ویژگی‌های قرآن در دعای ختم قرآن در صحیفه سجادیه را بیان نمایید.
یکی از دعاهای صحیفه سجادیه؛ دعایی است که برای ختم قرآن وارد شده است و امام سجاد(ع) در آن بیشتر با استفاده از خود قرآن، ویژگی‌هایی را برای قرآن مجید بیان فرموده‌اند:[1] در ذیل به بررسی فرازهای مختلف این دعا که در بیان ویژگی‌های قرآن وارد شده می‌پردازیم: 1. «کِتَابِکَ الَّذِی أَنْزَلْتَهُ نُوراً»؛ کتاب نور و روشنایی است؛ یعنی به وسیله آن گمراهی و رستگاری و حلال و حرام آشکار گردیده‏ است.[2] این صفت بر گرفته از آیه «وَ انْزَلْنا الَیْکُمْ نُوراً مُبینًا»[3] می‌باشد. 2. «جَعَلْتَهُ مُهَیْمِناً عَلَی کُلِّ کِتَابٍ أَنْزَلْتَهُ»؛ کتابی است که گواه بر کتاب‌های انبیای پیشین می‌باشد. این صفت بر گرفته از آیه «وَ انْزَلْنا الَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ وَ مُهَیْمِنًا عَلَیْه»[4] است. 3. «فَضَّلْتَهُ عَلَی کُلِّ حَدِیثٍ قَصَصْتَهُ»؛ کتابی است که بر هر حدیث و سخنی که از سوی پروردگار متعال بیان گردیده برتری دارد. این صفت بر گرفته از آیه «اللَّهُ نَزَّلَ احْسَنَ الْحَدیثِ»[5] می‌باشد. 4. «فُرْقَاناً فَرَقْتَ بِهِ بَیْنَ حَلَالِکَ وَ حَرَامِکَ»؛ جدا کننده بین حقّ و باطل بوده که انسان به وسیله آن حلال و حرام خود را از هم تشخیص داده و جدا می‌کند. این ویژگی اقتباس از آیه: «تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلی‏ عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً»[6] و آیه: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی‏ وَ الْفُرْقان»[7] می‌باشد. 5. «قُرْآناً أَعْرَبْتَ بِهِ عَنْ شَرَائِعِ أَحْکَامِکَ»؛ خوانده شده‌ای است که راه‌های رسیدن به احکام پروردگار را روشن و آشکارا نشان داده است‏. این ویژگی را نیز می‌توان اشاره به  آیه: «وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ إِنَّ الَّذینَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ»[8] دانست که مردم را از دخالت در حلال و حرام بازداشته و طبیعتاً تشخیص آن را تنها بر عهده پروردگار و فرستادگانش می‌داند. 6. «کِتَاباً فَصَّلْتَهُ لِعِبَادِکَ تَفْصِیلًا»؛ کتاب و نوشته‌ای است که از سوی خود پروردگار برای بندگانش تفصیل و شرح داده شده است؛ یعنی بعضی در واجبات، محرّمات، مستحبّات، مکروهات و مباحات، و برخی در عقوبات، اخلاق، آداب و مواعظ، و پاره‌ای در اخبار گذشته و آینده و درباره بهشت و بهشتیان و دوزخ و دوزخیان و مانند آن‏ برای انسان شرح داده شد. این  وصف نیز بر گرفته از آیه: «وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِکِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلی‏ عِلْمٍ هُدیً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُون»[9] می‌باشد. 7. «وَحْیاً أَنْزَلْتَهُ عَلَی نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ- صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ تَنْزِیلًا»؛ وحیی است که بر پیامبر خدا(ص) نازل شده است‏. این ویژگی نیز از آیه: «إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی‏»[10] و آیه: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ تَنْزیلا»[11] برداشت شده است. 8. «جَعَلْتَهُ نُوراً نَهْتَدِی مِنْ ظُلَمِ الضَّلَالَةِ وَ الْجَهَالَةِ بِاتِّبَاعِهِ»؛ نوری است که هر کس از آن پیروی نماید از تاریکی‌های نادانی و گمراهی نجات گرفته و به حق و راستی هدایت می‌شود. این ویژگی ناظر به آیه: «یَهْدی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدیهِمْ إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیم»[12] می‌باشد. 9. «شِفَاءً لِمَنْ أَنْصَتَ بِفَهَمِ التَّصْدِیقِ إِلَی اسْتِمَاعِهِ»؛ شفاء و بهبودی است برای بیماری‌هایی مانند نادانی بحقّ، نگرویدن به خدا و رسول، دوروئی و...، برای کسی که فهمیدن آن‌را از روی تصدیق و باور نمودن (نه از روی تکذیب و انکار) خواسته، و برای شنیدنش خاموش گشته است. این ویژگی نیز ناظر به آیه: «قُلْ هُوَ لِلَّذینَ آمَنُوا هُدیً وَ شِفاءٌ وَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ فی‏ آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًی»[13] است. 10. «مِیزَانَ قِسْطٍ لَا یَحِیفُ عَنِ الْحَقِّ لِسَانُهُ»؛ ترازوی عدل که زبانه‌اش (آنچه میان شاهین ترازو است) از حقّ و درستی بر نمی‌گردد. کنایه از این است که هرگز در قرآن به کژی و خلاف عدالت و حکمت سخنی گفته نشده است. وصف میزان نیز برگرفته از آیه: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط»،[14] است. 11. «نُورَ هُدًی لَا یَطْفَأُ عَنِ الشَّاهِدِینَ بُرْهَانُهُ» نور هدایت و راهنمائی که حجّت و دلیل آن از گواهان (برای خدا به توحید و یگانگی او و برای انبیاء به تصدیق آنها) خاموش نمی‌شود؛ زیرا قرآن بزرگ‌ترین برهان و دلیل ایشان بر آن است. این ویژگی از آیه: «یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَی اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون»،[15] نشأت گرفته است. 12. «عَلَمَ نَجَاةٍ لَا یَضِلُّ مَنْ أَمَّ قَصْدَ سُنَّتِهِ، وَ لا تَنَالُ أَیْدِی الْهَلَکَاتِ مَنْ تَعَلَّقَ بِعُرْوَةِ عِصْمَتِهِ»؛ نشانه نجات و رهایی [از بدبختی‌ها] که هر کس قدم در راه آن گذاشت، و آیین آن‌را پیشه خود ساخت، گمراه نگردد. و به هر کس که خود را به دستاویز عصمت و نگهداری آن بیاویزد، هلاکت و تباهی‌ها (بدبختی‌ها و گرفتاری‌های دنیا و آخرت) دست نیابد. آخرین وصفی که برای قرآن بیان شده ناظر به آیه: «وَ کَیْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلی‏ عَلَیْکُمْ آیاتُ اللَّهِ وَ فیکُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ»،[16] می‌باشد.   [1] . علی بن الحسین(ع)(امام چهارم‏)، الصحیفة السجادیة، ص 174 - 176، قم، دفتر نشر الهادی‏، چاپ اول، 1376ش. [2] . در این نوشتار، ترجمه و شرح فیض الإسلام مورد استفاده قرار گرفته است. [3] . «نور آشکاری به سوی شما نازل کردیم»؛ نساء، 174. [4] . «و این کتاب [قرآن‏] را به حق بر تو نازل کردیم، در حالی که کتب پیشین را تصدیق می‌کند، و حافظ و نگاهبان آنها است»؛ مائده، 48. [5] . «خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابی که آیاتش [در لطف و زیبایی و عمق و محتوا] همانند یکدیگر است»؛ زمر، 23. [6] . «والا و بی‏زوال و پربرکت است آن (خدایی) که فرقان (قرآنی که جدا کننده میان حق و باطل و جدا جدا از حیث آیات و سور است) را به تدریج بر بنده خود فرو فرستاد تا همه جهانیان را (از انس و جن تا انقراض نسلشان) بیم‏دهنده باشد.»، فرقان، 1. [7] . «ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن فرو فرستاده شده که راهنمای مردم و دلایلی روشن از هدایت و جدایی (بین حق و باطل) است.»، بقره، 185. [8] . «به خاطر دروغی که بر زبانتان جاری می‏شود (و چیزی را مجاز و چیزی را ممنوع می‏کنید،) نگویید: «این حلال است و آن حرام»، تا بر خدا افترا ببندید به یقین کسانی که به خدا دروغ می‏بندند، رستگار نخواهند شد»، نحل، 116. [9] . «ما کتابی برای آنها آوردیم که (اسرار و رموز) آن را با آگاهی شرح دادیم (کتابی) که مایه هدایت و رحمت برای جمعیّتی است که ایمان می‏آورند.»، اعراف، 52. [10] . «آنچه می‌گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست»؛ نجم، 4. [11] . «مسلّماً ما قرآن را بر تو نازل کردیم.» انسان، 23. [12] . «خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راه‏های سلامت، هدایت می‏کند و به فرمان خود، از تاریکی‌ها به سوی روشنایی می‏برد و آنها را به سوی راه راست، رهبری می‏نماید.»، مائده، 16. [13] . «این (کتاب) برای کسانی که ایمان آورده‏اند هدایت و درمان است ولی کسانی که ایمان نمی‏آورند، در گوشهایشان سنگینی است و گویی نابینا هستند و آن را نمی‏بینند آنها (همچون کسانی هستند که گویی) از راه دور صدا زده می‏شوند.»، فصلت، 44. [14] . «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‏کند بی‏آنکه او را ببینند خداوند قویّ و شکست‏ناپذیر است.»، حدید، 25. [15] . «آنها می‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولی خدا جز این نمی‏خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند». توبه، 32. [16] . «و چگونه ممکن است شما کافر شوید، با اینکه (در دامان وحی قرار گرفته‏اید، و) آیات خدا بر شما خوانده می‏شود، و پیامبر او در میان شماست؟! (بنا بر این، به خدا تمسّک جویید!) و هر کس به خدا تمسّک جوید، به راهی راست، هدایت شده است». آل عمران، 101.
عنوان سوال:

ویژگی‌های قرآن در دعای ختم قرآن در صحیفه سجادیه را بیان نمایید.


پاسخ:

یکی از دعاهای صحیفه سجادیه؛ دعایی است که برای ختم قرآن وارد شده است و امام سجاد(ع) در آن بیشتر با استفاده از خود قرآن، ویژگی‌هایی را برای قرآن مجید بیان فرموده‌اند:[1]
در ذیل به بررسی فرازهای مختلف این دعا که در بیان ویژگی‌های قرآن وارد شده می‌پردازیم:
1. «کِتَابِکَ الَّذِی أَنْزَلْتَهُ نُوراً»؛ کتاب نور و روشنایی است؛ یعنی به وسیله آن گمراهی و رستگاری و حلال و حرام آشکار گردیده‏ است.[2] این صفت بر گرفته از آیه «وَ انْزَلْنا الَیْکُمْ نُوراً مُبینًا»[3] می‌باشد.
2. «جَعَلْتَهُ مُهَیْمِناً عَلَی کُلِّ کِتَابٍ أَنْزَلْتَهُ»؛ کتابی است که گواه بر کتاب‌های انبیای پیشین می‌باشد. این صفت بر گرفته از آیه «وَ انْزَلْنا الَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ وَ مُهَیْمِنًا عَلَیْه»[4] است.
3. «فَضَّلْتَهُ عَلَی کُلِّ حَدِیثٍ قَصَصْتَهُ»؛ کتابی است که بر هر حدیث و سخنی که از سوی پروردگار متعال بیان گردیده برتری دارد. این صفت بر گرفته از آیه «اللَّهُ نَزَّلَ احْسَنَ الْحَدیثِ»[5] می‌باشد.
4. «فُرْقَاناً فَرَقْتَ بِهِ بَیْنَ حَلَالِکَ وَ حَرَامِکَ»؛ جدا کننده بین حقّ و باطل بوده که انسان به وسیله آن حلال و حرام خود را از هم تشخیص داده و جدا می‌کند. این ویژگی اقتباس از آیه: «تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلی‏ عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً»[6] و آیه: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی‏ وَ الْفُرْقان»[7] می‌باشد.
5. «قُرْآناً أَعْرَبْتَ بِهِ عَنْ شَرَائِعِ أَحْکَامِکَ»؛ خوانده شده‌ای است که راه‌های رسیدن به احکام پروردگار را روشن و آشکارا نشان داده است‏. این ویژگی را نیز می‌توان اشاره به  آیه: «وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ إِنَّ الَّذینَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ»[8] دانست که مردم را از دخالت در حلال و حرام بازداشته و طبیعتاً تشخیص آن را تنها بر عهده پروردگار و فرستادگانش می‌داند.
6. «کِتَاباً فَصَّلْتَهُ لِعِبَادِکَ تَفْصِیلًا»؛ کتاب و نوشته‌ای است که از سوی خود پروردگار برای بندگانش تفصیل و شرح داده شده است؛ یعنی بعضی در واجبات، محرّمات، مستحبّات، مکروهات و مباحات، و برخی در عقوبات، اخلاق، آداب و مواعظ، و پاره‌ای در اخبار گذشته و آینده و درباره بهشت و بهشتیان و دوزخ و دوزخیان و مانند آن‏ برای انسان شرح داده شد. این  وصف نیز بر گرفته از آیه: «وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِکِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلی‏ عِلْمٍ هُدیً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُون»[9] می‌باشد.
7. «وَحْیاً أَنْزَلْتَهُ عَلَی نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ- صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ تَنْزِیلًا»؛ وحیی است که بر پیامبر خدا(ص) نازل شده است‏. این ویژگی نیز از آیه: «إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی‏»[10] و آیه: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ تَنْزیلا»[11] برداشت شده است.
8. «جَعَلْتَهُ نُوراً نَهْتَدِی مِنْ ظُلَمِ الضَّلَالَةِ وَ الْجَهَالَةِ بِاتِّبَاعِهِ»؛ نوری است که هر کس از آن پیروی نماید از تاریکی‌های نادانی و گمراهی نجات گرفته و به حق و راستی هدایت می‌شود. این ویژگی ناظر به آیه: «یَهْدی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدیهِمْ إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیم»[12] می‌باشد.
9. «شِفَاءً لِمَنْ أَنْصَتَ بِفَهَمِ التَّصْدِیقِ إِلَی اسْتِمَاعِهِ»؛ شفاء و بهبودی است برای بیماری‌هایی مانند نادانی بحقّ، نگرویدن به خدا و رسول، دوروئی و...، برای کسی که فهمیدن آن‌را از روی تصدیق و باور نمودن (نه از روی تکذیب و انکار) خواسته، و برای شنیدنش خاموش گشته است. این ویژگی نیز ناظر به آیه: «قُلْ هُوَ لِلَّذینَ آمَنُوا هُدیً وَ شِفاءٌ وَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ فی‏ آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًی»[13] است.
10. «مِیزَانَ قِسْطٍ لَا یَحِیفُ عَنِ الْحَقِّ لِسَانُهُ»؛ ترازوی عدل که زبانه‌اش (آنچه میان شاهین ترازو است) از حقّ و درستی بر نمی‌گردد. کنایه از این است که هرگز در قرآن به کژی و خلاف عدالت و حکمت سخنی گفته نشده است.
وصف میزان نیز برگرفته از آیه: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط»،[14] است.
11. «نُورَ هُدًی لَا یَطْفَأُ عَنِ الشَّاهِدِینَ بُرْهَانُهُ» نور هدایت و راهنمائی که حجّت و دلیل آن از گواهان (برای خدا به توحید و یگانگی او و برای انبیاء به تصدیق آنها) خاموش نمی‌شود؛ زیرا قرآن بزرگ‌ترین برهان و دلیل ایشان بر آن است.
این ویژگی از آیه: «یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَی اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون»،[15] نشأت گرفته است.
12. «عَلَمَ نَجَاةٍ لَا یَضِلُّ مَنْ أَمَّ قَصْدَ سُنَّتِهِ، وَ لا تَنَالُ أَیْدِی الْهَلَکَاتِ مَنْ تَعَلَّقَ بِعُرْوَةِ عِصْمَتِهِ»؛ نشانه نجات و رهایی [از بدبختی‌ها] که هر کس قدم در راه آن گذاشت، و آیین آن‌را پیشه خود ساخت، گمراه نگردد. و به هر کس که خود را به دستاویز عصمت و نگهداری آن بیاویزد، هلاکت و تباهی‌ها (بدبختی‌ها و گرفتاری‌های دنیا و آخرت) دست نیابد.
آخرین وصفی که برای قرآن بیان شده ناظر به آیه: «وَ کَیْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلی‏ عَلَیْکُمْ آیاتُ اللَّهِ وَ فیکُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ»،[16] می‌باشد.   [1] . علی بن الحسین(ع)(امام چهارم‏)، الصحیفة السجادیة، ص 174 - 176، قم، دفتر نشر الهادی‏، چاپ اول، 1376ش. [2] . در این نوشتار، ترجمه و شرح فیض الإسلام مورد استفاده قرار گرفته است. [3] . «نور آشکاری به سوی شما نازل کردیم»؛ نساء، 174. [4] . «و این کتاب [قرآن‏] را به حق بر تو نازل کردیم، در حالی که کتب پیشین را تصدیق می‌کند، و حافظ و نگاهبان آنها است»؛ مائده، 48. [5] . «خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابی که آیاتش [در لطف و زیبایی و عمق و محتوا] همانند یکدیگر است»؛ زمر، 23. [6] . «والا و بی‏زوال و پربرکت است آن (خدایی) که فرقان (قرآنی که جدا کننده میان حق و باطل و جدا جدا از حیث آیات و سور است) را به تدریج بر بنده خود فرو فرستاد تا همه جهانیان را (از انس و جن تا انقراض نسلشان) بیم‏دهنده باشد.»، فرقان، 1. [7] . «ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن فرو فرستاده شده که راهنمای مردم و دلایلی روشن از هدایت و جدایی (بین حق و باطل) است.»، بقره، 185. [8] . «به خاطر دروغی که بر زبانتان جاری می‏شود (و چیزی را مجاز و چیزی را ممنوع می‏کنید،) نگویید: «این حلال است و آن حرام»، تا بر خدا افترا ببندید به یقین کسانی که به خدا دروغ می‏بندند، رستگار نخواهند شد»، نحل، 116. [9] . «ما کتابی برای آنها آوردیم که (اسرار و رموز) آن را با آگاهی شرح دادیم (کتابی) که مایه هدایت و رحمت برای جمعیّتی است که ایمان می‏آورند.»، اعراف، 52. [10] . «آنچه می‌گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست»؛ نجم، 4. [11] . «مسلّماً ما قرآن را بر تو نازل کردیم.» انسان، 23. [12] . «خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راه‏های سلامت، هدایت می‏کند و به فرمان خود، از تاریکی‌ها به سوی روشنایی می‏برد و آنها را به سوی راه راست، رهبری می‏نماید.»، مائده، 16. [13] . «این (کتاب) برای کسانی که ایمان آورده‏اند هدایت و درمان است ولی کسانی که ایمان نمی‏آورند، در گوشهایشان سنگینی است و گویی نابینا هستند و آن را نمی‏بینند آنها (همچون کسانی هستند که گویی) از راه دور صدا زده می‏شوند.»، فصلت، 44. [14] . «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‏کند بی‏آنکه او را ببینند خداوند قویّ و شکست‏ناپذیر است.»، حدید، 25. [15] . «آنها می‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولی خدا جز این نمی‏خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند». توبه، 32. [16] . «و چگونه ممکن است شما کافر شوید، با اینکه (در دامان وحی قرار گرفته‏اید، و) آیات خدا بر شما خوانده می‏شود، و پیامبر او در میان شماست؟! (بنا بر این، به خدا تمسّک جویید!) و هر کس به خدا تمسّک جوید، به راهی راست، هدایت شده است». آل عمران، 101.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین