نقل مشهوری از پیامبر اکرم(ص) درباره تشویق به ازدواج به این بیان وجود دارد: «النِّکَاحُ‏ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ‏ عَنْ‏ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی»‏؛ ازدواج سنت من است، هرکس از سنت من روی برگرداند، از من نیست. 1. عین این عبارت هرچند در منابع شیعی، مرسل و بدون سند نقل شده است،[1] ولی در متون اهل سنت این روایت با ذکر سلسله سند به پیامبر اکرم(ص) نسبت داده شده است: «حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْأَزْهَرِ قَالَ: حَدَّثَنَا آدَمُ قَالَ: حَدَّثَنَا عِیسَی بْنُ مَیْمُونٍ، عَنِ الْقَاسِمِ، عَنْ عَائِشَةَ: النِّکَاحُ مِنْ سُنَّتِی، فَمَنْ لَمْ یَعْمَلْ بِسُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی،...».[2] 2. درباره محتوای این روایت باید گفت؛ احادیث دیگری در منابع روایی وجود دارد که مشابه این سخن است، به گونه‌ای که حتی در بخشی از الفاظ با روایت مورد بحث مشترک هستند: الف. «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَکُونَ عَلَی‏ فِطْرَتِی فَلْیَسْتَنَّ بِسُنَّتِی، وَ إِنَّ مِنْ سُنَّتِی النِّکَاحُ»؛ هر کس دوست ‏دارد که بر اساس فطرت (و دین) من باشد، حتماً باید سنّت مرا برگزیند، و نکاح از سنت من است. این روایت که شباهت محتوایی بسیاری با روایت مورد بحث دارد؛ در منابع شیعه[3] و اهل سنت[4] نقل شده است. ب. امام‌ صادق‌(ع) فرمود: سه‌ زن‌ نزد پیامبر خدا آمدند. یکی‌ از آنان‌ گفت‌: شوهرم‌ گوشت‌ نمیخورد. دیگری‌ گفت‌: شوهرم‌ از بوی‌ خوش‌ استفاده‌ نمی‌کند. سومی‌ گفت‌: شوهرم‌ با زنان‌ آمیزش‌ نمی‌کند. پیامبر خدا(ص) پس‌ از شنیدن سخن‌ آنان،‌ خشمگین‌ شد، در حالی‌ که‌ عبایش‌ بر زمین‌ کشیده‌ می‌شد، به‌ مسجد آمد، بر منبر بالا رفت‌ و خدا را حمد و ستایش‌ کرد، آن‌ گاه‌ فرمود: چرا عدّه‌ای‌ از اصحابم‌ گوشت‌ نمی‌خورند، از بوی‌ خوش‌ استفاده‌ نمی‌کنند و با زنان‌ آمیزش‌ ندارند: «أَمَا إِنِّی آکُلُ اللَّحْمَ وَ أَشَمُّ الطِّیبَ وَ آتِی النِّسَاءَ فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی»؛[5] بدانید! من‌ گوشت‌ می‌خورم‌، از بوی خوش‌ استفاده‌ می‌کنم‌ و با زنان‌ آمیزش‌ دارم‌؛ پس‌ هر کس‌ از سیره‌ و سنّت‌ من‌ روی‌ گرداند، از من‌ نیست. ج. در منابع اهل سنت نیز روایتی این‌گونه آمده است: سه نفر نزد همسران پیامبر(ص) آمده و درباره روش و اندازه عبادت آن‌حضرت پرسیدند، وقتی همسران پیامبر، آنان را [از روش عبادت حضرتشان] خبردار نمودند، گویا که آنان [این مقدار عبادت را] کم دیدند، [لذا] گفتند: ما کجا و پیامبر خدا(ص) کجا؟ ایشان گناهان پسین و پیشینشان بخشیده شده است! یکی از آنان گفت: من شب‌ها را [نمی‌خوابم و] تا پایان عمر نماز می‌خوانم! دیگری گفت: من تمام عمرم را روزه گرفته و از غذا‌خوردن خودداری می‌کنم! سوّمی هم گفت: من از زنان دوری نموده و هرگز ازدواج نمی‌کنم! رسول خدا(ص) [بعد از شنیدن خبر] نزد ایشان آمده و پرسیدند: آیا شما چنین و چنان گفته‌اید؟! به خدا سوگند بدانید که من بیشتر از همه شما از خداوند می‌ترسم و پرهیزگارتر هستم، ولی با این وجود گاهی روزه می‌گیرم و گاهی روزه نمی‌گیرم، قسمتی از شب را نماز می‌خوانم و قسمت دیگری را می‌خوابم، همچنین با زنان ازدواج می‌کنم و هر کس از این شیوه‌ام روگردانی نماید، از من نیست.[6] در نتیجه این روایت از جهت محتوایی در روایات فریقین تواتر معنوی دارد و کاملاً می‌توان به محتوای آن اعتماد نمود؛ ‌به همین دلیل، بسیاری از فقهای شیعه نیز بدان استناد کرده‌اند.[7] [1] . شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 101، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بی‌تا. [2] . ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، تحقیق، عبد الباقی، محمد فؤاد، ج 1، ص 592، بی‌جا، دار إحیاء الکتب العربیة، بی‌تا. [3] . محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 496، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. ؛ کوفی، محمد بن محمد اشعث، الجعفریات(الأشعثیات)، ص 89، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، چاپ اول، بی‌تا؛‌ ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، محقق، مصحح، فیضی، آصف،‏ ج 2، ص 189، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ دوم، 1385ق. [4] . بیهقی،‌ أحمد بن حسین بن علی، السنن الکبری، محقق، عبد القادر عطا، محمد، ج 7، ص 124، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ سوم، 1424ق؛ أبو یعلی موصلی، أحمد بن علی، مسند أبی یعلی، محقق، سلیم أسد، حسین، ج 5، ص 133، دمشق، دار المأمون للتراث، چاپ اول،‌ 1404ق. [5] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 5، ص 496. مشابه این حدیث در منابع دیگر نیز وجود دارد [6] . بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، محقق،‌ الناصر، محمد زهیر بن ناصر، ج 7، ص 2، بیروت، دار طوق النجاة،‌ چاپ اول، 1422ق؛ بیهقی،‌ أحمد بن حسین بن علی، شعب الإیمان، محقق، عبد الحمید حامد، عبد العلی، اشراف، ندوی، مختار أحمد، ج 7، ص 334، ریاض، هند، مکتبة الرشد للنشر و التوزیع، الدار السلفیة ببومبای، چاپ اول، 1423ق. [7] . کرکی (محقق ثانی)، علی بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ج 12، ص 9، قم، مؤسسه آل البیت(ع) ، چاپ دوم، 1414ق؛ نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق، مصحح، قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ‌ج 29، ص 12، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، 1404ق.
آیا روایت (النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی) سند صحیحی دارد؟ در مورد سلسله راویان این روایت توضیح دهید.
نقل مشهوری از پیامبر اکرم(ص) درباره تشویق به ازدواج به این بیان وجود دارد:
«النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی»؛ ازدواج سنت من است، هرکس از سنت من روی برگرداند، از من نیست.
1. عین این عبارت هرچند در منابع شیعی، مرسل و بدون سند نقل شده است،[1] ولی در متون اهل سنت این روایت با ذکر سلسله سند به پیامبر اکرم(ص) نسبت داده شده است:
«حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْأَزْهَرِ قَالَ: حَدَّثَنَا آدَمُ قَالَ: حَدَّثَنَا عِیسَی بْنُ مَیْمُونٍ، عَنِ الْقَاسِمِ، عَنْ عَائِشَةَ: النِّکَاحُ مِنْ سُنَّتِی، فَمَنْ لَمْ یَعْمَلْ بِسُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی،...».[2]
2. درباره محتوای این روایت باید گفت؛ احادیث دیگری در منابع روایی وجود دارد که مشابه این سخن است، به گونهای که حتی در بخشی از الفاظ با روایت مورد بحث مشترک هستند:
الف. «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَکُونَ عَلَی فِطْرَتِی فَلْیَسْتَنَّ بِسُنَّتِی، وَ إِنَّ مِنْ سُنَّتِی النِّکَاحُ»؛ هر کس دوست دارد که بر اساس فطرت (و دین) من باشد، حتماً باید سنّت مرا برگزیند، و نکاح از سنت من است.
این روایت که شباهت محتوایی بسیاری با روایت مورد بحث دارد؛ در منابع شیعه[3] و اهل سنت[4] نقل شده است.
ب. امام صادق(ع) فرمود: سه زن نزد پیامبر خدا آمدند.
یکی از آنان گفت: شوهرم گوشت نمیخورد. دیگری گفت: شوهرم از بوی خوش استفاده نمیکند. سومی گفت: شوهرم با زنان آمیزش نمیکند.
پیامبر خدا(ص) پس از شنیدن سخن آنان، خشمگین شد، در حالی که عبایش بر زمین کشیده میشد، به مسجد آمد، بر منبر بالا رفت و خدا را حمد و ستایش کرد، آن گاه فرمود:
چرا عدّهای از اصحابم گوشت نمیخورند، از بوی خوش استفاده نمیکنند و با زنان آمیزش ندارند: «أَمَا إِنِّی آکُلُ اللَّحْمَ وَ أَشَمُّ الطِّیبَ وَ آتِی النِّسَاءَ فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی»؛[5] بدانید! من گوشت میخورم، از بوی خوش استفاده میکنم و با زنان آمیزش دارم؛ پس هر کس از سیره و سنّت من روی گرداند، از من نیست.
ج. در منابع اهل سنت نیز روایتی اینگونه آمده است:
سه نفر نزد همسران پیامبر(ص) آمده و درباره روش و اندازه عبادت آنحضرت پرسیدند، وقتی همسران پیامبر، آنان را [از روش عبادت حضرتشان] خبردار نمودند، گویا که آنان [این مقدار عبادت را] کم دیدند، [لذا] گفتند: ما کجا و پیامبر خدا(ص) کجا؟ ایشان گناهان پسین و پیشینشان بخشیده شده است!
یکی از آنان گفت: من شبها را [نمیخوابم و] تا پایان عمر نماز میخوانم!
دیگری گفت: من تمام عمرم را روزه گرفته و از غذاخوردن خودداری میکنم!
سوّمی هم گفت: من از زنان دوری نموده و هرگز ازدواج نمیکنم!
رسول خدا(ص) [بعد از شنیدن خبر] نزد ایشان آمده و پرسیدند: آیا شما چنین و چنان گفتهاید؟!
به خدا سوگند بدانید که من بیشتر از همه شما از خداوند میترسم و پرهیزگارتر هستم، ولی با این وجود گاهی روزه میگیرم و گاهی روزه نمیگیرم، قسمتی از شب را نماز میخوانم و قسمت دیگری را میخوابم، همچنین با زنان ازدواج میکنم و هر کس از این شیوهام روگردانی نماید، از من نیست.[6]
در نتیجه این روایت از جهت محتوایی در روایات فریقین تواتر معنوی دارد و کاملاً میتوان به محتوای آن اعتماد نمود؛ به همین دلیل، بسیاری از فقهای شیعه نیز بدان استناد کردهاند.[7] [1] . شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 101، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بیتا. [2] . ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، تحقیق، عبد الباقی، محمد فؤاد، ج 1، ص 592، بیجا، دار إحیاء الکتب العربیة، بیتا. [3] . محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 496، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
؛ کوفی، محمد بن محمد اشعث، الجعفریات(الأشعثیات)، ص 89، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، چاپ اول، بیتا؛ ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، محقق، مصحح، فیضی، آصف، ج 2، ص 189، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ دوم، 1385ق. [4] . بیهقی، أحمد بن حسین بن علی، السنن الکبری، محقق، عبد القادر عطا، محمد، ج 7، ص 124، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ سوم، 1424ق؛ أبو یعلی موصلی، أحمد بن علی، مسند أبی یعلی، محقق، سلیم أسد، حسین، ج 5، ص 133، دمشق، دار المأمون للتراث، چاپ اول، 1404ق. [5] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 5، ص 496. مشابه این حدیث در منابع دیگر نیز وجود دارد [6] . بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، محقق، الناصر، محمد زهیر بن ناصر، ج 7، ص 2، بیروت، دار طوق النجاة، چاپ اول، 1422ق؛ بیهقی، أحمد بن حسین بن علی، شعب الإیمان، محقق، عبد الحمید حامد، عبد العلی، اشراف، ندوی، مختار أحمد، ج 7، ص 334، ریاض، هند، مکتبة الرشد للنشر و التوزیع، الدار السلفیة ببومبای، چاپ اول، 1423ق. [7] . کرکی (محقق ثانی)، علی بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ج 12، ص 9، قم، مؤسسه آل البیت(ع) ، چاپ دوم، 1414ق؛ نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق، مصحح، قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ج 29، ص 12، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، 1404ق.
- [سایر] با سلام؛ شبههای برایم پیش آمده و آن این است که واژه نکاح در حدیث شریف نبوی که میفرمایند: (النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی)، و با عنایت به اینکه امر ازدواج در کلیه جوامع انسانی و نیز ادیان الهی متداول بوده، و سنتی نیست که پیامبر اکرم (ص) پایهگذار آن بوده باشد! آیا اشاره به صیغه موقت دارد که در اسلام تشریع شده است؟ لطفاً مانند همیشه از راهنماییتان مرا بهرهمند گردانید.
- [سایر] برای ازدواج حدیثی از پیغمبر نقل میشود که النکاح سنتی فمن ...میشود این حدیث را کامل با ترجمه و توضیح برای من بنویسید؟
- [سایر] لطفاً روایت زیر را توضیح فرمایید، و سند آن چگونه است: مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی بْنِ یقْطِینٍ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ مَیاحٍ عَنْ أُمَیةَ بْنِ عَمْرٍو عن الشَّعِیرِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ کانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ یقُولُ إِذَا نَادَی الْمُنَادِی فَلَیسَ لَک أَنْ تَزِیدَ وَ إِنَّمَا یحَرِّمُ الزِّیادَةَ النِّدَاءُ وَ یحِلُّهَا السُّکوتُ.
- [سایر] لطفاً روایت: (قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص): مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ) را از نظر سند و روات بررسی کنید.
- [آیت الله بروجردی] فی (الوافی) عن (الکافی) فی باب نیابة الصرورة (76): یحج عن المیّت؟ قال: (نعم إذا لم یجد الصرورة ما یحج به عن نفسه، فإن کان له ما یحج به عن نفسه فلیس یجزئ عنه، حتّی یحج من ماله وهی تجزی ء عن المیّت إن کان للصرورة مال وإن لم یکن له مال) (77) و ظاهراً بین صدر روایت و ذیل آن منافات است، مستدعیست چنان چه در نظر مبارک توجیهی دارد مرقوم فرمایید.
- [سایر] استناد فقها به حکم فرو کردن سر در آب که به بطلان روزه میانجامد چیست؟ به چه آیه یا روایت یا منبعی استناد میشود؟ روش استخراج این حکم چیست؟ اگر حدیث است، سلسله راویان حدیث چه کسانیاند؟ متواتر است یا خیر؟
- [سایر] میخواستم (یحیی بن ضریس) را که در سلسله روات سند زیر هست بررسی رجالی کنید. (حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الصَّفَّارُ قَالَ: ثنا أَبُو یَحْیَی عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَلَّامٍ الرَّازِیُّ، بأَصْبَهَانَ قَالَ: ثنا یَحْیَی بْنُ الضُّرَیْسِ قَالَ: ثنا عِیسَی بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، قَالَ: ثنا أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیٍّ قَالَ: " نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: {إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ} [المائدة: 55] فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وَدَخَلَ الْمَسْجِدَ، وَالنَّاسُ یُصَلُّونَ بَیْنَ رَاکِعٍ وَقَائِمٍ، فَصَلَّی، فَإِذَا سَائِلٌ، قَالَ: (یَا سَائِلُ أَعْطَاکَ أَحَدٌ شَیْئًا؟)، فَقَالَ: لَا إِلَّا هَذَا الرَّاکِعَ لِعَلِیٍّ أَعْطَانِی خَاتَمًا قَالَ الْحَاکِمُ: هَذَا حَدِیثٌ تَفَرَّدَ بِهِ الرَّازِیُّونَ، عَنِ الْکُوفِیِّینَ، فَإِنَّ یَحْیَی بْنَ الضُّرَیْسِ الرَّازِیَّ قَاضِیهِمْ، وَ عِیسَی الْعَلَوِیُّ مِنْ أَهْلِ الْکُوفَةِ).
- [سایر] حضرت علی(ع) میفرماید: (اگر عمر، با زور سرنیزه پیش نمیرفت؛ اسلام، یاران و پیروان بیشتری میداشت)، که البته فقط مضمون این روایت در خاطرم هست، سؤالم این است که؛ 1. آیا این روایت، دارای سند صحیح است؟ 2. در صورت صحیح بودن و ثقه بودن راویان آن؛ چطور این روایت با مشاورهای که حضرت علی(ع) به عمر میدهد قابل جمع و توجیه است؟
- [سایر] آیا روایت زیر از لحاظ سند، متن و دلالت صحیح است یا ضعف دارد؟ (عن ابن قتیبة، عن حمدان بن سلیمان، عن الهروی قال: قلت للرضا(علیه السلام): یا ابن رسول الله أخبرنی عن الشجرة التی أکل منها آدم وحواء ما کانت؟ فقد اختلف الناس فیها: فمنهم من یروی أنها الحنطة، و منهم من یروی أنها العنب، و منهم من یروی أنها شجرة الحسد، فقال: کل ذلک حق. قلت: فما معنی هذه الوجوه علی اختلافها؟ فقال: یا أبا الصلت إن شجر الجنة تحمل أنواعا).
- [سایر] در چند سال اخیر روایاتی تحت عنوان روایات شروسی و مروزی منتشر میشود که در آن شخصی به نام شروسی از ارمنیه و آذربایجان به ری که کنار کوهی سیاه است و تهران تعبیر میشود حمله میکند و این جنگ بسیار طولانی میشود احادیث مختلف با راویان مختلف کم و بیش آنرا ذکر کردهاند حتی روایتی از علی بن مهزیار به نقل از امام عصر(عج) وجود دارد که این مطلب را بیان میکند؛ نظر شما درباره سند این احادیث و امکان رخ دادن آن در گذشته چیست؟ گروهی آن را به مشروطه تفسیر میکنند. ارتباط این احادیث با ظهور چیست؟ آیا این اتفاق متصل به ظهور است یا فاصله دارد؟