فاطمه، دختر حسن بن علی بن ابی‌طالب(ع)؛[1] از جمله دختران امام مجتبی(ع) است که در تاریخ گزارش‌هایی وجود دارد. مادر ایشان نیز أم إسحاق دختر طلحة بن عبیدالله التیمی بوده است.[2] ظاهراً کنیه مشهور ایشان أم عبدالله است،[3] و برخی أُم الحسن[4] را نیز ذکر کرده‌اند. ایشان با پسر عموی خود، امام سجاد(ع) ازدواج کرد و اولین علوی بود که با یک علوی دیگر ازدواج کرد.[5] به همین جهت، امام باقر(ع) فرزند این دو[6] را «هاشمی من هاشمیین علوی من علویین؛ یک هاشمی که از پدر و مادر هاشمی است و یک علوی که از پدر و مادر علوی است» توصیف کرده‌اند.[7] فاطمه دختر امام حسن(ع)، همسر امام سجاد(ع) و مادر امام باقر(ع)؛ زنی فاضل بوده و در منابع روایی، کرامتی نیز از ایشان نقل شده است؛ امام باقر(ع) فرمودند: «مادرم زیر دیواری نشسته بود که ناگاه دیوار شکاف خورد و صدای ریزش سختی به گوش رسید، مادرم با دست اشاره کرد و گفت: نه، به حق مصطفی، خدا به تو اجازه نداده که بر من فرود آیی‏، دیوار در هوا معلّق بود تا مادرم از آن‌جا گذشت. سپس پدرم صد دینار از برای او صدقه داد».[8] امام صادق(ع) مادر بزرگ خود را چنین توصیف می‌کند: «کانَتْ صِدِّیقَةً لَمْ تُدْرَکْ فِی آلِ‌الْحَسَنِ امْرَأَةٌ مِثْلُهَا»؛[9] «او صدّیقه‌ای بود که در خاندان امام حسن(ع) زنی هم‌تراز او وجود نداشت». در منابع حدیثی؛ روایتی از فاطمه بنت الحسن از پدرش امام حسن(ع)، نقل شده است.[10] علاوه بر امام باقر(ع) که مهم‌ترین فرزند فاطمه بنت الحسن بوده؛ عبدالله باهر نیز فرزند ایشان بوده است.[11] عبدالله باهر انسانی فاضل و فقیه و متولی اوقاف پیامبر(ص) بود و سپس تولیت اوقاف امیر مؤمنان علی(ع) را نیز بر عهده گرفت. [12] درباره عصمت مادران ائمه اطهار(ع) نمایه‌های زیر را مطالعه کنید: «مصادیق معصوم»، سؤال 1749 «مفهوم عصمت و امکان عصمت افراد»، سؤال 249 [1] . ابن ابی‌الثلج بغدادی، محمد بن احمد، تاریخ أهل البیت نقلاً عن الأئمة الباقر و الصادق و الرضا و العسکری عن آبائهم(ع)، محقق: جلالی حسینی، محمدرضا، ص 122، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1410ق. [2] . شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 20، قم،‌ کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق. [3] . مغربی، قاضی نعمان‏، شرح الاخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع‏)، ج 3، ص 276، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج 3، ص 73، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417ق؛ سبط بن جوزی‏، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 195، قم، منشورات الشریف الرضی‏، چاپ اول، 1418ق. [4] . اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 576، نشر بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381ق. [5] . طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 217، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق. [6] . ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج 4، ص 176، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق. [7] . شیخ مفید، محمّد بن محمد، المقنعة، ص 473، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق: موسوی خرسان، حسن، ج 6، ص 77، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [8] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 469، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [9] . همان. [10] . سید ابن طاووس، رضی الدین علی، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 138، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1406ق. [11] . انساب الاشراف، ج 3، ص 147. [12] . الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 169.
در مورد شخصیت اخلاقی و تربیتی فاطمه بنت حسن مادر امام محمد باقر(ع) توضیح دهید. آیا مادران ائمه دارای مقام عصمت بودند؟
فاطمه، دختر حسن بن علی بن ابیطالب(ع)؛[1] از جمله دختران امام مجتبی(ع) است که در تاریخ گزارشهایی وجود دارد. مادر ایشان نیز أم إسحاق دختر طلحة بن عبیدالله التیمی بوده است.[2]
ظاهراً کنیه مشهور ایشان أم عبدالله است،[3] و برخی أُم الحسن[4] را نیز ذکر کردهاند.
ایشان با پسر عموی خود، امام سجاد(ع) ازدواج کرد و اولین علوی بود که با یک علوی دیگر ازدواج کرد.[5] به همین جهت، امام باقر(ع) فرزند این دو[6] را «هاشمی من هاشمیین علوی من علویین؛ یک هاشمی که از پدر و مادر هاشمی است و یک علوی که از پدر و مادر علوی است» توصیف کردهاند.[7]
فاطمه دختر امام حسن(ع)، همسر امام سجاد(ع) و مادر امام باقر(ع)؛ زنی فاضل بوده و در منابع روایی، کرامتی نیز از ایشان نقل شده است؛ امام باقر(ع) فرمودند: «مادرم زیر دیواری نشسته بود که ناگاه دیوار شکاف خورد و صدای ریزش سختی به گوش رسید، مادرم با دست اشاره کرد و گفت: نه، به حق مصطفی، خدا به تو اجازه نداده که بر من فرود آیی، دیوار در هوا معلّق بود تا مادرم از آنجا گذشت. سپس پدرم صد دینار از برای او صدقه داد».[8]
امام صادق(ع) مادر بزرگ خود را چنین توصیف میکند: «کانَتْ صِدِّیقَةً لَمْ تُدْرَکْ فِی آلِالْحَسَنِ امْرَأَةٌ مِثْلُهَا»؛[9] «او صدّیقهای بود که در خاندان امام حسن(ع) زنی همتراز او وجود نداشت».
در منابع حدیثی؛ روایتی از فاطمه بنت الحسن از پدرش امام حسن(ع)، نقل شده است.[10]
علاوه بر امام باقر(ع) که مهمترین فرزند فاطمه بنت الحسن بوده؛ عبدالله باهر نیز فرزند ایشان بوده است.[11] عبدالله باهر انسانی فاضل و فقیه و متولی اوقاف پیامبر(ص) بود و سپس تولیت اوقاف امیر مؤمنان علی(ع) را نیز بر عهده گرفت. [12]
درباره عصمت مادران ائمه اطهار(ع) نمایههای زیر را مطالعه کنید:
«مصادیق معصوم»، سؤال 1749
«مفهوم عصمت و امکان عصمت افراد»، سؤال 249 [1] . ابن ابیالثلج بغدادی، محمد بن احمد، تاریخ أهل البیت نقلاً عن الأئمة الباقر و الصادق و الرضا و العسکری عن آبائهم(ع)، محقق: جلالی حسینی، محمدرضا، ص 122، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1410ق. [2] . شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 20، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق. [3] . مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج 3، ص 276، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج 3، ص 73، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417ق؛ سبط بن جوزی، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 195، قم، منشورات الشریف الرضی، چاپ اول، 1418ق. [4] . اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 576، نشر بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381ق. [5] . طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 217، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق. [6] . ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4، ص 176، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق. [7] . شیخ مفید، محمّد بن محمد، المقنعة، ص 473، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق: موسوی خرسان، حسن، ج 6، ص 77، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [8] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 469، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [9] . همان. [10] . سید ابن طاووس، رضی الدین علی، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 138، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1406ق. [11] . انساب الاشراف، ج 3، ص 147. [12] . الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 169.
- [سایر] آیا حضرت زهرا س دارای مقام عصمت هستند؟
- [سایر] نقل میکنند: (کسی به حضرت علی(ع) کنیزی هدیه داد. روزی حضرت زهرا(س) وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی(ع) سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده است. حضرت زهرا(س) به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم(ص) رفتند که جبرئیل نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد). حال سؤال این است که؛ آیا چنین رفتاری از یک بانوی دارای عصمت تعجبآور نیست؟ مخصوصاً که عصمت از اشتباه نیز دارند.
- [سایر] آیا در قضیه سیلی خوردن، حضرت زهرا (س) همراه امام حسن (ع) بوده یا حضرت زینب؟
- [سایر] آیا در قضیه سیلی خوردن، حضرت زهرا (س) همراه امام حسن (ع) بوده یا حضرت زینب؟
- [سایر] مادر محمد بن عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفان -رضی الله عنه- فاطمه بنت حسین بن علی بن ابی طالب –رضی الله عنه- است، پس مادر بزرگ محمد فاطمه –رضی الله عنها- و پدر بزرگش عثمان -رضی الله عنه- است! از شیعه می پرسیم آیا از نظر شما درست است که فاطمه نوهای ملعون داشته باشد؟! چون بنی امیّه که محمد از آنها است، از دیدگاه شیعه ملعون هستند، و منظور از شجره ملعونه در قرآن بنی امیه است.
- [سایر] منبع و سند حدیث فاطمه حجت بر حجت های خداست از امام حسن عسکری (ع) چیست؟
- [سایر] منبع و سند حدیث فاطمه حجت بر حجت های خداست از امام حسن عسکری (ع) چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] مقام عصمت اختصاص به انبیا(علیهم السلام) و ائمّه(علیهم السلام) و حضرت زهرا(علیها السلام) دارد، یا در مورد دیگران هم تصوّر می شود؟
- [سایر] شواهد موجود بر سنخیت روحی لازم امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین (ع) برای اهل بیت پیامبر اکرم(ص) بودن کدامند؟
- [سایر] آیا گفتن ذکر اشهد ان فاطمه بنت رسول الله عصمه الله الکبری در اذان بدعت است؟
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.