پاسخ اجمالی: حضرت هود(ع) یکی از انبیای الهی است که نام مبارکش هفت بار در در سورههای اعراف، هود و شعراء آمده است. ایشان از نوادگان حضرت نوح(ع) بوده و با هفت واسطه به او میرسد. آنحضرت را به این دلیل هود میگفتند که از گمراهی قومش نجات یافته و از طرف خداوند برای هدایت قومش انتخاب شد. زمانی که به رسالت مبعوث شد، چهل ساله و نام قومش عاد بود. قوم عاد در پیروی از حضرت هود(ع) گردنگشی کردند و بدین سان مبتلا به عذابی سخت گشتند. در این بین حضرت هود(ع) و عدهای از یارانش نجات پیدا کردند و به منطقه حضرموت برای ادامه زندگی کوچ نمودند. پاسخ تفصیلی: حضرت هود(ع) یکی از انبیای الهی است که نام مبارکش هفت بار در سورههای اعراف، هود و شعراء آمده است، و یک سوره نیز به نام ایشان میباشد. هود(ع) از نوادگان حضرت نوح(ع) بوده و با هفت واسطه به آنحضرت میرسد.[1] وی در قیافه و قامت مانند حضرت آدم(ع) بود. سر و صورتی پر مو و چهرهای زیبا داشت.[2] دومین پیامبری است که بعد از حضرت نوح(ع) در برابر بت و بتپرستی قیام و مبارزه کرد.[3] ایشان را به این دلیل هود میگفتند که از گمراهی قومش نجات یافته و از طرف خداوند برای هدایت قومش انتخاب شده بود.[4] حضرت هود در نگاه حضرت نوح(ع) حضرت نوح(ع) هنگام رحلت، به پیروان خود چنین بشارت داد: (بعد از من غیبت طولانی رخ میدهد. در طول این مدت طاغوتهایی بر مردم حکومت میکنند و بر آنها ستم مینمایند، سرانجام خداوند آنها را به وسیله قائم بعد از من که نامش هود(ع) است نجات میدهد. هود رادمردی با وقار، صبور و خویشتن دار است. در ظاهر و باطن به من شباهت دارد و به زودی خداوند هنگام ظهور هود، دشمنان شما را با طوفان شدید به هلاکت میرساند).[5] بعد از رحلت حضرت نوح(ع)، مؤمنان و پیروان او همواره در انتظار حضرت هود(ع) به سر میبردند، تا اینکه به اذن خدا ظاهر شد و سرانجام دشمنان لجوج حق بر اثر طوفان کوبنده و شدید، به هلاکت رسیدند.[6] رسالت حضرت هود (ع) و قوم عاد قوم عاد[7]مردمی قوی و تنومند بودند و با دستان خویش کوهها را میشکافتند. همچنین صاحب شهرهای آباد و خرم بودند.[8] محل سکونت این قوم در احقاف[9] بود. آنها قومی طغیانگر، شهوت پرست، گمراه و لجوج بودند و حاضر نبودند دست از کارهای خلاف خود بردارند و در برابر حق تسلیم شوند. هود (ع) قوم خود را به پرستش خدای یگانه دعوت میکرد، ولی آنها دعوتش را نمیپذیرفتند و به او نسبت دروغ میدادند. رسالت حضرت هود(ع) در میان این قوم بتپرست، در سن چهل سالگی آغاز شد، تا امین رسالت و صاحب دعوت خدا باشد، شاید افکار گمراه آنان را به راه راست هدایت کند و فساد اخلاقی ایشان را بر طرف سازد. هود بسیار آنها را نصیحت میکرد و دعوت خود را چنین آغاز کرد: (ای قوم من! خدا را پرستش کنید، چرا که هیچ معبودی برای شما جز خدای یکتا نیست، شما در اعتقادی که به بتها دارید در اشتباهید، و نسبت دروغ به خدا میدهید. ای قوم من! من از شما پاداشی نمیخواهم، پاداش من فقط بر کسی است که مرا آفریده است، آیا نمیفهمید؟ ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید، تا باران رحمتش را پی در پی بر شما بفرستد، و نیرویی بر نیروی شما بیفزاید، روی از حق نتابید و گناه نکنید. قوم هود گفتند: ای هود! تو دلیلی برای ما نیاوردهای و ما خدایان خود را به خاطر حرف تو رها نخواهیم کرد، و ما اصلاً به تو ایمان نمیآوریم، ما فقط در باره تو میگوییم؛ بعضی از خدایان ما به تو زیان رسانده و عقلت را ربودهاند. هود گفت: من خدا را به گواهی میطلبم، شما نیز گواه باشید که من از آنچه شریک خدا قرار دهید بیزارم. من در برابر شما هستم، هر چه میخواهید در مورد من نقشه بکشید و مرا تهدید کنید، ولی از دست شما کاری ساخته نیست، من بر (الله) که پروردگار من و شما است توکل کردهام، هیچ جنبندهای نیست، مگر اینکه او بر آن تسلط داشته باشد، اما سلطهای براساس عدالت چرا که پروردگار من بر راه راست است. من رسالتی را که مأمور بودم به شما رساندم، پس اگر روی بگردانید، پروردگارم گروه دیگری را جانشین شما میکند، و شما کمترین ضرری به او نمیرسانید، پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چیز است).[10] اما اقدامات هود(ع)هیچ تأثیری بر آنها نگذاشت و آنها تحقق وعده الهی که همان نزول عذاب بود، را درخواست کردند: (برای ما تفاوت نمیکند، چه ما را اندرز بدهی یا ندهی. خود را بیهوده خسته نکن، روش ما همان روش پیشینیان است و از آن دست نمیکشیم، و این تهدیدهای تو، دروغ است و ما هرگز مجازات نمیشویم.[11] همچنین به هود گفتند: آیا آمدهای که ما را (با دروغهایت) از معبودهایمان بازگردانی؟ اگر راست میگویی عذابی را که به ما وعده دادهای بیاور.[12] پس از آنکه آنها از او سرپیچی کرده و دعوتش را اجابت نکردند مدت سه سال باران نبارید و این فقط هشداری بود مبنی بر اینکه عذاب نزدیک است. هود از این فرصت استفاده کرد و مجدداً از آنها خواست که توبه کرده و به خدا ایمان بیاورند. گروهی از مردم به نزد او رفته و از او طلب دعا کردند. او نیز در حق آنها دعا کرد و مجدداً باران بر آنها نازل شد و سرسبزی و خرمی به سرزمینشان بازگشت.[13] اما آنها همچنان به کفر خود ادامه دادند، به گونهای که این بار اراده خدا بر این قرار گرفت که عذاب را بر آنها نازل نماید. حضرت هود فرمود: غضب پروردگارتان، شما را فراگرفته است، آیا با من در مورد نامهایی که شما و پدرانتان بر بتها نهادهاند، ستیز میکنید؟ در حالیکه خداوند هیچ دلیلی در باره آن نازل نکرده است؟ پس شما منتظر (شکست من) باشید و من نیز در انتظار عذاب شما خواهم بود.[14] خداوند متعال باد بسیار شدیدی بر آنها نازک کرد که به مدت هفت شب و هشت روز بر آنها وزید و تمام آنها را نیست و نابود نموده و بدنهایشان را قطعه قطعه کرد، به طوری که حتی یکی از آنها نیز زنده نماند و فقط هود و اطرافیانش از این عذاب نجات یافتند.[15] هود پس از این واقعه، به طرف حضرموت رفت و تا آخر عمر در آن سرزمین ماند. مدفن این پیغمبر خدا، در قبرستان وادی السلام در نجف میباشد.[16] پی نوشتها: [1]. سلسله نسب او را چنین ذکر نمودهاند: (هود بن عبدالله بن رباح بن خلود بن عاد بن عوص بن ارم بن سام بن نوح). [2]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 11، ص 357، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ق. [3]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج‌10، ص 44، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1374ش. [4]. بحار الأنوار، ج 11، ص 357. [5]. بحارالأنوار، ج 11، ص 363. [6]. ر. ک:islamquest.net/fa/archive/question/fa7858. [7]. به آنها قوم عاد میگفتند؛ زیرا جدّشان شخصی به نام (عاد بن عوص) بود. [8]. درباره قوم عاد و ثمود و لوط islamquest.net/fa/archive/question/fa24150. [9]. بین یمن و عمّان، در جنوب عربستان است. [10]. هود، 50 -56. [11]. شعراء، 136 - 139. [12]. احقاف، 22. .[13] هود، 54؛ اعراف، 66. .[14] اعراف، 65 - 71. [15]. ر. ک: المیزان، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج‌10، ص 458. [16]. در زیارتنامه حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز آمده است: (ألَسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلی جارَیْکَ هُودٍ وَ صالحٍ)؛ سلام بر تو و بر دو همسایه ات حضرت هود و حضرت صالح. (السّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلی ضَجیعَیْکَ آدمَ وَ نُوحٍ)؛ سلام بر تو و بر حضرت آدم و نوح(ع) که در کنار تو آرمیدهاند. بحارالأنوار، ج 53، ص 271؛ ج 197، ص 286. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
حضرت هود(ع) یکی از انبیای الهی است که نام مبارکش هفت بار در در سورههای اعراف، هود و شعراء آمده است. ایشان از نوادگان حضرت نوح(ع) بوده و با هفت واسطه به او میرسد.
آنحضرت را به این دلیل هود میگفتند که از گمراهی قومش نجات یافته و از طرف خداوند برای هدایت قومش انتخاب شد. زمانی که به رسالت مبعوث شد، چهل ساله و نام قومش عاد بود.
قوم عاد در پیروی از حضرت هود(ع) گردنگشی کردند و بدین سان مبتلا به عذابی سخت گشتند. در این بین حضرت هود(ع) و عدهای از یارانش نجات پیدا کردند و به منطقه حضرموت برای ادامه زندگی کوچ نمودند.
پاسخ تفصیلی:
حضرت هود(ع) یکی از انبیای الهی است که نام مبارکش هفت بار در سورههای اعراف، هود و شعراء آمده است، و یک سوره نیز به نام ایشان میباشد. هود(ع) از نوادگان حضرت نوح(ع) بوده و با هفت واسطه به آنحضرت میرسد.[1] وی در قیافه و قامت مانند حضرت آدم(ع) بود. سر و صورتی پر مو و چهرهای زیبا داشت.[2] دومین پیامبری است که بعد از حضرت نوح(ع) در برابر بت و بتپرستی قیام و مبارزه کرد.[3] ایشان را به این دلیل هود میگفتند که از گمراهی قومش نجات یافته و از طرف خداوند برای هدایت قومش انتخاب شده بود.[4]
حضرت هود در نگاه حضرت نوح(ع)
حضرت نوح(ع) هنگام رحلت، به پیروان خود چنین بشارت داد: (بعد از من غیبت طولانی رخ میدهد. در طول این مدت طاغوتهایی بر مردم حکومت میکنند و بر آنها ستم مینمایند، سرانجام خداوند آنها را به وسیله قائم بعد از من که نامش هود(ع) است نجات میدهد. هود رادمردی با وقار، صبور و خویشتن دار است. در ظاهر و باطن به من شباهت دارد و به زودی خداوند هنگام ظهور هود، دشمنان شما را با طوفان شدید به هلاکت میرساند).[5]
بعد از رحلت حضرت نوح(ع)، مؤمنان و پیروان او همواره در انتظار حضرت هود(ع) به سر میبردند، تا اینکه به اذن خدا ظاهر شد و سرانجام دشمنان لجوج حق بر اثر طوفان کوبنده و شدید، به هلاکت رسیدند.[6]
رسالت حضرت هود (ع) و قوم عاد
قوم عاد[7]مردمی قوی و تنومند بودند و با دستان خویش کوهها را میشکافتند. همچنین صاحب شهرهای آباد و خرم بودند.[8] محل سکونت این قوم در احقاف[9] بود. آنها قومی طغیانگر، شهوت پرست، گمراه و لجوج بودند و حاضر نبودند دست از کارهای خلاف خود بردارند و در برابر حق تسلیم شوند. هود (ع) قوم خود را به پرستش خدای یگانه دعوت میکرد، ولی آنها دعوتش را نمیپذیرفتند و به او نسبت دروغ میدادند.
رسالت حضرت هود(ع) در میان این قوم بتپرست، در سن چهل سالگی آغاز شد، تا امین رسالت و صاحب دعوت خدا باشد، شاید افکار گمراه آنان را به راه راست هدایت کند و فساد اخلاقی ایشان را بر طرف سازد.
هود بسیار آنها را نصیحت میکرد و دعوت خود را چنین آغاز کرد:
(ای قوم من! خدا را پرستش کنید، چرا که هیچ معبودی برای شما جز خدای یکتا نیست، شما در اعتقادی که به بتها دارید در اشتباهید، و نسبت دروغ به خدا میدهید.
ای قوم من! من از شما پاداشی نمیخواهم، پاداش من فقط بر کسی است که مرا آفریده است، آیا نمیفهمید؟
ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید، تا باران رحمتش را پی در پی بر شما بفرستد، و نیرویی بر نیروی شما بیفزاید، روی از حق نتابید و گناه نکنید.
قوم هود گفتند: ای هود! تو دلیلی برای ما نیاوردهای و ما خدایان خود را به خاطر حرف تو رها نخواهیم کرد، و ما اصلاً به تو ایمان نمیآوریم، ما فقط در باره تو میگوییم؛ بعضی از خدایان ما به تو زیان رسانده و عقلت را ربودهاند.
هود گفت: من خدا را به گواهی میطلبم، شما نیز گواه باشید که من از آنچه شریک خدا قرار دهید بیزارم.
من در برابر شما هستم، هر چه میخواهید در مورد من نقشه بکشید و مرا تهدید کنید، ولی از دست شما کاری ساخته نیست، من بر (الله) که پروردگار من و شما است توکل کردهام، هیچ جنبندهای نیست، مگر اینکه او بر آن تسلط داشته باشد، اما سلطهای براساس عدالت چرا که پروردگار من بر راه راست است. من رسالتی را که مأمور بودم به شما رساندم، پس اگر روی بگردانید، پروردگارم گروه دیگری را جانشین شما میکند، و شما کمترین ضرری به او نمیرسانید، پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چیز است).[10]
اما اقدامات هود(ع)هیچ تأثیری بر آنها نگذاشت و آنها تحقق وعده الهی که همان نزول عذاب بود، را درخواست کردند: (برای ما تفاوت نمیکند، چه ما را اندرز بدهی یا ندهی. خود را بیهوده خسته نکن، روش ما همان روش پیشینیان است و از آن دست نمیکشیم، و این تهدیدهای تو، دروغ است و ما هرگز مجازات نمیشویم.[11]
همچنین به هود گفتند: آیا آمدهای که ما را (با دروغهایت) از معبودهایمان بازگردانی؟ اگر راست میگویی عذابی را که به ما وعده دادهای بیاور.[12]
پس از آنکه آنها از او سرپیچی کرده و دعوتش را اجابت نکردند مدت سه سال باران نبارید و این فقط هشداری بود مبنی بر اینکه عذاب نزدیک است.
هود از این فرصت استفاده کرد و مجدداً از آنها خواست که توبه کرده و به خدا ایمان بیاورند. گروهی از مردم به نزد او رفته و از او طلب دعا کردند. او نیز در حق آنها دعا کرد و مجدداً باران بر آنها نازل شد و سرسبزی و خرمی به سرزمینشان بازگشت.[13]
اما آنها همچنان به کفر خود ادامه دادند، به گونهای که این بار اراده خدا بر این قرار گرفت که عذاب را بر آنها نازل نماید. حضرت هود فرمود: غضب پروردگارتان، شما را فراگرفته است، آیا با من در مورد نامهایی که شما و پدرانتان بر بتها نهادهاند، ستیز میکنید؟ در حالیکه خداوند هیچ دلیلی در باره آن نازل نکرده است؟ پس شما منتظر (شکست من) باشید و من نیز در انتظار عذاب شما خواهم بود.[14]
خداوند متعال باد بسیار شدیدی بر آنها نازک کرد که به مدت هفت شب و هشت روز بر آنها وزید و تمام آنها را نیست و نابود نموده و بدنهایشان را قطعه قطعه کرد، به طوری که حتی یکی از آنها نیز زنده نماند و فقط هود و اطرافیانش از این عذاب نجات یافتند.[15]
هود پس از این واقعه، به طرف حضرموت رفت و تا آخر عمر در آن سرزمین ماند. مدفن این پیغمبر خدا، در قبرستان وادی السلام در نجف میباشد.[16]
پی نوشتها:
[1]. سلسله نسب او را چنین ذکر نمودهاند: (هود بن عبدالله بن رباح بن خلود بن عاد بن عوص بن ارم بن سام بن نوح).
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 11، ص 357، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ق.
[3]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج10، ص 44، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1374ش.
[4]. بحار الأنوار، ج 11، ص 357.
[5]. بحارالأنوار، ج 11، ص 363.
[6]. ر. ک:islamquest.net/fa/archive/question/fa7858.
[7]. به آنها قوم عاد میگفتند؛ زیرا جدّشان شخصی به نام (عاد بن عوص) بود.
[8]. درباره قوم عاد و ثمود و لوط islamquest.net/fa/archive/question/fa24150.
[9]. بین یمن و عمّان، در جنوب عربستان است.
[10]. هود، 50 -56.
[11]. شعراء، 136 - 139.
[12]. احقاف، 22.
.[13] هود، 54؛ اعراف، 66.
.[14] اعراف، 65 - 71.
[15]. ر. ک: المیزان، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج10، ص 458.
[16]. در زیارتنامه حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز آمده است: (ألَسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلی جارَیْکَ هُودٍ وَ صالحٍ)؛ سلام بر تو و بر دو همسایه ات حضرت هود و حضرت صالح. (السّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلی ضَجیعَیْکَ آدمَ وَ نُوحٍ)؛ سلام بر تو و بر حضرت آدم و نوح(ع) که در کنار تو آرمیدهاند. بحارالأنوار، ج 53، ص 271؛ ج 197، ص 286.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] آیا امکان دارد زندگی و سرگذشت حضرت حزقیل نبی(ع) را توضیح دهید؟
- [سایر] آیا امکان دارد زندگی و سرگذشت حضرت حزقیل نبی(ع) را توضیح دهید؟
- [سایر] آیا امکان دارد در مورد زندگی و سرگذشت حضرت قیدار(ع) توضیح دهید؟
- [سایر] آیا امکان دارد در مورد زندگی و سرگذشت حضرت قیدار(ع) توضیح دهید؟
- [سایر] درباره حضرت دانیال نبی چه اطلاعاتی موجود است؟
- [سایر] لطفاً اطلاعاتی دربارة زندگی سیاسی و اجتماعی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان کنید؟
- [سایر] آیا مقام نبوت حضرت ابراهیم با ترسیدن از افراد منافات ندارد؟فلما رای ایدیهم لا تصل الیه نکرهم و او حبس منهم خیفه قالوا لا تخف ( هود / 70 ) .
- [سایر] چرا سلام فرشتگان در آیه 69 هود به شکل منصوب آمده، ولی حضرت ابراهیم(ع) به شکل مرفوع سلام را پاسخ دادهاند؟
- [سایر] در صورت امکان در مورد براء بن عازب اطلاعاتی به من بدهید؟ آیا محب اهل بیت (ع) است؟ آیا وی امامت حضرت علی (ع) را قبول کرد؟
- [سایر] در صورت امکان در مورد ابو سعید خدری اطلاعاتی به من بدهید؟ آیا محب اهل بیت (ع) است؟ آیا وی امامت حضرت علی (ع) را قبول کرد؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله بروجردی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول) ع) مستحب است صلوات را هم بنویسد و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد میکند صلوات بفرستد.
- [آیت الله اردبیلی] بنابر احتیاط حمد و ثنای پروردگار و صلوات بر پیامبر اکرم و آل پیامبر علیهمالسلام باید به عربی گفته شود و در حمد و ثنای خداوند و صلوات بر پیامبر اکرم و آل پیامبر علیهمالسلام و دعوت مردم به تقوا و خواندن یک سوره کامل در دو خطبه، باید ترتیب مراعات شود.
- [آیت الله بروجردی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول (ع) مانند محمّد و احمد، یا لقب و کُنیة آن جناب مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله جوادی آملی] .حرم مطهر پیامبر و امام معصوم (ع) ملحق به مسجد است و نجس کردن عمدی آن , حرام و تطهیر آن, واجب است. در این جهت, فرقی بین حرم معمور مانند عتبات عالیات و حرم مخروب مانند بقیع نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سیدالشهداء (ع) می باشد؛ بعد از آن خاک؛ بعد از خاک سنگ و بعد از سنگ گیاه است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که در دو محل زندگی میکند چنانچه در هر یک تقریبا شش ماه از سال را زندگی میکند، هر دو وطن او محسوب میشود، ولی اگر در یکی از آن دو کمتر از شش ماه بماند آنجا وطن وی به حساب نمیآید؛ بنابراین انسان تنها میتواند دو وطن داشته باشد و بیشتر از دو وطن امکان ندارند.
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مکان خاص که مستلزم معصیت باشد , حرام است؛ ولی نماز باطل نیست; مثلاً اگر اقامه نماز جلوتر از قبر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فاصله کم , موجب هتک حرمت آن ذوات قدسی شود, حرام است؛ ولی نماز باطل نیست و اقامه نماز در مکان محاذی و همسطح با قبر معصوم(ع) حرام نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا نبوت است و یا معترف به آن نیست و یا برای خدا شریک قرار می دهد و همچنین غلاه (یعنی آنهائی که یکی از ائمه (ع) را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی آنهائی که با ائمه اطهار (ع) دشمنی می نمایند) نجسند و اما اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری و مجوس) که پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه (ص) را قبول ندارند؛ نیز بنا بر مشهور نجس می باشند و این قول موافق احتیاط است و لکن بنا بر اظهر این طوایف پاکند و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزء دین اسلام می دانند منکر شود؛ چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است نجس می باشد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی ادّعای نبوّت و پیامبری کند یا به پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا حضرت زهرا علیها السلام دشنام دهد، بر هر کس که بشنود واجب است او را بکشد مگر اینکه بر جان یا مال یا ناموس خود یا مسلمان دیگری بترسد.