چرا تکالیف پدر بر عهده پسر بزرگ تر قرار داده شده است؟
همان طور که می دانیم هیچ‌کس گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد واین که در اسلام نماز قضای پدر بر پسر بزرگ واجب است به معنای این نیست که پسر بار گناه پدر را به دوش می‌کشد یا پدر به خاطر ترک نماز مورد سؤال و بازخواست و عقاب قرار نمی‌گیرد، بلکه یک تکلیف مازاد بر پسر بزرگ است که دارای مصالح و حکمت‌های خاص خود می‌باشد که در مقابل از ارث بیشتری نیز برخوردار می‌گردد (اموال اختصاصی پدر مثل انگشتر، اسلحه و... به پسر بزرگ می‌رسد) که به نمونه‌هایی از آن حکمت‌ها اشاره می‌کنیم: الف) اهمیت دادن به احترام فرزندان به والدین حتی والدین گنهکار. ب ) اهمیت دادن به پسر بزرگتر و این بدان جهت است که خانواده بعد از فقدان پدر دچار فقدان مدیر و بزرگ نگردد. ج ) اهمیت دادن به نماز و روزه این حکم می‌فهماند که اگر کسی نماز و روزه را به جا نیاورد حتی بعد از مردن او این حکم ساقط نمی‌شود و با وجودی که او مورد مؤاخذه و عقاب قرار می‌گیرد باید در همین دنیا آن نماز و روزه را به نیت او انجام دهند. پس پدر نمی‌تواند بگوید من نماز نمی‌خوانم و پسرم به جای من می‌خواند، زیرا این حکم به این معنا نیست که پدر عذاب نمی‌شود یا حتی ثواب آن نمازهایی که پسر می‌خواند به پدر برسد بلکه ثواب آن نمازها هم برای پسر و کسی که نماز قضا را می‌خواند محسوب می‌گردد. در نتیجه حکمت وجوب نماز قضای پدر بر پسر بزرگتر مسائل دیگری است که به سه مورد از آن اشاره کردیم. www.porseman.org
عنوان سوال:

چرا تکالیف پدر بر عهده پسر بزرگ تر قرار داده شده است؟


پاسخ:

همان طور که می دانیم هیچ‌کس گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد واین که در اسلام نماز قضای پدر بر پسر بزرگ واجب است به معنای این نیست که پسر بار گناه پدر را به دوش می‌کشد یا پدر به خاطر ترک نماز مورد سؤال و بازخواست و عقاب قرار نمی‌گیرد، بلکه یک تکلیف مازاد بر پسر بزرگ است که دارای مصالح و حکمت‌های خاص خود می‌باشد که در مقابل از ارث بیشتری نیز برخوردار می‌گردد (اموال اختصاصی پدر مثل انگشتر، اسلحه و... به پسر بزرگ می‌رسد) که به نمونه‌هایی از آن حکمت‌ها اشاره می‌کنیم: الف) اهمیت دادن به احترام فرزندان به والدین حتی والدین گنهکار. ب ) اهمیت دادن به پسر بزرگتر و این بدان جهت است که خانواده بعد از فقدان پدر دچار فقدان مدیر و بزرگ نگردد. ج ) اهمیت دادن به نماز و روزه این حکم می‌فهماند که اگر کسی نماز و روزه را به جا نیاورد حتی بعد از مردن او این حکم ساقط نمی‌شود و با وجودی که او مورد مؤاخذه و عقاب قرار می‌گیرد باید در همین دنیا آن نماز و روزه را به نیت او انجام دهند. پس پدر نمی‌تواند بگوید من نماز نمی‌خوانم و پسرم به جای من می‌خواند، زیرا این حکم به این معنا نیست که پدر عذاب نمی‌شود یا حتی ثواب آن نمازهایی که پسر می‌خواند به پدر برسد بلکه ثواب آن نمازها هم برای پسر و کسی که نماز قضا را می‌خواند محسوب می‌گردد. در نتیجه حکمت وجوب نماز قضای پدر بر پسر بزرگتر مسائل دیگری است که به سه مورد از آن اشاره کردیم.
www.porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین