نشانه های دوستان و دشمنان امیرالمومنین علی(ع)چیست؟ برای دوستان و دشمنان امیرالمومنین خصوصیات زیادی در روایات ذکر شده است .اما دشمنان اهل بیت علیهم السلام سه خصوصیت و ویژگی اصلی و عمده دارند ، که با دشمنی با اهل بیت علیهم السلام اشکار می شود . برای روشن شدن ویژگی های دشمنان امیرمومنان علی علیه السلام ، روایات را دسته بندی می کنیم و نتیجه گیری و مفهوم گیری را که مصداق روایات چه کسانی می توانند باشند را به مخاطب می سپاریم: 1- دشمن امیرمومنان علی علیه السلام منافق است اولین خصوصیت و نشان بارز دشمنی با امیرمومنان نفاق است که در منکر علی علیه السلام بروز می کند. یعنی اگر کسی با امیرمومنان مشکل داشت ،باید بدانیم که انسان منافقی است. قال رسول الله صلی الله علیه و اله: ان حب علی قذف فی قلوب المومنین. فلا یحبه الا مومن و لا یبغضه الا منافق. پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند: کسی علی علیه السلام را دوست ندارد مگر مومن و کسی بغض او را به دل ندارد مگر منافق.) المستدرک حاکم 3/127 -- صحیح النسائی 2/271 -- صحیح مسلم 2/271 -- صحیح الترمذی 2/301 -- صحیح ابن ماجه 12 -- مسند احمد 1/84 -- الدر المنثور 7/504 -- تفسیر الطبری 13/72 قال جابر بن عبدالله الانصاری و ابوسعید الخدری: کنا نعرف المنافقین علی عهد رسول الله ببغضهم علیا علیه السلام. جابر بن عبدالله و ابوسعید خدری میگویند: در زمان رسول الله صلی الله علیه و اله ما منافقان را به سبب بغض شان به علی علیه السلام می شناختیم ! سنن الترمذی 2/299 -- الحلیه ابو نعیم 6/294 روایات زیادی از عامه و خاصه با این مضمون وجود دارد که به همین چند مورد اکتفا می کنیم . اما معنی این روایات چیست ؟ یعنی چه که دشمن علی علیه السلام منافق است؟ برای روشن شدن ان ، ابتدا باید معنی کلمه نفاق و منافق را بدانیم . نفاق عبارت است از: اظهار خلاف باطن خویش . یعنی منافق غیر از ان چیزی که هست ، خود را نشان می دهد . راحت تر و ملموس تر بیان کنیم : یعنی ممکن است که حافظ قران باشد و قران را با صوت زیبا بخواند و اشک بریزد ، تمام نمازها را اعم از واجب و مستحب بجا اورد ، شبی چند جزء قران بخواند ، شب تا به صبح در نماز تراویح اشک بریزد ، بر پیشانی اش اثر سجود نمایان باشد ، فقط از خدا دم بزند و .... اما درونش خبر دیگری است . به اینها که ایمان ندارد هیچ ؛ که دشمن خداست و دنبال راهی است که مردم را از در خانه خدا دور کند و بهترین روش برای جلب اعتماد مردم دم زدن از خداست . پس منافق از راه دینداری وارد می شود و تخم نفاق را بین مومنین می کارد و پایه های ایمان را سست می کند و با ایجاد بدعت و فکر فاسد راه را به بیراهه تبدیل می نماید. با این توصیفات ، واضح و مبرهن است که خطر منافق و دشمن داخلی بسیار بیشتر است از دشمن خارجی . یعنی این گروه خطرناکتر از کفار و یهود هستند. فکر می کنم اکنون بهتر معنای روایت را می فهمیم : روایات می فرمانید: هر کس که دشمن امیرمومنان علی علیه السلام است ، مطمئنا منافق است و درونش با ظاهرش متفاوت است. بدانید که گمارده و گماشته دشمنان خداست و برای دشمنی با دین خدا تلاش می کند. فریب ظاهر زیبا و فریبنده او را نخورید و به او اعتماد نکنید و از او برحذر باشید. 2- دشمن علی علیه السلام حرام زاده است ! قال رسول الله صلی الله علیه واله: یا علی لا یحبک الا طاهر الولاده و لایبغضک الا خبیث الولاده. پیامبر اکرم صلی الله علیه واله: ای علی دوست ندارد تو را مگر شخص طاهر الولاده حلال زاده و بغض و دشمنی با تو نداشته باشد مگر خبیث الولاده حرام زاده. ینابیع الموده باب 44 ج1ص397 روی ابن عساکر عن النبی صلی الله علیه واله: ان ابن الزنا یعرف ببغضه علیا. پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند: زنا زاده به سبب بغض او به علی علیه السلام شناخته میشود ! تاریخ دمشق ج17ص371 قال رسول الله صلی الله علیه واله: - ان الشیطان یزنی بامهات المبغضین لعلی. همانا شیطان با مادران دشمنان علی علیه السلام زنا می کند. تاریخ دمشق ج 17/ص372 شافعی می گوید: سمعت مالک بن أنس رضی الله عنه یقول : قال أنس بن مالک : (ما کنا نعرف الرجل لغیر أبیه إلا ببُغضه علی بن أبی طالب کرم الله وجهه)( شنیدم که مالک بن انس می گوید انس بن مالک گفت : تشخیص نمی دادیم که شخصی از پدرش نیست مگر به بغضش نسبت به علی علیه السلام فرائد السمطین) (ج1 ص365) ابن اثیر در الکامل خود در ج4ص57 می گوید: کان مروان بن الحکم ابن زنا من جدته الزرقاء بنت موهب فکان من المعادین لعلی علیه السلام. مروان بن حکم ابن زنا بود. فلذا از دشمنان علی علیه السلام بود. (در اینجا مناسب است نکته ای را متذکر شوم. عمر بن خطاب وقتی متعه <ازدواج موقت> را حرام کرد. امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند اگر عمر متعه را حرام نمی کرد هیچ کس در عالم زنا نمی کردمگر شقی. نکته اینجاست: عمر میدانست نهی از متعه موجب شیوع زنا میشود. و شیوع زنا و زنازاده موجب زیادشدن دشمنان علی علیه السلام میشود! دقت کنید! ) مرحوم صدوق رحمه الله با سند از طریق عامه نقل می کند که أبی الزبیر مکی گفت : رأیت جابراً مُتوکئاً علی عصاه وهو یدور فی سکک الأنصار ومجالسهم وهو یقول : علی خیرُ البشر فمن أبی فقد کفر ، یا معشر الأنصار أدِّبوا أولادکم علی حُبَّ علی (علیه السلام) فمن أبی فانظروا فی شأن أمّه ؛ ابو زبیر می گوید : جابر را دیدم که بر عصایش تکیه کرده بود و میان اصحاب می گشت و می گفت : علی بهترین مردم است و هر کس این را قبول نداشته باشد کافر شده است . ای انصار پیامبر فرزندانتان را بر محبت علی علیه السلام تربیت نمایید . اگر محبت علی را نپذیرفتند از مادر بچه قضیه را جستجو کنید. علل الشرائع : ص58 . وأمالی الصدوق : ص47 وفی ط : ص71 ح6 . قال عبادة بن الصامت : کنا نبور أولادنا بحب علی بن أبی طالب فاذا رأینا أحداً لا یحبه ، علمنا أنه لیس منا ، وأنه لغیر رشدة ؛ أسنی المطالب للحافظ الجزری الشافعی (ص58 ) عباده بن صامت می گوید: فرزندانمان را با محبت علی بن ابیطالب علیه السلام ازمایش می کردیم . اگر می دیدیم که یکی از انها ایشان را دوست ندارد می فهمیدیم که او از ما نیست و حلال زاده نمی باشد. از پیامبر (صلی الله علیه وآله) روایت شده که به امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: (اذا کان یوم القیامة دُعی الناس بأسمائهم وأسماء أمهاتهم ، ما خلا نحن وشیعتنا ومحبیّنا فإِنهم یُدعون بأسمائهم وأسماء آبائهم)( روز قیامت مردم را با نام خودشان و مادرانشان صدا می زنند غیر از ما و شیعیانمان و محبانمان که با نام پدرانشان صدا زده می شوند. شبیه این روایت از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است . روی عن الصادق (علیه السلام) قال : (اذا کان یوم القیامة دُعی الخلائق بأسماء أمّهاتهم الا نحن وشیعتنا فانهم یُدعون باسماء آبائهم روز قیامت انسانها با نام مادرانشان معرفی می شوند بجز ما و شیعیانمان که با نام پدرانمان نام برده می شویم . المحاسن: 141. قبلا مرسوم بوده که فرزندان زنا و حرام را با نام مادرانشان معرفی می نمودند و این در تاریخ ذکر شده است . مثلا عبید الله بن زیاد را ابن مرجانه خطاب می نمایند . این مطلب بیان گر ان است که هر کس محبت اهل بیت علیهم السلام در دلش نباشد نشانه ان است که نطفه او از راه حلال منعقد نشده و باید از مادرش سراغ پدر واقعی اش را بگیرند. البته جای سوال است که پس تکلیف بیشتر مردم دنیا که شناختی نسبت به اهل بیت علیهم السلام ندارند و در اصطلاح مستضعف هستند ، چیست ؟ یعنی انها همه چون محبت اهل بیت علیهم السلام را ندارند ، حرام زاده اند ؟ باید در جواب گفت خیر . سنگ محک برای ایشان به گونه دیگری است .اگر برای ایشان هم اهل بیت علیهم السلام معرفی شوند و ایشان در قلبشان خنکی محبت اهل بیت احساس کنند از این دسته اند و گرنه ایشان هم مادرانشان به خطا رفته اند. امام صادق علیه السلام می فرمایند : اذا برد علی قلب أحدکم حبّنا فلیحمد الله علی أولی النعم ، قلت : علی فطرة الاسلام ؟ قال : لا ولکن علی طیب المولد ، إنه لا یحبّنا إلا من طابت ولادته اگر خنکی محبت ما بر دلهایتان احساس کردید خداوند را بر بهترین نعمتها شکر کنید . سوال شد : اولی النعم یعنی اسلام و بخاطر اسلام باید خداوند را شکر کنیم . امام فرمودند : نه اولی النعم یعنی پاکی ولادت . تنها کسانی که ولادتشان پاک است ما را دوست دارند. المحاسن : ص138 ح25 . 3- دشمن علی علیه السلام ولد حیض است علامة قندوزی در (ینابیع المودة)می نویسد : أبو رافع می گوید: (من لم یعرف حق علی فهو أحد من الثلاث : إمّا أمُّهُ الزانیة ، أو حملته أمُّه من غیر طهر أو منافق) ینابیع المودة : ص252 ط اسلامبول . هر کس حق علی را نشناسد از این سه حال خارج نیست : یا مادرش زنا کار است و او ولد زنا است و یا مادرش در زمان حیض او را حامله شده و یا منافق است. با همین مضمون نیسابوری از پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل می کند که فرمودند : (من لم یحب عترتی فهو لاحدی ثلاث : أما منافق وأما لزنیة وأما أمرؤ حملت به أمُّهُ فی غیر طهر) روضة الواعظین: 270 که پیامبر صلی الله علیه و اله در این روایت عدم محبت را نشانه این سه امر می دانند در اخر دو داستان از علامه حلی نقل می کنیم که ایشان ادعا می نمایند صحت این روایت برایشان ثابت شده است . علامه حلی قدس سره در کتاب کشف الیقین می نویسد : ابو دلف پسری داشت که با دوستانش در مورد محبت و دشمنی علی علیه السلام مشاجره می کرد . یکی از انها روایتی از پیامبر نقل نمود که پیامبر صلی الله علیه و اله فرمودند : ای علی فقط انسان مومن پاکدامن تو را دوست دارد و انسان زنا زاده و ولد حیض دشمن توست . ابن ابی دلف گفت : در مورد پدرم چه می گویید . نظرتان این است که کسی به همسرش نزدیک شده است . در جواب گفتند : نه ابن ابی دلف گفت : به خدا قسم من بیشتر از همه مردم نسبت به علی بغض و دشمنی دارم. در حالیکه در حال مشاجره و بگو مگو بودند ، پدرش وارد شد و گفت : به خدا سوگند این حدیث صحیح است . به خدا این پسر هم ولد الزناست و هم ولد الحیض . من مریض در خانه برادرم افتاده بودم که خادمه ای برای انجام کاری وارد شد . هوس کردم که با او نزدیکی کنم ولی او خودداری نمود و گفت : من حائض هستم . ولی من با او نزدیکی کردم و او به این پسر باردار شد . این پسر هم ولد الزناست و هم ولد الحیض و همچنین پدرم نقل می کند : روزی به همراه دوستان به بغداد رفته بودیم . برای رفع تشنگی به دنبال اب در کوچه پس کوچه های بغداد می گشتیم تا به اب انبار رسیدیم و در صف اب ایستادیم . در این هنگام دو پسربچه که با هم بازی می کردند ، جلب توجه می کردند . یکی به دیگری به دیگری می گفت امام علی بن ابیطالب است و دیگر می گفت : نه خیر ابوبکر است. گفتم : پیامبر می فرمایند : ای علی فقط دوستدار تو مومن است و دشمن تو ولد حیض است. مادر بچه ها با ظرف آب از آب انبار بیرون امد . او که سخن من را شنیده بود، گفت : آقا من تو را قسم می دهم آن چه گفتی دوباره برایم تکرار کن . گفتم روایت پیامبر بود که نیازی به تکرار آن نیست. دوباره اصرار کرد و من مجبور شدم روایت را دوباره نقل کردم . زن گفت : اقا به خدا سوگند این روایت صحیح است . این دو پسران من هستند . ان که علی را دوست دارد حلال زاده است و انکه دشمن علی است ولد حیض است . پدرش در حال حیض با من نزدیکی کرد و من به او حامله شدم. کشف الیقین : ص166 و167 تمام انچه بیان شد ممکن است در شخصی جمع شود و اینها مانعه الجمع نیستند و با یکدیگر تباین ندارند. ممکن است کسی هم ولد زنا باشد و هم ولد حیض و هم منافق . و این مرتبه به این بلندی حتما نصیب بزرگترین دشمنان امیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام شده است که توانستند قطار هدایت بشری را از ریل خارج نموده و به پرتگاه های ضلالت و گمراهی سوق دهند . ناسزا گو به علی ناسزا گو به خداست قال رسول الله صلی الله علیه و اله: من سب علیا فقد سبنی و من سبنی فقد سب الله تعالی. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمودند: هر کس علی علیه السلام را فحش دهد من را فحش داده و هر کس من را فحش دهد به تحقیق خدا را فحش داده است. (المستدرک علی الصحیحین ج3 ص131)
نشانه های دوستان و دشمنان امیرالمومنین علی(ع)چیست؟
برای دوستان و دشمنان امیرالمومنین خصوصیات زیادی در روایات ذکر شده است .اما دشمنان اهل بیت علیهم السلام سه خصوصیت و ویژگی اصلی و عمده دارند ، که با دشمنی با اهل بیت علیهم السلام اشکار می شود . برای روشن شدن ویژگی های دشمنان امیرمومنان علی علیه السلام ، روایات را دسته بندی می کنیم و نتیجه گیری و مفهوم گیری را که مصداق روایات چه کسانی می توانند باشند را به مخاطب می سپاریم:
1- دشمن امیرمومنان علی علیه السلام منافق است
اولین خصوصیت و نشان بارز دشمنی با امیرمومنان نفاق است که در منکر علی علیه السلام بروز می کند. یعنی اگر کسی با امیرمومنان مشکل داشت ،باید بدانیم که انسان منافقی است.
قال رسول الله صلی الله علیه و اله:
ان حب علی قذف فی قلوب المومنین. فلا یحبه الا مومن و لا یبغضه الا منافق.
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند:
کسی علی علیه السلام را دوست ندارد مگر مومن و کسی بغض او را به دل ندارد مگر منافق.) المستدرک حاکم 3/127 -- صحیح النسائی 2/271 -- صحیح مسلم 2/271 -- صحیح الترمذی 2/301 -- صحیح ابن ماجه 12 -- مسند احمد 1/84 -- الدر المنثور 7/504 -- تفسیر الطبری 13/72
قال جابر بن عبدالله الانصاری و ابوسعید الخدری: کنا نعرف المنافقین علی عهد رسول الله ببغضهم علیا علیه السلام.
جابر بن عبدالله و ابوسعید خدری میگویند: در زمان رسول الله صلی الله علیه و اله ما منافقان را به سبب بغض شان به علی علیه السلام می شناختیم ! سنن الترمذی 2/299 -- الحلیه ابو نعیم 6/294
روایات زیادی از عامه و خاصه با این مضمون وجود دارد که به همین چند مورد اکتفا می کنیم .
اما معنی این روایات چیست ؟ یعنی چه که دشمن علی علیه السلام منافق است؟
برای روشن شدن ان ، ابتدا باید معنی کلمه نفاق و منافق را بدانیم .
نفاق عبارت است از: اظهار خلاف باطن خویش . یعنی منافق غیر از ان چیزی که هست ، خود را نشان می دهد .
راحت تر و ملموس تر بیان کنیم : یعنی ممکن است که حافظ قران باشد و قران را با صوت زیبا بخواند و اشک بریزد ، تمام نمازها را اعم از واجب و مستحب بجا اورد ، شبی چند جزء قران بخواند ، شب تا به صبح در نماز تراویح اشک بریزد ، بر پیشانی اش اثر سجود نمایان باشد ، فقط از خدا دم بزند و .... اما درونش خبر دیگری است . به اینها که ایمان ندارد هیچ ؛ که دشمن خداست و دنبال راهی است که مردم را از در خانه خدا دور کند و بهترین روش برای جلب اعتماد مردم دم زدن از خداست . پس منافق از راه دینداری وارد می شود و تخم نفاق را بین مومنین می کارد و پایه های ایمان را سست می کند و با ایجاد بدعت و فکر فاسد راه را به بیراهه تبدیل می نماید.
با این توصیفات ، واضح و مبرهن است که خطر منافق و دشمن داخلی بسیار بیشتر است از دشمن خارجی . یعنی این گروه خطرناکتر از کفار و یهود هستند.
فکر می کنم اکنون بهتر معنای روایت را می فهمیم :
روایات می فرمانید: هر کس که دشمن امیرمومنان علی علیه السلام است ، مطمئنا منافق است و درونش با ظاهرش متفاوت است. بدانید که گمارده و گماشته دشمنان خداست و برای دشمنی با دین خدا تلاش می کند. فریب ظاهر زیبا و فریبنده او را نخورید و به او اعتماد نکنید و از او برحذر باشید.
2- دشمن علی علیه السلام حرام زاده است !
قال رسول الله صلی الله علیه واله:
یا علی لا یحبک الا طاهر الولاده و لایبغضک الا خبیث الولاده.
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله:
ای علی دوست ندارد تو را مگر شخص طاهر الولاده حلال زاده و بغض و دشمنی با تو نداشته باشد مگر خبیث الولاده حرام زاده. ینابیع الموده باب 44 ج1ص397
روی ابن عساکر عن النبی صلی الله علیه واله: ان ابن الزنا یعرف ببغضه علیا.
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند: زنا زاده به سبب بغض او به علی علیه السلام شناخته میشود !
تاریخ دمشق ج17ص371
قال رسول الله صلی الله علیه واله: - ان الشیطان یزنی بامهات المبغضین لعلی.
همانا شیطان با مادران دشمنان علی علیه السلام زنا می کند. تاریخ دمشق ج 17/ص372
شافعی می گوید: سمعت مالک بن أنس رضی الله عنه یقول : قال أنس بن مالک :
(ما کنا نعرف الرجل لغیر أبیه إلا ببُغضه علی بن أبی طالب کرم الله وجهه)(
شنیدم که مالک بن انس می گوید انس بن مالک گفت : تشخیص نمی دادیم که شخصی از پدرش نیست مگر به بغضش نسبت به علی علیه السلام
فرائد السمطین) (ج1 ص365)
ابن اثیر در الکامل خود در ج4ص57 می گوید:
کان مروان بن الحکم ابن زنا من جدته الزرقاء بنت موهب فکان من المعادین لعلی علیه السلام.
مروان بن حکم ابن زنا بود. فلذا از دشمنان علی علیه السلام بود.
(در اینجا مناسب است نکته ای را متذکر شوم. عمر بن خطاب وقتی متعه <ازدواج موقت> را حرام کرد. امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند اگر عمر متعه را حرام نمی کرد هیچ کس در عالم زنا نمی کردمگر شقی. نکته اینجاست: عمر میدانست نهی از متعه موجب شیوع زنا میشود. و شیوع زنا و زنازاده موجب زیادشدن دشمنان علی علیه السلام میشود! دقت کنید! )
مرحوم صدوق رحمه الله با سند از طریق عامه نقل می کند که أبی الزبیر مکی گفت :
رأیت جابراً مُتوکئاً علی عصاه وهو یدور فی سکک الأنصار ومجالسهم وهو یقول : علی خیرُ البشر فمن أبی فقد کفر ، یا معشر الأنصار أدِّبوا أولادکم علی حُبَّ علی (علیه السلام) فمن أبی فانظروا فی شأن أمّه ؛
ابو زبیر می گوید : جابر را دیدم که بر عصایش تکیه کرده بود و میان اصحاب می گشت و می گفت : علی بهترین مردم است و هر کس این را قبول نداشته باشد کافر شده است . ای انصار پیامبر فرزندانتان را بر محبت علی علیه السلام تربیت نمایید . اگر محبت علی را نپذیرفتند از مادر بچه قضیه را جستجو کنید.
علل الشرائع : ص58 . وأمالی الصدوق : ص47 وفی ط : ص71 ح6 .
قال عبادة بن الصامت : کنا نبور أولادنا بحب علی بن أبی طالب فاذا رأینا أحداً لا یحبه ، علمنا أنه لیس منا ، وأنه لغیر رشدة ؛ أسنی المطالب للحافظ الجزری الشافعی (ص58 )
عباده بن صامت می گوید: فرزندانمان را با محبت علی بن ابیطالب علیه السلام ازمایش می کردیم . اگر می دیدیم که یکی از انها ایشان را دوست ندارد می فهمیدیم که او از ما نیست و حلال زاده نمی باشد.
از پیامبر (صلی الله علیه وآله) روایت شده که به امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند:
(اذا کان یوم القیامة دُعی الناس بأسمائهم وأسماء أمهاتهم ، ما خلا نحن وشیعتنا ومحبیّنا فإِنهم یُدعون بأسمائهم وأسماء آبائهم)( روز قیامت مردم را با نام خودشان و مادرانشان صدا می زنند غیر از ما و شیعیانمان و محبانمان که با نام پدرانشان صدا زده می شوند.
شبیه این روایت از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است .
روی عن الصادق (علیه السلام) قال :
(اذا کان یوم القیامة دُعی الخلائق بأسماء أمّهاتهم الا نحن وشیعتنا فانهم یُدعون باسماء آبائهم
روز قیامت انسانها با نام مادرانشان معرفی می شوند بجز ما و شیعیانمان که با نام پدرانمان نام برده می شویم . المحاسن: 141.
قبلا مرسوم بوده که فرزندان زنا و حرام را با نام مادرانشان معرفی می نمودند و این در تاریخ ذکر شده است . مثلا عبید الله بن زیاد را ابن مرجانه خطاب می نمایند .
این مطلب بیان گر ان است که هر کس محبت اهل بیت علیهم السلام در دلش نباشد نشانه ان است که نطفه او از راه حلال منعقد نشده و باید از مادرش سراغ پدر واقعی اش را بگیرند.
البته جای سوال است که پس تکلیف بیشتر مردم دنیا که شناختی نسبت به اهل بیت علیهم السلام ندارند و در اصطلاح مستضعف هستند ، چیست ؟ یعنی انها همه چون محبت اهل بیت علیهم السلام را ندارند ، حرام زاده اند ؟
باید در جواب گفت خیر . سنگ محک برای ایشان به گونه دیگری است .اگر برای ایشان هم اهل بیت علیهم السلام معرفی شوند و ایشان در قلبشان خنکی محبت اهل بیت احساس کنند از این دسته اند و گرنه ایشان هم مادرانشان به خطا رفته اند.
امام صادق علیه السلام می فرمایند :
اذا برد علی قلب أحدکم حبّنا فلیحمد الله علی أولی النعم ، قلت : علی فطرة الاسلام ؟ قال : لا ولکن علی طیب المولد ، إنه لا یحبّنا إلا من طابت ولادته
اگر خنکی محبت ما بر دلهایتان احساس کردید خداوند را بر بهترین نعمتها شکر کنید . سوال شد : اولی النعم یعنی اسلام و بخاطر اسلام باید خداوند را شکر کنیم .
امام فرمودند : نه اولی النعم یعنی پاکی ولادت . تنها کسانی که ولادتشان پاک است ما را دوست دارند.
المحاسن : ص138 ح25 .
3- دشمن علی علیه السلام ولد حیض است
علامة قندوزی در (ینابیع المودة)می نویسد : أبو رافع می گوید:
(من لم یعرف حق علی فهو أحد من الثلاث : إمّا أمُّهُ الزانیة ، أو حملته أمُّه من غیر طهر أو منافق)
ینابیع المودة : ص252 ط اسلامبول .
هر کس حق علی را نشناسد از این سه حال خارج نیست : یا مادرش زنا کار است و او ولد زنا است و یا مادرش در زمان حیض او را حامله شده و یا منافق است.
با همین مضمون نیسابوری از پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل می کند که فرمودند :
(من لم یحب عترتی فهو لاحدی ثلاث : أما منافق وأما لزنیة وأما أمرؤ حملت به أمُّهُ فی غیر طهر)
روضة الواعظین: 270
که پیامبر صلی الله علیه و اله در این روایت عدم محبت را نشانه این سه امر می دانند در اخر دو داستان از علامه حلی نقل می کنیم که ایشان ادعا می نمایند صحت این روایت برایشان ثابت شده است .
علامه حلی قدس سره در کتاب کشف الیقین می نویسد :
ابو دلف پسری داشت که با دوستانش در مورد محبت و دشمنی علی علیه السلام مشاجره می کرد . یکی از انها روایتی از پیامبر نقل نمود که پیامبر صلی الله علیه و اله فرمودند : ای علی فقط انسان مومن پاکدامن تو را دوست دارد و انسان زنا زاده و ولد حیض دشمن توست . ابن ابی دلف گفت : در مورد پدرم چه می گویید . نظرتان این است که کسی به همسرش نزدیک شده است . در جواب گفتند : نه
ابن ابی دلف گفت : به خدا قسم من بیشتر از همه مردم نسبت به علی بغض و دشمنی دارم.
در حالیکه در حال مشاجره و بگو مگو بودند ، پدرش وارد شد و گفت : به خدا سوگند این حدیث صحیح است . به خدا این پسر هم ولد الزناست و هم ولد الحیض . من مریض در خانه برادرم افتاده بودم که خادمه ای برای انجام کاری وارد شد . هوس کردم که با او نزدیکی کنم ولی او خودداری نمود و گفت : من حائض هستم . ولی من با او نزدیکی کردم و او به این پسر باردار شد . این پسر هم ولد الزناست و هم ولد الحیض و همچنین پدرم نقل می کند :
روزی به همراه دوستان به بغداد رفته بودیم . برای رفع تشنگی به دنبال اب در کوچه پس کوچه های بغداد می گشتیم تا به اب انبار رسیدیم و در صف اب ایستادیم . در این هنگام دو پسربچه که با هم بازی می کردند ، جلب توجه می کردند . یکی به دیگری به دیگری می گفت امام علی بن ابیطالب است و دیگر می گفت : نه خیر ابوبکر است.
گفتم : پیامبر می فرمایند : ای علی فقط دوستدار تو مومن است و دشمن تو ولد حیض است.
مادر بچه ها با ظرف آب از آب انبار بیرون امد . او که سخن من را شنیده بود، گفت : آقا من تو را قسم می دهم آن چه گفتی دوباره برایم تکرار کن . گفتم روایت پیامبر بود که نیازی به تکرار آن نیست.
دوباره اصرار کرد و من مجبور شدم روایت را دوباره نقل کردم . زن گفت : اقا به خدا سوگند این روایت صحیح است . این دو پسران من هستند . ان که علی را دوست دارد حلال زاده است و انکه دشمن علی است ولد حیض است . پدرش در حال حیض با من نزدیکی کرد و من به او حامله شدم.
کشف الیقین : ص166 و167
تمام انچه بیان شد ممکن است در شخصی جمع شود و اینها مانعه الجمع نیستند و با یکدیگر تباین ندارند. ممکن است کسی هم ولد زنا باشد و هم ولد حیض و هم منافق . و این مرتبه به این بلندی حتما نصیب بزرگترین دشمنان امیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام شده است که توانستند قطار هدایت بشری را از ریل خارج نموده و به پرتگاه های ضلالت و گمراهی سوق دهند .
ناسزا گو به علی ناسزا گو به خداست
قال رسول الله صلی الله علیه و اله:
من سب علیا فقد سبنی و من سبنی فقد سب الله تعالی.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمودند: هر کس علی علیه السلام را فحش دهد من را فحش داده و هر کس من را فحش دهد به تحقیق خدا را فحش داده است. (المستدرک علی الصحیحین ج3 ص131)
- [سایر] آیا حدیثی وجود دارد که دشمنان امام علی(ع) و ائمه اطهار(ع) را حرامزاده بداند؟
- [سایر] دشمنان حضرت علی ع چه فضائلی برای ایشان بیان کرده اند؟
- [سایر] امام علی(ع) در برخورد با دشمنان چه اصول و رفتارهایی داشتند؟
- [سایر] آیا می توان به دشمنان حضرت علی (ع) اتهام فرزند نامشروع بودن زد؟
- [سایر] آیا صحیح است که میگویند: زهری و مالک از دشمنان حضرت امام علی(ع) و از هواداران بنی امیه بودند، و لذا فضائل امام علی(ع) را مخفی کردند و حتی یک فضیلت درباره آنحضرت روایت نکردهاند؟
- [سایر] علی(ع):(آن که عدالت ورزد، قدر وارج می یابد)پس چراخودشان دراثرعدالت داشتن دشمنان زیادی داشتند؟
- [سایر] آیا ازدواج دختر حضرت علی(ع) با عمر نشانه موافقت حضرت با عمر نیست؟
- [سایر] چرا به هنگام حمله دشمنان به خانه اهل بیت (ع)، حضرت زهرا (س) پشت درب خانه رفت؟ چرا امام علی (ع) در را باز نکرد؟
- [سایر] امام زمان (عج) چگونه از دشمنان اهلبیت (ع) انتقام میگیرند؟
- [سایر] امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندش امام حسن (ع) چه سفارشهایی میفرمایند؟
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.