بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر سر جانشینی آن حضرت با توجه به اینکه حضرت رسول در زمان حیات خودشان به دفعات به خلافت و جانشینی حضرت علی تصریح کرده بودند، وقایع جانکاهی رخ داد که یکی از این وقایع هتک حریم خانه حضرت زهرا و حضرت علی بود و دلخراش ترین آنها کتک و سیلی خوردن دخت نبی مکرم اسلام بود که این قضیه دل هر آزاده را به درد می آورد. در جریان سیلی خوردن حضرت زهرا سلام الله علیها باید متذکر شد که شیخ در الاختصاص چنین نقل می کند: از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: بعد از رحلت پیامبر اکرم فدک که از طرف آن حضرت به فاطمه زهرا اعطا شده بود توسط ابوبکر و عمر غصب شد و طی محاجه هایی که علی و فاطمه کردند و گواهانی که ارائه نمودند ابوبکر و عمر قبول نکردند... تا اینکه علی ع به فاطمه س فرمود: وقتی که ابوبکر تنهاست پیش او برو و بگو که تو امروز در جای پیامبر اکرم نشستی و ادعای مقام پدرم و خلافت او را کرده ای و جای او نشسته ای؟ اگر فدک ملک تو هم بود و من از تو می خواستم که آن را به من ببخشی بر تو واجب بود که آن را به من بدهی. حضرت زهرا نزد ابوبکر آمد و این مطلب را فرمود: ابوبکر گفت: راست می گویی، سپس در ورقه ای مطلبی نوشت که دال بر برگرداندن فدک به آن حضرت می نمود. چون فاطمه زهرا س بیرون آمد، بین راه عمر را دید و عمر از آن نوشته سؤال کرد و حضرت فرمود: نوشته ای است که ابوبکر برای برگرداندن فدک برایم نوشته است. عمر گفت: آن را به من بده ولی حضرت ابا کرد و آن را نداد در این جا عمر برای گرفتن کاغذ جسارتی عظیم به حضرت زهرا س نمود و با قساوت قلب با پا به فاطمه زهرا زد و سیلی به صورت مبارک آن حضرت زد به طوری که در اثر آن گوشواره حضرت شکست و خدا می داند چه حالی پیدا کرد.[1] طبق این نقل که مورخین و علمای بعدی نیز از این منابع استفاده کرده اند اشاره به حضور هیچ یک از فرزندان حضرت فاطمه زهرا نشده است. مجلسی در جای دیگر می فرماید: در موقع هجوم به خانه فاطمه زهرا عمر با سیلی محکمی به صورت فاطمه زد و از ضرب آن گوشواره در گوش حضرت در زیر لباسش شکست.[2] از آنجا که در قدیم خانه ها چنان وسیع نبودند و اعضای خانواده در مساحت کمتری زندگی می کردند و مخصوصاً در مواقع این چنینی قطعاً اعضای خانواده در جریان حضور داشتند و صحنه را مشاهده می کردند، در این صورت همه فرزندان آن حضرت شاهد این صحنه بودند. عبدالزهرا مهدی کتابی در مورد هجوم به خانه فاطمه زهرا س نوشته و اکثر اقوالی که در این باره در کتب قدیم از شیعه و سنی وارد شده آورده است و در آنجا هم ذکری از حضور امام حسن یا حضرت زینب در جریان سیلی خوردن حضرت فاطمه زهرا نیاورده است. و فقط به این قضیه اشاره می کند که عمر بن خطاب در موقع هجوم به خانه حضرت زهرا سیلی محکمی به صورت حضرت فاطمه زهرا زد و ضربت سیلی آنچنان شدید بود که گوشواره در گوش حضرت شکست و به زمین افتاد و این قول را از دلائل الامامه، بحار، ارشاد القلوب، هدایة الکبری و... نقل می کند.[3] بنابراین با جستجویی که صورت گرفت در کتب قدیم و معتبر، مطلبی که دال بر این باشد که موقع سیلی خوردن حضرت فاطمه س چه کسی همراه ایشان حضور داشتند، اشاره نشده است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 رنج های زهرا ، محمد سپهری. 2 اسرار فدک، محمد باقر انصاری. 3 اسرار آل محمد، اسماعیل انصاری زنجانی. پاورقی ها: [1]. شیخ مفید، الاختصاص، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق، ص183185؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1403ق، ج29، ص129؛ نمازی، شیخ علی، مستدرک سفینة البحار، قم، جامعه مدرسین، 1419ق، ج8، ص502. [2]. بحارالانوار، همان، ج53، ص18؛ خصیبی، حسین بی حمدان، الهدایة الکبری، بیروت، موسسه البلاغ، 1411ق، ص407. [3]. الهجوم الی بیت فاطمه(س)، همان، ص124.
بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر سر جانشینی آن حضرت با توجه به اینکه حضرت رسول در زمان حیات خودشان به دفعات به خلافت و جانشینی حضرت علی تصریح کرده بودند، وقایع جانکاهی رخ داد که یکی از این وقایع هتک حریم خانه حضرت زهرا و حضرت علی بود و دلخراش ترین آنها کتک و سیلی خوردن دخت نبی مکرم اسلام بود که این قضیه دل هر آزاده را به درد می آورد.
در جریان سیلی خوردن حضرت زهرا سلام الله علیها باید متذکر شد که شیخ در الاختصاص چنین نقل می کند: از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: بعد از رحلت پیامبر اکرم فدک که از طرف آن حضرت به فاطمه زهرا اعطا شده بود توسط ابوبکر و عمر غصب شد و طی محاجه هایی که علی و فاطمه کردند و گواهانی که ارائه نمودند ابوبکر و عمر قبول نکردند... تا اینکه علی ع به فاطمه س فرمود: وقتی که ابوبکر تنهاست پیش او برو و بگو که تو امروز در جای پیامبر اکرم نشستی و ادعای مقام پدرم و خلافت او را کرده ای و جای او نشسته ای؟ اگر فدک ملک تو هم بود و من از تو می خواستم که آن را به من ببخشی بر تو واجب بود که آن را به من بدهی. حضرت زهرا نزد ابوبکر آمد و این مطلب را فرمود: ابوبکر گفت: راست می گویی، سپس در ورقه ای مطلبی نوشت که دال بر برگرداندن فدک به آن حضرت می نمود. چون فاطمه زهرا س بیرون آمد، بین راه عمر را دید و عمر از آن نوشته سؤال کرد و حضرت فرمود: نوشته ای است که ابوبکر برای برگرداندن فدک برایم نوشته است. عمر گفت: آن را به من بده ولی حضرت ابا کرد و آن را نداد در این جا عمر برای گرفتن کاغذ جسارتی عظیم به حضرت زهرا س نمود و با قساوت قلب با پا به فاطمه زهرا زد و سیلی به صورت مبارک آن حضرت زد به طوری که در اثر آن گوشواره حضرت شکست و خدا می داند چه حالی پیدا کرد.[1] طبق این نقل که مورخین و علمای بعدی نیز از این منابع استفاده کرده اند اشاره به حضور هیچ یک از فرزندان حضرت فاطمه زهرا نشده است.
مجلسی در جای دیگر می فرماید: در موقع هجوم به خانه فاطمه زهرا عمر با سیلی محکمی به صورت فاطمه زد و از ضرب آن گوشواره در گوش حضرت در زیر لباسش شکست.[2] از آنجا که در قدیم خانه ها چنان وسیع نبودند و اعضای خانواده در مساحت کمتری زندگی می کردند و مخصوصاً در مواقع این چنینی قطعاً اعضای خانواده در جریان حضور داشتند و صحنه را مشاهده می کردند، در این صورت همه فرزندان آن حضرت شاهد این صحنه بودند.
عبدالزهرا مهدی کتابی در مورد هجوم به خانه فاطمه زهرا س نوشته و اکثر اقوالی که در این باره در کتب قدیم از شیعه و سنی وارد شده آورده است و در آنجا هم ذکری از حضور امام حسن یا حضرت زینب در جریان سیلی خوردن حضرت فاطمه زهرا نیاورده است. و فقط به این قضیه اشاره می کند که عمر بن خطاب در موقع هجوم به خانه حضرت زهرا سیلی محکمی به صورت حضرت فاطمه زهرا زد و ضربت سیلی آنچنان شدید بود که گوشواره در گوش حضرت شکست و به زمین افتاد و این قول را از دلائل الامامه، بحار، ارشاد القلوب، هدایة الکبری و... نقل می کند.[3]
بنابراین با جستجویی که صورت گرفت در کتب قدیم و معتبر، مطلبی که دال بر این باشد که موقع سیلی خوردن حضرت فاطمه س چه کسی همراه ایشان حضور داشتند، اشاره نشده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 رنج های زهرا ، محمد سپهری.
2 اسرار فدک، محمد باقر انصاری.
3 اسرار آل محمد، اسماعیل انصاری زنجانی.
پاورقی ها:
[1]. شیخ مفید، الاختصاص، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق، ص183185؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1403ق، ج29، ص129؛ نمازی، شیخ علی، مستدرک سفینة البحار، قم، جامعه مدرسین، 1419ق، ج8، ص502.
[2]. بحارالانوار، همان، ج53، ص18؛ خصیبی، حسین بی حمدان، الهدایة الکبری، بیروت، موسسه البلاغ، 1411ق، ص407.
[3]. الهجوم الی بیت فاطمه(س)، همان، ص124.
- [سایر] آیا در قضیه سیلی خوردن، حضرت زهرا (س) همراه امام حسن (ع) بوده یا حضرت زینب؟
- [سایر] شواهد موجود بر سنخیت روحی لازم امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین (ع) برای اهل بیت پیامبر اکرم(ص) بودن کدامند؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] حضرت فاطمه (س) چگونه به همسری امام علی (ع) رسیدند؟
- [سایر] ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)چگونه بوده است؟
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] سورهای که بر ازدواج حضرت امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) دلالت دارد، کدام است؟
- [سایر] منبع و سند حدیث فاطمه حجت بر حجت های خداست از امام حسن عسکری (ع) چیست؟
- [سایر] منبع و سند حدیث فاطمه حجت بر حجت های خداست از امام حسن عسکری (ع) چیست؟
- [سایر] آیه مباهله چگونه مؤید این نکته است که اهل بیت در آیه تطهیر، حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السلام هستند؟
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.