پاسخ اجمالی: عالمان و مفسران قرآن در تفسیر "صراط مستقیم" از دو شیوه نظری و مصداقی بهره جسته اند؛ منظور از نظر شیوه نظری ویژگی هایی است که خداوند در قرآن برای صراط مستقیم بیان کرده است، و مقصود از روش مصداقی؛ مصادیق و کسانی که هستند با پیمودن راه راست و دارا بودن ویژگی های ذکر شده در قرآن، الگو و نمونه بارز صراط مستقیم شدند. مفسران در باره معنا و مقصود آیات قرآن از "صراط مستقیم" نظریاتی اظهار کرده اند که برخی از آنها از این قرار است: 1. صراط مستقیم؛ یعنی کتاب خدا (قرآن). 2. صراط مستقیم؛ یعنی راه انبیا و پیامبران الاهی. 3. صراط مستقیم؛ یعنی اسلام (تسلیم شدن در برابر خداوند). 4. امام واجب الاطاعه؛ صراط مستقیم در دنیا است و پیروی از او، وسیله عبور از صراط و پل بر روی جهنم در آخرت است. 5. صراط مستقیم همان آیین خدا پرستی و دین حق و پایبند بودن به دستورات خدا است. 6. صراط مستقیم؛ دینی است که خداوند به آن فرمان داده است که آن اعم از توحید، عدل و ولایت کسانی است که اطاعت آنان واجب است. پاسخ تفصیلی: "صراط" در لغت به معنای بزرگراه وسیع و روشن است. برخی از علمای علم لغت ریشه و اصل واژه‌ی "صراط" را "سراط" می ‌دانند که به معنای بلعیدن است و چون جاده باز و عمومی با فراخی و وضوحی که دارد، گویا سالک را در کام خود می‌ کشد و او را به پیش می ‌برد، به آن "صراط" گفته می‌ شود. ولی برخی از پژوهشگران لغات قرآنی این رای را ناصواب دانسته، صراط را واژه‌ای مستقل و غیر مبدّل می‌ دانند. واژه‌ ی "مستقیم" از ماده "ق.و.م" است و بر طلب قیام دلالت می ‌کند. استقامت، طلب قیام از شی‌ء است و طلب قیام، کنایه از ظهور و حصول آثار و منافع هر چیز است و چون آثار و منافع راه در مستوی بودن، نداشتن اعوجاج و گمراه نکردن سالک است، چنین حالتی را قیام آن می‌دانند. پس راه مستقیم راهی است که نداشتن اعوجاج از آن مطلوب باشد. [1] در قرآن کریم حدود چهل بار در آیات مختلف واژه صراط مستقیم به کار رفته است. یکی از آن آیات، آیه شش سوره حمد است. در آموزه های قرآنی، صراط مستقیم اصطلاحی خاص با معنا و مفهومی ویژه است. این اصطلاح ترکیبی از دو واژه، صراط و مستقیم است. مفسران قرآن در تفسیر "صراط مستقیم" از دو شیوه نظری و مصداقی بهره جسته اند؛ منظور از شیوه نظری ویژگی هایی است که خداوند در قرآن برای صراط مستقیم بیان کرده است. و مقصود از روش مصداقی مصادیق و کسانی است که با پیمودن راه راست و دارا بودن ویژگی های ذکر شده در قرآن الگو و نمونه بارز صراط مستقیم شدند. در میان مفسران در باره معنا و مقصود آیات قرآن از صراط مستقیم نظریاتی وجود دارد. در این جا قبل از بیان آنها، ابتدا مقدمه ای را که استاد مطهری در تفسیر سوره حمد در تبیین معنای صراط مستقیم بیان کرده را به طور اختصار اشاره می کنیم، آن گاه معانی آن را از نگاه مفسران بررسی می نماییم. استاد مطهری در این مقدمه می گوید: 1. تمام موجودات در یک سیر تکوینی و غیر اختیاری که لازمه ناموس هستی است به سوی خداوند در حرکت اند: "الا الی الله تصیر الامور"؛ [2] رجوع تمام امور عالم آفرینش به سوی او است و "ان الی ربک المنتهی". [3] انسان هم به عنوان جزئی از این هستی محکوم به این حکم است. "ای انسان تو در حالت حرکت به سوی پروردگارت هستی و این حرکت ادامه دارد تا هنگامی که به لقای او نایل شوی". [4] 2. در میان راه ها یک راه است که مستقیم و شاه راه است و راه سعادت و راه اختیاری؛ یعنی راهی است که انسان باید آن را برگزیند. 3. به دلیل آن که انسان آنچه بر می گزیند از نوع راه است. پس انسان نوعی حرکت و پیمودن به سوی مقصودی را بر می گزیند. به بیانی دیگر، انسان می خواهد به سوی کمال خود حرکت کند. پس انسان یک موجود تکامل یابنده است و معنای "اهدنا الصراط المستقیم" این است که خدایا ما را به راه راست تکامل هدایت فرما. 4. راه مستقیم راهی است که از اول جهت مشخص دارد، بر خلاف راه های غیر مستقیم مانند راه منحنی، یا راه پیچ در پیچ ... که فرضاً در نهایت انسان را به مقصد برساند، با تغییر جهت های متعدد، یا مداوم. پس راه انسان به سوی کمال از نوع عبور از میان اضداد و نوسان نیست. ممکن است برای رفتن و رسیدن به نقطه ای. یک راه اصلی بیشتر نباشد، ولی راه های فرعی که از اطراف می آید متعدد باشند و در نهایت همه به آن راه منتهی گردد. از این جا تفاوت معنای صراط با سبیل فهمیده می شود، در قرآن صراط همیشه به صورت مفرد آمده، در حالی که سبیل هم به صورت مفرد و هم جمع آمده است. معنای سبیل آن راه های فرعی است که به راه اصلی منتهی می گردد و معنای صراط همان راه راست است. [5] بهرحال "صراط مستقیم" یکی بیش نیست و تعددناپذیر است، زیرا به خداوند استناد دارد و هرچه غیر از آن باشد، "سبیل الغیّ" می ‌باشد. البته "سُبُل اللَّه" که کثیر و متعدد است و در برابر "سُبُل انحرافی" قرار دارد از صراط مستقیم که واحد است، جدا نیست و رابطه‌"سُبُل اللَّه" با "صراط مستقیم" یا به گونه‌ ای است که سُبُل، راه‌های فرعی می ‌باشند که به صراط می‌پیوندند، یا صراط مستقیم با وحدت انبساطی و گسترده‌ ای که دارد، راه‌های فرعی (سُبُل) را زیر پوشش خود قرار می ‌دهد. [6] معنای صراط مستقیم از نگاه مفسران تعابیر مختلفی در تفسیر و تطبیق و مصداق صراط مستقیم، از امامان معصوم‌ (ع) و مفسران به ما رسیده است که پرداختن به آنها در این مختصر نمی گنجد. بنابر این در این جا به صورت خیلی خلاصه به بیان معانی و مصادیق آن می پردازیم: 1. صراط مستقیم؛ یعنی کتاب خدا (قرآن). از پیامبر (ص) و امام علی (ع) درباره صراط مستقیم روایت شده است که صراط مستقیم کتاب خدا است. [7] 2. صراط مستقیم؛ یعنی راه انبیا و پیامبران الاهی. رسول خدا (ص) درباره (اهدنا الصراط المستقیم) فرمود: راه انبیا است. [8] پیامبر (ص) در جایی نشسته بودند و گروهی در گرد ایشان بودند، حضرت شروع کرد به ترسیم خطوطی بر روی زمین. یکی از آن خط ها مستقیم بود و دیگر خط ها کج و غیر مستقیم. سپس فرمودند: این یک راه، راه راست من است و باقی دیگر هیچ کدام راه من نیستند. [9] 3. صراط مستقیم؛ یعنی اسلام (تسلیم شدن در برابر خداوند). رسول الله (ص) فرمود: ".... فالصراط الاسلام". [10] 4. صراط مستقیم از نظر قرآن کریم، همان "دین قیّم" است که فرمود: "قل اننّی هدانی ربّی الی صراط مستقیم، دینّاً قیّماً مله ابراهیم حنیفاً" [11] و دین قیم دینی است که خود ایستاده است و دیگران را نیز به پا می ‌دارد. و سرّ این که از دین قیّمی که همان صراط مستقیم است به "ملّت ابراهیم" یاد می ‌شود و دین به روش او نسبت داده می ‌شود، این است که برجسته ‌ترین روش را ابراهیم خلیل (ع) ارایه کرده است و "حنیف" به معنای کسی است که در متن راه حرکت می ‌کند و در مقابل "جنیف" و "متجانف"؛ یعنی کسی است که به راست و چپ گرایش دارد. [12] 5 . آن گونه که از بررسی آیات قرآن بر می آید، صراط مستقیم همان آیین خدا پرستی و دین حق و پایبند بودن به دستورات خدا است و معانی مختلفی که مفسران در این زمینه ارائه کرده اند در واقع به همین معنا باز می گردد. [13] 6. امام صادق (ع) در معنای آیه "اهدنا الصراط المستقیم" فرمودند: "یعنی ارشدنا الی لزوم الطریق المؤدی الی محبّتک و المبلغ الی جنتک و المانع من ان نتبع اهواءنا فنعطب او ان ناخذ بآرائنا فنهلک". [14] امام (ع)، صراط مستقیم را به راهی تفسیر نموده است که انسان‌ها را به محبّت و بهشت خداوند برساند و از پیروی هواها و آرای نفسانی که موجب هلاکت می ‌گردد، جلوگیری نماید. [15] 7. امام واجب الاطاعه، صراط مستقیم در دنیا است و پیروی از او، وسیله عبور از صراط و پل بر روی جهنم در آخرت است. امام صادق (ع) در این باره می فرماید: "صراط مستقیم دو صراط است. یکی صراط در دنیا و دیگری صراط در آخرت. صراط در دنیا امام واجب الاطاعه است. هر کس وی را در دنیا شناخت و به او اقتدا کرد، از پل صراط عبور کرد و هر کس در دنیا او را نشناخت قدم هایش در پل صراط می لغزد و وارد جهنم می شود). [16] 8. صاحب تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه شش سوره حمد ضمن بیان اقوال و نظریات در این باره می نویسد: بهتر است آن را (صراط مستقیم) بر معنای عام حمل کرد به طوری که شامل همه مصادیق یاد شده شود؛ زیرا صراط مستقیم دینی است که خداوند به آن فرمان داده است و آن اعم از توحید، عدل و ولایت کسانی است که از اطاعت آنان واجب است و همین معنا نیز در آیه شش سوره حمد مراد خداوند است. [17] 9. صراط مستقیم راه کسانی است که خداوند به آنها نعمت داده است، نه کسانی که مورد غضب خداوند واقع شدند و نه گمراهان. از امام صادق درباره ضالین و مغضومین پرسش شده آن حضرت فرمود: "یهود از مصادیق مغضوبین و نصاری از مصادیق ضالین هستند". [18] 10. علامه طباطبائی در این باره می گوید: صراط مستقیم، صراط غیر گمراهان است. کسانی که در راه و سلوک آنها نه شرکی وجود دارد و نه ظلمی. همان گونه که گمراهی و ضلالت در آن راه نیست. نه در قلبشان کفری است و نه در ذهنشان خطور می کند که خداوند راضی به آنها نباشد. نه در اعمال و رفتارشان کار معصیت و گناهی سر می زند و نه قصور در طاعتی دارند. این راه همان حق توحید است. هم از جهت علم و هم از جنبه عمل. [19] 11. امام خمینی (ره) در تفسیر عرفانی خود صراط مستقیم را چنین معنا می کند: صراط مستقیم همین صراط اسلام است که صراط انسانیت است، که صراط کمال است که راه به خدا است. سه راه هست، یک راه "مستقیم" و یک راه شرقی "مغضوب علیهم" و یک راه غربی "ضالین". این راه مستقیم را اگر چنانچه بدون انحراف به این طرف و آن طرف ... طی کردید، این راه مستقیم، منتهی به خدا می شود. [20] این همان معنای سخن امیرمؤمنان علی (ع) است، که فرمودند: "الیمین و الشمال مضلّه و الطریق الوسطی هی الجاده". [21] امام (ره) در جایی دیگر در این باره می فرماید: راه مستقیم راه آنهایی است که خداوند به آنها منت گذاشته و نعمت عطا فرموده، نعمت اسلام، نعمت انسانیت، دفاع و پاسداری از اسلام و قرآن، مجاهده در راه اسلام این راه مستقیم است. این همان صراط مستقیمی است که شما در نماز از خدا می خواهید. [22] نتیجه: آنچه را که به عنوان نتیجه و جمع بندی می توان گفت این است که تمامی این معانی از آیات قرآن و روایاتی که در تفسیر صراط مستقیم وارد شده است قابل برداشت است؛ چرا که در قرآن گاه از تمامی دین حق به صراط مستقیم یاد می شود، گاه دیگر از صراط پیامبر (ص) و زمانی راه ولایت، صراط مستقیم معرفی شده است. پی نوشتها: [1] راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، واژه صراط؛ جوادی آملی، عبداللَّه، تفسیر تسنیم، ج 1، ص 457 – 458، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ 3، 1381. [2] شوری، 53. [3] نجم، 42 [4] انشقاق،6. [5] مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن (تفسیر سوره حمد)، ص 50، تهران، صدرا، چاپ 16، 1381. [6] ر.ک: تفسیر تسنیم، ج 1، ص 468 - 466. [7] طبرسی، مجمع البیان، ج 1، ص 58، تهران، ناصرخسرو، چاپ 3، 1372 ؛ عروسی حویزی، نور الثقلین، ج 1، ص 20 ح 87. [8] کتاب ال تفسیر، عیاشی، ج 1، ص 22، تهران، چاپخانه علمیه، 1380ق ؛ عروسی حویزی، نور الثقلین، ج 1، ص 17، ح 86، قم، اسماعیلیان، 1415ق. [9] مطهری، مرتضی، آشنای با قرآن، (تفسیر سوره حمد)، ص 50، تهران، صدرا، چاپ 16، 1381. [10] الدر المنثور، ج 1، ص 39. [11] انعام، 161. [12] ر.ک: تفسیر تسنیم، ج 1، ص 466؛ آداب الصلوه، امام خمینی، ص 287. [13] تفسیر نمونه، ج 1، ص 50، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ 43، 1381. [14] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج 1، ص 38، قم، انتشارات اسلامی، چاپ 6، 1421ق؛ آداب الصلوه، امام خمینی، ص 294 - 286؛ تفسیر صافی، ج 1، ذیل آیه 6 سوره حمد. [15] islamquest.net/fa/archive/question/1194. [16] نور الثقلین، ج 1، ص 21، ح 91. [17] مجمع البیان، ج 1، ص 58، تهران، ناصرخسرو، چاپ 3، 1372. [18] تفسیر عیاشی، ج 1، ص 24، ح 27؛ نور الثقلین، ح 1، ص 25، ح 111. [19] المیزان، ج 1، ص30. [20] امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص 250، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ 6، 1381. [21] نهج البلاغه، خطبه 16، بند 7. [22] تفسیر سوره حمد، ص 250. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
عالمان و مفسران قرآن در تفسیر "صراط مستقیم" از دو شیوه نظری و مصداقی بهره جسته اند؛ منظور از نظر شیوه نظری ویژگی هایی است که خداوند در قرآن برای صراط مستقیم بیان کرده است، و مقصود از روش مصداقی؛ مصادیق و کسانی که هستند با پیمودن راه راست و دارا بودن ویژگی های ذکر شده در قرآن، الگو و نمونه بارز صراط مستقیم شدند.
مفسران در باره معنا و مقصود آیات قرآن از "صراط مستقیم" نظریاتی اظهار کرده اند که برخی از آنها از این قرار است:
1. صراط مستقیم؛ یعنی کتاب خدا (قرآن).
2. صراط مستقیم؛ یعنی راه انبیا و پیامبران الاهی.
3. صراط مستقیم؛ یعنی اسلام (تسلیم شدن در برابر خداوند).
4. امام واجب الاطاعه؛ صراط مستقیم در دنیا است و پیروی از او، وسیله عبور از صراط و پل بر روی جهنم در آخرت است.
5. صراط مستقیم همان آیین خدا پرستی و دین حق و پایبند بودن به دستورات خدا است.
6. صراط مستقیم؛ دینی است که خداوند به آن فرمان داده است که آن اعم از توحید، عدل و ولایت کسانی است که اطاعت آنان واجب است.
پاسخ تفصیلی:
"صراط" در لغت به معنای بزرگراه وسیع و روشن است. برخی از علمای علم لغت ریشه و اصل واژهی "صراط" را "سراط" می دانند که به معنای بلعیدن است و چون جاده باز و عمومی با فراخی و وضوحی که دارد، گویا سالک را در کام خود می کشد و او را به پیش می برد، به آن "صراط" گفته می شود. ولی برخی از پژوهشگران لغات قرآنی این رای را ناصواب دانسته، صراط را واژهای مستقل و غیر مبدّل می دانند.
واژه ی "مستقیم" از ماده "ق.و.م" است و بر طلب قیام دلالت می کند. استقامت، طلب قیام از شیء است و طلب قیام، کنایه از ظهور و حصول آثار و منافع هر چیز است و چون آثار و منافع راه در مستوی بودن، نداشتن اعوجاج و گمراه نکردن سالک است، چنین حالتی را قیام آن میدانند. پس راه مستقیم راهی است که نداشتن اعوجاج از آن مطلوب باشد. [1]
در قرآن کریم حدود چهل بار در آیات مختلف واژه صراط مستقیم به کار رفته است. یکی از آن آیات، آیه شش سوره حمد است.
در آموزه های قرآنی، صراط مستقیم اصطلاحی خاص با معنا و مفهومی ویژه است. این اصطلاح ترکیبی از دو واژه، صراط و مستقیم است.
مفسران قرآن در تفسیر "صراط مستقیم" از دو شیوه نظری و مصداقی بهره جسته اند؛ منظور از شیوه نظری ویژگی هایی است که خداوند در قرآن برای صراط مستقیم بیان کرده است. و مقصود از روش مصداقی مصادیق و کسانی است که با پیمودن راه راست و دارا بودن ویژگی های ذکر شده در قرآن الگو و نمونه بارز صراط مستقیم شدند.
در میان مفسران در باره معنا و مقصود آیات قرآن از صراط مستقیم نظریاتی وجود دارد. در این جا قبل از بیان آنها، ابتدا مقدمه ای را که استاد مطهری در تفسیر سوره حمد در تبیین معنای صراط مستقیم بیان کرده را به طور اختصار اشاره می کنیم، آن گاه معانی آن را از نگاه مفسران بررسی می نماییم.
استاد مطهری در این مقدمه می گوید:
1. تمام موجودات در یک سیر تکوینی و غیر اختیاری که لازمه ناموس هستی است به سوی خداوند در حرکت اند:
"الا الی الله تصیر الامور"؛ [2] رجوع تمام امور عالم آفرینش به سوی او است و "ان الی ربک المنتهی". [3] انسان هم به عنوان جزئی از این هستی محکوم به این حکم است.
"ای انسان تو در حالت حرکت به سوی پروردگارت هستی و این حرکت ادامه دارد تا هنگامی که به لقای او نایل شوی". [4]
2. در میان راه ها یک راه است که مستقیم و شاه راه است و راه سعادت و راه اختیاری؛ یعنی راهی است که انسان باید آن را برگزیند.
3. به دلیل آن که انسان آنچه بر می گزیند از نوع راه است. پس انسان نوعی حرکت و پیمودن به سوی مقصودی را بر می گزیند.
به بیانی دیگر، انسان می خواهد به سوی کمال خود حرکت کند. پس انسان یک موجود تکامل یابنده است و معنای "اهدنا الصراط المستقیم" این است که خدایا ما را به راه راست تکامل هدایت فرما.
4. راه مستقیم راهی است که از اول جهت مشخص دارد، بر خلاف راه های غیر مستقیم مانند راه منحنی، یا راه پیچ در پیچ ... که فرضاً در نهایت انسان را به مقصد برساند، با تغییر جهت های متعدد، یا مداوم. پس راه انسان به سوی کمال از نوع عبور از میان اضداد و نوسان نیست.
ممکن است برای رفتن و رسیدن به نقطه ای. یک راه اصلی بیشتر نباشد، ولی راه های فرعی که از اطراف می آید متعدد باشند و در نهایت همه به آن راه منتهی گردد.
از این جا تفاوت معنای صراط با سبیل فهمیده می شود، در قرآن صراط همیشه به صورت مفرد آمده، در حالی که سبیل هم به صورت مفرد و هم جمع آمده است. معنای سبیل آن راه های فرعی است که به راه اصلی منتهی می گردد و معنای صراط همان راه راست است. [5]
بهرحال "صراط مستقیم" یکی بیش نیست و تعددناپذیر است، زیرا به خداوند استناد دارد و هرچه غیر از آن باشد، "سبیل الغیّ" می باشد. البته "سُبُل اللَّه" که کثیر و متعدد است و در برابر "سُبُل انحرافی" قرار دارد از صراط مستقیم که واحد است، جدا نیست و رابطه"سُبُل اللَّه" با "صراط مستقیم" یا به گونه ای است که سُبُل، راههای فرعی می باشند که به صراط میپیوندند، یا صراط مستقیم با وحدت انبساطی و گسترده ای که دارد، راههای فرعی (سُبُل) را زیر پوشش خود قرار می دهد. [6]
معنای صراط مستقیم از نگاه مفسران
تعابیر مختلفی در تفسیر و تطبیق و مصداق صراط مستقیم، از امامان معصوم (ع) و مفسران به ما رسیده است که پرداختن به آنها در این مختصر نمی گنجد. بنابر این در این جا به صورت خیلی خلاصه به بیان معانی و مصادیق آن می پردازیم:
1. صراط مستقیم؛ یعنی کتاب خدا (قرآن). از پیامبر (ص) و امام علی (ع) درباره صراط مستقیم روایت شده است که صراط مستقیم کتاب خدا است. [7]
2. صراط مستقیم؛ یعنی راه انبیا و پیامبران الاهی. رسول خدا (ص) درباره (اهدنا الصراط المستقیم) فرمود: راه انبیا است. [8] پیامبر (ص) در جایی نشسته بودند و گروهی در گرد ایشان بودند، حضرت شروع کرد به ترسیم خطوطی بر روی زمین. یکی از آن خط ها مستقیم بود و دیگر خط ها کج و غیر مستقیم. سپس فرمودند: این یک راه، راه راست من است و باقی دیگر هیچ کدام راه من نیستند. [9]
3. صراط مستقیم؛ یعنی اسلام (تسلیم شدن در برابر خداوند). رسول الله (ص) فرمود: ".... فالصراط الاسلام". [10]
4. صراط مستقیم از نظر قرآن کریم، همان "دین قیّم" است که فرمود: "قل اننّی هدانی ربّی الی صراط مستقیم، دینّاً قیّماً مله ابراهیم حنیفاً" [11] و دین قیم دینی است که خود ایستاده است و دیگران را نیز به پا می دارد. و سرّ این که از دین قیّمی که همان صراط مستقیم است به "ملّت ابراهیم" یاد می شود و دین به روش او نسبت داده می شود، این است که برجسته ترین روش را ابراهیم خلیل (ع) ارایه کرده است و "حنیف" به معنای کسی است که در متن راه حرکت می کند و در مقابل "جنیف" و "متجانف"؛ یعنی کسی است که به راست و چپ گرایش دارد. [12]
5 . آن گونه که از بررسی آیات قرآن بر می آید، صراط مستقیم همان آیین خدا پرستی و دین حق و پایبند بودن به دستورات خدا است و معانی مختلفی که مفسران در این زمینه ارائه کرده اند در واقع به همین معنا باز می گردد. [13]
6. امام صادق (ع) در معنای آیه "اهدنا الصراط المستقیم" فرمودند: "یعنی ارشدنا الی لزوم الطریق المؤدی الی محبّتک و المبلغ الی جنتک و المانع من ان نتبع اهواءنا فنعطب او ان ناخذ بآرائنا فنهلک". [14] امام (ع)، صراط مستقیم را به راهی تفسیر نموده است که انسانها را به محبّت و بهشت خداوند برساند و از پیروی هواها و آرای نفسانی که موجب هلاکت می گردد، جلوگیری نماید. [15]
7. امام واجب الاطاعه، صراط مستقیم در دنیا است و پیروی از او، وسیله عبور از صراط و پل بر روی جهنم در آخرت است. امام صادق (ع) در این باره می فرماید: "صراط مستقیم دو صراط است. یکی صراط در دنیا و دیگری صراط در آخرت. صراط در دنیا امام واجب الاطاعه است. هر کس وی را در دنیا شناخت و به او اقتدا کرد، از پل صراط عبور کرد و هر کس در دنیا او را نشناخت قدم هایش در پل صراط می لغزد و وارد جهنم می شود). [16]
8. صاحب تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه شش سوره حمد ضمن بیان اقوال و نظریات در این باره می نویسد:
بهتر است آن را (صراط مستقیم) بر معنای عام حمل کرد به طوری که شامل همه مصادیق یاد شده شود؛ زیرا صراط مستقیم دینی است که خداوند به آن فرمان داده است و آن اعم از توحید، عدل و ولایت کسانی است که از اطاعت آنان واجب است و همین معنا نیز در آیه شش سوره حمد مراد خداوند است. [17]
9. صراط مستقیم راه کسانی است که خداوند به آنها نعمت داده است، نه کسانی که مورد غضب خداوند واقع شدند و نه گمراهان. از امام صادق درباره ضالین و مغضومین پرسش شده آن حضرت فرمود: "یهود از مصادیق مغضوبین و نصاری از مصادیق ضالین هستند". [18]
10. علامه طباطبائی در این باره می گوید: صراط مستقیم، صراط غیر گمراهان است. کسانی که در راه و سلوک آنها نه شرکی وجود دارد و نه ظلمی. همان گونه که گمراهی و ضلالت در آن راه نیست. نه در قلبشان کفری است و نه در ذهنشان خطور می کند که خداوند راضی به آنها نباشد. نه در اعمال و رفتارشان کار معصیت و گناهی سر می زند و نه قصور در طاعتی دارند. این راه همان حق توحید است. هم از جهت علم و هم از جنبه عمل. [19]
11. امام خمینی (ره) در تفسیر عرفانی خود صراط مستقیم را چنین معنا می کند:
صراط مستقیم همین صراط اسلام است که صراط انسانیت است، که صراط کمال است که راه به خدا است.
سه راه هست، یک راه "مستقیم" و یک راه شرقی "مغضوب علیهم" و یک راه غربی "ضالین".
این راه مستقیم را اگر چنانچه بدون انحراف به این طرف و آن طرف ... طی کردید، این راه مستقیم، منتهی به خدا می شود. [20] این همان معنای سخن امیرمؤمنان علی (ع) است، که فرمودند: "الیمین و الشمال مضلّه و الطریق الوسطی هی الجاده". [21]
امام (ره) در جایی دیگر در این باره می فرماید: راه مستقیم راه آنهایی است که خداوند به آنها منت گذاشته و نعمت عطا فرموده، نعمت اسلام، نعمت انسانیت، دفاع و پاسداری از اسلام و قرآن، مجاهده در راه اسلام این راه مستقیم است. این همان صراط مستقیمی است که شما در نماز از خدا می خواهید. [22]
نتیجه: آنچه را که به عنوان نتیجه و جمع بندی می توان گفت این است که تمامی این معانی از آیات قرآن و روایاتی که در تفسیر صراط مستقیم وارد شده است قابل برداشت است؛ چرا که در قرآن گاه از تمامی دین حق به صراط مستقیم یاد می شود، گاه دیگر از صراط پیامبر (ص) و زمانی راه ولایت، صراط مستقیم معرفی شده است.
پی نوشتها:
[1] راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، واژه صراط؛ جوادی آملی، عبداللَّه، تفسیر تسنیم، ج 1، ص 457 – 458، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ 3، 1381.
[2] شوری، 53.
[3] نجم، 42
[4] انشقاق،6.
[5] مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن (تفسیر سوره حمد)، ص 50، تهران، صدرا، چاپ 16، 1381.
[6] ر.ک: تفسیر تسنیم، ج 1، ص 468 - 466.
[7] طبرسی، مجمع البیان، ج 1، ص 58، تهران، ناصرخسرو، چاپ 3، 1372 ؛ عروسی حویزی، نور الثقلین، ج 1، ص 20 ح 87.
[8] کتاب ال تفسیر، عیاشی، ج 1، ص 22، تهران، چاپخانه علمیه، 1380ق ؛ عروسی حویزی، نور الثقلین، ج 1، ص 17، ح 86، قم، اسماعیلیان، 1415ق.
[9] مطهری، مرتضی، آشنای با قرآن، (تفسیر سوره حمد)، ص 50، تهران، صدرا، چاپ 16، 1381.
[10] الدر المنثور، ج 1، ص 39.
[11] انعام، 161.
[12] ر.ک: تفسیر تسنیم، ج 1، ص 466؛ آداب الصلوه، امام خمینی، ص 287.
[13] تفسیر نمونه، ج 1، ص 50، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ 43، 1381.
[14] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج 1، ص 38، قم، انتشارات اسلامی، چاپ 6، 1421ق؛ آداب الصلوه، امام خمینی، ص 294 - 286؛ تفسیر صافی، ج 1، ذیل آیه 6 سوره حمد.
[15] islamquest.net/fa/archive/question/1194.
[16] نور الثقلین، ج 1، ص 21، ح 91.
[17] مجمع البیان، ج 1، ص 58، تهران، ناصرخسرو، چاپ 3، 1372.
[18] تفسیر عیاشی، ج 1، ص 24، ح 27؛ نور الثقلین، ح 1، ص 25، ح 111.
[19] المیزان، ج 1، ص30.
[20] امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص 250، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ 6، 1381.
[21] نهج البلاغه، خطبه 16، بند 7.
[22] تفسیر سوره حمد، ص 250.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] اهدنا الصراط المستقیم یعنی چه؟
- [سایر] در نماز می خوانیم "اهدنا الصراط المستقیم" در عین حال امام علی (ع) که خود صراط مستقیم است و دیگران باید در این مسیر از ایشان تبعیت کنند نیز در نماز خود همین صراط مستقیم را از خدا می خواهد؛ چرا ایشان همین را از خدا می خواهند؟ یا آن چیزی که ایشان می خواهند متفاوت است؟
- [سایر] آیا شیعیان معتقدند که ابو بکر برای خدمت به بت ها عمرش را صرف کرده، و آن را پرستش می کرد و ایمان او مانند ایمان یهود و نصاری بود و او پشت سر پیامبر نماز می خواند در حالی که بت در گردنش آویخته بوده و بر آن سجده می کرد.؟ (ر.ک کتب الصراط المستقیم ج25 / 155 . قابل ذکر است کتاب صراط مستقیم، تألیف علی بن یونس نباطی بیاضی، چاپ کتابخانه حیدریه، نجف، 1384 ه ق در 3 جلد می باشد. کتاب بحار الأنوار ج 25 / 172 الکشکول ص 104 حیدر بن علی حیدر الحلی الآملی الأنوار النعمانیة ج 1 / 53).
- [سایر] نویسنده کتاب (ارشاد القلوب الی الصواب) کیست؟ آیا این کتاب از نظر اهل تشیع کتاب معتبری است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر کلمه ای درنماز غلط گفته شود یا در صحت آن شک کند یا نَفَسِ انسان قطع و کلمه ناقص شود، آیا تکرار همان کلمه کافی است یا باید از اول آیه یا از اول جمله خوانده شود،مثلاً اگر (مستقیم) را غلط گفت، یا صحت آن مشکوک بود، یا در حال حرکت بدن اداء کرد، آیا باید از (اهدنا) تکرار کند؟
- [سایر] مگر در زیارت جامعه کبیره نمی خوانیم "و من حاربکم مشرک" و یا "من جحدکم کافر"؟ پس حضرت علی(ع) چرا هرگز کسانی را که با او جنگ کردند نه کافر دانست و نه فاسق و نه مشرک، بلکه می فرمود اینها برادران ما هستند که بر ما ستم کردند؟! نص روایت: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِیَادٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ عَلِیّاً ع لَمْ یَکُنْ یَنْسُبُ أَحَداً مِنْ أَهْلِ حَرْبِهِ إِلَی الشِّرْکِ وَ لَا إِلَی النِّفَاقِ وَ لَکِنَّهُ کَانَ یَقُولُ هُمْ إِخْوَانُنَا بَغَوْا عَلَیْنَا (وسائل الشیعة، ج15، باب حکم قتال البغاة).
- [سایر] بر اساس حدیث زیر انسان هر چقدر نماز را با صدای بلندتر بخواند بهتر است و بیشتر از آتش جهنم دور میشود: (وَ أَمَّا الِاجْتِهَارُ فَإِنَّهُ یَتَبَاعَدُ لَهَبُ النَّارِ مِنْهُمْ بِقَدْرِ مَا یَبْلُغُ صَوْتُهُ وَ یَجُوزُ عَلَی الصِّرَاطِ وَ یُعْطَی السُّرُورَ حِینَ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ).(روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 2، ص 335، ط القدیمة). اما بر اساس فتوای مجتهدین، بلندخوانی اگر به حد فریاد برسد، نماز را باطل میکند. این موضوع چگونه قابل جمع است؟!
- [آیت الله نوری همدانی] آیاوضوء به خودی خود استحباب نَفسی دارد یا خیر؟ و اگر شخصی در موقع وضوء گرفتن همینقدر که بگوید وضوء میگیرم قربة الی اللّه کافی است یا باید یکی از غایات را که مطلوب است در نظر بگیرد و نیّت کند؟ و اگر غایت لازم است نفس طاهر بودن غایتی محسوب میشود یا خیر؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مواردی که فاصله بین دو عمره کمتر از یک ماه است، و شخص می خواهد برای خودش رجاءاً عمره مجدّدبجا آورد،آیا کافی است به این شکل نیّت کند: (محرم می شوم به احرام عمره مفرده رجاءاً قربةً الی الله)؟
- [سایر] آیا درست است که در زمان پیامبر (ص)، قانون ارث به این نحو بود که اگر شخص بدهی یا دَینی میداشت بر عهدۀ پیامبر بود، امّا اگر ارثی می داشت برای ورثهاش؟ چنانچه در روایت آمده است: (من ترک دینا أو ضیاعا فعَلَیّ و إلیّ، و من ترک مالا فلورثته؛ فصار بذلک أولی بهم من آبائهم و أمهاتهم و صار أولی بهم منهم بأنفسهم و کذلک أمیر المؤمنین بعده جری ذلک له مثل ما جری لرسول الله)، (علل الشرائع، ج 1، ص 127).
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر زیر و زبر کلمه ای را نداند یا نداند مثلاً کلمه ای به " س " است یا به " ص "، باید یاد بگیرد و چنان چه دو جور یا بیشتر بخواند، مثل آن که در "اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ"، مستقیم را یک مرتبه با " سین " و یک مرتبه با " صاد " بخواند، نمازش باطل است.
- [آیت الله بروجردی] اگر زیر و زِبَر کلمهای را نداند، یا نداند مثلاً کلمهای به (س) است یا به (ص) باید یاد بگیرد و چنانچه دو جور یا بیشتر بخواند، مثل آن که در (إهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیمَ)، مستقیم را یک مرتبه با (سین) و یک مرتبه با (صاد) بخواند، نمازش باطل است.
- [آیت الله خوئی] اگر زیر و زبر کلمهای را نداند یا نداند مثلًا کلمهای به (س) است یا به (ص) باید یاد بگیرد و چنانچه دو جور یا بیشتر بخواند، مثل آن که در" اهدنا الصراط المستقیم"،" صراط" را یک مرتبه با" سین" و یک مرتبه با" صاد" بخواند نمازش باطل است، ولی اگر آن کلمهای را که دو جور خوانده از اذکار باشد، و غلط خواندناش از ذکر بودن خارجش نکند نمازش صحیح است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر زیر و زبر کلمهای را نداند یا مثلاً نداند کلمهای به (س) است یا به (ص)، باید یاد بگیرد و چنانچه دو جور یا بیشتر بخواند؛ مثل آن که در (اهْدنا الصِّراطَ المُسْتَقیم) کلمه مستقیم را یک بار با سین و یک بار با صاد بخواند، نمازش باطل است، مگر کلمه به هر دو نحو عربی صحیح باشد و یکی از آنها را به قصد ذکر بگوید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر زیر و زبر کلمه ای را نداند؛ یا نداند مثلا کلمه ای به س است یا به ص؛ باید یاد بگیرد و چنانچه دو جور یا بیشتر بخواند مثل آنکه در اهدنا الصراط المستقیم مستقیم را یک مرتبه با سین و یک مرتبه با صاد بخواند؛ نمازش باطل است؛ ولی اگر آن کلمه ای را که دو جور خوانده از اذکار باشد و غلط خواندنش از ذکر بودن خارجش نکند؛ نمازش صحیح است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زیر وزبر کلمه ای را نداند ، باید یاد بگیرد ، ولی اگر کلمه ای را که وقف کردن آخر آن جائز است همیشه وقف کند ، یادگرفتن زیر و زبر آن لازم نیست و نیز ا گر نداند مثلاً کلمه ای به ( س ) است یا به ( ص ) باید یاد بگیرد و چنانچه دو جور یا بیشتر بخواند ، مثل آنکه در اهدنا الصراط المستقیم ، مستقیم را یک مرتبه با سین و یک مرتبه با صاد بخواند نمازش باطل است ، مگر انکه هر دو جور قرائت شده باشد و به امید رسیدن به واقع بخواند .
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسره و فتحه کلمهای را نداند، باید یاد بگیرد؛ ولی اگر کلمهای را که وقف کردن آخر آن جایز است همیشه وقف کند، یاد گرفتن کسره و فتحه آن لازم نیست و نیز اگر نداند مثلاً کلمهای با (س) است یا با (ص)، باید یاد بگیرد و چنانچه دو نوع یا بیشتر بخواند مثل آن که در (اِهْدِنا الصِّراطَ المُسْتَقیم)، مستقیم را یک مرتبه با سین و یک مرتبه با صاد بخواند نماز او باطل است، مگر آن که در کلمهای هر دو نوع قرائت شده باشد مانند کلمه (صراط) که (سراط) نیز قرائت شده که در این صورت اگر هر دو را بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله بهجت] اگر زیر و زبر کلمهای را نداند، باید یاد بگیرد، ولی اگر کلمهای را که وقف کردن آخر آن جایز است همیشه وقف کند یاد گرفتن زیر و زبر آن لازم نیست. ولی اگر نداند مثلاً کلمهای با (س) است یا با (ص) باید یاد بگیرد و چنانچه دو جور یا بیشتر بخواند، مثل آنکه در (اهدنا الصراط المستقیم)، مستقیم را یک مرتبه با سین و یک مرتبه با صاد بخواند، نمازش باطل است، مگر آنکه هر دو جور قرائت شده باشد و به امید رسیدن به واقع بخواند.
- [آیت الله سبحانی] اگر زیر و زبر کلمه ای را نداند باید یاد بگیرد ولی اگر کلمه ای که وقف کردن آخر آن جایز است می تواند همیشه وقف کند و یاد گرفتن زیر و زبر آن لازم نیست و نیز اگر نداند مثلا کلمه ای با (س) است یا با (ص) باید یاد بگیرد و چنانچه دو جور یا بیشتر بخواند، مثل آن که در اهدنا الصراط المستقیم، (مستقیم) را یک مرتبه با (س) و یک مرتبه با (ص) بخواند نمازش باطل است مگر آن که هر دو جور قرائت شده باشد و به امید رسیدن به واقع بخواند.
- [امام خمینی] اگر زیر و زبر کلمهای را نداند باید یاد بگیرد ولی اگر کلمهای را که وقف کردن آخر آن جایز است همیشه وقف کند یاد گرفتن زیر و زبر آن لازم نیست و نیز اگر نداند مثلاً کلمهای به (س) است یا به (ص) باید یاد بگیرد و چنانچه دو جور یا بیشتر بخواند، مثل آن که در اهدنا الصراط المستقیم، مستقیم را یک مرتبه با سین و یک مرتبه با صاد بخواند نمازش باطل است مگر آنکه هر دو جور قرائت شده باشد و به امید رسیدن به واقع بخواند.