پاسخ اجمالی: دین اسلام متکفل ارائه کلیاتی است که سعادت معنوی انسان ها را به دنبال دارد و نیز بدون آن که زندگی مناسب دنیوی را خلاف شرع و ارزش ها بداند، معتقد است که مسلمانان باید بیشترین تلاش خود را در آباد سازی جهان آخرت مصروف سازند. طبیعی است که یک مسلمان، با چنین بینشی در عرصه های مختلف، با وجود آزادی های ارائه شده، باید به شیوه ای رفتار کند که بیشترین انطباق را بر آن مفاهیم کلی داشته باشد. البته، اسلام دستوراتی در ارتباط با زندگی شهری ارائه کرده که رعایت مسائل ایمنی، پاس داشتن حقوق همسایگان، عدم تعرض به محیط های عمومی و ... از آنها جمله است. پاسخ تفصیلی: چنانچه می دانید، دین مقدس اسلام، معیارهایی کلی برای زندگی اجتماعی انسان ها قرار داده که در پرتو آن، بتوان با حفظ حقوق دیگران به رشد و تعالی معنوی نیز دست یافت. در این میان، موضوعاتی جزئی وجود دارند که نیاز چندانی به اعلام نظر صریح شرع نداشته، بلکه در محدوده مباحاتی می گنجد که معتقدان به این دین، خود می توانند با رعایت معیارهای کلی، تصمیم مناسب را در مورد آن اتخاذ کنند. در همین راستا است که مولای متقیان (ع) در ابتدای عهد نامه مشهور خود خطاب به مالک اشتر، با آن که در توصیه ای کلی، این یار خود را به آباد سازی شهرها توصیه می فرماید (و عمارة بلادها)، [1] اما در ارتباط با چگونگی تلاش های عمرانی مطلبی بیان نمی دارد. به همین دلیل است که نمی توان انتظار داشت تمام جزئیات شکل گیری یک فضای شهری را در آیات و روایات یافت، بلکه باید به کلیاتی که به نمونه ای از آنها در ذیل اشاره خواهد شد، توجه داشته و تصمیم مناسب را اتخاذ کرد: 1. یک انسان معتقد به فانی بودن این جهان و این که زندگی واقعی، تنها بعد از معاد شکل خواهد گرفت، [2] نمی تواند ارزشی ذاتی برای داشته های مادی خود در نظر بگیرد، بلکه می داند که در نهایت، باید تمام آنها را واگذاشته، این دنیا را ترک کند. [3] البته، این بدان معنا نیست که تهیه مسکن مناسب، دنیا طلبی به شمار می آید، بلکه در مقابل، داشتن محل زندگی، از مواردی است که انسان را از سربار دیگران شدن رهایی می بخشد، موضوعی که به شدت مورد نکوهش واقع شده است. لقمان حکیم، خطاب به فرزندش بیان می دارد: به اندازه نیازت از دنیا بردار و از آن نگریز تا سربار دیگران شوی. البته به آن اندازه هم دنیا طلب مباش که به آخرتت صدمه وارد کند. [4] 2. با توجه به اصل کلی فوق، مسکن و محل زندگی مناسبی که آسایش انسان را فراهم کند، از نعمت های بزرگ خداوند به شمار می آید که خود پروردگار نیز، این نعمت ارزشمند را خاطر نشان فرموده و توصیه به شکر چنین نعمتی کرده است: "مانا برای قوم سبا در محل سکونتشان نشانه‌ای (از قدرت و رحمت خدا) بود، دو تا بوستان از جانب راست و چپ (مسکنشان بود، به آنها گفتیم) از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید، شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده". [5] "و به یاد آرید هنگامی که شما را جانشینانی پس از قوم عاد قرار داد و شما را در روی زمین جای داد که از مواضع هموارش قصرها (ی تابستانی) می‌سازید و از دل کوه‌ها تراشیده خانه‌ها (ی زمستانی) می‌سازید پس نعمت‌های خدا را متذکر شوید و در روی زمین تبهکارانه به فساد برنخیزید". [6] امام صادق (ع)، در این زمینه می فرماید که جادار بودن منزل، یکی از اسباب خوشبختی انسان است. [7] به همین دلیل است که پیامبر اکرم (ص) در پی شکایت فردی از انصار مبنی بر محاصره خانه کوچکش در میان خانه های دیگران، به او توصیه می کند که از خداوند گشایش روزی خود را (که در نهایت به تهیه منزل وسیع تری منجر می شود) بطلبد. [8] 3. تمام اینها دلیل بر آن نیست که انسان ها به صورت لجام گسیخته، به دنبال ساخت بناهای مسکونی وسیع و مجللی باشند که بیش از حد نیاز آنها است. امام صادق (ع) می فرماید: خداوند فرشته ای را مأمور رسیدگی به ساختمان ها نموده و او اشخاصی که سقف بلندتر از چهار متر (در هر طبقه) بسازند را مورد خطاب قرار داده و می گوید: ای سست ایمان! تا کجا می خواهی بروی؟! [9] حضرتش در جای دیگری اظهار داشته اند: "ر مقدار از ساختمان که بیش از حد نیاز باشد، روز قیامت، صاحبش را به دردسر خواهد انداخت. [10] پیامبر اکرم (ص) معیار در مناسب بودن یک مسکن را در آن می داند که اولاً: بیش از حد نیاز نبوده؛ و ثانیاً: برای مباهات و فخرفروشی به دیگران نباشد. [11] طبیعی است که این نیاز در افراد مختلف، متفاوت باشد و یک خانه برای فردی وسیع و برای دیگری کوچک به شمار آید و حتی یک فرد هم می تواند با رویه های مختلفی که در پیش می گیرد، استحقاق خانه های متفاوتی را داشته باشد. امیر المؤمنین (ع) خطاب به شخصی که خانه وسیعی ساخته بود، چنین اظهار فرموده: خانه به این بزرگی در این دنیا چه فایده ای برایت دارد، در حالی که به خانه های پهناور در زندگی بعد از مرگ، بیشتر نیازمندی؟! البته اگر بخواهی، می توانی با این خانه بزرگی که داری، خوشبختی آخرت را نیز برای خود فراهم کنی، به شرط آن که در آن پذیرای مهمان باشی، با فامیل خود در آن نشست و برخاست داشته باشی و تمام وظیفه های خود را در آن انجام دهی. [12] با توجه به مطالب یاد شده، انسان ها می توانند با استفاده از دانش و بینش خود، انواع متفاوتی از شهرسازی ها را ارائه دهند، بدون آن که هیچ کدام آنها مخالف شرع مقدس اسلام باشد و باید دانست که بسیاری از آنچه اکنون از آن با نام معماری اسلامی یاد می شود، در حقیقت معماری مهندسان مسلمان است و نه نوعی از معماری که بتوان عناصر آن را مستقیما از شرع دریافت نمود. بر این اساس، نیازی نیست که در هر مورد به دنبال دستور صریحی باشیم، و در نهایت می توان گفت که در فقه اسلامی، تا کنون بابی در ارتباط با عناصر لازم در تشکیل یک شهر تدوین نشده، گرچه جای آن را دارد که از میان روایاتی که در موضوعات مختلف وجود دارد، پژوهش هایی را در این زمینه آغاز کرد که به عنوان نمونه، مختصراً به چند سرفصل از آنها اشاره می شود: 1. رعایت ملاحظات امنیتی معمول در ساختمان سازی: از امام صادق (ع) پرسیده شد: آیا می توان بر پشت بامی که دورچینی نشده خوابید؟ ایشان فرمودند که اگر تا دو ذراع (یک متر) دورچینی باشد کفایت می کند. [13] با استفاده از این روایت می توان استنباط کرد که محل زندگی انسان ها باید از حداقل استانداردهای امنیتی برخوردار باشد. 2. لزوم پرهیز از برخی تنگ نظری ها در ارتباط با هزینه ها: نباید به بهانه جلوگیری از اسراف و تبذیر، شهرها و خانه ها را به صورت تاریک، غمناک و بی روح درآورد. امام رضا (ع) می فرمایند: روشن کردن چراغ های منزل قبل از غروب خورشید (و تاریک شدن کامل هوا) فقر را از انسان دور می کند. [14] رعایت نظافت و بهداشت محیط زندگی نیز از اموری است که تأکید فراوانی بر آن شده است. [15] البته مصرف بی رویه و خارج از حدود عرفی، اسراف و حرام است. 3. مراعات حال همسایگان: در یک زندگی شهری، ناگزیر از زندگی در کنار همسایگان هستیم. بر این اساس، سزاوار است که معماری شهری به گونه ای باشد که تا حد امکان، آسیبی مادی و روانی به آنان وارد نشود. پیامبر (ص) سرک کشیدن به خانه همسایگان را ممنوع اعلام نمود. [16] حضرتش در بیان دیگری فرمود: "رکس بدون دلیل، همسایه آزاری کند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام کرده و وارد دوزخش خواهد نمود. [17] طبیعی است که همسایه آزاری، در زمان ها و مکان های مختلف، مصادیق گوناگونی دارد که تمام آنها نکوهیده است. 4. عدم استفاده اختصاصی از مکان های عمومی حتی برای رفتارهای مشروع: در هر محیط شهری، فضاهایی عمومی برای رفاه مردم تأسیس می شود. افراد مسلمان نباید از این فضاها به گونه ای استفاده کنند که بهره برداری دیگران را دچار اختلال کند. امام رضا (ع) در این زمینه، اعلام فرمودند که هر راهی که مورد استفاده مردم است، نماز خواندن در آن سزاوار نیست، خواه جاده ای در آن مسیر کشیده شده باشد و خواه چنین جاده ای وجود نداشته باشد. [18] و .... در نهایت، به استحضار می رساند که اگر موردی خاص در معماری مد نظرتان بوده و می خواهید بدانید که آیا اجرای آن با آموزه های کلی اسلامی همخوان است یا خیر؟ می توانید با بیان دقیق آن مورد، با ما در تماس باشید که در حد امکان تلاش خواهیم کرد که پاسخی مناسب برای پرسشتان فراهم سازیم. پی نوشتها: [1] نهج البلاغة، خطبه 53. [2] عنکبوت، 64؛ "وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ". [3] انعام، 94؛ "وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی‌ کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَکْتُمْ ما خَوَّلْناکُمْ وَراءَ ظُهُورِکُم‌". [4] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 13، ص 411، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق. [5] سبأ، 15، ترجمه مشکینی. [6] اعراف، 74. [7] حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 5، ص 299، ح 6592، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 ه ق. [8] همان، ج 5، ص 300، ح 6597. [9] همان، ج 5، ص 310، ح 6634. [10] همان، ج 5، ص 337، ح 6725. [11] همان، ج 5، ص 339، ح 6731. [12] نهج البلاغة، خطبه 209. [13] وسائل الشیعة، ج 5، ص 313، ح 6644. [14] همان، ج 5، ص 320، ح 6667. [15] همان، ج 5، ص 317، "بَابُ اسْتِحْبَابِ کَنْسِ الْبُیُوتِ وَ الْأَفْنِیَةِ وَ غَسْلِ الْإِنَاء". [16] همان، ج 5، ص 335، ح 6717. [17] همان، ج 5، ص 340، ح 6736. [18] همان، ج 5، ص 147، ح 6175. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
دین اسلام متکفل ارائه کلیاتی است که سعادت معنوی انسان ها را به دنبال دارد و نیز بدون آن که زندگی مناسب دنیوی را خلاف شرع و ارزش ها بداند، معتقد است که مسلمانان باید بیشترین تلاش خود را در آباد سازی جهان آخرت مصروف سازند. طبیعی است که یک مسلمان، با چنین بینشی در عرصه های مختلف، با وجود آزادی های ارائه شده، باید به شیوه ای رفتار کند که بیشترین انطباق را بر آن مفاهیم کلی داشته باشد.
البته، اسلام دستوراتی در ارتباط با زندگی شهری ارائه کرده که رعایت مسائل ایمنی، پاس داشتن حقوق همسایگان، عدم تعرض به محیط های عمومی و ... از آنها جمله است.
پاسخ تفصیلی:
چنانچه می دانید، دین مقدس اسلام، معیارهایی کلی برای زندگی اجتماعی انسان ها قرار داده که در پرتو آن، بتوان با حفظ حقوق دیگران به رشد و تعالی معنوی نیز دست یافت.
در این میان، موضوعاتی جزئی وجود دارند که نیاز چندانی به اعلام نظر صریح شرع نداشته، بلکه در محدوده مباحاتی می گنجد که معتقدان به این دین، خود می توانند با رعایت معیارهای کلی، تصمیم مناسب را در مورد آن اتخاذ کنند.
در همین راستا است که مولای متقیان (ع) در ابتدای عهد نامه مشهور خود خطاب به مالک اشتر، با آن که در توصیه ای کلی، این یار خود را به آباد سازی شهرها توصیه می فرماید (و عمارة بلادها)، [1] اما در ارتباط با چگونگی تلاش های عمرانی مطلبی بیان نمی دارد.
به همین دلیل است که نمی توان انتظار داشت تمام جزئیات شکل گیری یک فضای شهری را در آیات و روایات یافت، بلکه باید به کلیاتی که به نمونه ای از آنها در ذیل اشاره خواهد شد، توجه داشته و تصمیم مناسب را اتخاذ کرد:
1. یک انسان معتقد به فانی بودن این جهان و این که زندگی واقعی، تنها بعد از معاد شکل خواهد گرفت، [2] نمی تواند ارزشی ذاتی برای داشته های مادی خود در نظر بگیرد، بلکه می داند که در نهایت، باید تمام آنها را واگذاشته، این دنیا را ترک کند. [3] البته، این بدان معنا نیست که تهیه مسکن مناسب، دنیا طلبی به شمار می آید، بلکه در مقابل، داشتن محل زندگی، از مواردی است که انسان را از سربار دیگران شدن رهایی می بخشد، موضوعی که به شدت مورد نکوهش واقع شده است. لقمان حکیم، خطاب به فرزندش بیان می دارد: به اندازه نیازت از دنیا بردار و از آن نگریز تا سربار دیگران شوی. البته به آن اندازه هم دنیا طلب مباش که به آخرتت صدمه وارد کند. [4]
2. با توجه به اصل کلی فوق، مسکن و محل زندگی مناسبی که آسایش انسان را فراهم کند، از نعمت های بزرگ خداوند به شمار می آید که خود پروردگار نیز، این نعمت ارزشمند را خاطر نشان فرموده و توصیه به شکر چنین نعمتی کرده است:
"مانا برای قوم سبا در محل سکونتشان نشانهای (از قدرت و رحمت خدا) بود، دو تا بوستان از جانب راست و چپ (مسکنشان بود، به آنها گفتیم) از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید، شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده". [5]
"و به یاد آرید هنگامی که شما را جانشینانی پس از قوم عاد قرار داد و شما را در روی زمین جای داد که از مواضع هموارش قصرها (ی تابستانی) میسازید و از دل کوهها تراشیده خانهها (ی زمستانی) میسازید پس نعمتهای خدا را متذکر شوید و در روی زمین تبهکارانه به فساد برنخیزید". [6]
امام صادق (ع)، در این زمینه می فرماید که جادار بودن منزل، یکی از اسباب خوشبختی انسان است. [7] به همین دلیل است که پیامبر اکرم (ص) در پی شکایت فردی از انصار مبنی بر محاصره خانه کوچکش در میان خانه های دیگران، به او توصیه می کند که از خداوند گشایش روزی خود را (که در نهایت به تهیه منزل وسیع تری منجر می شود) بطلبد. [8]
3. تمام اینها دلیل بر آن نیست که انسان ها به صورت لجام گسیخته، به دنبال ساخت بناهای مسکونی وسیع و مجللی باشند که بیش از حد نیاز آنها است. امام صادق (ع) می فرماید: خداوند فرشته ای را مأمور رسیدگی به ساختمان ها نموده و او اشخاصی که سقف بلندتر از چهار متر (در هر طبقه) بسازند را مورد خطاب قرار داده و می گوید: ای سست ایمان! تا کجا می خواهی بروی؟! [9]
حضرتش در جای دیگری اظهار داشته اند: "ر مقدار از ساختمان که بیش از حد نیاز باشد، روز قیامت، صاحبش را به دردسر خواهد انداخت. [10]
پیامبر اکرم (ص) معیار در مناسب بودن یک مسکن را در آن می داند که اولاً: بیش از حد نیاز نبوده؛ و ثانیاً: برای مباهات و فخرفروشی به دیگران نباشد. [11]
طبیعی است که این نیاز در افراد مختلف، متفاوت باشد و یک خانه برای فردی وسیع و برای دیگری کوچک به شمار آید و حتی یک فرد هم می تواند با رویه های مختلفی که در پیش می گیرد، استحقاق خانه های متفاوتی را داشته باشد.
امیر المؤمنین (ع) خطاب به شخصی که خانه وسیعی ساخته بود، چنین اظهار فرموده: خانه به این بزرگی در این دنیا چه فایده ای برایت دارد، در حالی که به خانه های پهناور در زندگی بعد از مرگ، بیشتر نیازمندی؟! البته اگر بخواهی، می توانی با این خانه بزرگی که داری، خوشبختی آخرت را نیز برای خود فراهم کنی، به شرط آن که در آن پذیرای مهمان باشی، با فامیل خود در آن نشست و برخاست داشته باشی و تمام وظیفه های خود را در آن انجام دهی. [12]
با توجه به مطالب یاد شده، انسان ها می توانند با استفاده از دانش و بینش خود، انواع متفاوتی از شهرسازی ها را ارائه دهند، بدون آن که هیچ کدام آنها مخالف شرع مقدس اسلام باشد و باید دانست که بسیاری از آنچه اکنون از آن با نام معماری اسلامی یاد می شود، در حقیقت معماری مهندسان مسلمان است و نه نوعی از معماری که بتوان عناصر آن را مستقیما از شرع دریافت نمود.
بر این اساس، نیازی نیست که در هر مورد به دنبال دستور صریحی باشیم، و در نهایت می توان گفت که در فقه اسلامی، تا کنون بابی در ارتباط با عناصر لازم در تشکیل یک شهر تدوین نشده، گرچه جای آن را دارد که از میان روایاتی که در موضوعات مختلف وجود دارد، پژوهش هایی را در این زمینه آغاز کرد که به عنوان نمونه، مختصراً به چند سرفصل از آنها اشاره می شود:
1. رعایت ملاحظات امنیتی معمول در ساختمان سازی: از امام صادق (ع) پرسیده شد: آیا می توان بر پشت بامی که دورچینی نشده خوابید؟ ایشان فرمودند که اگر تا دو ذراع (یک متر) دورچینی باشد کفایت می کند. [13]
با استفاده از این روایت می توان استنباط کرد که محل زندگی انسان ها باید از حداقل استانداردهای امنیتی برخوردار باشد.
2. لزوم پرهیز از برخی تنگ نظری ها در ارتباط با هزینه ها: نباید به بهانه جلوگیری از اسراف و تبذیر، شهرها و خانه ها را به صورت تاریک، غمناک و بی روح درآورد.
امام رضا (ع) می فرمایند: روشن کردن چراغ های منزل قبل از غروب خورشید (و تاریک شدن کامل هوا) فقر را از انسان دور می کند. [14]
رعایت نظافت و بهداشت محیط زندگی نیز از اموری است که تأکید فراوانی بر آن شده است. [15] البته مصرف بی رویه و خارج از حدود عرفی، اسراف و حرام است.
3. مراعات حال همسایگان: در یک زندگی شهری، ناگزیر از زندگی در کنار همسایگان هستیم. بر این اساس، سزاوار است که معماری شهری به گونه ای باشد که تا حد امکان، آسیبی مادی و روانی به آنان وارد نشود.
پیامبر (ص) سرک کشیدن به خانه همسایگان را ممنوع اعلام نمود. [16] حضرتش در بیان دیگری فرمود: "رکس بدون دلیل، همسایه آزاری کند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام کرده و وارد دوزخش خواهد نمود. [17]
طبیعی است که همسایه آزاری، در زمان ها و مکان های مختلف، مصادیق گوناگونی دارد که تمام آنها نکوهیده است.
4. عدم استفاده اختصاصی از مکان های عمومی حتی برای رفتارهای مشروع: در هر محیط شهری، فضاهایی عمومی برای رفاه مردم تأسیس می شود. افراد مسلمان نباید از این فضاها به گونه ای استفاده کنند که بهره برداری دیگران را دچار اختلال کند.
امام رضا (ع) در این زمینه، اعلام فرمودند که هر راهی که مورد استفاده مردم است، نماز خواندن در آن سزاوار نیست، خواه جاده ای در آن مسیر کشیده شده باشد و خواه چنین جاده ای وجود نداشته باشد. [18] و ....
در نهایت، به استحضار می رساند که اگر موردی خاص در معماری مد نظرتان بوده و می خواهید بدانید که آیا اجرای آن با آموزه های کلی اسلامی همخوان است یا خیر؟ می توانید با بیان دقیق آن مورد، با ما در تماس باشید که در حد امکان تلاش خواهیم کرد که پاسخی مناسب برای پرسشتان فراهم سازیم.
پی نوشتها:
[1] نهج البلاغة، خطبه 53.
[2] عنکبوت، 64؛ "وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ".
[3] انعام، 94؛ "وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَکْتُمْ ما خَوَّلْناکُمْ وَراءَ ظُهُورِکُم".
[4] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 13، ص 411، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق.
[5] سبأ، 15، ترجمه مشکینی.
[6] اعراف، 74.
[7] حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 5، ص 299، ح 6592، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 ه ق.
[8] همان، ج 5، ص 300، ح 6597.
[9] همان، ج 5، ص 310، ح 6634.
[10] همان، ج 5، ص 337، ح 6725.
[11] همان، ج 5، ص 339، ح 6731.
[12] نهج البلاغة، خطبه 209.
[13] وسائل الشیعة، ج 5، ص 313، ح 6644.
[14] همان، ج 5، ص 320، ح 6667.
[15] همان، ج 5، ص 317، "بَابُ اسْتِحْبَابِ کَنْسِ الْبُیُوتِ وَ الْأَفْنِیَةِ وَ غَسْلِ الْإِنَاء".
[16] همان، ج 5، ص 335، ح 6717.
[17] همان، ج 5، ص 340، ح 6736.
[18] همان، ج 5، ص 147، ح 6175.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] من تصمیم دارم در مورد تاثیر اسلام بر شکل گیری فضا و فرم شهرها و عناصر آنها تحقیق کنم. و سوالم از شما این است که: آیا فقه اسلامی در مورد شهرها یا عناصر آنها رهنمودهایی دارد یا خیر؟ و یا این که در سیره عملی پیامبر و ائمه در این مورد اطلاعی وجود دارد یا خیر؟
- [سایر] آیا در دین اسلام، عناصر متغیر وجود دارد؟
- [سایر] آیا در دین اسلام، عناصر متغیّر وجود دارد؟
- [سایر] وقتی خداوند چیزهای مادی را از هیچ بودن مطلق خلق نمود، آیا به این معنا است که قدرتش در شکل، فرم و قدرت مادی منعکس شده است؟
- [سایر] وقتی خداوند چیزهای مادی را از هیچ مطلق خلق نمود، آیا به این معنا است که قدرتش در شکل، فرم و قدرت مادی منعکس شده است؟
- [سایر] چرا غالباً با مطرح شدن بحث تهاجم فرهنگی، اذهان متوجه نوجوان و جوان می شود؟ مگر تنها عناصر موجود در فرهنگ یک جامعه، نوجوانان و جوانان اند؟
- [سایر] چرا مسلمانان در عصر فضا و ... هنوز درگیر مسائلی نظیر وارد شدن با پای چپ به دستشویی هستند؟
- [سایر] مطلوبترین شکل ارتباط در دوران عقد چیست و چگونه میتوان از این دوره برای استحکام پایههای زندگی مشترک استفاده کرد؟
- [آیت الله سبحانی] در کشور روسیه زوجها هنگام جدایی طبق قوانین موجود، طلاق به شکل رسمی و دولتی انجام می شود آیا این نوع طلاقهای مکاتبه ای صحیح است؟
- [سایر] من تازه به دانشگاه ورود پیدا کرده ام و می خواهم بدانم شکل صحیح ارتباط با جنس مخالف در دانشگاه چگونه باید باشد؟ ممنون.
- [آیت الله اردبیلی] تمایل فکری و عملی به فاسدان و ستمگران و خود را به شکل آنها در آوردن و حمایت از آنان در انجام گناه و تجاوز به حقوق دیگران و کار کردن و فعالیّت در دستگاه دولتهای کافر یا ظالم، اگر موجب حمایت از کفر و ظلم و اعانت به کافر یا ظالم باشد، حرام است، مگر این که در شرایط ویژهای برای پشتیبانی از اسلام و مسلمانان و با اجازه حاکم جامع شرایط باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کافر ذمّی زمینی را از مسلمان بخرد، باید خمس بدهد؛ البتّه در ماهیت حقوقی این خمس در کتب استدلالی بحث شده که آیا همانند دیگر موارد خمس بوده یا نوعی زکات و مربوط به عوائد و محصولات زمین است (نه خود زمین) یا مسأله به شکل دیگری است.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که در کشور غیر اسلامی اقامت دارد، جایز است با کفّار بر اساس مَنِش انسانی معاشرت داشته باشد و میتواند برای کفّار به شکل اجاره، وکالت و امثال آن کار کند، به شرط آن که عمل او مستلزم انجام حرام یا موجب ضرری یا ذلّتی برای خود او یا سایر مسلمانان و یا کشورهای اسلامی نباشد.
- [آیت الله اردبیلی] مرتد بر دو قسم است: اوّل: مرتدّ فطری، و او شخصی است که پدر و مادرش و یا یکی از آنها هنگام انعقاد نطفه او و هنگام تولدش مسلمان بودهاند و وی تا هنگام بلوغ، تحت سرپرستی و تربیت دینی آنها و یا کسی بوده که اجمالاً مقیّد به شرع اسلام و احکام آن بوده است و پس از بلوغ، اظهار اسلام نموده و سپس از دین اسلام خارج شده و آن را اظهار نموده است و اگر یکی از این قیود نیز موجود نباشد، احکام مرتدّ فطری بر وی جاری نمیشود. دوم: مرتدّ ملّی، و او شخصی است که هنگام انعقاد نطفه یا هنگام تولّدش هیچ کدام از پدر و یا مادرش مسلمان نبودهاند و پس از بلوغ، اظهار اسلام نموده و سپس از دین اسلام خارج شده است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در حال نماز، انسان نباید به دیگری سلام کند ولی باید جواب سلام مسلمان ممیّز را بدهد، به این شکل که اگر سلام کننده کلمه (سلام) را بر (علیکم) و مانند آن مقدّم داشت، باید نمازگزار در جواب سلام را مقدّم دارد و به احتیاط مستحب از سایر جهات نیز همان طور که او سلام کرده جواب دهد؛ مثلاً اگر (السلام) - با الف و لام - گفته، او نیز با الف و لام جواب بگوید و اگر (علیکم) - به صیغه جمع - گفته او نیز به صیغه جمع جواب دهد و چنانچه سلامکننده (علیکم) و مانند آن را بر سلام مقدم داشت، بنا بر احتیاط واجب با صیغههای سلامی که در قرآن وارد شده است مانند (سَلامٌ عَلَیْکَ) یا (سَلامٌ عَلَیْکُمْ) به قصد این که از قرآن است جواب بگوید.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام احتکار است، و در روایات آمده است که پروردگار عالم از محتکر بیزار است، و گناه آن در حدّ قتل نفس است، و معنای آن این است که چیزی را که امّت اسلامی به آن احتیاج دارند نگاه دارد و آن را در معرض فروش قرار ندهد، و آن اقسامی دارد: الف) نگاهداری چیزی برای اینکه بازار سیاه درست شود و آن را به قیمت گران بفروشد. و این قسم، فرد بارز احتکار است و قطعاً روایات حرمت، شامل آن میشود. ب) نگاهداری برای اینکه مردم یا حکومت اسلامی را در مضیقه قرار دهد و یا ضرر به اقتصاد مملکت اسلامی بزند، و معلوم است که این قسم گناهش خیلی بالاتر از گناه قسم اوّل است و گاهی محتکر مصداق مفسد فی الارض محسوب میشود. ج) نگاهداشتن چیزی که بازار آن کساد است، گرچه مردم احتیاج به آن هم دارند، برای اینکه آن چیز رونقی پیدا کند، این قسم نیز حرام است، گرچه حرمت آن به اندازه قسم اوّل و دوّم نیست. د) نگاه داشتن چیزی که به اندازه تقاضای مردم موجود است و عرضه نکردن آن، ضرر اقتصادی یا غیراقتصادی ندارد، این قسم حرام نیست، گرچه سزاوار است از این قسم هم پرهیز نماید. ه) نگاه داشتن چیزی که خود احتیاج به آن دارد، نظیر نگاهداشتن گندم برای مصرف سال خود، و این قسم نیز حرام نیست، گرچه مردم به آن احتیاج داشته باشند؛ ولی در صورت احتیاج شدید مردم، سزاوار نیست که نگاه دارد، زیرا ایثار و فداکاری باید از جمله سجایای مسلمان باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] (استفادهای) که مال را برای آن اجاره میدهند، یا (کاری) که برای آن اجیر میشوند، شش شرط دارد: اوّل: آن که این استفاده یا کار معلوم باشد؛ پس اگر چیزی را که اجاره میدهند چند استفاده دارد، باید استفاده و کاری را که مورد نظر طرفین است، مشخص نمایند؛ مثلاً اگر ماشینی را که هم میتواند مسافر حمل کند و هم بار، اجاره دهند باید در موقع اجاره معیّن کنند که حمل مسافر یا باربری آن مال مستأجر است یا همه استفادههای آن. دوم: آن که این استفاده یا کار ممکن باشد؛ پس اجاره دادن زمین برای زراعت در صورتی که آب باران برای زراعت کافی نبوده و مشروب کردن آن از راه دیگر هم ممکن نباشد، صحیح نیست. همچنان که اجیر کردن شخص بیسواد برای تدریس صحیح نمیباشد. سوم: آن که حلال باشد؛ بنابراین اجاره دادن دکان برای شرابفروشی یا نگهداری شراب و کرایه دادن وسیله نقلیه برای حمل و نقل شراب، باطل است. چهارم: آن که انجام آن کار از نظر شرع به طور مجّانی واجب نباشد؛ پس اجیر شدن برای انجام کارهایی که جزء حقوق لازمالرعایه مردم است؛ مانند: نجات مسلمان از غرق شدن و تعلیم اصول دین و مقدار واجب از فروع دین و انجام مقدار واجب از مراسم به خاکسپاری مسلمانان، همچون کفن کردن و نماز خواندن و دفن کردن - که از حقوقی هستند که میّت مسلمان بر زندهها دارد - صحیح نیست ولی اجیر شدن برای کارهایی که جزء حقوق لازمالرعایه مردم نیست، مانعی ندارد. پنجم: پول دادن برای آن در نظر مردم بیهوده نباشد؛ و اجیر کردن دیگری برای این که نماز واجب خود را بخواند یا روزه واجب خود را بگیرد، چون برای مستأجر ثواب اخروی بلکه گاهی نفع دنیوی دارد، اشکال ندارد. ششم: مدت استفاده را معیّن نمایند و اگر برای انجام کاری اجیر میشوند باید زمان انجام آن کار را مشخّص کنند؛ مثلاً در سفارش خیاطی علاوه بر این که با خیاط قرار میگذارند لباس معیّنی را به شکل مخصوصی بدوزد، باید مدّت زمانی را که خیاط باید در آن زمان لباس را بدوزد، مشخّص کنند.
- [آیت الله علوی گرگانی] سپردن پول به بانک دولتی به قصد زیاد شدن آن جایز نیست وگرفتن سود و فائده بر آن پول، ربا و حرام است ولی برای جلوگیری از ابتلأ بربا و حرام میتواند در نیّت خود شرط گرفتن سود و فائده قرار ندهد و بنابر این گذارد که اگر بانک سود و فائده ندهد، خود را طلبکار نمیداند ومطالبه نخواهد کرد، در این صورت اگر بانک فائدهای داد میتواند آن فائده را بگیرد و در آن تصرّف کند. این بود حکم بانکهای دولتی و از اینجا حکم بانکهایی که به شرکت با دولت سرمایهگذاری شده است معلوم میگردد. چون پول موجود در این بانکها، حکم بانکهای دولتی را دارد. امّا حکم بانکهای غیر اسلامی مانند بانکهای بلاد کفر، چه دولتی باشد چه شخصی، گرفتن پول از این بانکها جائز است، و تصرّف در آن احتیاج به اجازه حاکم شرع یا وکیل او ندارد و امّا سپردن پول به این بانکها حکم آن، حکم سپردن پول به بانکهای اسلامی نیست که قبلاً گفته شد چنانچه شرط سود و فائده شده باشد، تصرّف در آن فائده و سود با اجازه حاکم شرع جائز است چون از باب استنقاذ حقّ مسلمان از کافر حربی است.
- [آیت الله خوئی] نماز جمعه مانند نماز صبح دو رکعت است، و امتیازش از نماز صبح این است که دو خطبه در پیش دارد، و نماز جمعه تخییری است: به این معنی که مکلف در روز جمعه مخیر است که نماز جمعه را بخواند درصورتی که شرائطش موجود باشد، یا نماز ظهر بهجا آورد، پس اگر نماز جمعه را بهجا آورد کفایت از ظهر میکند. و واجب شدن نماز جمعه چند شرط دارد: (اول): داخل شدن وقت، و آن عبارت از زوال آفتاب است، و وقتش تا برابر شدن سایه شاخص است با شاخص بنابر أظهر، پس هر گاه تا برابر شدن سایه با شاخص نماز جمعه را تأخیر انداخت، وقتش خارج شده و نماز را باید بهجا آورد. (دوم) شمارة افراد، و آن هفت نفر است با امام، و هر گاه هفت نفر از مسلمانان جمع نشوند نماز جمعه واجب نمیشود. بلی نماز جمعه از پنج نفری که یکیشان امام باشد صحیح است. (سوم) بودن امام جامع شرائط امامت: از عدالت و غیر آن از چیزهایی که در امام جماعت معتبر است، همچنانکه در بحث نماز جماعت خواهد آمد و بدون او نماز جمعه واجب نمیشود. و صحیح بودن نماز جمعه چند شرط دارد: (اول) جماعت بودن، پس فرادی صحیح نیست و هر گاه مأموم قبل از رکوع رکعت دوم نماز جمعه به امام برسد مجزی خواهد بود، و یک رکعت دیگر به او اضافه میکند، و اگر در رکوع درک امام کند مجزی بودنش مشکل است، و احتیاط ترک نشود. (دوم) خواندن دو خطبه پیش از نماز: که در خطبه اول حمد و ثنای الهی را گفته و وصیت به تقوی و پرهیزگاری شود و یک سوره از قرآن بخواند، سپس نشسته و برخیزد، و باز هم حمد و ثنای الهی را بهجا آورده و بر پیغمبر اکرم و ائمه مسلمین صلوات فرستاده، و برای مؤمنین و مؤمنات استغفار (طلب آمرزش) کند. و لازم است خطبه پیش از نماز باشد، پس اگر نماز را پیش از دو خطبه شروع کرد صحیح نخواهد بودو خواندن خطبه پیش از زوال آفتاب جایز نیست. لازم است کسی که خطبه را میخواند هنگام خطبه ایستاده باشد پس هر گاه خطبه را نشسته بخواند صحیح نخواهد بود و فاصله انداختن بین دو خطبه به بنشستن لازم و واجب است، و لازم است نشستن مختصر و خفیف باشد، و لازم است امام جماعت و خطیب (کسی که خطبه میخواند) یک نفر باشد. واقوی این است که در خطبه طهارت شرط نیست، اگرچه اشتراط احوط است. و در مقدار واجب از خطبه عربیت (زبان عربی) معتبر است، و در مازاد بر آن معتبر نیست مگر آنکه حاضرین زبان عربی را ندانند، که احوط در این صورت در خصوص وصیت به تقوی جمع بین عربیت و زبان حاضرین است. (سوم) آنکه مسافت بین دو نماز جمعه کمتر از یک فرسخ نباشد، پس هر گاه نماز جمعه دیگری در مسافت کمتر از یک فرسخ برپا باشد، و مقارن هم بودند هر دو باطل میشوند، و اگر یکی سبقت بر دیگری داشت هر چند به تکبیرة الاحرام باشد صحیح و دومی باطل خواهد بود و اگر پس از برگزاری نماز جمعه کشف شد که نماز جمعه دیگری بر او سابق یا مقارنش در مسافت کمتر از یک فرسخ بر پا شده بوده بهجا آوردن نماز ظهر واجب خواهد بود، و فرقی نیست بین این کشف در وقت یا در خارج وقت باشد و بر پا نمودن نماز جمعه درصورتی مانع از نماز جمع دیگر در مسافت مزبور میشود که خود صحیح و جامع شرائط باشد، والا در مانع بودنش اشکال است، و اقرب مانع نبودن است.