبی با هم فرق دارند؛ چرا که همه ی آن آیات ضمیر جمع مؤنث دارند، ولی آیه ی تطهیر ضمیر جمع مذکر دارد، همچنین آن آیات لحن نکوهش دارند و این آیه لحن مدح؛ در نتیجه به دست می آید که در این آیات سیاقی وجود ندارد. اما سیاق سوره ها، جمعی از مفسران سوره های قرآن را پیوسته و مربوط به هم دانسته و سعی کرده اند برای اولین آیه ی هر سوره با آخرین آیه ی سوره ی قبل، وجه مناسبتی ذکر کنند،[2] ولی با توجه به این که همه ی مفسران اتفاق دارند که سوره ها بر خلاف ترتیب نزول جمع آوری و تنظیم شده اند و دلیل معتبری نیز بر توقیفی بودن آن وجود ندارد و حتی از راه هایی که در سیاق آیه ها و جمله ها مطرح شده، نمی توانیم به سیاق سوره ها برسیم، نتیجه می گیریم که در بین سوره های قرآن سیاق برقرار نیست. پی نوشتها: [1]. احزاب، 32 33. [2]. ر.ک: ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی، مجمع البیان، ج 2، ص 407؛ همان، ابتدای تفسیر سوره ی آل عمران، ج 3، ص 150 و ابتدای سوره ی نساء و نیز ابتدای سوره های دیگر. منبع: منطق فهم قرآن، محمود رجبی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1385).
مقصود از سیاق چیست و در تفسیر قرآن، در نظر آوردن آن تا چه حد ضرورت دارد و انواع آن کدام است؟
سیاق یکی از قراین لفظی است، مقصود از قراین، اموری است که به نحوی با کلام ارتباط لفظی یا معنوی داشته و در فهم مفاد کلام و درک مراد گوینده مؤثر باشد. قراین به دو دسته تقسیم می شوند: 1. پیوسته به کلام (قراین متصل) 2. گسسته از کلام (قراین منفصل). قراین پیوسته بیشتر به قراین لفظی و غیر لفظی تقسیم می شود و سیاق، نوعی از قرینه ی لفظی متصل در کلام است.
سیاق، (نوعی ساختار کلی لفظی، معنایی است که از کنار هم قرار گرفتن جملات و عبارات برای یک واژه یا عبارت و بخش های مختلف یک سخن پدید می آید)؛ برای مثال، جمله ی (اذهب الی البحر) وقتی با جمله ی (واستمع حدیثه) گفته شود، ساختار کلی لفظی معنایی را تشکیل می دهد که اگر به تنهایی گفته می شد، فاقد آن است؛ از این رو، جمله ی اول همراه با جمله ی دوم به معنای (به نزد مرد دانشمند برو) است و وقتی جمله ی اول تنها باشد، معنی آن (به سوی دریا برو) می باشد. در قرآن نیز در مواردی که کلمه ها و جمله هایی پیرامون واژگان یا عبارت های مورد تفسیر، قرار گرفته است، به نوع چینش و همراهی و ساختار کلی آن سیاق گفته می شود.
با توجه به مطالب یادشده، به خوبی روشن می شود که یکی از چیزهایی که برای فهم قرآن باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد، سیاق است؛ زیرا وقتی یک گوینده سخن می گوید و این گوینده حکیم می باشد و دچار خطا و سهو و نسیان نیز نمی شود، معنا ندارد جمله هایی که می آورد با هم متناقض باشند، بلکه یک هماهنگی ویژه ای بین قسمت های مختلف سخن او وجود دارد؛ از این رو، وقتی کلمه هایی را پشت سر هم می آورد، کلمه های قبلی ربط ویژه ای با کلمه های بعدی دارد و سیاق برای فهم واژه ها و جمله های یک متن قرینه می باشد، و نادیده گرفتن آن هماهنگی و تناسب یاد شده را خدشه دار می کند؛ پس در تفسیر آیات باید به سیاق توجه نماییم.
سیاق اقسام گوناگونی دارد که عبارتند از: سیاق کلمه ها، سیاق جمله ها، سیاق آیه ها و سیاق سوره ها. چینش کلمه ها در ضمن یک جمله، سیاق کلمه ها را ایجاد می کند و در پی هم آمدن جمله هایی که درباره ی یک موضوع و در یک مجلس بیان می شود، سیاق جمله ها یا آیات را شکل می دهد، و سیاق سوره ها از به دنبال هم آمدن سوره ها فراهم می آید.
در مورد سیاق آیه ها و جمله ها پرسشی مطرح است و آن این که در مواردی که آیه ها یا جمله های یک آیه با هم نازل نشده اند، آیا سیاق وجود دارد؟ پاسخ این است که سیاق جمله ها و آیه ها در صورتی محقق می شود که یا پیوستگی در نزول باشد یا چیزی که به منزله ی پیوستگی در نزول است؛ یعنی یا باید همه ی این آیات با هم نازل شده باشند و به این دلیل قائل به ارتباط آن ها باشیم و یا اگر با هم نازل نشده اند، به منزله ی با هم نازل شده باشند، برای مثال، اگر دو آیه جداگانه نازل شده باشند، ولی پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) فرموده باشند که این آیه را کنار آن آیه بگذارید و به خاطر این دستور در قرآن کنونی این دو آیه در کنار هم قرار گرفته باشند و یا اگر دو یا چند آیه از نظر موضوع کاملا به هم پیوسته باشند یا آیه ای با آیه ی دیگر پیوستگی نحوی داشته باشد و از نظر محتوا نیز کاملا مرتبط باشند (مانند این که آیه ی دوم قیدی یا شرطی و یا خصوصیتی را مطرح کند که مربوط به آیه ی قبل است) این ها همه نشان دهنده ی این است که این آیات به منزله ی پیوسته ی درنزول می باشند و در این آیات سیاق وجود دارد؛ بنابراین، سیاق جمله ها و آیه ها در صورتی تحقق می یابد که یکی از دو شرط فوق را احراز کنیم؛ ولی اگر یکی از این دو شرط احراز نشود، یا با هم متعارض باشند، برای مثال، اگر دلیل داشته باشیم که آیه ی تطهیر (إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً)[1] همراه با آیه های مربوط به زنان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نازل شده است، با رجوع به آیه دریابیم که این دو از نظر لحن متفاوتند و از نظر جنبه های ادبی با هم فرق دارند؛ چرا که همه ی آن آیات ضمیر جمع مؤنث دارند، ولی آیه ی تطهیر ضمیر جمع مذکر دارد، همچنین آن آیات لحن نکوهش دارند و این آیه لحن مدح؛ در نتیجه به دست می آید که در این آیات سیاقی وجود ندارد.
اما سیاق سوره ها، جمعی از مفسران سوره های قرآن را پیوسته و مربوط به هم دانسته و سعی کرده اند برای اولین آیه ی هر سوره با آخرین آیه ی سوره ی قبل، وجه مناسبتی ذکر کنند،[2] ولی با توجه به این که همه ی مفسران اتفاق دارند که سوره ها بر خلاف ترتیب نزول جمع آوری و تنظیم شده اند و دلیل معتبری نیز بر توقیفی بودن آن وجود ندارد و حتی از راه هایی که در سیاق آیه ها و جمله ها مطرح شده، نمی توانیم به سیاق سوره ها برسیم، نتیجه می گیریم که در بین سوره های قرآن سیاق برقرار نیست.
پی نوشتها:
[1]. احزاب، 32 33.
[2]. ر.ک: ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی، مجمع البیان، ج 2، ص 407؛ همان، ابتدای تفسیر سوره ی آل عمران، ج 3، ص 150 و ابتدای سوره ی نساء و نیز ابتدای سوره های دیگر.
منبع: منطق فهم قرآن، محمود رجبی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1385).
- [سایر] سیاق یعنی چه؟ و چه قدر اهمیت و جایگاه در تفسیر قرآن دارد؟
- [سایر] سیاق یعنی چه؟ و در تفسیر قرآن چه اهمیت و جایگاهی دارد؟
- [سایر] مقصود از تفسیر به رأی چیست؟
- [سایر] مقصود از استفاده عقل برهانی در تفسیر قرآن چیست؟ مثالی بزنید.
- [سایر] تفسیر آیه 104 سوره اسراء چیست؟ آیا مقصود از این آیه سرزمین فلسطین است، یا مصر؟
- [سایر] مقصود از قراین پیوسته غیرلفظی چیست و چه نقشی در تفسیر دارند؟
- [سایر] مقصود از «تفسیر به رأی» که حرام است ، چیست؟
- [سایر] تفسیر آیات 12 و 13 سوره سبأ چیست؟ و مقصود از (آل داود) چه کسانی هستند؟
- [سایر] تفسیر آیه 104 سوره اسراء چیست؟ آیا مقصود از این آیه سرزمین فلسطین است، یا مصر؟
- [سایر] تفسیر آیه شریفه 275 سوره بقره و مقصود از تشبیهی که در آن بهکار گرفته شده است چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] خوردن، آشامیدن، تزریق و یا استعمال چیزی که برای جسم یا روح انسان ضرر قابل توجّه دارد، حرام است، ولی اگر در موردی به نظر پزشک متخصّص و مطمئن درمان بیماری منحصر به آن باشد، در حدّ ضرورت اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] 11 تغییر جنسیت و ظاهر ساختن جنسیت واقعی ذاتاً خلاف شرع نیست; ولی باید از مقدمات مشروع استفاده شود یعنی نظر و لمس حرام در آن نباشد، مگر اینکه به حد ضرورت همچون ضرورت مراجعه بیمار به طبیب، رسیده باشد که جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] تشریح مرده مسلمان برای مقاصد طبی به چند شرط جایز است: 1 مقصود یاد گرفتن و تکمیل اطلاعات طبی برای نجات جان مسلمانان بوده باشد و بدون تشریح این مقصود حاصل نشود. 2 دسترسی به مرده غیر مسلمان نباشد. 3 به مقدار ضرورت و احتیاج قناعت کند و اضافه بر آن جایز نیست ، با چنین شرایطی تشریح جایز بلکه واجب است، اما در مورد مرده غیر مسلمان این شرایط لازم نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] دستور نماز احتیاط از نظر کم و زیاد کردن رکن و اجزای غیر رکن و شک در به جا آوردن اجزا مانند سایر نمازهای واجب است.
- [آیت الله مظاهری] اگر از معدن طلا، نقره، آهن، نفت، نمک، گچ، آهک، انواع سنگها و معدنهای دیگر چیزی به دست آورد و قیمت آن بعد از کم کردن مخارجی که برای به دست آوردن آن مصرف کرده است به 15 مثقال طلای معمولی برسد باید خمس آن را بدهد.
- [آیت الله مظاهری] اگر روزهدار به قدری تشنه شود که تحمّل آن طاقت فرسا باشد و یا خوف ضرر بدهد میتواند به اندازه رفع ضرورت آب بیاشامد ولی روزه او باطل میشود و اگر ماه رمضان باشد باید در بقیه روز از به جا آوردن کاری که روزه را باطل میکند خودداری نماید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که از وطنش صرف نظر کرده و می خواهد وطن دیگری برای خود اختیار کند؛ اگر شغلش مسافرت نباشد؛ باید در مسافرت خود نماز را شکسته بخواند. شرط هشتم - آنکه به حد ترخص برسد و معنی حد ترخص در مسأله (1292) گذشت و اما در غیر وطن؛ اعتباری به حد ترخص نیست و همین که از محل اقامت خارج شود؛ نمازش قصر است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط زیاد از حد در مسأله طهارت و نجاست از نظر شرع کار پسندیده ای نیست، بلکه اگر سبب وسواس گردد اشکال دارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر به واسطه غوّاصی، یعنی فرو رفتن در دریا، لؤلؤ و مرجان یا جواهر دیگری بیرون آورند، روییدنی باشد یا معدنی، چنانچه بعد از کم کردن مخارجی که برای بیرون آوردن آن کردهاند قیمت آن به حدّ نصاب برسد، باید خمس آن را بدهند و نصاب آن بنا بر احتیاط واجب یک دینار شرعیست که بنا بر مشهور 18 نخود طلا (تقریبا 3 / 4 گرم) میباشد ولی در مسأله 1904 خواهیم گفت که مقدار دینار شرعی بیشتر بوده، بنا بر یک نظر تقریبا 4 / 24 گرم و بنا بر نظر دیگر تقریبا 4 / 46 گرم میباشد، ولی بهتر است بر طبق قول مشهور عمل شود.