وحدت نظر و فتوا در بین مجتهدان به چند امر بستگی دارد: 1­ اشتراک منابع اجتهاد، 2 وحدت مبانی در علوم مقدماتی که اجتهاد به آنها وابسته است ، 3 برداشت واحد از منابع اجتهاد، 4 وحدت نظر در تطبیق و تعیین موضوعات خارجی. در فقه شیعه اگر چه منابع اجتهاد معلوم و معین و بین همه ی مجتهدان مشترک است اما از آنجایی که مبنای مجتهدان در مسائل علوم مورد نیاز اجتهاد، متفاوت است و قدرت علمی و استعداد و نبوغ آنها هم یکسان نیست، برداشت آنان از منابع، یکسان نیست؛ برخی از اختلاف فتواها از این جهت است. همچنین در تعیین و تشخیص موضوعات، که یک کار کارشناسی است، ممکن است اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد که باعث شود فتوای بعضی مجتهدان باهم اختلاف داشته باشد. با توجه به همه این امور، با ز مسائل اختلافی و اختلاف در فتوا، نسبت به موارد اتحاد و اشتراک در فتوا بسیار کم و ناچیز است.
وحدت نظر و فتوا در بین مجتهدان به چند امر بستگی دارد: 1 اشتراک منابع اجتهاد، 2 وحدت مبانی در علوم مقدماتی که اجتهاد به آنها وابسته است ، 3 برداشت واحد از منابع اجتهاد، 4 وحدت نظر در تطبیق و تعیین موضوعات خارجی. در فقه شیعه اگر چه منابع اجتهاد معلوم و معین و بین همه ی مجتهدان مشترک است اما از آنجایی که مبنای مجتهدان در مسائل علوم مورد نیاز اجتهاد، متفاوت است و قدرت علمی و استعداد و نبوغ آنها هم یکسان نیست، برداشت آنان از منابع، یکسان نیست؛ برخی از اختلاف فتواها از این جهت است. همچنین در تعیین و تشخیص موضوعات، که یک کار کارشناسی است، ممکن است اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد که باعث شود فتوای بعضی مجتهدان باهم اختلاف داشته باشد. با توجه به همه این امور، با ز مسائل اختلافی و اختلاف در فتوا، نسبت به موارد اتحاد و اشتراک در فتوا بسیار کم و ناچیز است.
- [آیت الله بهجت] در صورت اختلاف نظر مجتهد و مقلد در تشخیص موضوع، نظر کدام مقدم است و آیا متابعت از نظر مجتهد در موضوع نیز واجب است.
- [سایر] سلام. درباره اختلاف نوعی وجود رابط و محمولی یک نظریه وجود دارد که میگوید اگر بتوان به حقیقت وجود رابط نگاه استقلالی کرد بین این دو اشتراک معنوی برقرار است و اگر نتوان به وجود رابط نگاه استقلالی کرد مشترک لفظی بین این دو حاکم است. آیا این نظریه درست است؟ نقدی براین نظر وارد است یا نه؟
- [سایر] قرآن یکی از منابع اجتهاد است. آیا فقیه یا عالم دینی بدون هیچ پیش فرضی میتواند به قرآن تمسک کند؟ اگر جواب منفی است، چه پیش فرضهایی قبل از تمسک به قرآن لازم است؟
- [سایر] تعریف اهل سنت از اجتهاد چیست؟ همه صحابه را مجتهد میدانند؟ دلیل آنها بر اجتهاد صحابه چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] جنابعالی نیابت از چند نفر را به صورت مشترک جایز نمی دانید. آیا در این مساله بین اشتراک خود و دیگران، یا اشتراک چند نفر بدون خودش تفاوتی هست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] جنابعالی نیابت از چند نفر را به صورت مشترک جایز نمی دانید. آیا در این مساله بین اشتراک خود و دیگران، یا اشتراک چند نفر بدون خودش تفاوتی هست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا نظر ولیّ فقیه در مسائل شرعی بر نظر سایر فقها ترجیح دارد؟ در این صورت، تکلیف مقلّد چیست؟
- [سایر] آیا می توان در مسائل مورد اختلاف، به جای تقلید از یک شخص معین، رأی اکثریت فقیهان را ملاک عمل قرار داد؟
- [سایر] آیا میتوان در مسائل مورد اختلاف، به جای تقلید از یک شخص معین، رأی اکثریت فقیهان را ملاک عمل قرار داد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] سه نفر در زمینی شریک بودند، یکی از آنها با پول مشترک نهالی را می خرد یا نهال مشترک را می کارد، با توجه به اشتراک در همه امور، این نهال بعد از بزرگ شدن برای هرسه نفر است یا متعلق به غارس است؟
- [آیت الله بهجت] فقها حیات را شرط می دانند؛ یعنی می گویند برای ابتدای تقلید باید از مجتهد زنده تقلید کرد . اما اگر مرجع تقلید انسان از دنیا رفت ، در این که آیا می تواند بر تقلید او باقی بماند یا باید به مجتهد زنده مراجعه نماید، اختلاف است ؛ پس اگر کسی دراین مسأله مجتهد بود، طبق نظر خودش عمل می کند ؛ و گرنه طبق نظر مجتهد زنده اَعلَم عمل می نماید.
- [آیت الله اردبیلی] با توجه به گستردگی رشتههای فقه و تخصصی بودن آنها، اگر در بین چند مجتهد هر کدام در یک یا چند رشته از مسائل فقهی از دیگران اعلم باشند، وجوب تقلید از آنها در همان رشته یا رشتهها، متعیّن است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اجتهاد و اعلم بودن مرجع تقلید, با سه راه ثابت میشود. یکم: خود انسان, آگاه به فن اجتهاد باشد و یقین یا اطمینان حاصل نماید. دوم: دو مجتهد عادل و اعلمشناس گواهی دهند، در صورتی که دو مجتهد عادل مجتهدشناسِ دیگر, بر خلاف گواهی آنان, شهادت ندهند. سوم: عده ای از مجتهدان اعلم شناس, اجتهاد و اعلم بودن کسی را تصدیق کنند و از گفته آنان اطمینان حاصل شود. یادآوری: أ. ثبوت اجتهاد و اعلم بودن مجتهدی به گفته یک عالم خبیر که از قول او اطمینان حاصل میشود, بعید نیست. ب. گواهی دو عالم عادل مجتهدشناس و نیز گفته یک مجتهدشناس خبیر کافی است. لازم نیست جستجو شود که کسی مخالف است یا نه.
- [آیت الله بهجت] عدول از مجتهد زنده به مجتهد دیگر، در صورت تساوی دو مجتهد در اعلمیّت، در جمیع مسائل یا در بعض مسائل که ارتباطی با هم ندارند، جایز است؛ ولی احوط ترک عدول است مگر به اعلم؛ و حکم اَورَعیّت نیز مانند اعلمیّت است.
- [آیت الله مظاهری] اگر قاضی جامع الشرایط حکمی نمود کسی نمیتواند حکم او را نقض کند گرچه اعلم از او باشد یا از نظر اجتهاد قضاوت او را صحیح نداند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مجتهد و اعلم را از سه راه می توان شناخت: اول: آنکه خود انسان یقین کند مثل آنکه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوم: آنکه دو نفر عالم و عادل؛ که می توانند مجتهد اعلم را تشخیص دهند؛ مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند به شرط آنکه دو نفر عالم و عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند و در صورت اختلاف؛ خبره بودن هر کدام بیشتر باشد قول او مقدم است بلکه به گفته یک نفر عالم خبره مورد وثوق نیز اجتهاد یا اعلمیت ثابت می شود. سوم: آنکه عده ای از اهل علم که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا می شود؛ مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مجتهدی که وظیفه انسان تقلید از او بوده از دنیا برود در صورتی که اعلم بودن مجتهد زنده از میت برایش ثابت شود در مسایل مورد ابتلایی که علم اگر چه اجمالا به اختلاف بین میت و حی دارد واجب است به حی رجوع کند و در صورتی که اعلمیت مجتهد میت برایش ثابت بوده مادامی که اعلم بودن مجتهد زنده برایش ثابت نشود باید به فتوای مجتهد میت عمل کند چه در زمان حیات او التزام به عمل به فتوای او داشته یا نداشته باشد و چه عمل به فتوای او کرده یا نکرده باشد و چه فتوای او را یاد گرفته یا یاد نگرفته باشد
- [آیت الله سیستانی] مجتهد و أعلم را از سه راه میتوان شناخت: اوّل: آنکه خود انسان یقین کند، مثل آنکه از اهل علم باشد، و بتواند مجتهد و أعلم را بشناسد. دوّم: آنکه دو نفر عالم و عادل که میتوانند مجتهد و أعلم را تشخیص دهند، مجتهد بودن یا أعلم بودن کسی را تصدیق کنند، بهشرط آنکه دو نفر عالم و عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند. بلکه اجتهاد یا أعلمیت کسی به گفته یک نفر از اهل خبره و اطلاع که مورد وثوق انسان باشد نیز ثابت میشود. سوّم: آنکه انسان از راههای عقلائی به اجتهاد یا أعلمیت فردی اطمینان پیدا کند، مثل آنکه عدّهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و أعلم را تشخیص دهند، و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، مجتهد بودن یا أعلم بودن کسی را تصدیق کنند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] فتوا دادن و اظهار نظر کردن در مسائل شرعی برای کسی که مجتهد نیست (یعنی قادر به استنباط احکام از مدارک و دلایل آن نمی باشد) حرام است و هرگاه بدون اطلاع اظهار نظر کند، مسؤول اعمال تمام کسانی است که به گفته او عمل می کنند.
- [آیت الله بهجت] باقی ماندن بر تقلید میّت در مسائلی که در آنها تقلید و عمل کرده است، در صورتی که مجتهدِ از دنیا رفته با مجتهد زنده از نظر علمی مساوی باشند، بنا بر اقوی جایز است، هر چند با اجازه مجتهدی دیگر بر تقلید باقی بوده و عمل کرده باشد . و اگر مجتهدی که از دنیا رفته اعلم باشد ، واجب است بر تقلید او باقی بماند. و اگر مجتهد زنده بعدا اعلم شد ، واجب است در تمامی مسائل به او عدول نماید.