شیخ مفیده (ره) در کتاب الارشاد انبوهی از این نشانه‌ها و علایم را به طور فشرده نقل کرده است. به نظر او مهمترین نشانه‌ها عبارت است از: 1. جنبش ارتجاعی سفیانی(از علایم حتمی ). 2. قتل سید حسنی. 3. جنگ قدرت بنی عباس. 4. گرفتن خورشید در نیم روز ماه رمضان. 5. شکافته شدن زمین و فرورفتن تجاوزکاران در بیداء(از علایم حتمی) 6. فرورفتن زمین در مشرق و مغرب. 7. توقف خورشید به هنگام نیم روز در وسط آسمان. 8. طلوع خورشید از مغرب. 9. قتل نفس زکیه پشت دروازه کوفه در زمره هفتاد تن از شایستگان. 10. بریده شدن سر مردی از بنی هاشم در میان رکن و مقام. 11. ویران شدن دیوار مسجد کوفه. 12. حرکت پرچم‌های سیاه از طرف خراسان. 13. قیام جنبش یمنی(از علایم حتمی). 14. آشکار شدن مرد مغربی و تصرف سرزمین شام به وسیله لشگر او. 15. فروآمدن ترک‌ها در جزیره. 16. فروآمدن رومیان در رمله. 17. طلوع ستاره‌ای درخشان و نورانی بسان ماه و آن گاه انعطاف خاص آن. 18. پدیدار شدن سرخی در آسمان و گسترش آن در آفاق آسمان. 19. پیدایش ستون آتشی در مشرق به مدت سه تا هفت روز. 20. قیام امت عرب و برکنار شدن زمامداران عرب به وسیله ملت‌های خویش و به دست گرفتن زمام امور کشورها به وسیله مردم. 21. خروج جهان عرب از سیطره عجم (احتمالاً غربی‌ها). 22. کشته شدن رهبر مصر به دست مردم. 23. انهدام شام و اختلاف سه جریان سیاسی در آن. 24. ورود پرچم‌های قیس و عرب به مصر و پرچم‌های (کنده) به خراسان. 25. ورود سپاهی از سوی مغرب و رسیدن به آنها به دروازه شهر حیره. 26. شکستن دیوار فرات و جریان یافتن آب در کوچه‌های کوفه. 27. خروج شصت پیامبر دروغین. 28. خروج دوازده امام دروغین. 29. به آتش کشیده شدن مرد گران قدری از بنی عباس بین جلولا و خانقین. 30. ایجاد پل ارتباط میان کوفه و بغداد. 31. وزش بادی سیاه در آغاز روز. 32. ترس و ناامنی فراگیری که همه عراق و بغداد را فرا می‌گیرد. 33. مرگ سریع و دردناک و نقص و زیان در اموال و جان و ثمرات. 34. آفت ملخ نابهنگام و بهنگام کشاورزی. 35. برداشت کم محصولات زراعی. 36. جنگ قدرت میان عجم (غیرعرب) و خونریزی بسیار در میان آنان. 37. شورش بردگان بر ضد برده داران و کشتن آنان. 38. مسلمان شدن گروهی از بدعت گذاران و به صورت میمون و خوک درآمدن آنان. 39. تسلط کشورهای عقب مانده به کشورهای زورمندتر و ثروتمند. 40. طنین افکن شدن ندایی از آسمان و رسیدن آن به گوش جهانیان به زبان‌های گوناگون(از علایم حتمی). 41. پدیدار شدن چهره و سینه‌ای در کره خورشید. 42. زنده شدن گروهی از مردگان و بازگشت آنان به دنیا به گونه‌ای که مردم آنان را شناخته و با آنان دیدار می‌کنند الارشاد، ص 356؛ بحارالانوار، ج 52، ص 220.. ... آن گاه است که (مردم) از ظهور آن امام موعود در مکه مکرمه و بیت اللَّه آگاه می‌گردند و با شور و شوق و اخلاص به یاری او می‌شتابند ر.ک: محمدکاظم قزوینی، امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص 293 و 294.. برخی بر این باورند که بسیاری از علایم ظهور اتفاق افتاده و تنها علایم حتمی ظهور باقی مانده است؛ پاسخ این است که واقعاً نمی‌توان سخنی قطعی و کامل در این مورد گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی شیعه، معمولاً از نشانه‌های خاص و محدود نام برده‌اند و بعضی از این نشانه‌هایی که به عنوان علایم اتفاق افتاده مطرح می‌شود، در این منابع وجود ندارد و یا بسیار کم رنگ مطرح شده است. ارائه نظر قطعی در مورد این نشانه‌ها، نیاز به پژوهش‌های علمی و گسترده در همه این منابع دارد.بنابراین با دیدن این حوادث،انتظار نباید به نحو عجولانه باشد، یعنی فکر کنیم با پیدایش فلان حادثه حتماً تا چند روز یا هفته دیگر قیام شروع خواهد شد؛ بلکه این مسائل، بیداری را در ما به وجود می‌آورد که یک گام به آن وعده بزرگ الهی نزدیک شده‌ایم و باید خود را بیش از پیش در مسیر این نهضت جهانی، آماده کنیم. ظهور حضرت مهدی(عج)، منوط به اذن الهی است و اذن الهی زمانی است که شرایط و زمینه‌های ظهور فراهم باشد. در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است: یکم. عده‌ای با توجه به اوضاع و شرایط فعلی حاکم بر جهان به این باور رسیده‌اند که دوره‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم همان دوره آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا برای آخرالزمان نشانه‌هایی گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسیر دین براساس هوا و هوس و...) که این نشانه‌ها در دوره زمانی ما به وقوع پیوسته است پس زمان کنونی آخرالزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق می‌شود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامی ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان(عج)، آمادگی و اقبال مردم برای پذیرش ایشان بیشتر شده و امید به ظهور زیادتر گشته است. دوم. برخی از علما معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحله‌ای بود و غیبت صغری برای ایجاد آمادگی مردم برای ورود به غیبت کبری لازم بود، ظهور نیز ممکن است دو مرحله‌ای باشد و با ظهور صغری که در انقلاب اسلامی ایران تجلی یافته است، مردم با حقیقت قیام امام زمان آشنایی بیشتری پیدا کرده‌اند و برای ظهور اصلی و قیام جهانی حضرت آماده می‌شوند. سوم. حرکت عمومی کشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایی و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بین المللی و اتحادیه‌های منطقه‌ای و فاصله گرفتن از جزءگرایی، ملت‌ها را به این نتیجه رسانده که برای آینده‌ای بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکده‌ای کوچک دانست. این رویداد، آمادگی مردم برای برای پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است. البته استکبار جهانی تئوری دهکده جهانی را در جهت حفظ منافع خود و تک قطبی شدن جهان پی‌گیری می‌کند اما چه بسا اراده الهی به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد. چهارم. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولت‌های استکباری به کشورهای فقیر به شکل‌های گوناگون از یک سو و لجام گسیختگی فرهنگی و فکری و علمی؛ مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوی دیگر، باعث هرج و مرج در زندگی بشر شده است.این گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات می‌کند که آینده روشن فقط در سایه حاکمیت فردی آسمانی است که احتمالاً ظهورش نزدیک است. نتیجه آنکه سخن از واقع شدن بعضی از نشانه‌ها و تطبیق آنها با حوادث خارجی، دشوار است. به عنوان نمونه، در مواردی که سخن از یک علامت و ظهور فرج بعد از آن مطرح شده، منظور گشایش و راحتی برای مؤمنان است (نه ظهور حضرت مهدی(عج)). از امام باقر(ع) نقل شده است: (منتظر صدایی باشید که از طرف دمشق، ناگهان به شما می‌رسد که آن، گشایشی بزرگ برای شما خواهد بود) الغیبة نعمانی، ب 14، ح 66.. در بعضی از روایات، سخن امام به گونه‌ای است که خبر از یک اتفاق و واقعه می‌دهد، نه اینکه بخواهد آن واقعه را یکی از علایم ظهور معرفی کند؛ مانند وقوع گرمای شدید در زمین‌ همان، ح 44.. بعضی از نشانه‌ها نیز طوری است که می‌تواند معنای دیگری - غیر از معنای ظاهری - داشته باشد؛ مانند طلوع خورشید از مغرب که شاید کنایه به ظهور از مکه باشد. چنان که امام علی(ع) فرمود: (و هو الشمس الطالعة من مغربها)؛ بحارالانوار، ح 52، ح 26. با این حال بعضی از علایم و نشانه‌های ظهور محقق شده است‌ ر.ک: محمد صدر، تاریخ غیبت کبری.. و این می‌تواند نویدی از نزدیک شدن ظهور باشد. البته باید دانست قیام امام وابسته به تحقق علایم نیست، بلکه وقوع آنها خبر از نزدیک ظهور می‌دهد. پس به استثنای برخی از علایم (نشانه‌های حتمی)، هیچ یک دلالت ندارند که میزان نزدیکی آن حوادث با ظهور چه قدر است؟ برای مثال ممکن است پدیده‌ای قرن‌ها قبل از قیام رخ دهد و پدیده‌ای در بیست یا سی سال قبل از ظهور رخ نماید. تقسیم علایم علایم ظهور بر دو دسته کلی تقسیم می شوند: 1- علایم حتمی، علایمی که پیش از ظهور واقع می شوند و هیچ قید و شرطی ندارند. این علایم عبارتند از: خروج سفیانی، خروج یمانی، صیحه ی آسمانی، قتل نفس زکیّه، فرو رفتن لشکر سفیانی در بیابان و خروج دجّال.این نشانه ها تاکنون محقق نشده اسند و در فاصله زمانی اندکی با ظهور امام زمان رخ خواهند داد. 2- علایم غیر حتمی که مبتنی بر شرط یا شروطی هستند که اگر آنها تحقق یابند، این علایم محقق می شوند که اینها فراوان هستند. از این جهت علایم ظهور را به چند دسته کلی می توان تقسیم نمود که به نظر می رسد پاره ای از آنها محقق شده اند یا در حال وقوع هستند. الف- عوامل اجتماعی: به طور خلاصه نتیجه ی تحقق این عوامل، سقوط تمدن منحط بشری است که به برخی از آنها اشاره می شود: 1- انتشار ظلم وجور در سراسر جهان، به عبارت دیگر جهانی شدن و فراگیر شدن ظلم وجور. 2- فاسق شدن حاکمان جهان: تذکر این نکته ضروری است که منظور از ظلم و فساد جهانی و فسق حاکمان این است که در سراسر جهان نظام های سیاسی مبتنی بر ظلم اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تشکیل شده و حاکمان نیز بر اساس استکبار و استعمار و استبداد حکومت می کنند، البته منظور این نیست که در جهان انسان عادل و یا نظام و حکومت عادلانه پیدا نمی شود بلکه نظام حاکم بر جهان، نظام ظالمانه و فاسد خواهد بود. 3- گرانی و نابسامانی اقتصادی که از نتایج نظام ظالمانه می باشد. 4- پیدایش دروغگویان و دجّالان با ادّعای اصلاح جامعه. . 5- افراد پست و دروغگو سخنگوی جامعه می شوند. 6- مردم صالح و صادق تکذیب و کنار گذاشته می شوند و بر عکس، مردم دروغگو، لاف زن مورد تأیید قرار می گیرند. ب- عوامل دینی و اعتقادی در روایات از امیرالمؤمنان (علیه السلام)نقل شده است که در آخرالزمان نماز رها می شود، امانت ضایع می گردد، دروغ حلال می شود، ربا خواری رواج می یابد، رشوه گیری همه گیر می شود، دین به دنیا فروخته می شود، با زنان مشورت می شود، قطع رحم می گردد، مردم هوی پرست می شوند، قتل امری عادی می شود، صبر ضعف تلقی می گردد، ظلم فخر شمرده می شود، عارفان خائن می شوند، قاریان فاسق می گردند، مساجد زیبا می شوند و مناره ها بلند می گردد (اما از محتوا تهی می گردند)، عهدها شکسته می شوند و هواها مختلف می گردند. به عبارت کلی پیش از ظهور، احکام اسلام تعطیل می گردد اما این تعطیلی نسبی است یعنی صفت غالب جامعه ی بشری چنین است. چنانچه در روایات ما وارد شده است که وقتی امام (علیه السلام) ظهور می کنند با شیوه و کتاب و دین جدید حکومت می کنند که منظور این است که اسلام چنان با خرافات و قرآن با تحریف های معنوی آمیخته شده که حقیقت و باطن آن فراموش گردیده است. ج- عوامل طبیعی: از دیگر عوامل و زمینه های ظهور حضرت بلاهای طبیعی می باشد که در روایات ذکر گردیده است، مانند: صاعقه های آخرالزمان، ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی در غیر اوقات طبیعی، تغییر در جهان فلکی و اوضاع جوّی و آب و هوایی و طلوع خورشید از مغرب و... که البته این روایات نیز قابل تطبیق با بعضی از اتفاقات امروزه می باشند چنانچه استاد شهید مطهری رحمة الله علیه طلوع خورشید از مغرب را به ظهور اسلام - به وسیله ی امام خمینی رحمة الله علیه - از پاریس تطبیق نموده است. برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت (پس از ظهور),رحیم کارگر(نشر معارف) porseman.org
نشانه هایی که قبل از ظهور امام زمان (علیه السلام) به وقوع می پیوندد، در زمان حال کدام یک از آنها اتفاق افتاده است؟
شیخ مفیده (ره) در کتاب الارشاد انبوهی از این نشانهها و علایم را به طور فشرده نقل کرده است. به نظر او مهمترین نشانهها عبارت است از:
1. جنبش ارتجاعی سفیانی(از علایم حتمی ).
2. قتل سید حسنی.
3. جنگ قدرت بنی عباس.
4. گرفتن خورشید در نیم روز ماه رمضان.
5. شکافته شدن زمین و فرورفتن تجاوزکاران در بیداء(از علایم حتمی)
6. فرورفتن زمین در مشرق و مغرب.
7. توقف خورشید به هنگام نیم روز در وسط آسمان.
8. طلوع خورشید از مغرب.
9. قتل نفس زکیه پشت دروازه کوفه در زمره هفتاد تن از شایستگان.
10. بریده شدن سر مردی از بنی هاشم در میان رکن و مقام.
11. ویران شدن دیوار مسجد کوفه.
12. حرکت پرچمهای سیاه از طرف خراسان.
13. قیام جنبش یمنی(از علایم حتمی).
14. آشکار شدن مرد مغربی و تصرف سرزمین شام به وسیله لشگر او.
15. فروآمدن ترکها در جزیره.
16. فروآمدن رومیان در رمله.
17. طلوع ستارهای درخشان و نورانی بسان ماه و آن گاه انعطاف خاص آن.
18. پدیدار شدن سرخی در آسمان و گسترش آن در آفاق آسمان.
19. پیدایش ستون آتشی در مشرق به مدت سه تا هفت روز.
20. قیام امت عرب و برکنار شدن زمامداران عرب به وسیله ملتهای خویش و به دست گرفتن زمام امور کشورها به وسیله مردم.
21. خروج جهان عرب از سیطره عجم (احتمالاً غربیها).
22. کشته شدن رهبر مصر به دست مردم.
23. انهدام شام و اختلاف سه جریان سیاسی در آن.
24. ورود پرچمهای قیس و عرب به مصر و پرچمهای (کنده) به خراسان.
25. ورود سپاهی از سوی مغرب و رسیدن به آنها به دروازه شهر حیره.
26. شکستن دیوار فرات و جریان یافتن آب در کوچههای کوفه.
27. خروج شصت پیامبر دروغین.
28. خروج دوازده امام دروغین.
29. به آتش کشیده شدن مرد گران قدری از بنی عباس بین جلولا و خانقین.
30. ایجاد پل ارتباط میان کوفه و بغداد.
31. وزش بادی سیاه در آغاز روز.
32. ترس و ناامنی فراگیری که همه عراق و بغداد را فرا میگیرد.
33. مرگ سریع و دردناک و نقص و زیان در اموال و جان و ثمرات.
34. آفت ملخ نابهنگام و بهنگام کشاورزی.
35. برداشت کم محصولات زراعی.
36. جنگ قدرت میان عجم (غیرعرب) و خونریزی بسیار در میان آنان.
37. شورش بردگان بر ضد برده داران و کشتن آنان.
38. مسلمان شدن گروهی از بدعت گذاران و به صورت میمون و خوک درآمدن آنان.
39. تسلط کشورهای عقب مانده به کشورهای زورمندتر و ثروتمند.
40. طنین افکن شدن ندایی از آسمان و رسیدن آن به گوش جهانیان به زبانهای گوناگون(از علایم حتمی).
41. پدیدار شدن چهره و سینهای در کره خورشید.
42. زنده شدن گروهی از مردگان و بازگشت آنان به دنیا به گونهای که مردم آنان را شناخته و با آنان دیدار میکنند الارشاد، ص 356؛ بحارالانوار، ج 52، ص 220.. ... آن گاه است که (مردم) از ظهور آن امام موعود در مکه مکرمه و بیت اللَّه آگاه میگردند و با شور و شوق و اخلاص به یاری او میشتابند ر.ک: محمدکاظم قزوینی، امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص 293 و 294..
برخی بر این باورند که بسیاری از علایم ظهور اتفاق افتاده و تنها علایم حتمی ظهور باقی مانده است؛ پاسخ این است که واقعاً نمیتوان سخنی قطعی و کامل در این مورد گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی شیعه، معمولاً از نشانههای خاص و محدود نام بردهاند و بعضی از این نشانههایی که به عنوان علایم اتفاق افتاده مطرح میشود، در این منابع وجود ندارد و یا بسیار کم رنگ مطرح شده است. ارائه نظر قطعی در مورد این نشانهها، نیاز به پژوهشهای علمی و گسترده در همه این منابع دارد.بنابراین با دیدن این حوادث،انتظار نباید به نحو عجولانه باشد، یعنی فکر کنیم با پیدایش فلان حادثه حتماً تا چند روز یا هفته دیگر قیام شروع خواهد شد؛ بلکه این مسائل، بیداری را در ما به وجود میآورد که یک گام به آن وعده بزرگ الهی نزدیک شدهایم و باید خود را بیش از پیش در مسیر این نهضت جهانی، آماده کنیم. ظهور حضرت مهدی(عج)، منوط به اذن الهی است و اذن الهی زمانی است که شرایط و زمینههای ظهور فراهم باشد. در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است:
یکم. عدهای با توجه به اوضاع و شرایط فعلی حاکم بر جهان به این باور رسیدهاند که دورهای که ما در آن زندگی میکنیم همان دوره آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا برای آخرالزمان نشانههایی گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسیر دین براساس هوا و هوس و...) که این نشانهها در دوره زمانی ما به وقوع پیوسته است پس زمان کنونی آخرالزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق میشود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامی ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان(عج)، آمادگی و اقبال مردم برای پذیرش ایشان بیشتر شده و امید به ظهور زیادتر گشته است.
دوم. برخی از علما معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحلهای بود و غیبت صغری برای ایجاد آمادگی مردم برای ورود به غیبت کبری لازم بود، ظهور نیز ممکن است دو مرحلهای باشد و با ظهور صغری که در انقلاب اسلامی ایران تجلی یافته است، مردم با حقیقت قیام امام زمان آشنایی بیشتری پیدا کردهاند و برای ظهور اصلی و قیام جهانی حضرت آماده میشوند.
سوم. حرکت عمومی کشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایی و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بین المللی و اتحادیههای منطقهای و فاصله گرفتن از جزءگرایی، ملتها را به این نتیجه رسانده که برای آیندهای بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکدهای کوچک دانست. این رویداد، آمادگی مردم برای برای پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است. البته استکبار جهانی تئوری دهکده جهانی را در جهت حفظ منافع خود و تک قطبی شدن جهان پیگیری میکند اما چه بسا اراده الهی به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد.
چهارم. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولتهای استکباری به کشورهای فقیر به شکلهای گوناگون از یک سو و لجام گسیختگی فرهنگی و فکری و علمی؛ مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوی دیگر، باعث هرج و مرج در زندگی بشر شده است.این گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات میکند که آینده روشن فقط در سایه حاکمیت فردی آسمانی است که احتمالاً ظهورش نزدیک است.
نتیجه آنکه سخن از واقع شدن بعضی از نشانهها و تطبیق آنها با حوادث خارجی، دشوار است. به عنوان نمونه، در مواردی که سخن از یک علامت و ظهور فرج بعد از آن مطرح شده، منظور گشایش و راحتی برای مؤمنان است (نه ظهور حضرت مهدی(عج)). از امام باقر(ع) نقل شده است: (منتظر صدایی باشید که از طرف دمشق، ناگهان به شما میرسد که آن، گشایشی بزرگ برای شما خواهد بود) الغیبة نعمانی، ب 14، ح 66..
در بعضی از روایات، سخن امام به گونهای است که خبر از یک اتفاق و واقعه میدهد، نه اینکه بخواهد آن واقعه را یکی از علایم ظهور معرفی کند؛ مانند وقوع گرمای شدید در زمین همان، ح 44..
بعضی از نشانهها نیز طوری است که میتواند معنای دیگری - غیر از معنای ظاهری - داشته باشد؛ مانند طلوع خورشید از مغرب که شاید کنایه به ظهور از مکه باشد. چنان که امام علی(ع) فرمود: (و هو الشمس الطالعة من مغربها)؛ بحارالانوار، ح 52، ح 26.
با این حال بعضی از علایم و نشانههای ظهور محقق شده است ر.ک: محمد صدر، تاریخ غیبت کبری.. و این میتواند نویدی از نزدیک شدن ظهور باشد. البته باید دانست قیام امام وابسته به تحقق علایم نیست، بلکه وقوع آنها خبر از نزدیک ظهور میدهد. پس به استثنای برخی از علایم (نشانههای حتمی)، هیچ یک دلالت ندارند که میزان نزدیکی آن حوادث با ظهور چه قدر است؟ برای مثال ممکن است پدیدهای قرنها قبل از قیام رخ دهد و پدیدهای در بیست یا سی سال قبل از ظهور رخ نماید.
تقسیم علایم
علایم ظهور بر دو دسته کلی تقسیم می شوند:
1- علایم حتمی، علایمی که پیش از ظهور واقع می شوند و هیچ قید و شرطی ندارند. این علایم عبارتند از: خروج سفیانی، خروج یمانی، صیحه ی آسمانی، قتل نفس زکیّه، فرو رفتن لشکر سفیانی در بیابان و خروج دجّال.این نشانه ها تاکنون محقق نشده اسند و در فاصله زمانی اندکی با ظهور امام زمان رخ خواهند داد.
2- علایم غیر حتمی که مبتنی بر شرط یا شروطی هستند که اگر آنها تحقق یابند، این علایم محقق می شوند که اینها فراوان هستند.
از این جهت علایم ظهور را به چند دسته کلی می توان تقسیم نمود که به نظر می رسد پاره ای از آنها محقق شده اند یا در حال وقوع هستند.
الف- عوامل اجتماعی:
به طور خلاصه نتیجه ی تحقق این عوامل، سقوط تمدن منحط بشری است که به برخی از آنها اشاره می شود: 1- انتشار ظلم وجور در سراسر جهان، به عبارت دیگر جهانی شدن و فراگیر شدن ظلم وجور. 2- فاسق شدن حاکمان جهان: تذکر این نکته ضروری است که منظور از ظلم و فساد جهانی و فسق حاکمان این است که در سراسر جهان نظام های سیاسی مبتنی بر ظلم اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تشکیل شده و حاکمان نیز بر اساس استکبار و استعمار و استبداد حکومت می کنند، البته منظور این نیست که در جهان انسان عادل و یا نظام و حکومت عادلانه پیدا نمی شود بلکه نظام حاکم بر جهان، نظام ظالمانه و فاسد خواهد بود. 3- گرانی و نابسامانی اقتصادی که از نتایج نظام ظالمانه می باشد. 4- پیدایش دروغگویان و دجّالان با ادّعای اصلاح جامعه. . 5- افراد پست و دروغگو سخنگوی جامعه می شوند. 6- مردم صالح و صادق تکذیب و کنار گذاشته می شوند و بر عکس، مردم دروغگو، لاف زن مورد تأیید قرار می گیرند.
ب- عوامل دینی و اعتقادی
در روایات از امیرالمؤمنان (علیه السلام)نقل شده است که در آخرالزمان نماز رها می شود، امانت ضایع می گردد، دروغ حلال می شود، ربا خواری رواج می یابد، رشوه گیری همه گیر می شود، دین به دنیا فروخته می شود، با زنان مشورت می شود، قطع رحم می گردد، مردم هوی پرست می شوند، قتل امری عادی می شود، صبر ضعف تلقی می گردد، ظلم فخر شمرده می شود، عارفان خائن می شوند، قاریان فاسق می گردند، مساجد زیبا می شوند و مناره ها بلند می گردد (اما از محتوا تهی می گردند)، عهدها شکسته می شوند و هواها مختلف می گردند. به عبارت کلی پیش از ظهور، احکام اسلام تعطیل می گردد اما این تعطیلی نسبی است یعنی صفت غالب جامعه ی بشری چنین است. چنانچه در روایات ما وارد شده است که وقتی امام (علیه السلام) ظهور می کنند با شیوه و کتاب و دین جدید حکومت می کنند که منظور این است که اسلام چنان با خرافات و قرآن با تحریف های معنوی آمیخته شده که حقیقت و باطن آن فراموش گردیده است.
ج- عوامل طبیعی:
از دیگر عوامل و زمینه های ظهور حضرت بلاهای طبیعی می باشد که در روایات ذکر گردیده است، مانند: صاعقه های آخرالزمان، ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی در غیر اوقات طبیعی، تغییر در جهان فلکی و اوضاع جوّی و آب و هوایی و طلوع خورشید از مغرب و... که البته این روایات نیز قابل تطبیق با بعضی از اتفاقات امروزه می باشند چنانچه استاد شهید مطهری رحمة الله علیه طلوع خورشید از مغرب را به ظهور اسلام - به وسیله ی امام خمینی رحمة الله علیه - از پاریس تطبیق نموده است.
برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت (پس از ظهور),رحیم کارگر(نشر معارف)
porseman.org
- [سایر] آیا ظهور امام زمان (عج) به علت شهادت امام حسین (ع) به تأخیر افتاده است؟
- [سایر] آیا باید در افزایش ظلم کمک کرد تا ظهور امام زمان (عج) زودتر به وقوع بپوندد؟!
- [سایر] ارتباط غرب با ظهور امام مهدی علیه السلام چیست؟
- [سایر] آیا از ظهور امام مهدی(علیه السلام) باید ترسید؟
- [سایر] ارتباط غرب با ظهور امام مهدی(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] شرایط ظهور امام مهدی(علیه السلام) را توضیح دهید.
- [سایر] آیا مذاهب اسلامی بر اصل ظهور امام زمان علیه السلام اتفاق نظر دارند؟
- [سایر] با سلام و خسته نباشید خدمت کارشناسان محترم. سوال من اینست که تا حالا کامیک از علایم ظهور امام زمان ارواحنا فدا اتفاق افتاده.
- [سایر] آیا سال 2012 از نشانه های آخرالزمان و ظهور امام زمان علیه السلام است؟
- [سایر] علایم ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.