در آیه 2 سوره اسراء می‌فرماید: (وَجَعَلْناهُ هُدیً لِبَنِی إِسْرائِیلَ). آیا فقط بنی اسرائیل هدف هدایت حضرت موسی(ع) این پیامبر اولوالعزم بودند؟ آیا فرعون و فرعونیان یا اقوام دیگر نباید به آیین موسی(ع) دعوت می‌شدند؟
خدای متعال در ارتباط با گستره رسالت حضرت موسی(ع) می‌فرماید: «وَ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدیً لِبَنی‏ إِسْرائیلَ»؛[1] ما به موسی کتاب آسمانی دادیم و آن را وسیله هدایت بنی اسرائیل ساختیم. همان‌گونه که در مورد حضرت عیسی(ع) می‌فرماید: «وَ رَسُولاً إِلی‏ بَنی‏ إِسْرائیل ...»؛[2] و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل (قرار داده، که به آنها می‌گوید:) من نشانه‌‏ای از طرف پروردگار شما، برایتان آورده‏‌ام من از گِل، چیزی به شکل پرنده می‌سازم سپس در آن می‌‏دمم و به فرمان خدا، پرنده‌‏ای می‌گردد ... ظاهر چنین آیاتی نشانگر آن است که آنها تنها رسول بر قوم بنی اسرائیل بودند. اما از آن‌جا که این دو پیامبر، صاحب شریعت و از پیامبران اولوا العزم بودند، و با توجه به آیات دیگر در مورد زندگی آن دو رسول برگزیده، فهمیده می‌شود که بعثت آنها فراتر از قوم بنی اسرائیل بود، هر چند بنی اسرائیل در صف اول مأموریت هدایت آنها قرار داشتند؛ یعنی این‌که آنان در درجه اول برای بنی اسرائیل مبعوث شده بودند؛ مانند پیامبر اسلام (ص) که در درجه اول برای خاندان خویش، در درجه دوم برای مردم مکه و اطراف آن، و درجه بعدی برای جهانیان مبعوث شده بود. این مراحل به ترتیب در آیات زیر آمده است: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ»؛[3] و خویشان نزدیک خود را انذار کن. «وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُری‏ وَ مَنْ حَوْلَها»؛[4] و تا مکه و کسانی را که در اطراف آن است انذار کنی.[5] «وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ»؛[6] این قرآن بر من نازل شده، تا شما و هر کسی را که پیام من به او برسد، انذار کنم. نکته‌ای که در این موضوع قابل دقت است؛ این است که فرق است میان «رسول» و «نبی»؛ نبوت منصب بعثت و تبلیغ است، اما رسالت مقام ویژه‌ای است که همراه با ضمانت اجرایی است. و آن عبارت است از قضای الهی و داوری خدایی بین مردم، یا به بقا و نعمت، و یا به هلاکت و زوال نعمت. چنان‌که آیه زیر آن‌را بیان نموده است: «وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ»؛[7] برای هر امّتی، رسولی است هنگامی که رسولشان به سوی آنان بیاید، به عدالت در میان آنها داوری می‌شود. به بیان روشن‌تر، نبی انسانی است که از طرف خدای تعالی به سوی مردم مبعوث می‌شود برای بیان احکام دین. اما رسول کسی است که مبعوث می‌شود برای رسالتی خاص که دنبالش یا هلاکت است، اگر مردم دعوتش را رد کنند، و یا بقا و سعادت است، اگر آن‌را پذیرا باشند. این موضوع از گفت‌وگویی قرآن کریم در مورد پیامبرانی؛ مانند نوح، هود، صالح، شعیب و... با قوم خود حکایت نمود، کاملاً به دست می‌آید: «وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا کَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْناهُمْ وَ جَعَلْناهُمْ لِلنَّاسِ آیَةً وَ أَعْتَدْنا لِلظَّالِمینَ عَذاباً أَلیماً»؛[8] و قوم نوح را هنگامی که رسولان (ما) را تکذیب کردند غرق نمودیم، و آنان را درس عبرتی برای مردم قرار دادیم و برای ستم‌گران عذاب دردناکی فراهم ساخته‌‏ایم. بنابر این، لازم نیست که رسالت یک رسول به سوی قومی معین، بعثت به سوی همان قوم باشد، بلکه ممکن است رسالتش به سوی قومی خاص باشد، ولی بعثت و نبوتش به سوی تمامی بشر باشد. و داستان رسالت موسی و عیسی(ع) به سوی بنی اسرائیل نیز از این قرار است. شواهد فراوانی از آیات قرآن کریم بر این مطلب وجود دارد؛ از جمله آنها در مورد رسالت موسی به سوی فرعون است: «اذْهَبْ إِلی‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی»؛[9] اینک به سوی فرعون روانه شو که او طغیان کرده است. همان‌گونه که قرآن در ایمان آوردن ساحران به موسی می‌گوید: «آمَنَّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسی‏».[10] با این‌که ساحران از بنی اسرائیل نبودند. در باره دعوت قوم فرعون با این‌که از بنی اسرائیل نبودند، قرآن می‌فرماید: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ، وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ کَرِیمٌ»؛[11] ما پیش از اینها قوم فرعون را آزمودیم و رسول بزرگواری(موسی) به سراغشان آمد. نظیر این آیات در دلالت بر عمومیت بعثت حضرت عیسی و موسی(ع) و ایمان آوردن امت‌‏های بسیاری از غیر بنی اسرائیل، وجود دارد. بویژه در مورد حضرت عیسی(ع) قبل از بعثت رسول خدا(ص)؛ مانند مردم روم و امت‌‌‏های بزرگی از غربی‌ها، نظیر فرانسویان، اتریشی‌ها، انگلسی‌ها، ملت‌های شرقی مانند مردم نجران که به وی گرویده بودند، با این‌که از بنی اسرائیل نبودند. ضمن این‌که قرآن کریم در هیچ آیه‌‏ای که سخن از نصارا دارد، دیده نمی‌شود که روی سخن را متوجه خصوص نصارای بنی اسرائیل کرده باشد، بلکه اگر مدح می‌کند عموم نصارا را مدح می‌کند و اگر مذمت هم می‌کند عموم را مذمت می‌کند.[12] بنابر این مراد از این خطاب‌ها، مخاطبان اولیه و مستقیم هستند، نه آن‌که گروه‌های دیگر مخاطب نبودند؛ لذا بعثت حضرت موسی و عیسی (ع) عمومیت داشته، هر چند رسالت آنها به سوی بنی اسرائیل بوده است. البته روایاتی نبوت حضرت عیسی(ع) را مخصوص بنی اسرائیل می‌داند؛ مانند: «عن أبی حمزة الثمالی عن ابی جعفر محمد بن علی الباقر علیهما السلام حدیث طویل یقول فیه: ثم ان الله عز و جل أرسل عیسی علیه السلام الی بنی إسرائیل خاصة، فکانت نبوته ببیت المقدس»؛[13] امام باقر(ع) می‌فرماید: خدای متعال حضرت عیسی را فرستاد فقط به سوی بنی اسرائیل، پس نبوتش برای بیت المقدس بود. اما این روایات نیز ناظر به آن است که آن‌حضرت در ایام رسالت و تبلیغ خود نتوانست بیش از بنی اسرائیل مخاطبان بیشتری را جذب کند، اما قبیله‌های بسیاری غیر از قریش، در زمان حیات پیامبر اسلام(ص) مسلمان شدند.   [1] . اسراء، 2. [2] . آل عمران، 49. [3] . شعراء، 214. [4] . انعام، 92. [5] . ر. ک: ‏جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏2، ص 13، قم، هجرت، چاپ اول، 1376ش. [6] . انعام، 19. [7] . یونس، 47. [8] . فرقان، 37. [9] . طه، 24. [10] . همان، 70. [11] . دخان، 17. [12] . ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏3، ص 198- 199، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 3، ص 310- 312، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش. [13] . عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 1، ص 343، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.
عنوان سوال:

در آیه 2 سوره اسراء می‌فرماید: (وَجَعَلْناهُ هُدیً لِبَنِی إِسْرائِیلَ). آیا فقط بنی اسرائیل هدف هدایت حضرت موسی(ع) این پیامبر اولوالعزم بودند؟ آیا فرعون و فرعونیان یا اقوام دیگر نباید به آیین موسی(ع) دعوت می‌شدند؟


پاسخ:

خدای متعال در ارتباط با گستره رسالت حضرت موسی(ع) می‌فرماید: «وَ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدیً لِبَنی‏ إِسْرائیلَ»؛[1] ما به موسی کتاب آسمانی دادیم و آن را وسیله هدایت بنی اسرائیل ساختیم.
همان‌گونه که در مورد حضرت عیسی(ع) می‌فرماید: «وَ رَسُولاً إِلی‏ بَنی‏ إِسْرائیل ...»؛[2] و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل (قرار داده، که به آنها می‌گوید:) من نشانه‌‏ای از طرف پروردگار شما، برایتان آورده‏‌ام من از گِل، چیزی به شکل پرنده می‌سازم سپس در آن می‌‏دمم و به فرمان خدا، پرنده‌‏ای می‌گردد ...
ظاهر چنین آیاتی نشانگر آن است که آنها تنها رسول بر قوم بنی اسرائیل بودند. اما از آن‌جا که این دو پیامبر، صاحب شریعت و از پیامبران اولوا العزم بودند، و با توجه به آیات دیگر در مورد زندگی آن دو رسول برگزیده، فهمیده می‌شود که بعثت آنها فراتر از قوم بنی اسرائیل بود، هر چند بنی اسرائیل در صف اول مأموریت هدایت آنها قرار داشتند؛ یعنی این‌که آنان در درجه اول برای بنی اسرائیل مبعوث شده بودند؛ مانند پیامبر اسلام (ص) که در درجه اول برای خاندان خویش، در درجه دوم برای مردم مکه و اطراف آن، و درجه بعدی برای جهانیان مبعوث شده بود. این مراحل به ترتیب در آیات زیر آمده است:
«وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ»؛[3] و خویشان نزدیک خود را انذار کن.
«وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُری‏ وَ مَنْ حَوْلَها»؛[4] و تا مکه و کسانی را که در اطراف آن است انذار کنی.[5]
«وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ»؛[6] این قرآن بر من نازل شده، تا شما و هر کسی را که پیام من به او برسد، انذار کنم.
نکته‌ای که در این موضوع قابل دقت است؛ این است که فرق است میان «رسول» و «نبی»؛ نبوت منصب بعثت و تبلیغ است، اما رسالت مقام ویژه‌ای است که همراه با ضمانت اجرایی است. و آن عبارت است از قضای الهی و داوری خدایی بین مردم، یا به بقا و نعمت، و یا به هلاکت و زوال نعمت. چنان‌که آیه زیر آن‌را بیان نموده است:
«وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ»؛[7] برای هر امّتی، رسولی است هنگامی که رسولشان به سوی آنان بیاید، به عدالت در میان آنها داوری می‌شود.
به بیان روشن‌تر، نبی انسانی است که از طرف خدای تعالی به سوی مردم مبعوث می‌شود برای بیان احکام دین. اما رسول کسی است که مبعوث می‌شود برای رسالتی خاص که دنبالش یا هلاکت است، اگر مردم دعوتش را رد کنند، و یا بقا و سعادت است، اگر آن‌را پذیرا باشند.
این موضوع از گفت‌وگویی قرآن کریم در مورد پیامبرانی؛ مانند نوح، هود، صالح، شعیب و... با قوم خود حکایت نمود، کاملاً به دست می‌آید: «وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا کَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْناهُمْ وَ جَعَلْناهُمْ لِلنَّاسِ آیَةً وَ أَعْتَدْنا لِلظَّالِمینَ عَذاباً أَلیماً»؛[8] و قوم نوح را هنگامی که رسولان (ما) را تکذیب کردند غرق نمودیم، و آنان را درس عبرتی برای مردم قرار دادیم و برای ستم‌گران عذاب دردناکی فراهم ساخته‌‏ایم.
بنابر این، لازم نیست که رسالت یک رسول به سوی قومی معین، بعثت به سوی همان قوم باشد، بلکه ممکن است رسالتش به سوی قومی خاص باشد، ولی بعثت و نبوتش به سوی تمامی بشر باشد. و داستان رسالت موسی و عیسی(ع) به سوی بنی اسرائیل نیز از این قرار است.
شواهد فراوانی از آیات قرآن کریم بر این مطلب وجود دارد؛ از جمله آنها در مورد رسالت موسی به سوی فرعون است: «اذْهَبْ إِلی‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی»؛[9] اینک به سوی فرعون روانه شو که او طغیان کرده است.
همان‌گونه که قرآن در ایمان آوردن ساحران به موسی می‌گوید: «آمَنَّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسی‏».[10] با این‌که ساحران از بنی اسرائیل نبودند.
در باره دعوت قوم فرعون با این‌که از بنی اسرائیل نبودند، قرآن می‌فرماید: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ، وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ کَرِیمٌ»؛[11] ما پیش از اینها قوم فرعون را آزمودیم و رسول بزرگواری(موسی) به سراغشان آمد.
نظیر این آیات در دلالت بر عمومیت بعثت حضرت عیسی و موسی(ع) و ایمان آوردن امت‌‏های بسیاری از غیر بنی اسرائیل، وجود دارد. بویژه در مورد حضرت عیسی(ع) قبل از بعثت رسول خدا(ص)؛ مانند مردم روم و امت‌‌‏های بزرگی از غربی‌ها، نظیر فرانسویان، اتریشی‌ها، انگلسی‌ها، ملت‌های شرقی مانند مردم نجران که به وی گرویده بودند، با این‌که از بنی اسرائیل نبودند. ضمن این‌که قرآن کریم در هیچ آیه‌‏ای که سخن از نصارا دارد، دیده نمی‌شود که روی سخن را متوجه خصوص نصارای بنی اسرائیل کرده باشد، بلکه اگر مدح می‌کند عموم نصارا را مدح می‌کند و اگر مذمت هم می‌کند عموم را مذمت می‌کند.[12]
بنابر این مراد از این خطاب‌ها، مخاطبان اولیه و مستقیم هستند، نه آن‌که گروه‌های دیگر مخاطب نبودند؛ لذا بعثت حضرت موسی و عیسی (ع) عمومیت داشته، هر چند رسالت آنها به سوی بنی اسرائیل بوده است. البته روایاتی نبوت حضرت عیسی(ع) را مخصوص بنی اسرائیل می‌داند؛ مانند: «عن أبی حمزة الثمالی عن ابی جعفر محمد بن علی الباقر علیهما السلام حدیث طویل یقول فیه: ثم ان الله عز و جل أرسل عیسی علیه السلام الی بنی إسرائیل خاصة، فکانت نبوته ببیت المقدس»؛[13] امام باقر(ع) می‌فرماید: خدای متعال حضرت عیسی را فرستاد فقط به سوی بنی اسرائیل، پس نبوتش برای بیت المقدس بود.
اما این روایات نیز ناظر به آن است که آن‌حضرت در ایام رسالت و تبلیغ خود نتوانست بیش از بنی اسرائیل مخاطبان بیشتری را جذب کند، اما قبیله‌های بسیاری غیر از قریش، در زمان حیات پیامبر اسلام(ص) مسلمان شدند.   [1] . اسراء، 2. [2] . آل عمران، 49. [3] . شعراء، 214. [4] . انعام، 92. [5] . ر. ک: ‏جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏2، ص 13، قم، هجرت، چاپ اول، 1376ش. [6] . انعام، 19. [7] . یونس، 47. [8] . فرقان، 37. [9] . طه، 24. [10] . همان، 70. [11] . دخان، 17. [12] . ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏3، ص 198- 199، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 3، ص 310- 312، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش. [13] . عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 1، ص 343، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین