پاسخ اجمالی: امروزه؛ ما به اسامی افرادی بر میخوریم که اسطورههای ملی یا مذهبیاند و برخی همچون انبیای الهی شهرت جهانی در همه دوران بعد از خود، داشتهاند. قهرمانان ملی و دینی، نیز از جمله کسانی هستند که شهرت فراوانی دارند. بیتردید نمیتوان این نوع شهرت را نکوهش کرد، بلکه آنچه در مجموعه معارف اسلامی نهی شده، آن است که انسان خودش را به روشهای مختلف در معرض مشهور شدن قرار داده و خواهان رسیدن به شهرت باشد. به عبارت دیگر شهرت طلبی است که در روایات از آن نهی شده، نه شهرت. حال ممکن است، کسب شهرت با وسیلهی نقلیهای باشد که شخص استفاده میکند، یا با لباس و یا حتی به وسیله عبادات و نماز این شهرت طلبی صورت گیرد. پاسخ تفصیلی: در جامعه انسانی همیشه عدهای بودهاند که در بین مردم از شهرت و معروفیت بیشتری بر خوردار بودند، این موضوع در همه جوامع قابل رؤیت است. امروزه؛ ما به اسامی افرادی بر میخوریم که اسطورههای ملی یا مذهبیاند و برخی همچون انبیای الهی شهرت جهانی در همه دوران بعد از خود، داشتهاند. قهرمانان ملی و دینی، نیز از جمله کسانی هستند که شهرت فراوانی دارند، چنین امری طبیعی است. اما سؤال این است که چه چیزی در اسلام نهی شده است؟ شهرت یا شهرت طلبی؟ تبیین موضوع در بیان این موضوع باید گفت؛ انسانها که با یکدیگر در یک جامعه زندگی میکنند، دارای استعدادها و تواناییهای مختلف جسمی، مالی و .. اند، اما اسلام خواسته است که افراد در عین وجود اختلافات ذاتی یا طبیعی که دارند، خود را به سبب این گونه امور، در بین مردم انگشت نما نکنند. شهرت طلبی و کسب شهرت و عواملی که باعث بروز آن میشود، بدین سبب در اسلام نهی شده است تا جامعه بتواند از حسادتها، چشم و هم چشمیها، عقده گشاییها و غرور و تکبر در امان باشد. آنچه در اسلام نهی شده، کسب شهرت جهت دست یافتن به منافع شخصی و دنیوی است، حال به هر راه و روشی که باشد. به بیان دیگر؛ مشهور شدن عدهای، امری طبیعی است ولی اینکه خود شخص، به روشهای متفاوت در این راه گام بردارد یا وقتی خود را در این مسیر یافت، از این مسیر بر نگردد، چنین امری نامطلوب است. وقتی به روایات نگاه میکنیم میبینیم، معصومان(ع) شهرت طلبی را به طور مطلق مطلوب نمیدانند.[1] شهرت طلبی که میتواند به عنوان یک بیماری روانی نیز مورد بررسی قرار گیرد، در لباسهایی مختلف خود را نشان میدهد، گاه کسب شهرت از طریق پوشیدن لباس است؛ لباسهای فاخر و گرانقیمت یا حتی لباسهای مندرس و کهنه! گاه شهرت با وسیلهی نقلیهای است که در چشم مردم موجب شهرت شود،[2] و گاه عدهای از طریق عبادات و نماز در پی کسب شهرتاند. امام رضا(ع) میفرمایند: (کسی که خودش را به عبادت مشهور کند،[3] او را در دینش پاک و بی‌غل و غش ندانید که خدا شهرت به عبادت و شهرت به لباس را مبغوض و دشمن داشته. سپس فرمود: خداوند متعال بر مردم در شبانه روز فقط هفده رکعت نماز واجب کرده، هر کس که آنها را انجام دهد از غیر آنها مورد سؤال واقع نمیشود. پیامبر اکرم(ص) دو برابر آنها را (34 رکعت) بر آنها اضافه نمود[به عنوان نافله] که اگر نقصانی در فرائض و نمازهای واجب رخ دهد و کمبودی از حیث خشوع و خضوع و آداب نماز پیدا شود با این نوافل جبران گردد. البته بدیهی است که خداوند برای نماز و روزه زیادی و مستحبی کسی را عذاب نمیکند ولی اگر در رفتار و کردار خود بر خلاف سنت و روش اسلامی و دینی عمل نماید مورد مؤاخذه و کیفر قرار میگیرد).[4] یکی از دلائل مستحب بودن مخفی نگاه داشتن عبادات و اعمال خیر همین است که انگیزه شهرت طلبی به وسیلۀ عبادات در انسان از بین برود؛ لذا در برخی از روایات آمده است؛ بالاترین عبادات از نظر اجر و پاداش، عباداتی است که مخفیانه انجام شود.[5] روایت امام رضا(ع) شامل هر عبادتی میشود که به این قصد انجام گیرد، اما درباره برخی از اعمال عبادی مانند نماز روایات بخصوصی داریم که در کنار این روایات عام، قابل توجه است. امام صادق(ع) میفرمایند:( خداوند دو شهرت را دشمن میدارد، شهرت در لباس و شهرت در نماز.)[6] شاید به این علت که نماز؛ واجبی است که هر روزه باید اقامه شود و معمولاً در منظر مردم انجام میشود، از میان همه عبادات، به تنهایی ذکر شده، و به نوعی مانند لباس شخص است که دیده میشود؛ لذا در کنار شهرت در لباس آمده است. به هر ترتیب، اسلام نمیخواهد تا عدهای در جامعه انگشت نما شوند که هم خودشان به غرور و تکبر گرفتار شوند، و هم آرامش روحی و روانی افراد و جامعه را به خاطر برانگیختن حساسیتهای مختلف، از بین ببرند؛ لذا از هر گونه خودنمایی در سطح جامعه، نهی کرده، اگرچه اختلافات معمولی بین افراد جامعه را پذیرفته است. در مسئلۀ شهرت و مشهور شدن هم، اگرچه دین اسلام شهرت طلبی را مذموم دانسته، اما با مشهور بودن – در صورتی که مشهور شدن؛ خواست انسان نباشد و برای آن تلاش نکرده باشد- که امری طبیعی است و در هر جامعهای امکان ظهور و بروز دارد؛ برخوردی نداشته است. شایان ذکر است، گاهی کسب شهرت نه به عنوان یک هدف، بلکه به عنوان وسیلهای جهت خدمت به دیگران است. مانند اینکه فرد ناچار باشد برای رسیدن به هدفی مقدس، خود را در معرض عموم قرار داده و ویژگی و برجستگیهای خویش را در بین مردم بیان کند که قطعاً این امر مورد نظر این نوشتار نبوده و چه بسا عنوان شهرت طلبی به این امر تطبیق نگردد. پی نوشتها: [1]. در کتاب شریف کافی، مرحوم کلینی بابی به عنوان (کراهیة الشهرة) آمده است که در آن روایات مربوط به شهرت طلبی را آورده است. ر. ک: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 6، ص 444، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش. [2]. امام صادق(ع) میفرمایند: (کَفَی بِالرَّجُلِ خِزْیاً أَنْ یَلْبَسَ ثَوْباً مُشَهِّراً وَ یَرْکَبَ دَابَّةً مُشَهِّرَةً). مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 76، ص 313، موسسه الوفاء، بیروت، 1404ق. [3]. همانطور که در این روایت دیده میشود،(عبارت: شهّر نفسَه) شهرت به عبادتی ناپسند شمرده شده است که خود شخص در این مسیر گام بردارد و قصدش از کثرت عبادت، مشهور شدن به همین صفت باشد و گرنه بسیاری از ائمه(ع) مشهور به زهد و عبادت بودهاند. [4]. (عَنِ الرِّضَا (ع) قَالَ: مَنْ شَهَّرَ نَفْسَهُ بِالْعِبَادَةِ فَاتَّهِمُوهُ عَلَی دِینِهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ شُهْرَةَ الْعِبَادَةِ وَ شُهْرَةَ اللِّبَاسِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا فَرَضَ عَلَی النَّاسِ فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ سَبْعَ عَشْرَةَ رَکْعَةً مَنْ أَتَی بِهَا لَمْ یَسْأَلْهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَمَّا سِوَاهَا وَ إِنَّمَا أَضَافَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَیْهَا مِثْلَیْهَا لِیَتِمَّ بِالنَّوَافِلِ مَا یَقَعُ فِیهَا مِنَ النُّقْصَانِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یُعَذِّبُ عَلَی کَثْرَةِ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ لَکِنَّهُ یُعَذِّبُ عَلَی خِلَافِ السُّنَّةِ)، بحار الانوار، ج 67، ص 252. [5]. (أَعْظَمُ الْعِبَادَةِ أَجْراً أَخْفَاهَا)، همان، ج 67، ص 251. [6]. بحارالأنوار، ج 81، ص 261. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
امروزه؛ ما به اسامی افرادی بر میخوریم که اسطورههای ملی یا مذهبیاند و برخی همچون انبیای الهی شهرت جهانی در همه دوران بعد از خود، داشتهاند. قهرمانان ملی و دینی، نیز از جمله کسانی هستند که شهرت فراوانی دارند. بیتردید نمیتوان این نوع شهرت را نکوهش کرد، بلکه آنچه در مجموعه معارف اسلامی نهی شده، آن است که انسان خودش را به روشهای مختلف در معرض مشهور شدن قرار داده و خواهان رسیدن به شهرت باشد. به عبارت دیگر شهرت طلبی است که در روایات از آن نهی شده، نه شهرت.
حال ممکن است، کسب شهرت با وسیلهی نقلیهای باشد که شخص استفاده میکند، یا با لباس و یا حتی به وسیله عبادات و نماز این شهرت طلبی صورت گیرد.
پاسخ تفصیلی:
در جامعه انسانی همیشه عدهای بودهاند که در بین مردم از شهرت و معروفیت بیشتری بر خوردار بودند، این موضوع در همه جوامع قابل رؤیت است.
امروزه؛ ما به اسامی افرادی بر میخوریم که اسطورههای ملی یا مذهبیاند و برخی همچون انبیای الهی شهرت جهانی در همه دوران بعد از خود، داشتهاند. قهرمانان ملی و دینی، نیز از جمله کسانی هستند که شهرت فراوانی دارند، چنین امری طبیعی است. اما سؤال این است که چه چیزی در اسلام نهی شده است؟ شهرت یا شهرت طلبی؟
تبیین موضوع
در بیان این موضوع باید گفت؛ انسانها که با یکدیگر در یک جامعه زندگی میکنند، دارای استعدادها و تواناییهای مختلف جسمی، مالی و .. اند، اما اسلام خواسته است که افراد در عین وجود اختلافات ذاتی یا طبیعی که دارند، خود را به سبب این گونه امور، در بین مردم انگشت نما نکنند.
شهرت طلبی و کسب شهرت و عواملی که باعث بروز آن میشود، بدین سبب در اسلام نهی شده است تا جامعه بتواند از حسادتها، چشم و هم چشمیها، عقده گشاییها و غرور و تکبر در امان باشد.
آنچه در اسلام نهی شده، کسب شهرت جهت دست یافتن به منافع شخصی و دنیوی است، حال به هر راه و روشی که باشد. به بیان دیگر؛ مشهور شدن عدهای، امری طبیعی است ولی اینکه خود شخص، به روشهای متفاوت در این راه گام بردارد یا وقتی خود را در این مسیر یافت، از این مسیر بر نگردد، چنین امری نامطلوب است.
وقتی به روایات نگاه میکنیم میبینیم، معصومان(ع) شهرت طلبی را به طور مطلق مطلوب نمیدانند.[1]
شهرت طلبی که میتواند به عنوان یک بیماری روانی نیز مورد بررسی قرار گیرد، در لباسهایی مختلف خود را نشان میدهد، گاه کسب شهرت از طریق پوشیدن لباس است؛ لباسهای فاخر و گرانقیمت یا حتی لباسهای مندرس و کهنه! گاه شهرت با وسیلهی نقلیهای است که در چشم مردم موجب شهرت شود،[2] و گاه عدهای از طریق عبادات و نماز در پی کسب شهرتاند.
امام رضا(ع) میفرمایند: (کسی که خودش را به عبادت مشهور کند،[3] او را در دینش پاک و بیغل و غش ندانید که خدا شهرت به عبادت و شهرت به لباس را مبغوض و دشمن داشته. سپس فرمود: خداوند متعال بر مردم در شبانه روز فقط هفده رکعت نماز واجب کرده، هر کس که آنها را انجام دهد از غیر آنها مورد سؤال واقع نمیشود.
پیامبر اکرم(ص) دو برابر آنها را (34 رکعت) بر آنها اضافه نمود[به عنوان نافله] که اگر نقصانی در فرائض و نمازهای واجب رخ دهد و کمبودی از حیث خشوع و خضوع و آداب نماز پیدا شود با این نوافل جبران گردد. البته بدیهی است که خداوند برای نماز و روزه زیادی و مستحبی کسی را عذاب نمیکند ولی اگر در رفتار و کردار خود بر خلاف سنت و روش اسلامی و دینی عمل نماید مورد مؤاخذه و کیفر قرار میگیرد).[4]
یکی از دلائل مستحب بودن مخفی نگاه داشتن عبادات و اعمال خیر همین است که انگیزه شهرت طلبی به وسیلۀ عبادات در انسان از بین برود؛ لذا در برخی از روایات آمده است؛ بالاترین عبادات از نظر اجر و پاداش، عباداتی است که مخفیانه انجام شود.[5]
روایت امام رضا(ع) شامل هر عبادتی میشود که به این قصد انجام گیرد، اما درباره برخی از اعمال عبادی مانند نماز روایات بخصوصی داریم که در کنار این روایات عام، قابل توجه است.
امام صادق(ع) میفرمایند:( خداوند دو شهرت را دشمن میدارد، شهرت در لباس و شهرت در نماز.)[6]
شاید به این علت که نماز؛ واجبی است که هر روزه باید اقامه شود و معمولاً در منظر مردم انجام میشود، از میان همه عبادات، به تنهایی ذکر شده، و به نوعی مانند لباس شخص است که دیده میشود؛ لذا در کنار شهرت در لباس آمده است.
به هر ترتیب، اسلام نمیخواهد تا عدهای در جامعه انگشت نما شوند که هم خودشان به غرور و تکبر گرفتار شوند، و هم آرامش روحی و روانی افراد و جامعه را به خاطر برانگیختن حساسیتهای مختلف، از بین ببرند؛ لذا از هر گونه خودنمایی در سطح جامعه، نهی کرده، اگرچه اختلافات معمولی بین افراد جامعه را پذیرفته است.
در مسئلۀ شهرت و مشهور شدن هم، اگرچه دین اسلام شهرت طلبی را مذموم دانسته، اما با مشهور بودن – در صورتی که مشهور شدن؛ خواست انسان نباشد و برای آن تلاش نکرده باشد- که امری طبیعی است و در هر جامعهای امکان ظهور و بروز دارد؛ برخوردی نداشته است.
شایان ذکر است، گاهی کسب شهرت نه به عنوان یک هدف، بلکه به عنوان وسیلهای جهت خدمت به دیگران است. مانند اینکه فرد ناچار باشد برای رسیدن به هدفی مقدس، خود را در معرض عموم قرار داده و ویژگی و برجستگیهای خویش را در بین مردم بیان کند که قطعاً این امر مورد نظر این نوشتار نبوده و چه بسا عنوان شهرت طلبی به این امر تطبیق نگردد.
پی نوشتها:
[1]. در کتاب شریف کافی، مرحوم کلینی بابی به عنوان (کراهیة الشهرة) آمده است که در آن روایات مربوط به شهرت طلبی را آورده است. ر. ک: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 6، ص 444، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش.
[2]. امام صادق(ع) میفرمایند: (کَفَی بِالرَّجُلِ خِزْیاً أَنْ یَلْبَسَ ثَوْباً مُشَهِّراً وَ یَرْکَبَ دَابَّةً مُشَهِّرَةً). مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 76، ص 313، موسسه الوفاء، بیروت، 1404ق.
[3]. همانطور که در این روایت دیده میشود،(عبارت: شهّر نفسَه) شهرت به عبادتی ناپسند شمرده شده است که خود شخص در این مسیر گام بردارد و قصدش از کثرت عبادت، مشهور شدن به همین صفت باشد و گرنه بسیاری از ائمه(ع) مشهور به زهد و عبادت بودهاند.
[4]. (عَنِ الرِّضَا (ع) قَالَ: مَنْ شَهَّرَ نَفْسَهُ بِالْعِبَادَةِ فَاتَّهِمُوهُ عَلَی دِینِهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ شُهْرَةَ الْعِبَادَةِ وَ شُهْرَةَ اللِّبَاسِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا فَرَضَ عَلَی النَّاسِ فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ سَبْعَ عَشْرَةَ رَکْعَةً مَنْ أَتَی بِهَا لَمْ یَسْأَلْهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَمَّا سِوَاهَا وَ إِنَّمَا أَضَافَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَیْهَا مِثْلَیْهَا لِیَتِمَّ بِالنَّوَافِلِ مَا یَقَعُ فِیهَا مِنَ النُّقْصَانِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یُعَذِّبُ عَلَی کَثْرَةِ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ لَکِنَّهُ یُعَذِّبُ عَلَی خِلَافِ السُّنَّةِ)، بحار الانوار، ج 67، ص 252.
[5]. (أَعْظَمُ الْعِبَادَةِ أَجْراً أَخْفَاهَا)، همان، ج 67، ص 251.
[6]. بحارالأنوار، ج 81، ص 261.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] امام صادق(ع) میفرمایند: خداوند دو شهرت را دشمن میدارد، شهرت لباس و شهرت نماز، لطفا این حدیث را توضیح دهید؟
- [سایر] امام صادق(ع)، سبب نامیدن پیامبراکرم(ص) به کنیه «ابوالقاسم» را چه دانسته اند؟
- [سایر] آیا حدیث «...لو ادرکتُه لخدمته ایّام حیاتی» از امام صادق، دلیل برتری امام زمان بر سایر ائمه است؟
- [سایر] آیا این حدیث از امام صادق(ع) در تفسیر آیه 30 سوره احزاب صحیح السند است؟ امام صادق(ع) فرمود: منظور از فاحشه مبینه عایشه است.
- [سایر] آیا این روایت از امام صادق علیه السلام است که می فرماید: «هر کس نماز شب نخواند از شیعیان ما نیست»؟
- [سایر] منظور از «علم» در روایت «طلب العلم فریضةٌ علی کل مسلمٍ» چیست؟ آیا علم رایج دانشگاهی هم مصداق آن است؟
- [سایر] منظور از اینکه در روایات، گرانی و ارزانی به خدا نسبت داده شده، چیست؟ مانند اینکه در حدیثی از امام صادق(ع) آمده: (إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ وَ جلَ بِالسِّعْرِ مَلَکاً فَلَنْ یَغْلُوَ مِنْ قِلَّةٍ وَ لَا یَرْخُصَ مِنْ کَثْرَةٍ). به علاوه؛ این سخن، خلاف اوّلیترین اصول عرضه و تقاضا، و بدیهیترین وجدانیّات هرکس است، چطور ممکن است امام صادق(ع) یک عامل روشن گرانی و ارزانی را با این صراحت نفی کنند؟
- [سایر] منظور از «السلام علی علی بن الحسین(علیه السلام)» در زیارت عاشورا کیست؟
- [سایر] آیا این حدیث صحیح است: امیر المؤمنین علی بن ابیطالب(ع) فرمود: «لباس سیاه بر تن مکن که آن لباس فرعون است»؟
- [سایر] هشام بن سالم از امام صادق(ع) روایت کرده، منظور از آیه شریفه این است که؛ (خداوند مانع میشود که کسی علم پیدا کند که باطل حق است). این روایت به چه معنا است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله وحید خراسانی] نماز خواندن در حرم امامان علیهم السلام مستحب است بلکه از بعضی روایات استفاده می شود که نماز در حرم مطهر حضرت امیر المومنین علیه السلام و سیدالشهداء علیه السلام افضل از مسجد است
- [آیت الله مکارم شیرازی] بنابر احتیاط واجب باید انسان از پوشیدن لباس شهرت خودداری کند، منظور از لباس شهرت لباسی است که جنبه ریاکاری دارد و می خواهد به وسیله آن مثلاً به زهد و ترک دنیا مشهور شود، خواه از جهت پارچه یا رنگ آن باشد یا دوخت آن، اما اگر واقعا قصدش ساده پوشیدن است و جنبه ریا کاری ندارد نه تنها جایز است بلکه عملی است شایسته و اگر کسی با لباس شهرت نماز بخواند نماز او باطل نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است در شوهر دادن دختری که بالغه است یعنی مکلف شده؛ عجله کنند. از حضرت صادق (ع) روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله سیستانی] نماز خواندن در حرم امامان علیهمالسلام مستحب ، بلکه بهتر از مسجد است ؛ و روایت شده که نماز در حرم مطهّر حضرت امیر المؤمنین علیهالسلام برابر دویست هزار نماز است .
- [آیت الله سیستانی] (أَشْهَدُ أنَّ عَلِیّاً وَلیُّ اللّهِ) جزء اذان و اقامه نیست ، و لی خوب است بعد از (أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهَ) به قصد قربت گفته شود . ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر : یعنی خدای تعالی بزرگتر از آنست که او را وصف کنند . أَشْهَدُ أَن لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ : یعنی شهادت میدهم که کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست . أَشْهَدُ أَنّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست . أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً أمْیر المُؤمنِین وَلیُّ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . حَیَّ عَلَی الصّلاةِ : یعنی بشتاب برای نماز . حَیَّ عَلَی الْفَلاحِ : یعنی بشتاب برای رستگاری . حَیَّ عَلَی خَیْر الْعَمَلِ : یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَدْ قَامَتِ الصَّلاةُ : یعنی بتحقیق نماز برپا شد . لا إِله إِلاّ اللّهُ : یعنی کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست .
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] اشامیدن شراب و غیر ان از مسکرات حرام است و روایات در مذمت ان بسیار است و در بعضی از انها قریب به این مضامین وارد شده که خداوند معصیت نشده به چیزی که شدیدتر از اشامیدن مسکر باشد و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام سوال شد ایا اشامیدن شراب بدتر است یا ترک نماز فرمود شرب خمر برای این که شرابخوار در حالتی قرار می گیرد که پروردگار خودرا نمی شناسد و از حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم روایت شده که شراب سر هر گناهی است و در بعضی از روایات اشامیدن شراب اشد از زنا و دزدی شمرده شده است و خداوند شراب را حرام کرده به علت این که ام الخبایث و سر هر شری است و شرابخوار عقل خودرا از دست می دهد پس پروردگار خود را نمی شناسد و هر معصیتی را مرتکب و هر حرمتی را هتک و هر رحم وابسته ای را قطع و هر فاحشه ای را مرتکب می شود
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.