در قرآن می‌خوانیم که فرشتگان حافظان اعمال انسان‌ها هستند: «وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظینَ. کِراماً کاتِبینَ. یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُون»؛[1] و البته بر شما نگهبانانی است. بزرگوارانی نویسنده (از فرشتگان). که [ظاهر و باطن و خلوص و ریا و مراتب کمال و نقص] آنچه را می‌کنید می‌دانند. منظور از «حافظین» در این آیه شریفه، فرشتگانی هستند که مأمور حفظ و نگهداری اعمال انسان‌ها اعم از نیک و بد هستند[2] که در آیه دیگری از قرآن تعبیر به «رقیب» و «عتید» شده است: «هیچ سخنی را بر زبان نمی‌آورد جز آن‌که در نزد او فرشته مراقب حاضر و آماده‌ای [برای نوشتن] است».[3] و در آیه دیگری می‌خوانیم: «[به یاد آر] آن‌گاه که آن دو (فرشته) دریافت‌کننده، از راست و از چپ او نشسته [افکار و اعمال او را] دریافت می‌کنند».[4] این آیات شریفه اشاره دارند به این‌که اعمال انسان غیر از طریق یادآوری خود صاحب عمل، ‌از راه دیگری نیز محفوظ است و آن محفوظ بودن با نوشتن فرشتگان نویسنده اعمال است که در طول زندگی هر انسانی موکل بر او هستند و انسان‌ها بر معیار آن اعمال؛ پاداش و کیفر می‌بینند.[5] همچنان که فرمود: «نامه‌ات را بخوان؛ کافی است که امروز خودت حسابرس خود باشی».[6] درباره این‌که چرا خداوند فرشتگان را بر انسان گماشته است، دلایلی بیان شده است؛ از جمله: یک. تا انسان گمان نکند که خداوند از اعمال آنان بی‌خبر است و این یک نوع لطفی است از جانب خداوند بر انسان؛ زیرا وقتی انسان بداند که خداوند فرشتگانی را گماشته تا به صورت ویژه از اعمال او مراقبت ‌کنند، انگیزه­اش برای دوری از گناه بیشتر می­شود. شخصی از امام صادق(ع) پرسید: علت وجود فرشتگان مأمور ثبت اعمال نیک و بد انسان‌ها چیست، در حالی‌که می‌دانیم خداوند: «عَالِمُ السِّرِّ وَ مَا هُوَ أَخْفَی‏» است؛ یعنی هر چیزی را که از آن مخفی‌تر نیست می‌داند؟! امام(ع) در پاسخ فرمود: «خداوند این فرشتگان را به عبادت خود دعوت کرد و آنها را شهود بر بندگانش قرار داد، تا بندگان به خاطر مراقبت آنان، بیشتر مراقب اطاعت الهی باشند، و از عصیان او بیشتر ناراحت شوند، و چه بسیار بنده‌ای که تصمیم به گناه می‌گیرد سپس به یاد فرشته می‌افتد و خودداری می‌کند، می‌گوید: پروردگارم مرا می‌بیند، و فرشتگان حافظ اعمال نیز گواهی می‌دهند. علاوه بر این، خداوند به رحمت و لطفش اینها را مأمور بندگان کرده، تا به فرمان خدا شیاطین سرکش را از آنها دور کند، و همچنین جانوران زمین و آفات بسیار را که آنها نمی‌بینند، تا آن زمان که فرمان خدا و مرگ آنها فرا رسد».[7] از این روایت به خوبی استفاده می‌شود که آنها علاوه بر مأموریت ثبت اعمال، مأمور حفظ انسان از حوادث ناگوار و آفات و وسوسه‌های شیاطین نیز هستند.[8] دو. از آن‌جا که نظام عالم بر اساس اسباب و مسببات شکل گرفته است، برخی فرشتگان نیز اسبابی برای ثبت و ضبط اعمال انسان‌ها هستند‏.[9] بنابراین، علاوه بر احاطه علمی خداوند بر ظاهر و باطن انسان دو فرشته نیز مراقب اعمال اویند که از طرف راست و چپ از او مراقبت می‌کنند، پیوسته، ‌با او هستند و لحظه‌ای از او جدا نمی‌شوند. [1] . انفطار، 10 – 12. [2] . شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: قصیرعاملی، احمد، ج ‏10، ص 292، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏26، ص 224، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. [3] . ق، 18: «ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید». ر.ک: «منظور از رقیب و عتید»، سؤال 37066؛ «تعداد فرشتگان ثبت اعمال»، سؤال 35508. [4] . ق، 17: «إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعیدٌ». [5] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 226، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق. [6] . اسراء، 14: «اقْرَأْ کِتابَکَ کَفی‏ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً». [7] . طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق و مصحح: خرسان، محمد باقر، ج ‏2، ص 348، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، 1403ق. [8] . تفسیر نمونه، ج ‏26، ص 226. [9] . ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏18، ص 347 – 348.
در قرآن میخوانیم که فرشتگان حافظان اعمال انسانها هستند: «وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظینَ. کِراماً کاتِبینَ. یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُون»؛[1] و البته بر شما نگهبانانی است. بزرگوارانی نویسنده (از فرشتگان). که [ظاهر و باطن و خلوص و ریا و مراتب کمال و نقص] آنچه را میکنید میدانند.
منظور از «حافظین» در این آیه شریفه، فرشتگانی هستند که مأمور حفظ و نگهداری اعمال انسانها اعم از نیک و بد هستند[2] که در آیه دیگری از قرآن تعبیر به «رقیب» و «عتید» شده است: «هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد جز آنکه در نزد او فرشته مراقب حاضر و آمادهای [برای نوشتن] است».[3] و در آیه دیگری میخوانیم: «[به یاد آر] آنگاه که آن دو (فرشته) دریافتکننده، از راست و از چپ او نشسته [افکار و اعمال او را] دریافت میکنند».[4]
این آیات شریفه اشاره دارند به اینکه اعمال انسان غیر از طریق یادآوری خود صاحب عمل، از راه دیگری نیز محفوظ است و آن محفوظ بودن با نوشتن فرشتگان نویسنده اعمال است که در طول زندگی هر انسانی موکل بر او هستند و انسانها بر معیار آن اعمال؛ پاداش و کیفر میبینند.[5] همچنان که فرمود: «نامهات را بخوان؛ کافی است که امروز خودت حسابرس خود باشی».[6]
درباره اینکه چرا خداوند فرشتگان را بر انسان گماشته است، دلایلی بیان شده است؛ از جمله:
یک. تا انسان گمان نکند که خداوند از اعمال آنان بیخبر است و این یک نوع لطفی است از جانب خداوند بر انسان؛ زیرا وقتی انسان بداند که خداوند فرشتگانی را گماشته تا به صورت ویژه از اعمال او مراقبت کنند، انگیزهاش برای دوری از گناه بیشتر میشود.
شخصی از امام صادق(ع) پرسید: علت وجود فرشتگان مأمور ثبت اعمال نیک و بد انسانها چیست، در حالیکه میدانیم خداوند: «عَالِمُ السِّرِّ وَ مَا هُوَ أَخْفَی» است؛ یعنی هر چیزی را که از آن مخفیتر نیست میداند؟! امام(ع) در پاسخ فرمود: «خداوند این فرشتگان را به عبادت خود دعوت کرد و آنها را شهود بر بندگانش قرار داد، تا بندگان به خاطر مراقبت آنان، بیشتر مراقب اطاعت الهی باشند، و از عصیان او بیشتر ناراحت شوند، و چه بسیار بندهای که تصمیم به گناه میگیرد سپس به یاد فرشته میافتد و خودداری میکند، میگوید: پروردگارم مرا میبیند، و فرشتگان حافظ اعمال نیز گواهی میدهند. علاوه بر این، خداوند به رحمت و لطفش اینها را مأمور بندگان کرده، تا به فرمان خدا شیاطین سرکش را از آنها دور کند، و همچنین جانوران زمین و آفات بسیار را که آنها نمیبینند، تا آن زمان که فرمان خدا و مرگ آنها فرا رسد».[7] از این روایت به خوبی استفاده میشود که آنها علاوه بر مأموریت ثبت اعمال، مأمور حفظ انسان از حوادث ناگوار و آفات و وسوسههای شیاطین نیز هستند.[8]
دو. از آنجا که نظام عالم بر اساس اسباب و مسببات شکل گرفته است، برخی فرشتگان نیز اسبابی برای ثبت و ضبط اعمال انسانها هستند.[9]
بنابراین، علاوه بر احاطه علمی خداوند بر ظاهر و باطن انسان دو فرشته نیز مراقب اعمال اویند که از طرف راست و چپ از او مراقبت میکنند، پیوسته، با او هستند و لحظهای از او جدا نمیشوند. [1] . انفطار، 10 – 12. [2] . شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: قصیرعاملی، احمد، ج 10، ص 292، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بیتا؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 26، ص 224، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. [3] . ق، 18: «ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید». ر.ک: «منظور از رقیب و عتید»، سؤال 37066؛ «تعداد فرشتگان ثبت اعمال»، سؤال 35508. [4] . ق، 17: «إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعیدٌ». [5] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 226، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق. [6] . اسراء، 14: «اقْرَأْ کِتابَکَ کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً». [7] . طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق و مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 348، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، 1403ق. [8] . تفسیر نمونه، ج 26، ص 226. [9] . ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 347 – 348.
- [سایر] چرا فرشتگان اعمال انسان را مینویسند؟
- [سایر] چرا نام امام زمان (عج) را به حروف مقطعه مینویسند؟
- [سایر] آیا برای ثبت اعمال همه انسانها فقط دو فرشته مأمور هستند یا به تعداد هر انسانی دو فرشته به نامهای عتید و رقیب وجود دارند؟ چرا؟
- [سایر] چرا نام امام زمان علیه السلام را با حروف مقطّعه (م.ح.م.د) مینویسند؟
- [سایر] آیا سخنان حضرت مهدی (عج) که در کتابها مینویسند درست است؟
- [سایر] لمس کردن کلمه (بسمه تعالی) و یا (ا...) - که به جای کلمه (الله) مینویسند - برای زن حائض چه حکمی دارد؟
- [سایر] منظور از نزول فرشته بر انسان چیست؟
- [سایر] لمس کردن کلمه (بسمه تعالی) و یا (ا...) - که به جای کلمه (اللّه) مینویسند بدون وضو چه حکمی دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] گاهی در وقف مینویسند (تولیت این موقوفه نسلاً بعد نسل در ارشد اولاد است). این به چه معنی می باشد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] به منظور تنبّه و توجّه تماشاچی به نتیجه اعمال، آیا میتوان صحنههای روز قیامت را به تصویر کشید و از آنجا که نمایش این صحنه مستلزم نمایش چهره فرشتگان عذاب و رحمت است بازی هنرپیشگان در نقش فرشتگان چه حکمی دارد؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر صاحب ملک اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند که قلبا راضی نیست نماز خواندن در ملک او باطل است و اگر اجازه ندهد و انسان یقین کند که راضی است نماز او صحیح است
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر صاحب ملک به زبان، اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند که قلباً راضی نیست، نماز خواندن در ملک او باطل است و اگر اجازه ندهد و انسان یقین کند که قلباً راضی است نماز صحیح است.
- [آیت الله بروجردی] اگر صاحب ملک به زبان اجازهی نماز خواندن بدهد و انسان بداند که قلباً راضی نیست، نماز خواندن در ملک او باطل است و اگر اجازه ندهد و انسان یقین کند که قلباً راضی است، نماز صحیح است.
- [امام خمینی] اگر صاحب ملک به زبان اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند که قلبا راضی نیست نماز خواندن در ملک او باطل است و اگر اجازه ندهد و انسان یقین کند که قلبا راضی است نماز صحیح است.
- [آیت الله سیستانی] اگر صاحب ملک به زبان ، اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند که قلباً راضی نیست ، نماز خواندن در ملک او جایز نیست و اگر اجازه ندهد و انسان یقین کند که قلباً راضی است ، نماز خواندن جایز است .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر صاحب ملک به زبان، اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند که قلباً راضی نیست، نماز خواندن در ملک او باطل است. و اگر اجازه ندهد و انسان یقین کند که قلباً راضی است نماز صحیح است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر صاحب ملک به زبان؛ اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند که قلبا راضی نیست؛ نماز خواندن در ملک او باطل است و اگر اجازه ندهد و انسان یقین کند که قلبا راضی است نماز صحیح است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر صاحب ملک به زبان ، اجازة خواندن بدهد و انسان بداند که قلباً راضی نیست ، نماز خخواندن در ملک او باطل است . و اگر اجازه ندهد و انسان یقین کند که قلباً راضی است ، نماز صحیح است .
- [آیت الله اردبیلی] اگر صاحب ملک اجازه نماز خواندن بدهد، ولی انسان بداند که قلبا راضی نیست، نماز خواندن در ملک او باطل است و اگر اجازه ندهد و انسان یقین کند که قلبا راضی است، نماز صحیح است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر صاحب ملک به زبان، اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند که قلباً راضی نیست، نماز خواندن در ملک او جایز نیست و به احتیاط مستحب باطل است و اگر شک داشته باشد که قلباً راضیست نماز او بیتردید صحیح است، همچنین است اگر اجازه نداده و انسان بداند که قلباً راضیست و اگر اجازه نداده و انسان شک داشته باشد که قلباً راضیست یا نه، نماز خواندن در آن ملک حرام و به احتیاط مستحب باطل است.