«عاقبت به خیری»[1] و «فرجام نیک» برای انسانِ مسلمان، هدف و مقصد است و در تعالیمِ دینی، تراز و معیارِ ارزش‌گذاری و سنجش می‌باشد؛ از این‌رو به طور کلی باید گفت؛ عوامل عاقبت به خیری و ورود به بهشت برای بانوان، تفاوت چندانی با همان عوامل در مردان ندارد و وجه مشترک هر دو، «ایمان» و «کردار نیک» است، چنان‌که این موضوع، بارها در قرآن تصریح شده است: «وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یُظْلَمُونَ نَقیرا»؛[2] هر مرد یا زن با ایمانی که کردار نیک داشته باشد وارد بهشت شده و به هیچ‌کدامشان کمترین ظلمی روا نخواهد شد. «مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجْزی‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فیها بِغَیْرِ حِساب»؛‏[3] هرکه بدی کند، جز به مانند آن کیفر داده نمی‌شود؛ ولی هر مرد یا زن باایمانی که کار شایسته‌ای انجام دهد، وارد بهشت شده و از روزی بی‌حساب آنجا بهره‌مند خواهد شد. در همین راستا عنصر «ایمان» در مرد و زن تفاوتی نداشته و مصادیق «کردار صالح» نیز در بیشتر موارد، مشترک است؛ مواردی مانند نماز، روزه، زکات، حج، امر به معروف و ... مگر آن‌که هرکدامشان در پاره‌ای از موارد، احکام شرعی مخصوص خود را نیز دارند. به عنوان نمونه؛ داشتن رویکردهای خاصی در خانواده توسط بانوان به طور مشخص، موجب ثواب بسیاری برای آنان می‌شود که استمرار آنها مایه عاقبت به خیری و داخل شدن در بهشت خواهد بود. پیامبر اسلام(ص) در سخنانی می‌فرماید: 1. «هیچ زنی نیست که جرعه‌ای آب به شوهرش بنوشاند، مگر آن‌که این عمل او برایش بهتر از یک سال باشد که روزهایش را روزه بگیرد و شب‌هایش را به عبادت بگذرانَد. خداوند به ازای هر جرعه‌ای که به شوهرش می‌نوشانَد، شهری در بهشت برایش می‌سازد و شصت گناه او را می‌آمرزد».[4] 2. «هیچ زنی نیست که بر شوهر خویش لباس بپوشاند، مگر آن‌که خداوند در روز رستاخیز، هفتاد خلعت بهشتی بر او بپوشاند، که هر یک از آن خلعت‌ها، همانند شقایق نُعمان و رَیحان است، و نیز در روز رستاخیز، چهل کنیز از حوریان بهشتی، به او داده می‌شود که خدمتش می‌کنند».[5] 3. «هر زنی که هنگام مرگش، شوهرش از او راضی باشد، به بهشت می‌رود».[6] 4. «هر زنی که شوهرش را هفت روز یاری دهد، خداوند، هفت درِ دوزخ را به روی او می‌بندد، و هفت درِ بهشت را به رویش می‌گشاید تا از هر دری که می‌خواهد، وارد شود».[7] 5. «هیچ زنی نیست که فرمان شوهرش را اطاعت کند و حقوق او را به جا آورَد، و از خوبی‌های او یاد کند، و در خود و اموال شوهرش به او خیانت نکند، مگر آن‌که در بهشت، میان او و شهیدان، تنها یک درجه فاصله باشد. پس، اگر شوهرش، مؤمن و خوش‌اخلاق بوده، در بهشت نیز همسر اوست، وگرنه، خداوند، مردی از شهیدان را به همسری او در می‌آورَد».[8] 6. «هر زنی که از پروردگارش بترسد و دامن خود را حفظ کند و از شوهرش فرمان بَرد، هشت درِ بهشت برایش گشوده می‌گردند و به او گفته می‌شود: از هر دری که خواستی، داخل شو».[9] مردی، نزد پیامبر خدا(ص) آمد و گفت: زنی دارم که هرگاه وارد [خانه‏] می‌شوم، به استقبالم می‌آید و هرگاه [از خانه‏] خارج می‌شوم، بدرقه‌ام می‌کند، و هرگاه مرا اندوهگین می‌بیند، می‌گوید: چرا اندوهگینی؟ اگر غمِ روزی‌ات را می‌خوری، غیر تو (خداوند) آن‌را برایت ضمانت کرده است، و اگر غم آخرتت را داری، پس خداوند بر اندوهت بیفزاید. پیامبر خدا(ص)فرمود: «خداوند، نمایندگانی دارد و این زن، یکی از همان نمایندگان است! برای او نصف پاداش شهید در نظر گرفته شده است».[10] در این‌جا توجه به نکات مهم زیر لازم به نظر می‌رسد: یک. از روایات شیعه و اهل سنت برمی‌آید که مهم‌ترین کردار نیک زن در خانواده «خوب شوهرداری و کمک به او» است؛ زیرا بزرگ‌ترین موفقیت برای زن در خانواده این است که همکار خوبی برای شوهرش باشد. مراد از همکاری تنها آشپزی و رسیدگی به تغذیه شوهر، شستن ظرف و لباس و مانند آن نیست، اگرچه اینها نیز هرچند بر او واجب نیست، اما نوعی همکاری است. منتها بیشترین مراد از همکاری در روایات، همکاری روحی و روانی است؛ به این معنا که زن ضرورت‌های مرد را درک کند، فشار اخلاقی روی او وارد نیاورد، کاری نکند که او در امر زندگی مستأصل شود و خدای ناکرده به راه‌های نادرست متوسّل شود. او را به ایستادگی و مقاومت در میدان‌های زندگی تشویق کند و تحریص نماید. اگر چنانچه کار او مستلزم این است که ناخواسته نتواند به وضع خانوادگی رسیدگی کافی داشته باشد، این نقطه ضعف را به رُخ او نکشد، اینها مهم است. اینها وظیفه‌هایی است از طرف زن‏. دو. کمک واقعی به شوهر این است که هرگاه شوهرش در زندگی گرفتاری و مشکلی پیدا می‌کند، تردید و ابهامی برایش رخ می‌دهد، در چنین موقعیتی باید همسرش به او کمک کند، غم را از دل او بردارد، او را راهنمایی کند، اشتباهش را برطرف نماید و اگر می‌بیند خطایی از او سرمی‌زند مانع شود. زن می‌تواند به شوهر خویش روحیه دهد، خستگی‌اش را از تنش بیرون سازد، با روی خوش با او برخورد کرده، به او دلخوشی دهد و خلاصه این‌که بهترین یاور او در زندگی، بویژه در امر دین باشد. سه. البته تمام موارد یاد شده در مورد بانوانی می‌باشد که دارای همسرند و در غیر این صورت، دیگر کردارهای نیکی که اشتراک آنها با مردان در ابتدای سخن یادآوری شد نیز می‌تواند به خوبی موجبات «عاقبت به خیری» یک زن را فراهم سازد. [1] . عاقبت به خیری؛ یعنی مجموعه فعالیت‌ها و کارکردهایی که پایان آن خیر و خوشبختی را برای انسان به دنبال دارد. [2] . نساء، 124. [3] . غافر، 40. [4] . دیلمی، حسن بن ابی الحسن محمد، ارشاد القلوب، تحقیق: میلانی، سید هاشم، ج ‏1، ص 333، قم، دار الاسوة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1417ق. [5] . محدّث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ‏14، ص 245، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق؛ ر. ک: «حور العین بهشتی و زنان»، سؤال 864. [6] . ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، محقق، عبد الباقی، محمد فؤاد، ج 3، ص 458، مصر، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفی البابی الحلبی، چاپ دوم، 1395ق. [7] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج ‏20، ص 172، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق. [8] . طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، محقق، سلفی، حمدی بن عبد المجید، ج 16، ص 24، قاهره، مکتبة ابن تیمیة، چاپ دوم، 1415ق. [9] . طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الاوسط، ج 5، ص 75 – 76، قاهره، دار الحرمین، بی‌تا. [10] . ابن بابویه، محمد بن علی‏، من لا یحضره الفقیه، محقق، غفاری، علی اکبر، ج ‏3، ص 389، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
«عاقبت به خیری»[1] و «فرجام نیک» برای انسانِ مسلمان، هدف و مقصد است و در تعالیمِ دینی، تراز و معیارِ ارزشگذاری و سنجش میباشد؛ از اینرو به طور کلی باید گفت؛ عوامل عاقبت به خیری و ورود به بهشت برای بانوان، تفاوت چندانی با همان عوامل در مردان ندارد و وجه مشترک هر دو، «ایمان» و «کردار نیک» است، چنانکه این موضوع، بارها در قرآن تصریح شده است:
«وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یُظْلَمُونَ نَقیرا»؛[2] هر مرد یا زن با ایمانی که کردار نیک داشته باشد وارد بهشت شده و به هیچکدامشان کمترین ظلمی روا نخواهد شد.
«مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجْزی إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فیها بِغَیْرِ حِساب»؛[3] هرکه بدی کند، جز به مانند آن کیفر داده نمیشود؛ ولی هر مرد یا زن باایمانی که کار شایستهای انجام دهد، وارد بهشت شده و از روزی بیحساب آنجا بهرهمند خواهد شد.
در همین راستا عنصر «ایمان» در مرد و زن تفاوتی نداشته و مصادیق «کردار صالح» نیز در بیشتر موارد، مشترک است؛ مواردی مانند نماز، روزه، زکات، حج، امر به معروف و ... مگر آنکه هرکدامشان در پارهای از موارد، احکام شرعی مخصوص خود را نیز دارند. به عنوان نمونه؛ داشتن رویکردهای خاصی در خانواده توسط بانوان به طور مشخص، موجب ثواب بسیاری برای آنان میشود که استمرار آنها مایه عاقبت به خیری و داخل شدن در بهشت خواهد بود.
پیامبر اسلام(ص) در سخنانی میفرماید:
1. «هیچ زنی نیست که جرعهای آب به شوهرش بنوشاند، مگر آنکه این عمل او برایش بهتر از یک سال باشد که روزهایش را روزه بگیرد و شبهایش را به عبادت بگذرانَد. خداوند به ازای هر جرعهای که به شوهرش مینوشانَد، شهری در بهشت برایش میسازد و شصت گناه او را میآمرزد».[4]
2. «هیچ زنی نیست که بر شوهر خویش لباس بپوشاند، مگر آنکه خداوند در روز رستاخیز، هفتاد خلعت بهشتی بر او بپوشاند، که هر یک از آن خلعتها، همانند شقایق نُعمان و رَیحان است، و نیز در روز رستاخیز، چهل کنیز از حوریان بهشتی، به او داده میشود که خدمتش میکنند».[5]
3. «هر زنی که هنگام مرگش، شوهرش از او راضی باشد، به بهشت میرود».[6]
4. «هر زنی که شوهرش را هفت روز یاری دهد، خداوند، هفت درِ دوزخ را به روی او میبندد، و هفت درِ بهشت را به رویش میگشاید تا از هر دری که میخواهد، وارد شود».[7]
5. «هیچ زنی نیست که فرمان شوهرش را اطاعت کند و حقوق او را به جا آورَد، و از خوبیهای او یاد کند، و در خود و اموال شوهرش به او خیانت نکند، مگر آنکه در بهشت، میان او و شهیدان، تنها یک درجه فاصله باشد. پس، اگر شوهرش، مؤمن و خوشاخلاق بوده، در بهشت نیز همسر اوست، وگرنه، خداوند، مردی از شهیدان را به همسری او در میآورَد».[8]
6. «هر زنی که از پروردگارش بترسد و دامن خود را حفظ کند و از شوهرش فرمان بَرد، هشت درِ بهشت برایش گشوده میگردند و به او گفته میشود: از هر دری که خواستی، داخل شو».[9]
مردی، نزد پیامبر خدا(ص) آمد و گفت: زنی دارم که هرگاه وارد [خانه] میشوم، به استقبالم میآید و هرگاه [از خانه] خارج میشوم، بدرقهام میکند، و هرگاه مرا اندوهگین میبیند، میگوید: چرا اندوهگینی؟ اگر غمِ روزیات را میخوری، غیر تو (خداوند) آنرا برایت ضمانت کرده است، و اگر غم آخرتت را داری، پس خداوند بر اندوهت بیفزاید.
پیامبر خدا(ص)فرمود: «خداوند، نمایندگانی دارد و این زن، یکی از همان نمایندگان است! برای او نصف پاداش شهید در نظر گرفته شده است».[10]
در اینجا توجه به نکات مهم زیر لازم به نظر میرسد:
یک. از روایات شیعه و اهل سنت برمیآید که مهمترین کردار نیک زن در خانواده «خوب شوهرداری و کمک به او» است؛ زیرا بزرگترین موفقیت برای زن در خانواده این است که همکار خوبی برای شوهرش باشد. مراد از همکاری تنها آشپزی و رسیدگی به تغذیه شوهر، شستن ظرف و لباس و مانند آن نیست، اگرچه اینها نیز هرچند بر او واجب نیست، اما نوعی همکاری است. منتها بیشترین مراد از همکاری در روایات، همکاری روحی و روانی است؛ به این معنا که زن ضرورتهای مرد را درک کند، فشار اخلاقی روی او وارد نیاورد، کاری نکند که او در امر زندگی مستأصل شود و خدای ناکرده به راههای نادرست متوسّل شود. او را به ایستادگی و مقاومت در میدانهای زندگی تشویق کند و تحریص نماید. اگر چنانچه کار او مستلزم این است که ناخواسته نتواند به وضع خانوادگی رسیدگی کافی داشته باشد، این نقطه ضعف را به رُخ او نکشد، اینها مهم است. اینها وظیفههایی است از طرف زن.
دو. کمک واقعی به شوهر این است که هرگاه شوهرش در زندگی گرفتاری و مشکلی پیدا میکند، تردید و ابهامی برایش رخ میدهد، در چنین موقعیتی باید همسرش به او کمک کند، غم را از دل او بردارد، او را راهنمایی کند، اشتباهش را برطرف نماید و اگر میبیند خطایی از او سرمیزند مانع شود. زن میتواند به شوهر خویش روحیه دهد، خستگیاش را از تنش بیرون سازد، با روی خوش با او برخورد کرده، به او دلخوشی دهد و خلاصه اینکه بهترین یاور او در زندگی، بویژه در امر دین باشد.
سه. البته تمام موارد یاد شده در مورد بانوانی میباشد که دارای همسرند و در غیر این صورت، دیگر کردارهای نیکی که اشتراک آنها با مردان در ابتدای سخن یادآوری شد نیز میتواند به خوبی موجبات «عاقبت به خیری» یک زن را فراهم سازد. [1] . عاقبت به خیری؛ یعنی مجموعه فعالیتها و کارکردهایی که پایان آن خیر و خوشبختی را برای انسان به دنبال دارد. [2] . نساء، 124. [3] . غافر، 40. [4] . دیلمی، حسن بن ابی الحسن محمد، ارشاد القلوب، تحقیق: میلانی، سید هاشم، ج 1، ص 333، قم، دار الاسوة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1417ق. [5] . محدّث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 14، ص 245، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق؛ ر. ک: «حور العین بهشتی و زنان»، سؤال 864. [6] . ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، محقق، عبد الباقی، محمد فؤاد، ج 3، ص 458، مصر، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفی البابی الحلبی، چاپ دوم، 1395ق. [7] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 20، ص 172، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق. [8] . طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، محقق، سلفی، حمدی بن عبد المجید، ج 16، ص 24، قاهره، مکتبة ابن تیمیة، چاپ دوم، 1415ق. [9] . طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الاوسط، ج 5، ص 75 – 76، قاهره، دار الحرمین، بیتا. [10] . ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، محقق، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 389، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
- [سایر] آیا هر شخص که در جنگ کشته می شود شهید است و جایگاهش در بهشت است؟ مقام شهداء نزد خداوند متعال تا چه حد و مرتبه ای است؟
- [سایر] سلام سالگرد در گذشت برادر عزیزتان را تسلیت میگویم...امیدوارم جایگاهش در بهشت نزد آقاو مولایمان حضرت اباعبدالله(ع)باشد.هر بار نوشته هایشان را میخوانم به خودم میگویم چطور میتوانسته اینهمه امیدوار،محکم بماند با انهمه... لطفی در حقم کنید...همه بیماران(مخصوصا سرطانیها)را دعا کنید.
- [سایر] چگونه برخی بد عاقبت می شوند؟
- [سایر] عاقبت قاتلین امام حسین(ع) چه شد؟
- [سایر] چگونه برخی بد عاقبت می شوند ؟
- [سایر] عاقبت جنایتکاران حادثه کربلا چه شد؟
- [سایر] آیا کسی که گناه مرتکب شده و توبه کند، جایگاهش در آخرت با کسی که گناهی مرتکب نشده، متفاوت است؟
- [سایر] آیا هر کس که شیعه 12 امامی باشد با همین اعتقاد می میرد؟ اگرنه پس با چه اعتقادی می میرد و آیا در قیامت راحتند و سریع به بهشت می روند لطفا عاقبت اینا رو از موقعی که محشور می شوند تا وقتی که وارد بهشت می شوند و مخلد می مانند را به طور کامل بیان کنید و آیا هر کس که در برزخ بهشتی شد در قیامت راحت است؟
- [سایر] عاقبت قاتل جناب حمزه سید الشهداء چه شد؟
- [سایر] چگونه زندگی کنم تا عاقبت به خیر شوم؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر زن مهر خود را به شوهر صلح کند که زن دیگر نگیرد، واجب است که زن مهر را نگیرد و شوهر هم با زن دیگر ازدواج نکند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر زن، مهر خود را به شوهر صلح کند که زن دیگری نگیرد، باید زن مهر را نگیرد، و شوهر هم با زن دیگری ازدواج نکند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر زن مهر خودرا به شوهر صلح کند که زن دیگر نگیرد زن نمی تواند مهررا بگیرد و بر شوهر هم واجب است که زن دیگر نگیرد
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر زن مهر خود را به شوهر صلح کند که زن دیگر نگیرد؛ واجب است که زن مهر را نگیرد و شوهر هم با زن دیگر ازدواج نکند.
- [آیت الله اردبیلی] هدایایی که برای زن آوردهاند، جزء دارایی زن میباشد و هدایایی که به نحو مشترک برای زن و شوهر آوردهاند، نصف آن جزء دارایی زن به شمار میآید.
- [آیت الله مظاهری] اگر شخص غیرثقهای بگوید زن شوهر دارد ولی خود زن بگوید شوهر ندارم حرف زن مقدّم است.
- [آیت الله وحید خراسانی] غسل دادن مرد زن را و زن مرد را جایز نیست و باطل است ولی زن می تواند شوهر خود را غسل بدهد و شوهر هم می تواند زن خود را غسل بدهد اگر چه احتیاط مستحب ان است که زن شوهر خود و شوهر زن خود را غسل ندهد
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مرد ، زن را و زن ، مرد را غسل بدهد باطل است ، ولی زن می تواند شوهر جود را غسل دهد و شوهر هم می تواند زن جود را غسل دهد ، اگر چه احتیاط مستحب آن است أه زن ، شوهر جود و شوهر ، زن جود را غسل ندهد .
- [آیت الله سبحانی] اگر مرد، زن را و زن، مرد را غسل بدهد باطل است ولی زن می تواند شوهر خود را غسل دهد و شوهر هم می تواند زن خود را غسل دهد; اگرچه احتیاط مستحب آن است که زن، شوهر خود و شوهر، زن خود را غسل ندهد، مگر این که وصیتی در میان باشد.
- [امام خمینی] اگر مرد زن را، و زن مرد را غسل بدهد، باطل است. ولی زن می تواند شوهر خود را غسل دهد و شوهر هم می تواند زن خود را غسل دهد، اگر چه احتیاط مستحب آن است که زن شوهر خود، و شوهر زن خود را غسل ندهد.