پاسخ اجمالی: میان دختر و پسر به جهت سنّ بلوغ، در انجام تکالیف دینی تفاوت است و زیر بنای تکلیف، اموری است که در فقه به آن (شرایط تکلیف) گفته می شود. این شرایط عبارت اند از: بلوغ، عقل، قدرت و اختیار. تکلیف، دردسر و مشقت نیست، بلکه نشانه بلوغ فکری، کمال دختر و پسر، نشانه شرافت و افتخار آنان است؛ به طوری که از نظر کمال و عقل به حدّی رسیده اند که خداوند برای آنها حساب و کتابی باز کرده است، و چه افتخاری از این والاتر که انسان بتواند به محضر پروردگار مشرف شود و زودتر از دیگران چنین مقام و منزلتی را کسب نماید، و در این میان، دختر زودتر از پسر به این شرافت و افتخار نایل می شود. بنابراین، دلیل این که دختر زودتر از پسر به سنّ تکلیف می رسد، همان خصوصیّت تکوینی و آفرینشی او است که زودتر به بلوغ و رشد فکری می رسد. پاسخ تفصیلی: برای روشن شدن موضوع آن را در دو بخش بررسی می کنیم یک. میان دختر و پسر به جهت سنّ بلوغ، در انجام تکالیف دینی تفاوت است. بلوغ عبارت است از: پایان دوران کودکی فرد و رسیدن وی به سنّی که انجام تکالیف دینی متوجه او شده و رعایت قوانین شرعی بر او لازم شود. در این باره توجه به نکاتی ضروری است: 1. دختر و پسر با شرایط بلوغ، عقل، قدرت و اختیار، مفتخر به عنوان (مسئول) و (مکلّف) می شوند، و در این بین، دختر زودتر از پسر به بلوغ و سنّ تکلیف می رسد و باید واجبات را انجام داده و از حرام و گناه پرهیز نماید. 2. اگر یکی از شرایط تکلیف در حقّ پسر یا دختر تحقّق پیدا نکند، نسبت به عملی تکلیف ندارد و آن عمل از عهده او ساقط است؛ مانند این که دختر یا پسری تازه به سنّ تکلیف رسیده و برخی از تکالیف شرعیه را قدرت بر انجام آن داشته باشد، اما مثلاً قدرت بر روزه گرفتن را ندارد که در این صورت روزه بر او واجب نیست، اما بعداً در صورت قدرت باید آن را قضا نماید. 3. بلوغ در دختر و پسر به شرح زیر است: الف: روییدن موی خشن و زبر در زیر شکم (بالای عورت)؛ ب: خروج منی چه در خواب و چه در بیداری؛ ج: کامل شدن 15 سال قمری در پسر [1] که 163 روز و 6 ساعت از 15 سال شمسی کمتر است، [2] و تمام شدن 9 سال قمری در دختر [3] که 97 روز و 22 ساعت و 48 دقیقه از 9 سال شمسی کمتر است. [4] 4. دختر و پسر علاوه بر سنّ تکلیف، باید آمادگی برای برخی از امور فردی و اجتماعی؛ مانند ازدواج و مسائل اقتصادی داشته باشند تا از خطرات و مشکلات این امور به دور باشند. [5] پس زیر بنای تکلیف، اموری است که در فقه به آن (شرایط تکلیف) گفته می شود. البته، تکلیف، خود نشانه هایی دارد که شریعت جهت اثباتی آن را تبیین کرده است و در بالا گفته شد. دو. تکلیف و مسئولیت پذیری در دختر و پسر، به اندیشه و اراده انسان ارزش داده و انسان در چنین جایگاهی موجودی ارزشی است؛ به طوری که با نبود هر یک از امتیازات چهارگانه؛ کودک باشد یا دیوانه، ناتوان باشد یا بی اراده؛ اگر چه کژی و کاستی او نکوهیده نیست و مورد محبت و ترحم واقع می شود، صاحب مسئولیت نمی باشد و انسان، تنها با ادراک و پذیرش همین عنوان است که اولین عمل ارزشی خود را محقّق می سازد تا جایی که می تواند با قصد قربت نسبت به همین امر، نخستین عبادت خود را انجام دهد و نیز همین عنوان است که او را صاحب وظایف گسترده و تکالیف بسیاری می نماید و با دوری از هر یک از امتیازهای چهارگانه (بلوغ، عقل، قدرت و اختیار) به هر دلیل و در هر موقعیت و برای هر فردی که پیش آید، از جایگاه ارزشی تکلیف دور می شود و حکمی بر وی بار نمی شود. در حقیقت معنای سنّ تکلیف، آمادگی برای عبادت و بندگی خدای متعال و پیدایی لیاقت و شایستگی در این مسیر در قالب تکلیف و مسئولیت پذیری است. به دیگر سخن؛ تکلیف دردسر و مشقت نیست، بلکه نشانه بلوغ فکری، کمال دختر و نشانه شرافت و افتخار او است؛ به طوری که از نظر کمال و عقل به حدّی رسیده که خداوند برای او حساب و کتابی باز کرده است، و چه افتخاری از این والاتر که انسان بتواند به محضر پروردگار مشرف شود و زودتر از دیگران چنین مقام و منزلتی را کسب نماید . پی نوشتها: [1] موسوی خمینی، سید روح الله، توضیح المسائل (محشی – امام خمینی)، ج 2، ص 375، م 2252، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق. [2] موحدی لنکرانی، محمد فاضل، احکام جوانان، ص 60، انتشارات امیر قلم، قم، چاپ سی و پنجم، 1427 ق. [3] توضیح المسائل (محشی – امام خمینی)، ج 2، ص 375، م 2252.(مشهور فقها بر معیار بودن سن پانزده سالگی و نه سالگی تأکید می کنند.) [4] احکام جوانان، ص 60. برای آگاهی بیشتر در باره نشانه های بلوغ، پاسخ های سن تکلیف دختران، islamquest.net/fa/archive/question/6945؛ علامت های بلوغ قبل از سن تکلیف، 10844 (کاربر) را مطالعه کنید. [5] نک: مکارم شیرازی، ناصر، استفتاءات جدید، ج 2، ص 376، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب (ع)، قم، چاپ دوم، 1427 ق. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
میان دختر و پسر به جهت سنّ بلوغ، در انجام تکالیف دینی تفاوت است و زیر بنای تکلیف، اموری است که در فقه به آن (شرایط تکلیف) گفته می شود. این شرایط عبارت اند از: بلوغ، عقل، قدرت و اختیار.
تکلیف، دردسر و مشقت نیست، بلکه نشانه بلوغ فکری، کمال دختر و پسر، نشانه شرافت و افتخار آنان است؛ به طوری که از نظر کمال و عقل به حدّی رسیده اند که خداوند برای آنها حساب و کتابی باز کرده است، و چه افتخاری از این والاتر که انسان بتواند به محضر پروردگار مشرف شود و زودتر از دیگران چنین مقام و منزلتی را کسب نماید، و در این میان، دختر زودتر از پسر به این شرافت و افتخار نایل می شود.
بنابراین، دلیل این که دختر زودتر از پسر به سنّ تکلیف می رسد، همان خصوصیّت تکوینی و آفرینشی او است که زودتر به بلوغ و رشد فکری می رسد.
پاسخ تفصیلی:
برای روشن شدن موضوع آن را در دو بخش بررسی می کنیم
یک. میان دختر و پسر به جهت سنّ بلوغ، در انجام تکالیف دینی تفاوت است. بلوغ عبارت است از: پایان دوران کودکی فرد و رسیدن وی به سنّی که انجام تکالیف دینی متوجه او شده و رعایت قوانین شرعی بر او لازم شود.
در این باره توجه به نکاتی ضروری است:
1. دختر و پسر با شرایط بلوغ، عقل، قدرت و اختیار، مفتخر به عنوان (مسئول) و (مکلّف) می شوند، و در این بین، دختر زودتر از پسر به بلوغ و سنّ تکلیف می رسد و باید واجبات را انجام داده و از حرام و گناه پرهیز نماید.
2. اگر یکی از شرایط تکلیف در حقّ پسر یا دختر تحقّق پیدا نکند، نسبت به عملی تکلیف ندارد و آن عمل از عهده او ساقط است؛ مانند این که دختر یا پسری تازه به سنّ تکلیف رسیده و برخی از تکالیف شرعیه را قدرت بر انجام آن داشته باشد، اما مثلاً قدرت بر روزه گرفتن را ندارد که در این صورت روزه بر او واجب نیست، اما بعداً در صورت قدرت باید آن را قضا نماید.
3. بلوغ در دختر و پسر به شرح زیر است:
الف: روییدن موی خشن و زبر در زیر شکم (بالای عورت)؛
ب: خروج منی چه در خواب و چه در بیداری؛
ج: کامل شدن 15 سال قمری در پسر [1] که 163 روز و 6 ساعت از 15 سال شمسی کمتر است، [2] و تمام شدن 9 سال قمری در دختر [3] که 97 روز و 22 ساعت و 48 دقیقه از 9 سال شمسی کمتر است. [4]
4. دختر و پسر علاوه بر سنّ تکلیف، باید آمادگی برای برخی از امور فردی و اجتماعی؛ مانند ازدواج و مسائل اقتصادی داشته باشند تا از خطرات و مشکلات این امور به دور باشند. [5]
پس زیر بنای تکلیف، اموری است که در فقه به آن (شرایط تکلیف) گفته می شود. البته، تکلیف، خود نشانه هایی دارد که شریعت جهت اثباتی آن را تبیین کرده است و در بالا گفته شد.
دو. تکلیف و مسئولیت پذیری در دختر و پسر، به اندیشه و اراده انسان ارزش داده و انسان در چنین جایگاهی موجودی ارزشی است؛ به طوری که با نبود هر یک از امتیازات چهارگانه؛ کودک باشد یا دیوانه، ناتوان باشد یا بی اراده؛ اگر چه کژی و کاستی او نکوهیده نیست و مورد محبت و ترحم واقع می شود، صاحب مسئولیت نمی باشد و انسان، تنها با ادراک و پذیرش همین عنوان است که اولین عمل ارزشی خود را محقّق می سازد تا جایی که می تواند با قصد قربت نسبت به همین امر، نخستین عبادت خود را انجام دهد و نیز همین عنوان است که او را صاحب وظایف گسترده و تکالیف بسیاری می نماید و با دوری از هر یک از امتیازهای چهارگانه (بلوغ، عقل، قدرت و اختیار) به هر دلیل و در هر موقعیت و برای هر فردی که پیش آید، از جایگاه ارزشی تکلیف دور می شود و حکمی بر وی بار نمی شود.
در حقیقت معنای سنّ تکلیف، آمادگی برای عبادت و بندگی خدای متعال و پیدایی لیاقت و شایستگی در این مسیر در قالب تکلیف و مسئولیت پذیری است.
به دیگر سخن؛ تکلیف دردسر و مشقت نیست، بلکه نشانه بلوغ فکری، کمال دختر و نشانه شرافت و افتخار او است؛ به طوری که از نظر کمال و عقل به حدّی رسیده که خداوند برای او حساب و کتابی باز کرده است، و چه افتخاری از این والاتر که انسان بتواند به محضر پروردگار مشرف شود و زودتر از دیگران چنین مقام و منزلتی را کسب نماید .
پی نوشتها:
[1] موسوی خمینی، سید روح الله، توضیح المسائل (محشی – امام خمینی)، ج 2، ص 375، م 2252، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق.
[2] موحدی لنکرانی، محمد فاضل، احکام جوانان، ص 60، انتشارات امیر قلم، قم، چاپ سی و پنجم، 1427 ق.
[3] توضیح المسائل (محشی – امام خمینی)، ج 2، ص 375، م 2252.(مشهور فقها بر معیار بودن سن پانزده سالگی و نه سالگی تأکید می کنند.)
[4] احکام جوانان، ص 60. برای آگاهی بیشتر در باره نشانه های بلوغ، پاسخ های سن تکلیف دختران، islamquest.net/fa/archive/question/6945؛ علامت های بلوغ قبل از سن تکلیف، 10844 (کاربر) را مطالعه کنید.
[5] نک: مکارم شیرازی، ناصر، استفتاءات جدید، ج 2، ص 376، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب (ع)، قم، چاپ دوم، 1427 ق.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] آیا میان دختر و پسر در انجام تکالیف دینی تفاوتی است؟ و دلیل این که چند سال زودتر، بر دختر وظایف دینی واجب می شود، چیست؟
- [سایر] درکشور ما پسر به خواستگاری دختر می رود . آیا دلیل شرعی و دینی دارد؟
- [سایر] درکشور ما پسر به خواستگاری دختر می رود . آیا دلیل شرعی و دینی دارد ؟
- [آیت الله علوی گرگانی] نظر به سئوال مزبور آیا در موارد مذکور بین دختر و پسر تفاوتی هست و آیا در چنین مواردی بین حدود و قصاص تفاوتی وجود دارد؟ ج8 - در هر دو مورد تفاوتی بنظر نمیرسد.
- [آیت الله علوی گرگانی] ورثه مرحوم پدر عبارتند از 5 پسر و یک دختر و همسر که یک پسر و یک دختر از زن دیگر پدر ما میباشد آیا در نحوه تقسیم ماترک تفاوتی است یا خیر؟
- [سایر] مردمسالاری دینی چه تفاوتی با نظام دموکراتیک غربی دارد؟
- [سایر] چرا تکالیف پدر بر عهده پسر بزرگ تر قرار داده شده است؟
- [سایر] ریشه تفاوتی که کارکرد انتخابات در دو نظریه مردم سالاری دینی و دموکراسی غربی دارد در چیست؟
- [سایر] ریشه تفاوتی که کارکرد انتخابات در دو نظریه مردم سالاری دینی و دموکراسی غربی دارد در چیست؟
- [سایر] با تشکر از شما. به نظرم اختلاف سنی بصورت کلی بیان شد و توجهی به سن من(36) و سن دختر (25) نشد. بعنوان مثال آیا اگر پسر 27و دختر 16 سال داشت با وضعیت موجود ما تفاوتی نمیکند؟ دختر در سن 25 سالگی از نظر فکری بسیار بهتر است از سن 16 سالگی. نظر شما چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگرچه دختر باشد، سهم پسر میّت را میبرد ونوه دختری او اگرچه پسر باشد، سهم دختر میّت را میبرد مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود ویک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر ودو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر میت، اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد سهم پسر میت را میبرد، و نوه دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد، مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود، و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند؛ یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [امام خمینی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد، سهم پسر میت را میبرد و نوه دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد مثلًا اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله بروجردی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوهی پسری او اگر چه دختر باشد، سهم پسر میت را میبرد و نوهی دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد، مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد سهم پسر میّت را میبرد و نوه دختری او اگر چه پسر باشد سهم دختر میّت را میبرد، مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد سهم پسر دختر 13 و سهم دختر پسر 23 خواهد بود و در صورت متعدّد بودن نوادگان، سهم پسر دو برابر سهم دختر است، بنابراین نوادگان دختری 13 سهم خود را به گونهای تقسیم میکنند که هر پسر دو برابر هر دختر ببرد و نوادگان پسری هم 23 سهم خود را به این شکل تقسیم میکنند.
- [آیت الله سبحانی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگرچه دختر باشد، سهم پسر میت را می برد و نوه دختری او اگرچه پسر باشد، سهم دختر میت را می برد مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت می کنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر می دهند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر میت اولاد نداشته باشد نوه پسری او اگرچه دختر باشد سهم پسر میت را می برد و نوه دختری او اگرچه پسر باشد سهم دختر میت را می برد مثلا اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد مال را سه قسمت می کنند یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر می دهند
- [آیت الله سیستانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد ، نوه پسری او اگر چه دختر باشد ، سهم پسر میّت را میبرد ، و نوه دختری او اگر چه پسر باشد ، سهم دختر میّت را میبرد ، مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود ، و یک دختر از پسرش داشته باشد ، مال را سه قسمت میکنند : یک قسمت را به پسرِ دختر ، و دو قسمت را به دخترِ پسر میدهند . و در ارث بردن نوهها ، نبودن پدر و مادر شرط نیست . ارث دسته دوم
- [آیت الله نوری همدانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد ، نوة پسری او اگر چه دختر باشد ، سهم پسر میّت را می برد و نوة دختری او اگر چه پسر باشد ، سهم دختر میّت را می برد ، مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد ، مال را سه قسمت می کنند ، یک قسمت را به پسر دختر ، و دو قسمت را به دختر پسر ، می دهند . ارث دستة دوّم
- [آیت الله بهجت] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او، اگرچه دختر باشد، سهم پسر میت را می برد و نوه دختری او، اگرچه پسر باشد، سهم دختر میت را می برد؛ مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت می کنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر می دهند. ارث طبقه دوم