منابع فقهی درباره میانجی‌گری در مسائل کیفری چه می‌گویند؟
اگر مراد از میانجی‌گری در مسائل کیفری، تلاش برای صلح و آشتی بین شاکی و فردی که از او شکایت شده است، می‌باشد، چنین مسئله‌ای هم در فقه و هم در آیات و روایات اسلامی به صورت عام یا خاص بیان شده است. به عنوان نمونه پروردگار متعال در آیه: «اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَهٌ فَاَصْلِحُوا بَیْنَ اَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا الله لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ».[1] یکی از وظایف مؤمنان نسبت به یکدیگر را صلح و آشتی و میانجیگری بین دو فرد یا دو گروهی قرار داده که با یکدیگر دشمنی و نزاع دارند. از ابن عباس نقل شده است؛ دو نفر از قبیله اوس و خزرج با یکدیگر بر سر موضوعی اختلاف نمودند و نزاعشان بالا گرفت تا این‌که قبیله دو طرف نیز به طرفداری هر کدام با یکدیگر درگیر شده‌‌اند و پیامبر اسلام(ص) میان ایشان میانجیگری کرده و آنان را با هم آشتی داده و بینشان صلح برقرار نمود، سپس این آیه نازل شده است.[2] پیامبر اسلام(ص) به ابو ایوب انصاری فرمود: ای ابا ایوب، تو را به صدقه‌ای خبر داده و راهنمایی می‌کنم که هم خدا و هم پیامبرش آن‌را دوست دارند و آن این‌که وقتی بین مردم درگیری و کدورتی به وجود آمد که از یکدیگر فاصله گرفتند بینشان میانجیگری کن و صلح و آشتی برقرار نما.[3] هم‌چنین برخی از فقها می‌‌گویند: «در صورتی که قاضی دلیلی برای اثبات جرم نداشته و علمش نیز بر مبنای متعارف ادله قضایی نباشد، وظیفه‌‌اش اصلاح بین مترافعین است».[4]   [1] . «مؤمنان برادر یکدیگرند پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید». حجرات، 10. [2] . حسینی جرجانی، سید امیر ابوالفتوح، آیات الاحکام، تحقیق، اشراقی سرابی، میرزا ولی الله، ج 2، ص 78، تهران، نوید، چاپ اول، 1404ق. [3] . «یَا اَبَا اَیُّوبَ اَ لَا اُخْبِرُکَ وَ اَدُلُّکَ عَلَی صَدَقَهٍ یُحِبُّهَا الله‏ وَ رَسُولُهُ تُصْلِحُ بَیْنَ النَّاسِ اِذَا تَفَاسَدُوا وَ تَبَاعَدُوا». ورام بن ابی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهه النواظر المعروف بمجموعه ورّام، ج 1، ص 6، قم، مکتبه الفقیه، چاپ اول، 1410ق. [4] . نجف‌آبادی، حسین علی منتظری‌، رساله استفتاءات، ج 2، ص 503، بی‌نا، قم، چاپ اول، بی‌تا.
عنوان سوال:

منابع فقهی درباره میانجی‌گری در مسائل کیفری چه می‌گویند؟


پاسخ:

اگر مراد از میانجی‌گری در مسائل کیفری، تلاش برای صلح و آشتی بین شاکی و فردی که از او شکایت شده است، می‌باشد، چنین مسئله‌ای هم در فقه و هم در آیات و روایات اسلامی به صورت عام یا خاص بیان شده است.
به عنوان نمونه پروردگار متعال در آیه: «اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَهٌ فَاَصْلِحُوا بَیْنَ اَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا الله لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ».[1] یکی از وظایف مؤمنان نسبت به یکدیگر را صلح و آشتی و میانجیگری بین دو فرد یا دو گروهی قرار داده که با یکدیگر دشمنی و نزاع دارند.
از ابن عباس نقل شده است؛ دو نفر از قبیله اوس و خزرج با یکدیگر بر سر موضوعی اختلاف نمودند و نزاعشان بالا گرفت تا این‌که قبیله دو طرف نیز به طرفداری هر کدام با یکدیگر درگیر شده‌‌اند و پیامبر اسلام(ص) میان ایشان میانجیگری کرده و آنان را با هم آشتی داده و بینشان صلح برقرار نمود، سپس این آیه نازل شده است.[2]
پیامبر اسلام(ص) به ابو ایوب انصاری فرمود: ای ابا ایوب، تو را به صدقه‌ای خبر داده و راهنمایی می‌کنم که هم خدا و هم پیامبرش آن‌را دوست دارند و آن این‌که وقتی بین مردم درگیری و کدورتی به وجود آمد که از یکدیگر فاصله گرفتند بینشان میانجیگری کن و صلح و آشتی برقرار نما.[3]
هم‌چنین برخی از فقها می‌‌گویند: «در صورتی که قاضی دلیلی برای اثبات جرم نداشته و علمش نیز بر مبنای متعارف ادله قضایی نباشد، وظیفه‌‌اش اصلاح بین مترافعین است».[4]   [1] . «مؤمنان برادر یکدیگرند پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید». حجرات، 10. [2] . حسینی جرجانی، سید امیر ابوالفتوح، آیات الاحکام، تحقیق، اشراقی سرابی، میرزا ولی الله، ج 2، ص 78، تهران، نوید، چاپ اول، 1404ق. [3] . «یَا اَبَا اَیُّوبَ اَ لَا اُخْبِرُکَ وَ اَدُلُّکَ عَلَی صَدَقَهٍ یُحِبُّهَا الله‏ وَ رَسُولُهُ تُصْلِحُ بَیْنَ النَّاسِ اِذَا تَفَاسَدُوا وَ تَبَاعَدُوا». ورام بن ابی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهه النواظر المعروف بمجموعه ورّام، ج 1، ص 6، قم، مکتبه الفقیه، چاپ اول، 1410ق. [4] . نجف‌آبادی، حسین علی منتظری‌، رساله استفتاءات، ج 2، ص 503، بی‌نا، قم، چاپ اول، بی‌تا.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین