شرح پرسش: آیا مباهله باید شرطی داشته باشد تا با کسی مباهله کنیم و یا هر کسی برای اثبات ایمان خویش می تواند مباهله کند؟ در چه مورد می شود مباهله کرد؟ در تاریخ اسلام آیا مباهله به طور قطع اتفاق افتاده است؟ آنچه که در آیات قرآن جریان خواستن مباهله از طرف رسول خدا نه واقعا اتفاق افتاده چون طرف مقابل پیشنهاد مباهله را رد کرد. آیا این حقیقت دارد؟ پاسخ اجمالی: مباهله یعنی نفرین کردن یک دیگر تا هر کس که بر باطل است مورد غضب الهی قرار گیرد و آن کس که بر حق است شناخته شود و بدین گونه حق از باطل تشخیص داده شود. مباهله یک نوع دعا است و دارای ویژگی ها و شرایط خاصی نیز می باشد که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم: این که خود را سه روز اصلاح اخلاقی کند ، روزه بگیرد و غسل کند، و با کسی که می‌خواهد مباهله کند به صحرا برود، ... و میان سپیده دم تا بر آمدن آفتاب مباهله کند. مباهله، مخصوص زمان پیامبر (ص) نیست، بلکه دیگر مؤمنان نیز می‌ توانند مباهله کنند. از این رو هیچ مانعی نیست که هر کس با حفظ شرایطی که بیان شد برای اثبات حقانیت خویش در مقابل دشمنان دین بتواند مباهله کند. البته باید دانست که شرایط مباهله و اخلاص و اعتماد به نفسی که در آن لازم است، به آسانی برای هر فردی قابل دستیابی نبوده و نباید عجولانه به چنین کاری اقدام نمود که شاید اثری معکوس به دنبال داشته باشد. در ضمن باید دانست که مباهله مخصوص آن دسته از اختلافات و منازعات دینی و مذهبی است که طرف مقابل وجود گفتگو و مباحثات منطقی و علمی ، حق و حقیقت را نپذیرد و بر عقیده باطل خود اصرار ورزد با توجه به تفاسیر آیه مباهله معلوم می شود که سر انجام مباهله پیامبر (ص) به صلح و مسالمت ختم شده است. پاسخ تفصیلی: با توجه به این که سؤال شما از چند بخش تشکیل شده ما نیز پس از بیان مقدمه کوتاهی به همان ترتیب به پاسخ آن می پردازیم. مباهله در لغت : مباهله" در اصل از ماده" بهل" (بر وزن اهل) به معنی رها کردن و قید و بند را از چیزی برداشتن است، و به همین جهت هنگامی که حیوانی را به حال خود واگذارند تا نوزادش بتواند به آزادی شیر بنوشد، به او" باهل" می‌ گویند، و" ابتهال" در دعا به معنای تضرع و واگذاری کار به خدا است. مباهله در اصطلاح : از نظر مفهوم متداول که از آیه مباهله گرفته شده، مباهله به معنای نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است بدین ترتیب که افرادی که با هم در باره یک مساله مهم مذهبی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند. [1] مباهله یعنی نفرین کردن یک دیگر تا هر کس بر باطل بوده مورد غضب الاهی قرار گیرد و آن کس که بر حق است شناخته شود و بدین گونه حق از باطل تشخیص داده شود. [2] طبیعی است که طرفین مباهله، باید معتقد به پروردگار باشند تا بتوانند اقدام به چنین کاری نمایند، چون فردی که خداپرست نیست، نمی تواند از خداوند درخواستی داشته باشد. اما پاسخ به شما به همان ترتیبی که در پرسشتان مطرح نمودید. 1. این که آیا مباهله باید شرطی داشته باشد تا با کسی مباهله کنیم؟ همان گونه که در تعریف مباهله گفتیم مباهله یک نحوه از دعا است از این رو شرایطی که برای دعا ذکر کردند برای مباهله نیز لازم است. [3] ولی با توجه به این که مباهله دعای خاصی است تبعاً دارای ویژگی ها و شرایط خاصی نیز می باشد که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم: الف. کسی که می خواهد مباهله کند باید خود را سه روز اصلاح اخلاقی کند. ب. روزه بگیرد. ج. غسل کند. د. با کسی که می‌ خواهد مباهله کند به صحرا برود. ه. ساعتی که در آن مباهله می شود: میان سپیده دم تا بر آمدن آفتاب است. و. انگشتان دست راستش را در انگشتان راست او بیفکند. ز. از خودش آغاز کند و بگوید: خداوندا! تو پروردگار آسمان های هفتگانه و زمین های هفتگانه ‌ای و آگاه از اسرار نهان هستی، و رحمان و رحیمی، اگر مخالف من حقی را انکار کرده و ادعای باطلی دارد بلائی از آسمان بر او بفرست، و او را به عذاب دردناکی مبتلا ساز! و بعد بار دیگر این دعا را تکرار کند و بگوید: اگر این شخص حق را انکار کرده و ادعای باطلی می‌کند بلائی از آسمان بر او بفرست و او را به عذابی مبتلا کن. [4] 2.اما پرسش دیگر شما که آیا هر کسی برای اثبات ایمان خویش می تواند مباهله کند؟ به تعبیر دیگر آیا مباهله یک حکم عمومی است یا این که مخصوص زمان پیامبر (ص) است؟ با توجه به شأن نزول آیه شریفه مباهله که روی سخنش تنها به پیامبر اسلام (ص) است شاید گفته شود که مباهله، مخصوص زمان پیامبر (ص) است ولی این سخن درستی نیست، و نمی توان مباهله را، ویژه زمان پیامبر (ص) دانست، بلکه دیگر مؤمنان نیز می‌ توانند مباهله کنند؛ زیرا اولاً بر اساس قانون مسلم اصولی شأن نزول آیه موجب تخصیص آیه نمی شود [5] ثانیاً " شکی نیست که آیه شریفه مباهله یک دستور کلی برای دعوت به مباهله به مسلمانان نمی‌ دهد بلکه روی سخن در آن تنها با پیامبر اسلام (ص) است، ولی این موضوع مانع از آن نخواهد بود که مباهله در برابر مخالفان یک حکم عمومی باشد و افراد با ایمان که از تقوا و خدا پرستی کامل برخوردارند هنگامی که استدلالات آنها در برابر دشمنان بر اثر لجاجت به جایی نرسد آنها را دعوت به مباهله کنند. [6] ثالثاً: از روایاتی که در منابع اسلامی نقل شده نیز عمومیت این حکم استفاده می‌شود: مرحوم کلینی،در کافی حدیثی از امام صادق (ع) نقل کرده که به یکی از اصحاب خویش فرمود: " اگر مخالفان سخنان حقت را نپذیرفتند آنها را به مباهله دعوت کن " [7] . از این رو می توان معتقد بود که هر کس با حفظ شرایطی که بیان شد برای اثبات حقانیت خویش در مقابل دشمنان ایمانش بتواند مباهله کند. [8] 3. اما این که در پرسشتان گفتید که در چه مورد می شود مباهله کرد؟ همان طور که از آیه مورد مباهله استفاده می شود مورد تشریع مباهله مخصوص اختلافات و منازعات دینی و مذهبی است تا جایی که با گفتگو حل نشود و کار به انکار و مکابره کشد. [9] 4. اما پرسش آخرتان که گفتید: در آیات قرآن جریان خواستن مباهله از طرف رسول خدا واقعاً اتفاق نیفتاده چون طرف مقابل پیشنهاد مباهله را رد کرد. آیا این حقیقت دارد؟ برای روشن شدن پاسخ این پرسش لازم است اصل مباهله را بیان کنیم: در شأن نزول آیه شریفه نقل شده که این آیه و آیات قبل از آن در باره هیات نجرانی نازل شده است، ... و هنگامی که پیامبر (ص) آنها را به مباهله دعوت کرد. آنها تا فردای آن روز از حضرت مهلت خواستند و پس از مراجعه به‌ شخصیت های نجران، اسقف (روحانی بزرگشان) به آنها گفت:" شما فردا به محمد (ص) نگاه کنید، اگر با فرزندان و خانواده‌اش برای مباهله آمد، از مباهله با او بترسید، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید؛ زیرا چیزی در بساط ندارد، فردا که شد پیامبر (ص) آمد در حالی که دست علی بن ابی طالب (ع) را گرفته بود و حسن و حسین (ع) در پیش روی او راه می ‌رفتند و فاطمه (ع) پشت سرش بود، نصاری نیز بیرون آمدند در حالی که اسقف آنها پیشاپیش شان بود، هنگامی که نگاه کرد، پیامبر (ص) با آن چند نفر آمدند، در باره آنها سؤال کرد به او گفتند: این پسر عمو و داماد او و محبوب‌ترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از علی (ع) هستند و آن بانوی جوان دخترش فاطمه (ع) است که عزیزترین مردم نزد او، و نزدیک‌ترین افراد به قلب او است ... سید به اسقف گفت:" برای مباهله قدم پیش گذار". گفت: نه، من مردی را می‌بینم که نسبت به مباهله با کمال جرأت اقدام می‌کند و من می‌ترسم راست گو باشد، و اگر راست گو باشد، به خدا یک سال بر ما نمی‌ گذرد در حالی که در تمام دنیا یک نصرانی که آب بنوشد وجود نداشته باشد. اسقف به پیامبر اسلام (ص) عرض کرد:" ای ابو القاسم! ما با تو مباهله نمی‌کنیم بلکه مصالحه می‌کنیم، با ما مصالحه کن، پیامبر (ص) با آنها به دو هزار حله (یک قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حله‌ای چهل درهم بود، و عاریه دادن سی دست زره، و سی شاخه نیزه، و سی رأس اسب مصالحه نمود، در صورتی که در سرزمین یمن، توطئه‌ای برای مسلمانان رخ ندهد، و پیامبر (ص) ضامن این عاریه ها خواهد بود، تا آن را بازگرداند و عهد نامه‌ای در این زمینه نوشته شد. [10] بنابراین باید نتیجه گرفت که تمام مقدمات مباهله انجام شد، اما چون طرف مقابل از اعتماد به نفس پیامبر به وحشت افتاده و در حقیقت بدون مباهله تسلیم شدند، نیازی به مباهله نبود و در تاریخ اسلام به موردی که مباهله انجام شده باشد برنخوردیم. پی نوشتها: [1] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌2، ص 578، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ه ش، چاپ اول‌. [2] دوانی، علی، مهدی موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار، ص 636، ‌ناشر: دار الکتب الاسلامیه‌، تهران‌، 1378 ش‌، چاپ: بیست و هشتم‌. [3] ر.ک: پاسخ های شماره islamquest.net/fa/archive/question/983 (نمایه شرایط استجابت حتمی دعا) و شمارهislamquest.net/fa/archive/question/2269 (شرایط و راه های استجابت دعا) . [4] کمره‌ای، محمد باقر ، اصول کافی-ترجمه کمره‌ای، ج 2، ص 513 و 514، ج ‌6، ص 145، ناشر: انتشارات اسوه، قم‌، 1375 ش، چاپ سوم‌. [5] المورد لا یخصص الوارد، حکیم، سید محسن، حقائق‌الأصول، ج 2، ص 412، ناشر بصیرتی، 1408 ه ق. [6] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌2، ص 589. [7] کلینی، الکافی، ج 2، ص 513. [8] بیان نکته ای خالی از لطف نیست و آن این که اگرچه در قرآن مجید موضوع مباهله پیغمبر اسلام با نصارای نجران بیان شده است، اما در اختلاف میان شوهر و زن در خصوص اتهام زن از طرف شوهر نسبت به ارتکاب امر خلاف عفت با مرد بیگانه که به آن ملاعنه گفته می شود در حقیقت یک نوع مباهله است که با شرائطی در حضور حاکم شرع جامع الشرائط صورت می گیرد، اصول کافی-ترجمه کمره‌ای، ج ‌6، ص 630. [9] اصول کافی-ترجمه کمره‌ای، ج ‌6، ص 629. [10] رازی، ابو عبد الله فخرالدین محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‌8، ص 248؛ این شان نزول با تفاوت های مختصری در کتب احادیث و تفاسیر ؛ مانند: صحیح مسلم، جزء 12، ص 129، ش 4420؛ سنن ترمذی، جزء 10، ص 260، ش 2925 و جزءالورد 12، ص 187، ش 3658؛ مسند احمد، جزء 4، ص 32، ش 1422؛ حاکم، المستدرک علی الصحیحین، جزء 11، ص 26، ش 4702، که او می گوید مطابق شرط شیخین این حدیث صحیح است؛ و انوار التنزیل و أسرار التأویل، ج‌2، ص: 20 و نیز معجم کبیر طبری؛ صحیح ابن حیان، مشکل الآثار طحاوی؛ ابو الفتوح رازی، و تفسیر کبیر غیر آن نیز آمده است، و فخر رازی در ذیل تفسیر آیه مذکور بعد از بیان شأن نزول آیه تطهیر برای امام حسن و امام حسین و فاطمة و علی (ع) می گوید: این روایت در میان علمای تفسیر و حدیث، مورد اتفاق است. منبع: www.islamquest.net
آیا مباهله شرطی دارد؟ در چه مورد می شود مباهله کرد؟ آیا مباهله به طور قطع اتفاق افتاده است؟
شرح پرسش:
آیا مباهله باید شرطی داشته باشد تا با کسی مباهله کنیم و یا هر کسی برای اثبات ایمان خویش می تواند مباهله کند؟ در چه مورد می شود مباهله کرد؟ در تاریخ اسلام آیا مباهله به طور قطع اتفاق افتاده است؟ آنچه که در آیات قرآن جریان خواستن مباهله از طرف رسول خدا نه واقعا اتفاق افتاده چون طرف مقابل پیشنهاد مباهله را رد کرد. آیا این حقیقت دارد؟
پاسخ اجمالی:
مباهله یعنی نفرین کردن یک دیگر تا هر کس که بر باطل است مورد غضب الهی قرار گیرد و آن کس که بر حق است شناخته شود و بدین گونه حق از باطل تشخیص داده شود.
مباهله یک نوع دعا است و دارای ویژگی ها و شرایط خاصی نیز می باشد که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم:
این که خود را سه روز اصلاح اخلاقی کند ، روزه بگیرد و غسل کند، و با کسی که میخواهد مباهله کند به صحرا برود، ... و میان سپیده دم تا بر آمدن آفتاب مباهله کند.
مباهله، مخصوص زمان پیامبر (ص) نیست، بلکه دیگر مؤمنان نیز می توانند مباهله کنند. از این رو هیچ مانعی نیست که هر کس با حفظ شرایطی که بیان شد برای اثبات حقانیت خویش در مقابل دشمنان دین بتواند مباهله کند. البته باید دانست که شرایط مباهله و اخلاص و اعتماد به نفسی که در آن لازم است، به آسانی برای هر فردی قابل دستیابی نبوده و نباید عجولانه به چنین کاری اقدام نمود که شاید اثری معکوس به دنبال داشته باشد.
در ضمن باید دانست که مباهله مخصوص آن دسته از اختلافات و منازعات دینی و مذهبی است که طرف مقابل وجود گفتگو و مباحثات منطقی و علمی ، حق و حقیقت را نپذیرد و بر عقیده باطل خود اصرار ورزد
با توجه به تفاسیر آیه مباهله معلوم می شود که سر انجام مباهله پیامبر (ص) به صلح و مسالمت ختم شده است.
پاسخ تفصیلی:
با توجه به این که سؤال شما از چند بخش تشکیل شده ما نیز پس از بیان مقدمه کوتاهی به همان ترتیب به پاسخ آن می پردازیم.
مباهله در لغت :
مباهله" در اصل از ماده" بهل" (بر وزن اهل) به معنی رها کردن و قید و بند را از چیزی برداشتن است، و به همین جهت هنگامی که حیوانی را به حال خود واگذارند تا نوزادش بتواند به آزادی شیر بنوشد، به او" باهل" می گویند، و" ابتهال" در دعا به معنای تضرع و واگذاری کار به خدا است.
مباهله در اصطلاح :
از نظر مفهوم متداول که از آیه مباهله گرفته شده، مباهله به معنای نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است بدین ترتیب که افرادی که با هم در باره یک مساله مهم مذهبی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند. [1]
مباهله یعنی نفرین کردن یک دیگر تا هر کس بر باطل بوده مورد غضب الاهی قرار گیرد و آن کس که بر حق است شناخته شود و بدین گونه حق از باطل تشخیص داده شود. [2]
طبیعی است که طرفین مباهله، باید معتقد به پروردگار باشند تا بتوانند اقدام به چنین کاری نمایند، چون فردی که خداپرست نیست، نمی تواند از خداوند درخواستی داشته باشد.
اما پاسخ به شما به همان ترتیبی که در پرسشتان مطرح نمودید.
1. این که آیا مباهله باید شرطی داشته باشد تا با کسی مباهله کنیم؟
همان گونه که در تعریف مباهله گفتیم مباهله یک نحوه از دعا است از این رو شرایطی که برای دعا ذکر کردند برای مباهله نیز لازم است. [3] ولی با توجه به این که مباهله دعای خاصی است تبعاً دارای ویژگی ها و شرایط خاصی نیز می باشد که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم:
الف. کسی که می خواهد مباهله کند باید خود را سه روز اصلاح اخلاقی کند.
ب. روزه بگیرد.
ج. غسل کند.
د. با کسی که می خواهد مباهله کند به صحرا برود.
ه. ساعتی که در آن مباهله می شود: میان سپیده دم تا بر آمدن آفتاب است.
و. انگشتان دست راستش را در انگشتان راست او بیفکند.
ز. از خودش آغاز کند و بگوید: خداوندا! تو پروردگار آسمان های هفتگانه و زمین های هفتگانه ای و آگاه از اسرار نهان هستی، و رحمان و رحیمی، اگر مخالف من حقی را انکار کرده و ادعای باطلی دارد بلائی از آسمان بر او بفرست، و او را به عذاب دردناکی مبتلا ساز! و بعد بار دیگر این دعا را تکرار کند و بگوید: اگر این شخص حق را انکار کرده و ادعای باطلی میکند بلائی از آسمان بر او بفرست و او را به عذابی مبتلا کن. [4]
2.اما پرسش دیگر شما که آیا هر کسی برای اثبات ایمان خویش می تواند مباهله کند؟ به تعبیر دیگر آیا مباهله یک حکم عمومی است یا این که مخصوص زمان پیامبر (ص) است؟
با توجه به شأن نزول آیه شریفه مباهله که روی سخنش تنها به پیامبر اسلام (ص) است شاید گفته شود که مباهله، مخصوص زمان پیامبر (ص) است ولی این سخن درستی نیست، و نمی توان مباهله را، ویژه زمان پیامبر (ص) دانست، بلکه دیگر مؤمنان نیز می توانند مباهله کنند؛ زیرا اولاً بر اساس قانون مسلم اصولی شأن نزول آیه موجب تخصیص آیه نمی شود [5] ثانیاً " شکی نیست که آیه شریفه مباهله یک دستور کلی برای دعوت به مباهله به مسلمانان نمی دهد بلکه روی سخن در آن تنها با پیامبر اسلام (ص) است، ولی این موضوع مانع از آن نخواهد بود که مباهله در برابر مخالفان یک حکم عمومی باشد و افراد با ایمان که از تقوا و خدا پرستی کامل برخوردارند هنگامی که استدلالات آنها در برابر دشمنان بر اثر لجاجت به جایی نرسد آنها را دعوت به مباهله کنند. [6]
ثالثاً: از روایاتی که در منابع اسلامی نقل شده نیز عمومیت این حکم استفاده میشود: مرحوم کلینی،در کافی حدیثی از امام صادق (ع) نقل کرده که به یکی از اصحاب خویش فرمود:
" اگر مخالفان سخنان حقت را نپذیرفتند آنها را به مباهله دعوت کن " [7] .
از این رو می توان معتقد بود که هر کس با حفظ شرایطی که بیان شد برای اثبات حقانیت خویش در مقابل دشمنان ایمانش بتواند مباهله کند. [8]
3. اما این که در پرسشتان گفتید که در چه مورد می شود مباهله کرد؟
همان طور که از آیه مورد مباهله استفاده می شود مورد تشریع مباهله مخصوص اختلافات و منازعات دینی و مذهبی است تا جایی که با گفتگو حل نشود و کار به انکار و مکابره کشد. [9]
4. اما پرسش آخرتان که گفتید: در آیات قرآن جریان خواستن مباهله از طرف رسول خدا واقعاً اتفاق نیفتاده چون طرف مقابل پیشنهاد مباهله را رد کرد. آیا این حقیقت دارد؟
برای روشن شدن پاسخ این پرسش لازم است اصل مباهله را بیان کنیم:
در شأن نزول آیه شریفه نقل شده که این آیه و آیات قبل از آن در باره هیات نجرانی نازل شده است، ... و هنگامی که پیامبر (ص) آنها را به مباهله دعوت کرد. آنها تا فردای آن روز از حضرت مهلت خواستند و پس از مراجعه به شخصیت های نجران، اسقف (روحانی بزرگشان) به آنها گفت:" شما فردا به محمد (ص) نگاه کنید، اگر با فرزندان و خانوادهاش برای مباهله آمد، از مباهله با او بترسید، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید؛ زیرا چیزی در بساط ندارد، فردا که شد پیامبر (ص) آمد در حالی که دست علی بن ابی طالب (ع) را گرفته بود و حسن و حسین (ع) در پیش روی او راه می رفتند و فاطمه (ع) پشت سرش بود، نصاری نیز بیرون آمدند در حالی که اسقف آنها پیشاپیش شان بود، هنگامی که نگاه کرد، پیامبر (ص) با آن چند نفر آمدند، در باره آنها سؤال کرد به او گفتند: این پسر عمو و داماد او و محبوبترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از علی (ع) هستند و آن بانوی جوان دخترش فاطمه (ع) است که عزیزترین مردم نزد او، و نزدیکترین افراد به قلب او است ... سید به اسقف گفت:" برای مباهله قدم پیش گذار". گفت: نه، من مردی را میبینم که نسبت به مباهله با کمال جرأت اقدام میکند و من میترسم راست گو باشد، و اگر راست گو باشد، به خدا یک سال بر ما نمی گذرد در حالی که در تمام دنیا یک نصرانی که آب بنوشد وجود نداشته باشد.
اسقف به پیامبر اسلام (ص) عرض کرد:" ای ابو القاسم! ما با تو مباهله نمیکنیم بلکه مصالحه میکنیم، با ما مصالحه کن، پیامبر (ص) با آنها به دو هزار حله (یک قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حلهای چهل درهم بود، و عاریه دادن سی دست زره، و سی شاخه نیزه، و سی رأس اسب مصالحه نمود، در صورتی که در سرزمین یمن، توطئهای برای مسلمانان رخ ندهد، و پیامبر (ص) ضامن این عاریه ها خواهد بود، تا آن را بازگرداند و عهد نامهای در این زمینه نوشته شد. [10]
بنابراین باید نتیجه گرفت که تمام مقدمات مباهله انجام شد، اما چون طرف مقابل از اعتماد به نفس پیامبر به وحشت افتاده و در حقیقت بدون مباهله تسلیم شدند، نیازی به مباهله نبود و در تاریخ اسلام به موردی که مباهله انجام شده باشد برنخوردیم.
پی نوشتها:
[1] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 578، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ه ش، چاپ اول.
[2] دوانی، علی، مهدی موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار، ص 636، ناشر: دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1378 ش، چاپ: بیست و هشتم.
[3] ر.ک: پاسخ های شماره islamquest.net/fa/archive/question/983 (نمایه شرایط استجابت حتمی دعا) و شمارهislamquest.net/fa/archive/question/2269 (شرایط و راه های استجابت دعا) .
[4] کمرهای، محمد باقر ، اصول کافی-ترجمه کمرهای، ج 2، ص 513 و 514، ج 6، ص 145، ناشر: انتشارات اسوه، قم، 1375 ش، چاپ سوم.
[5] المورد لا یخصص الوارد، حکیم، سید محسن، حقائقالأصول، ج 2، ص 412، ناشر بصیرتی، 1408 ه ق.
[6] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 589.
[7] کلینی، الکافی، ج 2، ص 513.
[8] بیان نکته ای خالی از لطف نیست و آن این که اگرچه در قرآن مجید موضوع مباهله پیغمبر اسلام با نصارای نجران بیان شده است، اما در اختلاف میان شوهر و زن در خصوص اتهام زن از طرف شوهر نسبت به ارتکاب امر خلاف عفت با مرد بیگانه که به آن ملاعنه گفته می شود در حقیقت یک نوع مباهله است که با شرائطی در حضور حاکم شرع جامع الشرائط صورت می گیرد، اصول کافی-ترجمه کمرهای، ج 6، ص 630.
[9] اصول کافی-ترجمه کمرهای، ج 6، ص 629.
[10] رازی، ابو عبد الله فخرالدین محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 8، ص 248؛ این شان نزول با تفاوت های مختصری در کتب احادیث و تفاسیر ؛ مانند: صحیح مسلم، جزء 12، ص 129، ش 4420؛ سنن ترمذی، جزء 10، ص 260، ش 2925 و جزءالورد 12، ص 187، ش 3658؛ مسند احمد، جزء 4، ص 32، ش 1422؛ حاکم، المستدرک علی الصحیحین، جزء 11، ص 26، ش 4702، که او می گوید مطابق شرط شیخین این حدیث صحیح است؛ و انوار التنزیل و أسرار التأویل، ج2، ص: 20 و نیز معجم کبیر طبری؛ صحیح ابن حیان، مشکل الآثار طحاوی؛ ابو الفتوح رازی، و تفسیر کبیر غیر آن نیز آمده است، و فخر رازی در ذیل تفسیر آیه مذکور بعد از بیان شأن نزول آیه تطهیر برای امام حسن و امام حسین و فاطمة و علی (ع) می گوید: این روایت در میان علمای تفسیر و حدیث، مورد اتفاق است.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] آیا مباهله باید شرطی داشته باشد تا با کسی مباهله کنیم و یا هر کسی برای اثبات ایمان خویش می تواند مباهله کند؟ در چه مورد می شود مباهله کرد؟ در تاریخ اسلام آیا مباهله به طور قطع اتفاق افتاده است؟ آنچه که در آیات قرآن جریان خواستن مباهله از طرف رسول خدا نه واقعا اتفاق افتاده چون طرف مقابل پیشنهاد مباهله را رد کرد. آیا این حقیقت دارد؟
- [سایر] آیا طلاق در زندگی پیامبر (ص) و امامان اتفاق افتاده است؟
- [سایر] آیا تاکنون اتفاق افتاده که پیامبر و امامان ما با زنی ازدواج کنند و سپس او را طلاق دهند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] قضیه مسجد جمکران از ابتدا در خواب بوده، یا در بیداری اتفاق افتاده و آیا سندش صحیح است؟
- [سایر] مباهله به چه معناست و آیا در زمان حاضر نیز می شود با مخالفان اسلام مباهله کرد؟
- [سایر] درباره آیات 4 تا 8 سوره اسراء که پیرامون بنی اسرائیل آمده آیا وعده دوم اتفاق افتاده یا باید منتظر بود اگر اتفاق افتاده پس ما شاهدیم که بنی اسرائیل برای سومین بار فساد کرده اند، در صورتی که قرآن کریم می فرماید بنی اسرائیل دو بار فساد خواهد کرد، لطفا راهنمایی کنید.
- [سایر] آیا اگر ما هم بتوانیم خود را در هنگام گناه بخصوص گناهان جنسی محفوظ داریم و به خاطر خدا گناه نکنیم، معجزاتی که در مورد پیامبران(ع) و یا افراد خاص اتفاق افتاده برای ما نیز اتفاق میافتد؟!
- [سایر] نشانه هایی که قبل از ظهور امام زمان (علیه السلام) به وقوع می پیوندد، در زمان حال کدام یک از آنها اتفاق افتاده است؟
- [سایر] روی داد کربلا را چگونه می توان اثبات کرد که واقعا اتفاق افتاده ؟چرا بسیاری از حقایق دین را باید در تاریخ جست؟
- [سایر] با سلام و خسته نباشید خدمت کارشناسان محترم. سوال من اینست که تا حالا کامیک از علایم ظهور امام زمان ارواحنا فدا اتفاق افتاده.
- [آیت الله اردبیلی] اگر اصل وکالتِ وکیل را به شرطی معلّق نمایند، صحیح نیست، ولی اگر وکالت معلّق نباشد و مورد وکالتِ وکیل را مشروط به شرطی نمایند، اشکال ندارد.
- [آیت الله بهجت] اگر در عقد شرکت شرط کنند کسی که کار میکند، یا بیشتر از شریک دیگر کار میکند، بیشتر منفعت ببرد، باید به شرطی که کردهاند عمل نمایند، و همچنین است بنابر اظهر، اگر شرط کنند کسی که کار نمیکند، یا کمتر کار میکند بیشتر منفعت ببرد، در صورتی که چنین شرطی عقلایی باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر چند دایی یا خاله وارث باشند تمام مال بین آنان بالسویه تقسیم می شود (به شرطی که تمام آنان پدری یا مادری یا پدر و مادری باشند).
- [آیت الله سبحانی] هر گاه ضامن و طلبکار شرط کنند که هر وقت بخواهند می توانند قرارداد ضمان را فسخ کنند چنین شرطی اشکال دارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه برای ضامن شدن خودش شرطی قرار دهد مثلا بگوید اگر بدهکار قرض تورا نداد من ضامنم صحت ضمان محل اشکال است
- [آیت الله اردبیلی] اگر آب حوض نجس باشد و باران بر آن ببارد، بنابر احتیاط به شرطی پاک میشود که آب حوض با آب باران مخلوط شود.
- [آیت الله بروجردی] هرگاه برای ضامن شدن خودش شرطی قرار دهد، مثلاً بگوید:اگر بدهکار قرض تو را نداد من میدهم، ضامن شدن او باطل است.
- [آیت الله مظاهری] اگر خویشان قطع رحم کنند، انسان نمیتواند قطع رحم کند، مگر اینکه در صله رحم مفسدهای نظیر ذلّت او باشد. صفحه 419
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر گاه برای ضامن شدن خودش شرطی قرار دهد، مثلاً بگوید اگر بدهکار قرض تو را نداد من می دهم ضامن شدن او باطل است.
- [آیت الله سیستانی] اگر چیزی را که عاریه کرده نجس شود ، باید صاحبش را از نجس شدن آن با دو شرطی که در مسأله (136) گذشت آگاه کند .