آیا به نظر علامه طباطبایی، کوروش همان ذوالقرنین است؟
درباره ذوالقرنین باید توجه داشت که قرآن به هیچ عنوان مصداقی را برای آن بیان نکرده است. و مفسرین قرآن تنها با استناد به تاریخ و یافتن شباهتهایی با ذوالقرنین، احتمالاتی را درباره مصداق آن بیان کرده اند. مثلا با توجه به بحث ساختن سد توسط ذوالقرنین، کسی را می توان مصداق آن معرفی کرد که در زندگی خود چنین کاری را انجام داده باشد  و ... . علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در اینباره بحث مفصلی کرده اند. و احتمالات زیادی را درباره مصداق ذوالقرنین  بیان کرده اند از جمله: یکی از پادشاهان چین به نام "شین‌هوانک‌تی" یکی از ملوک آشور فریدون بن اثفیان بن جمشید پنجمین پادشاه پیشدادی ایران زمین‌ اسکندرمقدونی‌ یکی از تبابع اذوای یمن،  یکی از ملوک حمیر که در یمن سلطنت می‌‌کرده کورش یکی از ملوک هخامنشی در فارس از انسانهای ادوار قبل انسان علامه فروض مختلف را بررسی می‌کند و اشکالات آنها  را بیان می کند. احتمال مطابقت کوروش با ذوالقرنین در واقع از طرف سر احمد خان هندی و مولانا ابو الکلام آزاد در عصر اخیر بیان شده است. که خلاصه نظر طرفداران این نظریه این گونه بیان شده است: آنچه قرآن از وصف ذوالقرنین آورده با این پادشاه عظیم تطبیق می‌‌شود، زیرا اگر ذو القرنین مذکور در قرآن مردی مؤمن به خدا و به دین توحید بوده کورش نیز بوده، و اگر او پادشاهی عادل و رعیت‌ پرور و دارای سیره رفق و رأفت و احسان بوده این نیز بوده و اگر او نسبت به ستمگران و دشمنان مردی سیاستمدار بوده این نیز بوده و اگر خدا به او از هر چیزی سببی داده به این نیز داده، و اگر میان دین و عقل و فضائل اخلاقی وعده و عده و ثروت و شوکت و انقیاد اسباب برای او جمع کرده برای این نیز جمع کرده بود.  و همانطور که قرآن کریم فرموده کورش نیز سفری به سوی مغرب کرده حتی بر لیدیا و پیرامون آن نیز مستولی شده و بار دیگر به سوی مشرق سفر کرده تا به مطلع آفتاب برسید، و در آنجا مردمی دید صحرانشین و وحشی که در بیابانها زندگی می‌‌کردند. و نیز همین کورش سدی بنا کرده که به طوری که شواهد نشان می‌‌دهد سد بنا شده در تنگه داریال میان کوه‌های قفقاز و نزدیکی های شهر تفلیس است‌. علامه طباطبایی بعد از نقل قول طرفداران این نظریه ضمن اینکه به طور اجمال اشاره ای به اشکالات وارد بر این نظر می کنند، این نظر را قابل قبول تر از بقیه نظرات می‌خوانند. همانطور که می بینیم ، علامه با توجه به صفاتی که قرآن برای ذوالقرنین مطرح کرده، به دنبال مصداق او می گردد. اگر صفاتی که قرآن بیان کرده، در شخص کوروش وجود داشته باشد، (همانطور که ادعاهای سر احمد خان هندی و مولانا ابو الکلام آزاد است) کوروش می تواند مصداق ذوالقرنین بوده باشد. یعنی حتی در حالت پیدا شدن این صفات نیز، تطبیق صد در صد نیست و علامه طباطبایی نیز چنین نظری ندارند. پس اگر از نظر تاریخی اثبات شود که کوروش یکی از صفات ذکر شده در بالا (مثل دین داری و توحید و رافت و ....) را نداشته، قطعا مصداق ذوالقرنین نخواهد بود. برای دیدن تفصیل این مطالب می توانید به ترجمه تفسیر المیزان  ج 13 ص 526 مراجعه کنید.
عنوان سوال:

آیا به نظر علامه طباطبایی، کوروش همان ذوالقرنین است؟


پاسخ:

درباره ذوالقرنین باید توجه داشت که قرآن به هیچ عنوان مصداقی را برای آن بیان نکرده است. و مفسرین قرآن تنها با استناد به تاریخ و یافتن شباهتهایی با ذوالقرنین، احتمالاتی را درباره مصداق آن بیان کرده اند. مثلا با توجه به بحث ساختن سد توسط ذوالقرنین، کسی را می توان مصداق آن معرفی کرد که در زندگی خود چنین کاری را انجام داده باشد  و ... .
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در اینباره بحث مفصلی کرده اند. و احتمالات زیادی را درباره مصداق ذوالقرنین  بیان کرده اند از جمله:

یکی از پادشاهان چین به نام "شین‌هوانک‌تی"
یکی از ملوک آشور
فریدون بن اثفیان بن جمشید پنجمین پادشاه پیشدادی ایران زمین‌
اسکندرمقدونی‌
یکی از تبابع اذوای یمن،  یکی از ملوک حمیر که در یمن سلطنت می‌‌کرده
کورش یکی از ملوک هخامنشی در فارس
از انسانهای ادوار قبل انسان
علامه فروض مختلف را بررسی می‌کند و اشکالات آنها  را بیان می کند. احتمال مطابقت کوروش با ذوالقرنین در واقع از طرف سر احمد خان هندی و مولانا ابو الکلام آزاد در عصر اخیر بیان شده است.

که خلاصه نظر طرفداران این نظریه این گونه بیان شده است:
آنچه قرآن از وصف ذوالقرنین آورده با این پادشاه عظیم تطبیق می‌‌شود، زیرا اگر ذو القرنین مذکور در قرآن مردی مؤمن به خدا و به دین توحید بوده کورش نیز بوده، و اگر او پادشاهی عادل و رعیت‌ پرور و دارای سیره رفق و رأفت و احسان بوده این نیز بوده و اگر او نسبت به ستمگران و دشمنان مردی سیاستمدار بوده این نیز بوده و اگر خدا به او از هر چیزی سببی داده به این نیز داده، و اگر میان دین و عقل و فضائل اخلاقی وعده و عده و ثروت و شوکت و انقیاد اسباب برای او جمع کرده برای این نیز جمع کرده بود.  و همانطور که قرآن کریم فرموده کورش نیز سفری به سوی مغرب کرده حتی بر لیدیا و پیرامون آن نیز مستولی شده و بار دیگر به سوی مشرق سفر کرده تا به مطلع آفتاب برسید، و در آنجا مردمی دید صحرانشین و وحشی که در بیابانها زندگی می‌‌کردند. و نیز همین کورش سدی بنا کرده که به طوری که شواهد نشان می‌‌دهد سد بنا شده در تنگه داریال میان کوه‌های قفقاز و نزدیکی های شهر تفلیس است‌.

علامه طباطبایی بعد از نقل قول طرفداران این نظریه ضمن اینکه به طور اجمال اشاره ای به اشکالات وارد بر این نظر می کنند، این نظر را قابل قبول تر از بقیه نظرات می‌خوانند.
همانطور که می بینیم ، علامه با توجه به صفاتی که قرآن برای ذوالقرنین مطرح کرده، به دنبال مصداق او می گردد. اگر صفاتی که قرآن بیان کرده، در شخص کوروش وجود داشته باشد، (همانطور که ادعاهای سر احمد خان هندی و مولانا ابو الکلام آزاد است) کوروش می تواند مصداق ذوالقرنین بوده باشد. یعنی حتی در حالت پیدا شدن این صفات نیز، تطبیق صد در صد نیست و علامه طباطبایی نیز چنین نظری ندارند.

پس اگر از نظر تاریخی اثبات شود که کوروش یکی از صفات ذکر شده در بالا (مثل دین داری و توحید و رافت و ....) را نداشته، قطعا مصداق ذوالقرنین نخواهد بود.
برای دیدن تفصیل این مطالب می توانید به ترجمه تفسیر المیزان  ج 13 ص 526 مراجعه کنید.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین