علامه طباطبایی مانند بسیار دیگری از حکیمان، در مباحثی که در خصوص ذات واجب تعالی بحث می‌شود؛ سه عنوان را مطرح می‌کند: 1. ذات، 2. صفات، 3. اسما. وی در مورد اسما می‌گوید: دو نوع اسم داریم؛ یک اسم واقعی و تکوینی، و دیگری اسم لفظی. اسم حقیقی و تکوینی عبارت از این است که ذات را با صفتی در نظر بگیریم. مثلاً وقتی ذاتی را با صفت علم در نظر بگیریم اسم عالم به دست می‌آید. البته منظور در نظر گرفتن حقیقت ذات با لحاظ حقیقت صفت علم است؛ بنابراین بحث روی لفظ عالم نیست؛ زیرا لفظ عالم اسم لفظی است، در حقیقت اسم نیست، بلکه اسم اسم است.[1] اما حسنا یعنی زیبا، اسمای حسنی یعنی اسم‌های زیبای خداوند. در ضمن باید توجه داشت تمام اسم‌های خداوند زیبا است.[2] البته ممکن است برخی از صفات نسبت به برخی صفات دیگر زیباتر و جامعیتش بیشتر باشد. [1] . ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 229، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [2] . المیزان، ج 8، ص 358.
علامه طباطبایی مانند بسیار دیگری از حکیمان، در مباحثی که در خصوص ذات واجب تعالی بحث میشود؛ سه عنوان را مطرح میکند: 1. ذات، 2. صفات، 3. اسما.
وی در مورد اسما میگوید: دو نوع اسم داریم؛ یک اسم واقعی و تکوینی، و دیگری اسم لفظی. اسم حقیقی و تکوینی عبارت از این است که ذات را با صفتی در نظر بگیریم. مثلاً وقتی ذاتی را با صفت علم در نظر بگیریم اسم عالم به دست میآید. البته منظور در نظر گرفتن حقیقت ذات با لحاظ حقیقت صفت علم است؛ بنابراین بحث روی لفظ عالم نیست؛ زیرا لفظ عالم اسم لفظی است، در حقیقت اسم نیست، بلکه اسم اسم است.[1]
اما حسنا یعنی زیبا، اسمای حسنی یعنی اسمهای زیبای خداوند. در ضمن باید توجه داشت تمام اسمهای خداوند زیبا است.[2] البته ممکن است برخی از صفات نسبت به برخی صفات دیگر زیباتر و جامعیتش بیشتر باشد. [1] . ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 229، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [2] . المیزان، ج 8، ص 358.
- [سایر] در مورد اسماء الحسنی توضیح دهید؟ نظر علامه طباطبایی در این مورد چیست؟
- [سایر] در باب مبانی نظری سلوک عرفانی از نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی مطلب می خواهم؟
- [سایر] آیا به نظر علامه طباطبایی، کوروش همان ذوالقرنین است؟
- [سایر] ماجرای فتح خیبر چه بوده است؟ اگر امکان دارد نظر علامه طباطبایی را بیان فرمایید.
- [سایر] نظر علامه طباطبایی برای کسی که هم دنیا میخواهد هم آخرت چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه: (وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً* إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ)، از نظر علامه طباطبائی چیست؟
- [سایر] نظر علامه طباطبائی در مورد مسخ چه بوده است؟ آیا مسخ به معنای تغییر در ذات انسان است؟
- [سایر] در باره زندگی و شخصیت علامه طباطبایی توضیح دهید؟
- [سایر] نظر شما درباره ابن عربی چیست؟ آیا این درست است که امام خمینی و شهید صدر از او به نیکی یاد کردند. علامه طباطبائی نظرش در باره ابن عربی چیست؟ آیا ایشان نیز در باره ابن عربی نظر مثبت دارند؟
- [سایر] چگونه جسمانیة الحدوث بودن نفس با عالم ذر از نگاه علامه طباطبائی قابل جمع است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] دستور نماز احتیاط از نظر کم و زیاد کردن رکن و اجزای غیر رکن و شک در به جا آوردن اجزا مانند سایر نمازهای واجب است.
- [آیت الله وحید خراسانی] مس نمودن خط قران یعنی رساندن جایی از بدن به خط قران برای کسی که وضو ندارد حرام است و رساندن موی بدن به قران مانعی ندارد در صورتی که از توابع بشره شمرده نشود و اگر قران را به زبان فارسی یا به زبان دیگری ترجمه کنند مس ان در غیر اسم ذات و اسماء صفات خداوند متعال اشکال ندارد
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی بر اثر تجسّس بر رازی از رازهای زندگی داخلی مردم آگاه شود، نباید آن را افشا کند و اگر آن را افشا کند و موجب زیان مالی یا آبرویی به کسی شود، صرف نظر از گناهی که کرده، باید آن زیان را جبران نماید. =============================================================================== 1 وسائلالشیعة، چاپ آل البیت، باب 18 از (أبواب فعل المعروف)،ح2،ج16،ص336.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] 1 قسم را باید با زبان و لفظ صریح بیان کرد. 2 قسمی اعتبار دارد که یکی از اسماء خداوند متعال باشد مثل خدا یا الله. 3 اگر به برخی از اوصاف خدای سبحان قسم بخورد که معمولاً از آن صفت خدای سبحان اراده می شود یا قرینه ای به کار ببرد که مراد او را بفهماند قسم صحیح است. 4 شخص لال اگر با اشاره قسم بخورد قسم او صحیح است ولی کسی که می تواند سخن بگوید قسم او با اشاره صحیح نیست. 5 قسم به مقدسات دیگر مثل قرآن و پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) احکام قسم را ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] از انگشتر یا گردنبندی که روی آنها اسم خدا نقش بسته است، نباید در حال جنابت، حیض یا نفاس استفاده کرد و بنابر احتیاط واجب بدون وضو نیز نباید از آن استفاده نمود و بنابر احتیاط واجب اسماء و صفات مخصوص خداوند نیز همین حکم را دارند. همچنین بنابر احتیاط واجب نباید از انگشتر یا گردنبندی که روی آنها اسم پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و یا یکی دیگر از معصومین علیهمالسلام وجود دارد، در حال جنابت، حیض یا نفاس استفاده کرد، ولی اگر به گونهای باشد که بدن با اسم آنان تماس پیدا نکند اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی نمیداند که قدرت برای حجّ دارد یا نه، نظیر اینکه گذرنامه به او میدهند یا نه، و یا استطاعت مالی دارد یا نه، باید تفحص کند تا معلوم شود حجّ بر او واجب است یا نه. مسئله 1538 - حجّ بر کسی واجب است که استطاعت مالی داشته باشد به این معنی که پول رفت و برگشت و مخارج خود و عیال را داشته باشد و علاوه بر این از نظر زندگی در حدّی که مناسب با شأن اوست در رفاه باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بعد از نماز بفهمد در بین نماز حال تردیدی داشته که مثلاً دو رکعت خوانده یا سه رکعت و بنا را بر سه گذاشته ولی نداند که این بنا را روی گمانش به خواندن سه رکعت بوده یا از باب این بوده که هردو طرف در نظر او مساوی بوده باید به احتیاط واجب نماز احتیاط را بخواند.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.