شرح پرسش: اگر یک فرشته بتواند در قالب انسان درآید در آن صورت، آیا وی دارای شهوت خواهد بود؟، آیا می تواند همچون دیگر انسان ها ازدواج کند، غذا بخورد و کارهای دیگر انجام دهد؟ پاسخ اجمالی: معنای تمثل فرشته در قالب انسان این است که فرشته به چشم انسان به صورت شخصی ظاهر شود؛ یعنی آدمی فرشته در قالب انسان را به صورت فلان شخص تصور می کند، نه این که واقعا فرشته به آن صورت در آمده و چیز دیگری شده باشد، پس تمثل ملک به صورت بشر، ظهور او برای بیننده به صورت بشر است، نه این که ملک بشر شود و ذات او دگرگون شود؛ زیرا اگر این گونه باشد معنایش این است که فرشته، تبدیل و تغییر ذات داشته باشد، نه این که به صورت چیزی دیگر ظاهر شود و تمثل یابد. بنابراین، فرشته ای که به صورت انسان ظاهر می شود حقیقت او همان فرشته است و فرشته مانند انسان شهوت ندارد و مثل انسان غذا نمی خورد. پاسخ تفصیلی: قبل از توضیح اصل مطلب لازم است معنای دو واژه بیان شود: یک. کلمه (ملائکة) {فرشتگان} جمع ملک - به فتح لام- است، که موجوداتی هستند مخلوق خدا، و واسطه ‌هایی بین او و بین عالم مشهود هستند. [1] دو. (تمثل) از ماده (مثل) اشتقاق یافته و (ممثل) به چیزی می‌ گویند که به صورت دیگری نمایان گردد. [2] حقیقت فرشته ها در آموزه های دینی ما این گونه بیان شده است: در قرآن کریم، مطالب زیادی از فرشته ها و عملکرد آنها وجود دارد، ولی سخن صریحی درباره ماهیت و چیستی فرشتگان نیامده است، در کتاب بحار از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: خدای عز و جل ملائکه را از نور آفریده است. و به نقل از تفسیر قمی، امام صادق (ع) فرمود: "ملائکه آب و طعام نمی‌ خورند، و ازدواج ندارند، و تنها با نسیم عرش، زنده‌ اند، و برای خدای عز و جل فرشتگانی است که تا روز قیامت یکسره در رکوع‌اند، و برای او فرشتگانی دیگر است که تا روز قیامت یکسره در سجده ‌اند". امام ابوجعفر (ع) فرموده: "خدای عز و جل اسرافیل و جبرئیل و میکائیل را از یک تسبیح آفرید، و برایشان گوش و چشم و تیزی عقل و سرعت فهم قرار داد" . [3] در مورد ماهیت و حقیقت فرشته ها نظریات متفاوتی مطرح شده است: 1. برخی می گویند: فرشته مکان دارد و جسمی است لطیف چون هوا و به شکل های مختلف ظاهر می شود و در آسمان ها است. 2. طوائفی از بت‌ پرست ها می گفتند: فرشته‌ ها همان ستارگان خوشبختی و نحس هستند که به نظر آنها زنده ‌اند و ناطق، و ستارگان خوشبختی فرشته‌ های رحمت هستند و ستارگان نحس فرشته ‌های عذاب. 3- نظر فلاسفه این است که: فرشته جوهری است که مکان ندارد و در ماهیت با انسان فرق دارد، و از انسان نیرومندتر و داناتر است. [4] در روایات، کلمه تمثل بسیار به چشم می‌خورد، ولی در قرآن کریم جز در داستان مریم، در سوره دیگری نیامده است. [5] و آیات بعدی که در آن جبرئیل خود را برای مریم معرفی می‌کند بهترین شاهد است بر اینکه وی در همان حال هم که به صورت بشر مجسم شده بود باز فرشته بود، نه اینکه بشر شده باشد، بلکه فرشته‌ای بود به صورت بشر، و مریم او را به صورت بشر دید . بنابراین، معنای تمثل جبرئیل برای مریم به صورت بشر، این است که در حاسه و ادراک مریم به آن صورت محسوس شد، نه اینکه واقعا هم به آن صورت در آمده باشد، بلکه در خارج از ادراک وی صورتی غیر صورت بشر داشت . و این معنایی که برای تمثل بیان شده با همان معنای لغوی کلمه منطبق می‌شود، چون‌ وقتی می‌گوئیم: (تمثل شی‌ء لشی‌ء فی صورة کذا ) معنایش این است که چیزی برای چیز دیگری به صورت فلان در آمد، یعنی انسان، فرشته را به صورت فلان چیز تصور کرد، نه اینکه واقعا هم به آن صورت در آمده باشد، پس تمثل ملک به صورت بشر، ظهور او برای بیننده به صورت بشر است. [6] چند اشکال بر این گفتار وارد کردند که ما به عنوان نمونه به یک مورد آن همراه با جواب آن اشاره می کنیم: اشکال این است که جبرئیل به طوری که از اخبار بر می آید شخصی عظیم الجثه است، و چنین شخصی اگر بخواهد به اندازه یک انسان معمولی کوچک شود یا باید ما زاد از آن مقدارش ریخته شود در این صورت دیگر جبرئیلی باقی نمی ‌ماند، و اگر آن مقدار زائد ساقط نشود، و در عین حال کوچک گردد، تداخل لازم می ‌آید، که یکی از محالات است. جواب داده‌ اند به اینکه اگر قائل باشیم که جبرئیل جسم است، چه مانعی دارد که بگوئیم دو قسم اجزاء دارد، یکی اجزای اصلی است که همان مقداری است که انسانها دارند، و یکی اجزاء زیادی، و هر وقت بخواهد می‌تواند با اجزای اصلیش به صورت بشری در آید، و اگر قائل باشیم که اصلا جسم نیست، بلکه از روحانیات است، چه مانعی دارد که گاهی به طوری که در روایات آمده به جثه‌ای عظیم مجسم شود، و گاهی به کالبدی کوچک . ولی خواننده عزیز بر ناتمامی این جواب واقف است، چون شق اول آن مبنی بر این است که تمثل عبارت باشد از یک دگرگونی واقعی، یعنی شخص متمثل، ذات و حقیقت اولش باطل شود و به ذات دیگری مبدل گردد، و حال آنکه قبلا روشن شد که معنای تمثل این نیست، بلکه حفظ ذات و حقیقت، و ظهورش بر خلاف آن است . آیه هم با کمک سیاقی که دارد ظاهر در این است که جبرئیل با تمثلش از حقیقت فرشتگی بیرون نیامد و بشر نشد، بلکه در ادراک مریم به صورت بشر ظاهر گردید، نه فی نفسه و در خارج، هم چنان که نظیرش در نزول ملائکه کرام بر ابراهیم و بشارت دادن وی به ولادت اسحاق، و نیز نزولشان بر لوط (ع) و ظهورشان به صورت بشر، و نیز ظهور ابلیس در جنگ بدر به صورت سراقة بن مالک، با آنکه سراقه آن روز در مکه بود. [7] نظیر این تمثل در روایات بسیار زیاد است، مانند ابلیس که در داستان (دار الندوة)، که مشرکین برای کشتن رسول خدا (ص) مشورت می‌کردند به صورت پیر مردی سالخورده پیدا و متمثل شد و پیشنهاد جدید و تازه‌ای داد و همه پذیرفتند، و نیز مانند تمثلش در روز عقبه به صورت منبه بن حجاج، و تمثلش برای یحیی (ع) به صورتی عجیب و غریب، و نیز مانند تمثل دنیا برای امیر المؤمنین (ع) به صورت زنی زیبا و جوان، و تمثل مال و اولاد و عمل آدمی در هنگام مرگ، و تمثل اعمال آدمی در قبر و در روز قیامت، و از همین قبیل است تمثل‌ هایی که در خواب دیده می‌شود، مانند تمثل دشمن به صورت سگ و یا مار و عقرب، و تمثل همسر به صورت کفش، و تمثل ترقی و علو مقام به صورت اسب، و تمثل افتخار به صورت تاج، و امثال اینگونه تمثلات. [8] با توضیحات ارائه شده روشن شد که حقیقت فرشته از آنچه که هست خارج نمی شود و به صورت انسان تبدیل نمی شود، بلکه فقط تمثلی صورت می گیرد، بنابراین فرشته ای که به صورت انسان ظاهر می شود مانند انسان شهوت ندارد و مثل انسان غذا نمی خورد بلکه مانند همه فرشتگان دیگر احکام خاص خودش را دارد و آن غیر از خواص انسان مجسم است. و اما مطلب دیگری که لازم است بیان شود این است که شاید ریشه این پرسش از افکار نادرست و داستان های خرافی و دروغ پردازی هایی یهود نشأت گرفته باشد، چرا که در داستان هاروت و ماروت که قرآن آنرا نقل می کند، [9] جای پای یهود و شیطنت های ایشان مشاهده می شود که در پیرامون این نقل قرآنی قصه هاو دروغ هایی مبنی بر شهوت رانی و ارتکاب معصیت توسط این دو فرشته را ساختند و در بین مردم رواج دادند و برخی نیز این دروغ ها را در کتاب های خود نقل کردند برای دریافت توضیحات بیشتر لازم است به کتاب های تفسیر شیعی مراجعه شود. [10] پی نوشتها: [1] . نمایه شمارهislamquest.net/fa/archive/question/1922 سایت . [2] . راغب، مفردات،ج1،ص758. [3] . نمایه شمارهislamquest.net/fa/archive/question/1922 سایت . [4] . کمره ای، محمد باقر،ترجمه کتاب السماء والعالم بحارالانوار،ج3، ص173، ناشر اسلامیه، چاپ اول، تهران، 1351ش. [5] . مریم،17؛ فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا. [6] . علامه طباطبایی، محمد حسین، ترجمه موسوی، ج14،ص4748. [7] . علامه طباطبایی، محمد حسین، ترجمه موسوی، ج14،ص49. برای دریافت توضیح مطلب در مورد ظهور ابلیس به صورت سراقةبن مالک به تفسیر المیزان ذیل آیه 48 سوره انفال و همچنین برای دریافت توضیحات بیشتری در مورد تمثل یافتن فرشتگان به صورت انسان به همین تفسیر ذیل آیه 17 سوره مریم مراجعه شود. [8] . علامه طباطبایی، محمد حسین، ترجمه موسوی، ج14،ص49. [9] . بقره،102. [10] . تفسیر المیزان در مورد این بحث ذیل آیه 102 سوره بقره مطالب خوبی را ارائه کرده است. منبع: www.islamquest.net
شرح پرسش:
اگر یک فرشته بتواند در قالب انسان درآید در آن صورت، آیا وی دارای شهوت خواهد بود؟، آیا می تواند همچون دیگر انسان ها ازدواج کند، غذا بخورد و کارهای دیگر انجام دهد؟
پاسخ اجمالی:
معنای تمثل فرشته در قالب انسان این است که فرشته به چشم انسان به صورت شخصی ظاهر شود؛ یعنی آدمی فرشته در قالب انسان را به صورت فلان شخص تصور می کند، نه این که واقعا فرشته به آن صورت در آمده و چیز دیگری شده باشد، پس تمثل ملک به صورت بشر، ظهور او برای بیننده به صورت بشر است، نه این که ملک بشر شود و ذات او دگرگون شود؛ زیرا اگر این گونه باشد معنایش این است که فرشته، تبدیل و تغییر ذات داشته باشد، نه این که به صورت چیزی دیگر ظاهر شود و تمثل یابد. بنابراین، فرشته ای که به صورت انسان ظاهر می شود حقیقت او همان فرشته است و فرشته مانند انسان شهوت ندارد و مثل انسان غذا نمی خورد.
پاسخ تفصیلی:
قبل از توضیح اصل مطلب لازم است معنای دو واژه بیان شود:
یک. کلمه (ملائکة) {فرشتگان} جمع ملک - به فتح لام- است، که موجوداتی هستند مخلوق خدا، و واسطه هایی بین او و بین عالم مشهود هستند. [1]
دو. (تمثل) از ماده (مثل) اشتقاق یافته و (ممثل) به چیزی می گویند که به صورت دیگری نمایان گردد. [2]
حقیقت فرشته ها در آموزه های دینی ما این گونه بیان شده است:
در قرآن کریم، مطالب زیادی از فرشته ها و عملکرد آنها وجود دارد، ولی سخن صریحی درباره ماهیت و چیستی فرشتگان نیامده است،
در کتاب بحار از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: خدای عز و جل ملائکه را از نور آفریده است.
و به نقل از تفسیر قمی، امام صادق (ع) فرمود: "ملائکه آب و طعام نمی خورند، و ازدواج ندارند، و تنها با نسیم عرش، زنده اند، و برای خدای عز و جل فرشتگانی است که تا روز قیامت یکسره در رکوعاند، و برای او فرشتگانی دیگر است که تا روز قیامت یکسره در سجده اند".
امام ابوجعفر (ع) فرموده: "خدای عز و جل اسرافیل و جبرئیل و میکائیل را از یک تسبیح آفرید، و برایشان گوش و چشم و تیزی عقل و سرعت فهم قرار داد" . [3]
در مورد ماهیت و حقیقت فرشته ها نظریات متفاوتی مطرح شده است:
1. برخی می گویند: فرشته مکان دارد و جسمی است لطیف چون هوا و به شکل های مختلف ظاهر می شود و در آسمان ها است.
2. طوائفی از بت پرست ها می گفتند: فرشته ها همان ستارگان خوشبختی و نحس هستند که به نظر آنها زنده اند و ناطق، و ستارگان خوشبختی فرشته های رحمت هستند و ستارگان نحس فرشته های عذاب.
3- نظر فلاسفه این است که: فرشته جوهری است که مکان ندارد و در ماهیت با انسان فرق دارد، و از انسان نیرومندتر و داناتر است. [4]
در روایات، کلمه تمثل بسیار به چشم میخورد، ولی در قرآن کریم جز در داستان مریم، در سوره دیگری نیامده است. [5] و آیات بعدی که در آن جبرئیل خود را برای مریم معرفی میکند بهترین شاهد است بر اینکه وی در همان حال هم که به صورت بشر مجسم شده بود باز فرشته بود، نه اینکه بشر شده باشد، بلکه فرشتهای بود به صورت بشر، و مریم او را به صورت بشر دید .
بنابراین، معنای تمثل جبرئیل برای مریم به صورت بشر، این است که در حاسه و ادراک مریم به آن صورت محسوس شد، نه اینکه واقعا هم به آن صورت در آمده باشد، بلکه در خارج از ادراک وی صورتی غیر صورت بشر داشت .
و این معنایی که برای تمثل بیان شده با همان معنای لغوی کلمه منطبق میشود، چون وقتی میگوئیم: (تمثل شیء لشیء فی صورة کذا ) معنایش این است که چیزی برای چیز دیگری به صورت فلان در آمد، یعنی انسان، فرشته را به صورت فلان چیز تصور کرد، نه اینکه واقعا هم به آن صورت در آمده باشد، پس تمثل ملک به صورت بشر، ظهور او برای بیننده به صورت بشر است. [6]
چند اشکال بر این گفتار وارد کردند که ما به عنوان نمونه به یک مورد آن همراه با جواب آن اشاره می کنیم:
اشکال این است که جبرئیل به طوری که از اخبار بر می آید شخصی عظیم الجثه است، و چنین شخصی اگر بخواهد به اندازه یک انسان معمولی کوچک شود یا باید ما زاد از آن مقدارش ریخته شود در این صورت دیگر جبرئیلی باقی نمی ماند، و اگر آن مقدار زائد ساقط نشود، و در عین حال کوچک گردد، تداخل لازم می آید، که یکی از محالات است.
جواب داده اند به اینکه اگر قائل باشیم که جبرئیل جسم است، چه مانعی دارد که بگوئیم دو قسم اجزاء دارد، یکی اجزای اصلی است که همان مقداری است که انسانها دارند، و یکی اجزاء زیادی، و هر وقت بخواهد میتواند با اجزای اصلیش به صورت بشری در آید، و اگر قائل باشیم که اصلا جسم نیست، بلکه از روحانیات است، چه مانعی دارد که گاهی به طوری که در روایات آمده به جثهای عظیم مجسم شود، و گاهی به کالبدی کوچک .
ولی خواننده عزیز بر ناتمامی این جواب واقف است، چون شق اول آن مبنی بر این است که تمثل عبارت باشد از یک دگرگونی واقعی، یعنی شخص متمثل، ذات و حقیقت اولش باطل شود و به ذات دیگری مبدل گردد، و حال آنکه قبلا روشن شد که معنای تمثل این نیست، بلکه حفظ ذات و حقیقت، و ظهورش بر خلاف آن است .
آیه هم با کمک سیاقی که دارد ظاهر در این است که جبرئیل با تمثلش از حقیقت فرشتگی بیرون نیامد و بشر نشد، بلکه در ادراک مریم به صورت بشر ظاهر گردید، نه فی نفسه و در خارج، هم چنان که نظیرش در نزول ملائکه کرام بر ابراهیم و بشارت دادن وی به ولادت اسحاق، و نیز نزولشان بر لوط (ع) و ظهورشان به صورت بشر، و نیز ظهور ابلیس در جنگ بدر به صورت سراقة بن مالک، با آنکه سراقه آن روز در مکه بود. [7]
نظیر این تمثل در روایات بسیار زیاد است، مانند ابلیس که در داستان (دار الندوة)، که مشرکین برای کشتن رسول خدا (ص) مشورت میکردند به صورت پیر مردی سالخورده پیدا و متمثل شد و پیشنهاد جدید و تازهای داد و همه پذیرفتند، و نیز مانند تمثلش در روز عقبه به صورت منبه بن حجاج، و تمثلش برای یحیی (ع) به صورتی عجیب و غریب، و نیز مانند تمثل دنیا برای امیر المؤمنین (ع) به صورت زنی زیبا و جوان، و تمثل مال و اولاد و عمل آدمی در هنگام مرگ، و تمثل اعمال آدمی در قبر و در روز قیامت، و از همین قبیل است تمثل هایی که در خواب دیده میشود، مانند تمثل دشمن به صورت سگ و یا مار و عقرب، و تمثل همسر به صورت کفش، و تمثل ترقی و علو مقام به صورت اسب، و تمثل افتخار به صورت تاج، و امثال اینگونه تمثلات. [8]
با توضیحات ارائه شده روشن شد که حقیقت فرشته از آنچه که هست خارج نمی شود و به صورت انسان تبدیل نمی شود، بلکه فقط تمثلی صورت می گیرد، بنابراین فرشته ای که به صورت انسان ظاهر می شود مانند انسان شهوت ندارد و مثل انسان غذا نمی خورد بلکه مانند همه فرشتگان دیگر احکام خاص خودش را دارد و آن غیر از خواص انسان مجسم است.
و اما مطلب دیگری که لازم است بیان شود این است که شاید ریشه این پرسش از افکار نادرست و داستان های خرافی و دروغ پردازی هایی یهود نشأت گرفته باشد، چرا که در داستان هاروت و ماروت که قرآن آنرا نقل می کند، [9] جای پای یهود و شیطنت های ایشان مشاهده می شود که در پیرامون این نقل قرآنی قصه هاو دروغ هایی مبنی بر شهوت رانی و ارتکاب معصیت توسط این دو فرشته را ساختند و در بین مردم رواج دادند و برخی نیز این دروغ ها را در کتاب های خود نقل کردند برای دریافت توضیحات بیشتر لازم است به کتاب های تفسیر شیعی مراجعه شود. [10]
پی نوشتها:
[1] . نمایه شمارهislamquest.net/fa/archive/question/1922 سایت .
[2] . راغب، مفردات،ج1،ص758.
[3] . نمایه شمارهislamquest.net/fa/archive/question/1922 سایت .
[4] . کمره ای، محمد باقر،ترجمه کتاب السماء والعالم بحارالانوار،ج3، ص173، ناشر اسلامیه، چاپ اول، تهران، 1351ش.
[5] . مریم،17؛ فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا.
[6] . علامه طباطبایی، محمد حسین، ترجمه موسوی، ج14،ص4748.
[7] . علامه طباطبایی، محمد حسین، ترجمه موسوی، ج14،ص49. برای دریافت توضیح مطلب در مورد ظهور ابلیس به صورت سراقةبن مالک به تفسیر المیزان ذیل آیه 48 سوره انفال و همچنین برای دریافت توضیحات بیشتری در مورد تمثل یافتن فرشتگان به صورت انسان به همین تفسیر ذیل آیه 17 سوره مریم مراجعه شود.
[8] . علامه طباطبایی، محمد حسین، ترجمه موسوی، ج14،ص49.
[9] . بقره،102.
[10] . تفسیر المیزان در مورد این بحث ذیل آیه 102 سوره بقره مطالب خوبی را ارائه کرده است.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] اگر یک فرشته بتواند در قالب انسان درآید در آن صورت، آیا وی دارای شهوت خواهد بود؟، آیا می تواند همچون دیگر انسان ها ازدواج کند، غذا بخورد و کارهای دیگر انجام دهد؟
- [سایر] برای کنترل شهوت، مواد غذایی که باعث تأثیر و تحریک شهوت در انسان می شود چیست؟
- [سایر] روح انسان بعد از مرگ در قالب حیوان در می آید یا در برزخ است؟
- [سایر] آیا غذا باعث زیاد و کم شدن شهوت جنسی انسان می شود؟ خوردن چه چیزهایی باعث زیاد و کم شدن شهوت انسان می شود؟ توضیح دهید.
- [سایر] انسان تا قبل ازدواج چگونه می تواند بر شهوت خود غلبه کند؟
- [سایر] اگر «روح» موجودی شریف و الهی است، چرا این روح شریف اگر در قالب انسان گنهکاری قرار گیرد به جهنم میرود؟
- [آیت الله بهجت] نگاه به استاد خانم که از روی شهوت نباشد، لکن در انسان تأثیر بگذارد چه طور است؟
- [سایر] 1. آیا روح انسان بعد از مرگ در قالب حیوان قرار می گیرد؟ 2. در برزخ سرگردان است؟ 3. در قرآن آمده انسان بعد از مرگ انتقال پیدا می کند به کجا و در چه زمانی؟
- [سایر] چرا فرشتگان اعمال انسان را مینویسند؟
- [سایر] چرا فرشتگان اعمال انسان را مینویسند؟
- [آیت الله سبحانی] به دو چیز انسان جنب می شود: اول جماع و لو به مقدار ختنه گاه دوم بیرون آمدن منی، چه در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بی شهوت، بااختیار باشد یا بی اختیار.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] به دو چیز انسان جنب می شود: اول جماع. دوم بیرون آمدنی منی؛ در خواب باشد یا بیداری؛ کم باشد یا زیاد؛ با شهوت باشد یا بی شهوت؛ با اختیار باشد یا بی اختیار.
- [آیت الله سیستانی] به دو چیز انسان جنب میشود : اول : جماع . دوم : بیرون آمدن منی ، در خواب باشد یا بیداری ، کم باشد یا زیاد ، با شهوت باشد یا بی شهوت ، با اختیار باشد یا بی اختیار .
- [آیت الله اردبیلی] با دو چیز انسان جُنُب میشود: اوّل:جماع، دوم: بیرون آمدن منی، در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بدون شهوت، با اختیار باشد یا بدون اختیار.
- [آیت الله وحید خراسانی] به دو چیز انسان جنب می شود اول جماع دوم بیرون امدن منی در خواب باشد یا بیداری کم باشد یا زیاد با شهوت باشد یا بی شهوت با اختیار باشد یا بی اختیار
- [آیت الله وحید خراسانی] به دو چیز انسان جنب می شود اول جماع دوم بیرون امدن منی در خواب باشد یا بیداری کم باشد یا زیاد با شهوت باشد یا بی شهوت با اختیار باشد یا بی اختیار
- [آیت الله نوری همدانی] به دو چیز انسان جنب می شود : اول – جماع ، دوم – بیرون آمدن منی ، چه در خواب باشد یا بیداری ، کم باشد یا زیاد با شهوت یا بی شهوت ، با اختیار باشد یا بی اختیار .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] به دو چیز انسان جنب می شود; اوّل: جماع. دوّم: بیرون آمدن منی، چه در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد با شهوت باشد یا بی شهوت، با اختیار باشد یا بی اختیار.
- [امام خمینی] به دو چیز انسان جنب می شود: اول: جماع. دوم: بیرون آمدن منی، چه در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بی شهوت، با اختیار باشد یا بی اختیار.
- [آیت الله مکارم شیرازی] انسان با دو چیز جنب می شود: اول جماع (آمیزش جنسی) دوم بیرون آمدن منی، چه در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بی شهوت.