آیا امام علی(ع) صندوق شکایات و گزارش‌ها (بیت القصص) داشت؟
برای این‌که مردم بتوانند به آسانی، خواسته‌‌های خود را با امام علی(ع) مطرح کنند، آن‌حضرت با تأسیس جایگاهی به نام «بیت القصص» و یا «خانه شکایات» این فرصت را فراهم آورد تا هر کس مشکلی دارد و از طرح رویاروی آن ناتوان است، دادخواهی خود را نوشته و بدان‌جا بیفکند، تا امام علی(ع) به عنوان حاکم اسلامی از آن آگاه شود. گویا در اسلام، حضرتشان برای اوّلین بار، چنین روشی را دنبال کردند، با این وجود، گزارشی نیز وجود دارد که امام بعد از سوء استفاده برخی افراد از این آزادی عمل، درب این خانه را بسته و این رویکرد را ادامه ندادند. اکنون به برخی گزارش‌ها در این مورد می‌پردازیم: 1. أحمد بن علی فزاری (متوفای 821ق) در کتاب «صبح الأعشی» می‌گوید: «نخستین کسی که مکانی را بنیاد کرد که در آن، شِکوه دادخواهان افکنده ‌شود، امیر مؤمنان علی بن ابی‌طالب(ع) بود».[1] 2. ابو هلال (متوفای 395ق) در کتاب اوائل خود که به معرفی اولین‌ها می‌پردازد، از محمد بن سیرین نقل می‌کند: «علی(ع)، خانه‌ای بنیاد کرد که مردم، وضعیت حال خود را در آن می‌افکندند، تا آن‌که برایش دشنام نوشتند و در آن افکندند. آن‌گاه، آن‌را کنار گذارد».[2] 3. ابن ابی الحدید (متوفای 656ق‏) در شرح نهج البلاغه می‌گوید: «برای امیر مؤمنان، خانه‌ای بود. آن‌را بیت القصص (خانه گزارش‌ها یا شکایات) نامید و مردم، نامه‌های خود را در آن می‌افکندند».[3] 4. ابن عبد ربه اندلسی (متوفای 328ق) در «العقد الفرید» نقل می‌کند: علی بن ابی‌طالب(ع) به یارانش فرمود: «هرکس از شما از من خواسته‌ای دارد، آن‌را در کاغذی بنگارد تا چهره‌ها و آبروی شما را از خواستن و خواری، حفظ کند».[4] توجه به چند نکته درباره این رفتار امام علی(ع) دارای اهمیت است: الف. حضرت علی(ع)، برگزاری جلسه عمومی با مردم و نیز شنیدن مسائل و مشکلات آنها را از راه‌های دیگری مانند بنیاد نهادن صندوق شکایات و پیشنهادها، عاملی برای به وجود آوردن و حفظ کرامت انسانی ‌دانسته و معتقد بود با چنین رویکردی مردم به راحتی می‌توانند سخن و پیشنهاد خود را مطرح کنند. آن‌حضرت به مالک اشتر سفارش می‌کرد: «بخشی از وقت خود را مخصوص کسانی قرار ده که به تو نیاز دارند. خودت را برای آنان فارغ دار و در مجلس عمومی بنشین و در آن جلسه فروتن باش در برابر خدایی که تو را آفریده است. سپاهیان و یاران و نگهبانان و پاسبانان را از آنان باز دار تا سخنگوی نیازمندان بدون ترس و نگرانی و لکنت و تردید با تو سخن بگوید».[5] ب. تأسیس چنین محل یا صندوقی، به این موضوع اشاره دارد که چه بسا اگر شاکی شناخته شود و نیازش را به جز حاکم، بقیه مردم بدانند، به شخص شاکی آسیب وارد می‌شود و کرامت انسانی او خدشه‌دار می‌شود و چه بسا فردی می‌خواهد بدون آن‌که حتی نزد حاکم نیز شناخته شود، مشکل خود را نزد او مطرح سازد که باید برای او نیز دنبال راه حلی بود. راه حلی که با حفظ کرامت انسان، زمینه تربیت سالم وی نیز فراهم ‌شده و اصلاح فرد و جامعه آغاز و انجام ‌پذیرد. ج. افراد جامعه نباید از فرصت‌هایی که توسط زمام‌داران عادل به آنان داده می‌شود سوء استفاده نموده و زمینه را برای از بین بردن چنین فرصت‌هایی فراهم سازند.   [1] . فزاری قلقشندی، أحمد بن علی، صبح الأعشی فی صناعة الإنشاء، ج 1، ص 471، بیروت، دار الکتب العلمیة، بی‌تا. [2] . عسکری، أبو هلال الحسن بن عبد الله بن سهل، الأوائل، ص 206، طنطا، دار البشیر، چاپ اول، 1408ق. [3] . ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، محقق: ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ ج ‏17، ص 87، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق. [4] . ابن عبد ربه اندلسی، أحمد بن محمد بن عبد ربه، العقد الفرید، ج 1، ص 199، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1404ق. [5] . سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، نامه 53، ص 439، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
عنوان سوال:

آیا امام علی(ع) صندوق شکایات و گزارش‌ها (بیت القصص) داشت؟


پاسخ:

برای این‌که مردم بتوانند به آسانی، خواسته‌‌های خود را با امام علی(ع) مطرح کنند، آن‌حضرت با تأسیس جایگاهی به نام «بیت القصص» و یا «خانه شکایات» این فرصت را فراهم آورد تا هر کس مشکلی دارد و از طرح رویاروی آن ناتوان است، دادخواهی خود را نوشته و بدان‌جا بیفکند، تا امام علی(ع) به عنوان حاکم اسلامی از آن آگاه شود. گویا در اسلام، حضرتشان برای اوّلین بار، چنین روشی را دنبال کردند، با این وجود، گزارشی نیز وجود دارد که امام بعد از سوء استفاده برخی افراد از این آزادی عمل، درب این خانه را بسته و این رویکرد را ادامه ندادند.
اکنون به برخی گزارش‌ها در این مورد می‌پردازیم:
1. أحمد بن علی فزاری (متوفای 821ق) در کتاب «صبح الأعشی» می‌گوید: «نخستین کسی که مکانی را بنیاد کرد که در آن، شِکوه دادخواهان افکنده ‌شود، امیر مؤمنان علی بن ابی‌طالب(ع) بود».[1]
2. ابو هلال (متوفای 395ق) در کتاب اوائل خود که به معرفی اولین‌ها می‌پردازد، از محمد بن سیرین نقل می‌کند: «علی(ع)، خانه‌ای بنیاد کرد که مردم، وضعیت حال خود را در آن می‌افکندند، تا آن‌که برایش دشنام نوشتند و در آن افکندند. آن‌گاه، آن‌را کنار گذارد».[2]
3. ابن ابی الحدید (متوفای 656ق‏) در شرح نهج البلاغه می‌گوید: «برای امیر مؤمنان، خانه‌ای بود. آن‌را بیت القصص (خانه گزارش‌ها یا شکایات) نامید و مردم، نامه‌های خود را در آن می‌افکندند».[3]
4. ابن عبد ربه اندلسی (متوفای 328ق) در «العقد الفرید» نقل می‌کند: علی بن ابی‌طالب(ع) به یارانش فرمود: «هرکس از شما از من خواسته‌ای دارد، آن‌را در کاغذی بنگارد تا چهره‌ها و آبروی شما را از خواستن و خواری، حفظ کند».[4]
توجه به چند نکته درباره این رفتار امام علی(ع) دارای اهمیت است:
الف. حضرت علی(ع)، برگزاری جلسه عمومی با مردم و نیز شنیدن مسائل و مشکلات آنها را از راه‌های دیگری مانند بنیاد نهادن صندوق شکایات و پیشنهادها، عاملی برای به وجود آوردن و حفظ کرامت انسانی ‌دانسته و معتقد بود با چنین رویکردی مردم به راحتی می‌توانند سخن و پیشنهاد خود را مطرح کنند. آن‌حضرت به مالک اشتر سفارش می‌کرد: «بخشی از وقت خود را مخصوص کسانی قرار ده که به تو نیاز دارند. خودت را برای آنان فارغ دار و در مجلس عمومی بنشین و در آن جلسه فروتن باش در برابر خدایی که تو را آفریده است. سپاهیان و یاران و نگهبانان و پاسبانان را از آنان باز دار تا سخنگوی نیازمندان بدون ترس و نگرانی و لکنت و تردید با تو سخن بگوید».[5]
ب. تأسیس چنین محل یا صندوقی، به این موضوع اشاره دارد که چه بسا اگر شاکی شناخته شود و نیازش را به جز حاکم، بقیه مردم بدانند، به شخص شاکی آسیب وارد می‌شود و کرامت انسانی او خدشه‌دار می‌شود و چه بسا فردی می‌خواهد بدون آن‌که حتی نزد حاکم نیز شناخته شود، مشکل خود را نزد او مطرح سازد که باید برای او نیز دنبال راه حلی بود. راه حلی که با حفظ کرامت انسان، زمینه تربیت سالم وی نیز فراهم ‌شده و اصلاح فرد و جامعه آغاز و انجام ‌پذیرد.
ج. افراد جامعه نباید از فرصت‌هایی که توسط زمام‌داران عادل به آنان داده می‌شود سوء استفاده نموده و زمینه را برای از بین بردن چنین فرصت‌هایی فراهم سازند.   [1] . فزاری قلقشندی، أحمد بن علی، صبح الأعشی فی صناعة الإنشاء، ج 1، ص 471، بیروت، دار الکتب العلمیة، بی‌تا. [2] . عسکری، أبو هلال الحسن بن عبد الله بن سهل، الأوائل، ص 206، طنطا، دار البشیر، چاپ اول، 1408ق. [3] . ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، محقق: ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ ج ‏17، ص 87، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق. [4] . ابن عبد ربه اندلسی، أحمد بن محمد بن عبد ربه، العقد الفرید، ج 1، ص 199، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1404ق. [5] . سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، نامه 53، ص 439، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین