مفسران در تفسیر آیه یک سوره نجم - وَ النَّجْمِ إِذا هَوی؛ سوگند به ستاره هنگامی که افول می‌کند- احتمالات متفاوتی داده اند که همه این احتمالات می تواند درست باشد. گفتنی است که انتخاب و ترجیح و برتری یکی از این نظریات بر دیگری زمانی الزامی است که این دیدگاه ها در تضاد با هم باشند و جمع میان آنها امکان پذیر نباشد و ما موظف به پذیرش و انتخاب یکی از آنها باشیم، در حالی که در این مورد چنین نیست. این ادعا به ویژه با توجه به روایات وارد شده در ذیل آیه و دقت در آنها چندان بدون دلیل نیست. گروهی برآنند که منظور از نجم "قرآن کریم" است؛ چرا که متناسب با آیات بعد در باره وحی است، و تعبیر به "نجم" به این دلیل است که عرب از چیزی که به صورت تدریجی و در فاصله های زمانی مختلف انجام می‌گیرد، تعبیر به "نجوم" می‌کند، و از آن جا که قرآن در طول 23 سال، و در مقاطع مختلف بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده، به عنوان "نجم" از آن یاد شده است، و منظور از"إِذا هَوی‌" نزول آن بر قلب مبارک رسول خدا (ص) است.[1] جمعی دیگر آن را اشاره به یکی از ستارگان آسمان؛ مانند "ثریا" یا "شعری" دانسته‌اند؛ چرا که این ستارگان از اهمیت خاصی برخوردار هستند. بعضی نیز گفته‌اند منظور از"النجم" شهاب هایی است که به وسیله آن شیاطین از صحنه آسمان رانده می‌شوند، و عرب این شهاب ها را "نجم" می‌نامد.[2] برخی معتقدند اطلاق واژه "النجم" و "الف و لام" در "النجم" که الف و لام جنس است، اقتضا می‌کند، سوگند به همه ستارگان آسمان باشد که از نشانه‌های بارز عظمت خداوند، و از اسرار بزرگ جهان آفرینش اند.[3] گفتنی است که این آیه نخستین آیه نیست که در آن به موجودات عظیمی از جهان خلقت سوگند یاد شده باشد، بلکه در آیات دیگر قرآن نیز به خورشید، ماه و ... سوگند یاد شده است. از امام باقر (ع) در باره این که خداوند به مخلوقاتش سوگند می خورد روایت شده است: "خدای متعال می تواند به هر یک از مخلوقاتش قسم بخورد، اما مخلوقات نمی توانند سوگند یاد کنند، مگر به خداوند".[4] تکیه بر غروب ستارگان، در حالی که طلوع آنها بیشتر جلب توجه می‌کند، شاید به این دلیل باشد که غروب ستارگان دلیل بر حدوث آنها است، همچنین دلیلی است بر نفی عقیده ستاره ‌پرستان، آن گونه که در داستان حضرت ابراهیم (ع) آمده است:[5] "فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأی‌ کَوْکَباً قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ"؛ هنگامی که تاریکی شب او را پوشانید ستاره‌ای مشاهده کرد، گفت: آیا این خدای من است؟ اما هنگامی که غروب کرد گفت من غروب کنندگان را دوست ندارم.[6] به هر حال، اکنون باید دید دلیل این که خدای تعالی در اوّل سوره این سوگند را یاد کرده برای چیست؟ آیا دلیل خاصی دارد و عنایت ویژه ای در آن نهفته است؟ یا نه، پاسخش در آیه بعد بیان شده است. آیه بعد این پرسش را چنین توضیح می‌دهد: "رگز دوست شما (محمد) منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است: "ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی‌"؛ او همیشه در مسیر حق گام بر می‌دارد، و در گفتار و کردارش کمترین انحرافی نیست. منظور از کلمه "صاحبکم- رفیقتان" رسول خدا (ص) است، و معنای آیه این است که همنشین شما از آن طریقی که او را به غایت و هدف مطلوبش برساند بیرون نشده، و در اعتقاد و رأیش از آن طریقه خطا نرفته است. خلاصه این که او نه در آن هدف مطلوب یعنی سعادت بشری که همان عبودیت خدای تعالی است خطا رفته، و نه در طریقی که به آن هدف منتهی می‌شود.[7] برخی نیز گفته اند تعبیر به "صاحب" که به معنای دوست و همنشین است، ممکن است اشاره به این باشد که آنچه او می‌گوید از روی محبت و دلسوزی برای شما است.[8] خداوند در این بیان می‌خواهد هر گونه انحراف، جهل، گمراهی و اشتباه را از ساحت پیامبر (ص) نفی کند، و تهمت هایی را که در این زمینه از سوی دشمنان به او زده می‌شد، خنثا نماید. به همین دلیل است که به دنبالش می فرماید: "وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی* إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی‌"؛ او هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید؛ چرا که سرچشمه تمام گمراهی ها پیروی از هوای نفس است. آن گونه که خود قرآن کریم می فرماید: "وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی‌ فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ"؛ از هوای نفس پیروی مکن که تو را از طریق خداوند گمراه می‌سازد.[9] امام علی (ع) نیز در این باره چنین می فرماید: "...اما اتباع الهوی فیصد عن الحق"؛ اما پیروی از هوای نفس انسان را از راه خدا باز می‌دارد.[10] نجم در روایات در ذیل آیه یک سوره نجم روایات فراوانی - در این که منظور از نجم چیست- از ائمه (ع) وارد شده است که ما در این مقال جهت اختصار به دو نمونه اشاره می کنیم و اهل تحقیق را به منابع روایی و حدیثی ارجاع می دهیم: 1. عن ابی جعفر (ع) قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی‌ قَالَ أُقْسِمُ بِقَبْضِ مُحَمَّدٍ إِذَا قُبِض‌؛ امام باقر (ع) می فرماید: "قول خدای متعال در والنجم اذا هوی، قسم به پیامبر است زمانی که دیده از این جهان فرو می بندد.[11] 2. فس، [تفسیر القمی‌] وَ النَّجْمِ إِذا هَوی‌ قَالَ النَّجْمُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذا هَوی‌ لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ هُوَ فِی الْهَوَاءِ هَذَا رَدٌّ عَلَی مَنْ أَنْکَرَ الْمِعْرَاجَ وَ هُوَ قَسَمٌ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ هُوَ فَضْلٌ لَهُ عَلَی الْأَنْبِیَاءِ"؛ در تفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده است؛ نجم رسول خدا است، و اذا هوی زمانی است که در آسمان ها سیر داده شد و این در رد کسانی است که منکر معراج هستند. براین اساس خداوند از میان پیامبران تنها به رسول الله (ص) سوگند یاد کرده و این نشانه برتری وی بر سایر پیامبران (ع) است.[12] پی نوشت: [1] طبرسی، مجمع البیان، ج 9، ص 260، تحقیق، بلاغی، محمد جواد، ج 9، ص 260، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372. [2] همان. [3] مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 173، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1424ق. [4] من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 376، عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی‌ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی‌ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ فَقَالَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُقْسِمَ مِنْ خَلْقِهِ بِمَا شَاءَ وَ لَیْسَ لِخَلْقِهِ أَنْ یُقْسِمُوا إِلَّا بِه". [5] نک: طبرسی، مجمع البیان؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه المیزان، ج 19، ص 41، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌22، ص 478، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374. [6] انعام، 76. [7] ترجمه المیزان، ج 19، ص 41. [8] تفسیر نمونه، ج ‌22، ص 479. [9] صاد، 26. [10] نهج البلاغه، کلام 42 [11] کلینی، کافی، ج 8، 379، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365. [12] قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج 2، ص 333- 334، دارالکتب، قم، چاپ چهارم، 1367. منبع:islamquest.net
در آیه یک سوره نجم خداوند به ستاره ای که پنهان می شود قسم یاد کرده، منظور از این قسم چیست؟
مفسران در تفسیر آیه یک سوره نجم - وَ النَّجْمِ إِذا هَوی؛ سوگند به ستاره هنگامی که افول میکند- احتمالات متفاوتی داده اند که همه این احتمالات می تواند درست باشد. گفتنی است که انتخاب و ترجیح و برتری یکی از این نظریات بر دیگری زمانی الزامی است که این دیدگاه ها در تضاد با هم باشند و جمع میان آنها امکان پذیر نباشد و ما موظف به پذیرش و انتخاب یکی از آنها باشیم، در حالی که در این مورد چنین نیست. این ادعا به ویژه با توجه به روایات وارد شده در ذیل آیه و دقت در آنها چندان بدون دلیل نیست.
گروهی برآنند که منظور از نجم "قرآن کریم" است؛ چرا که متناسب با آیات بعد در باره وحی است، و تعبیر به "نجم" به این دلیل است که عرب از چیزی که به صورت تدریجی و در فاصله های زمانی مختلف انجام میگیرد، تعبیر به "نجوم" میکند، و از آن جا که قرآن در طول 23 سال، و در مقاطع مختلف بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده، به عنوان "نجم" از آن یاد شده است، و منظور از"إِذا هَوی" نزول آن بر قلب مبارک رسول خدا (ص) است.[1]
جمعی دیگر آن را اشاره به یکی از ستارگان آسمان؛ مانند "ثریا" یا "شعری" دانستهاند؛ چرا که این ستارگان از اهمیت خاصی برخوردار هستند. بعضی نیز گفتهاند منظور از"النجم" شهاب هایی است که به وسیله آن شیاطین از صحنه آسمان رانده میشوند، و عرب این شهاب ها را "نجم" مینامد.[2]
برخی معتقدند اطلاق واژه "النجم" و "الف و لام" در "النجم" که الف و لام جنس است، اقتضا میکند، سوگند به همه ستارگان آسمان باشد که از نشانههای بارز عظمت خداوند، و از اسرار بزرگ جهان آفرینش اند.[3]
گفتنی است که این آیه نخستین آیه نیست که در آن به موجودات عظیمی از جهان خلقت سوگند یاد شده باشد، بلکه در آیات دیگر قرآن نیز به خورشید، ماه و ... سوگند یاد شده است.
از امام باقر (ع) در باره این که خداوند به مخلوقاتش سوگند می خورد روایت شده است: "خدای متعال می تواند به هر یک از مخلوقاتش قسم بخورد، اما مخلوقات نمی توانند سوگند یاد کنند، مگر به خداوند".[4]
تکیه بر غروب ستارگان، در حالی که طلوع آنها بیشتر جلب توجه میکند، شاید به این دلیل باشد که غروب ستارگان دلیل بر حدوث آنها است، همچنین دلیلی است بر نفی عقیده ستاره پرستان، آن گونه که در داستان حضرت ابراهیم (ع) آمده است:[5]
"فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأی کَوْکَباً قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ"؛ هنگامی که تاریکی شب او را پوشانید ستارهای مشاهده کرد، گفت: آیا این خدای من است؟ اما هنگامی که غروب کرد گفت من غروب کنندگان را دوست ندارم.[6]
به هر حال، اکنون باید دید دلیل این که خدای تعالی در اوّل سوره این سوگند را یاد کرده برای چیست؟ آیا دلیل خاصی دارد و عنایت ویژه ای در آن نهفته است؟ یا نه، پاسخش در آیه بعد بیان شده است. آیه بعد این پرسش را چنین توضیح میدهد: "رگز دوست شما (محمد) منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است: "ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی"؛ او همیشه در مسیر حق گام بر میدارد، و در گفتار و کردارش کمترین انحرافی نیست. منظور از کلمه "صاحبکم- رفیقتان" رسول خدا (ص) است، و معنای آیه این است که همنشین شما از آن طریقی که او را به غایت و هدف مطلوبش برساند بیرون نشده، و در اعتقاد و رأیش از آن طریقه خطا نرفته است. خلاصه این که او نه در آن هدف مطلوب یعنی سعادت بشری که همان عبودیت خدای تعالی است خطا رفته، و نه در طریقی که به آن هدف منتهی میشود.[7]
برخی نیز گفته اند تعبیر به "صاحب" که به معنای دوست و همنشین است، ممکن است اشاره به این باشد که آنچه او میگوید از روی محبت و دلسوزی برای شما است.[8]
خداوند در این بیان میخواهد هر گونه انحراف، جهل، گمراهی و اشتباه را از ساحت پیامبر (ص) نفی کند، و تهمت هایی را که در این زمینه از سوی دشمنان به او زده میشد، خنثا نماید. به همین دلیل است که به دنبالش می فرماید: "وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی* إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی"؛ او هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید؛ چرا که سرچشمه تمام گمراهی ها پیروی از هوای نفس است. آن گونه که خود قرآن کریم می فرماید: "وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ"؛ از هوای نفس پیروی مکن که تو را از طریق خداوند گمراه میسازد.[9]
امام علی (ع) نیز در این باره چنین می فرماید: "...اما اتباع الهوی فیصد عن الحق"؛ اما پیروی از هوای نفس انسان را از راه خدا باز میدارد.[10]
نجم در روایات
در ذیل آیه یک سوره نجم روایات فراوانی - در این که منظور از نجم چیست- از ائمه (ع) وارد شده است که ما در این مقال جهت اختصار به دو نمونه اشاره می کنیم و اهل تحقیق را به منابع روایی و حدیثی ارجاع می دهیم:
1. عن ابی جعفر (ع) قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی قَالَ أُقْسِمُ بِقَبْضِ مُحَمَّدٍ إِذَا قُبِض؛ امام باقر (ع) می فرماید: "قول خدای متعال در والنجم اذا هوی، قسم به پیامبر است زمانی که دیده از این جهان فرو می بندد.[11]
2. فس، [تفسیر القمی] وَ النَّجْمِ إِذا هَوی قَالَ النَّجْمُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذا هَوی لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ هُوَ فِی الْهَوَاءِ هَذَا رَدٌّ عَلَی مَنْ أَنْکَرَ الْمِعْرَاجَ وَ هُوَ قَسَمٌ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ هُوَ فَضْلٌ لَهُ عَلَی الْأَنْبِیَاءِ"؛ در تفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده است؛ نجم رسول خدا است، و اذا هوی زمانی است که در آسمان ها سیر داده شد و این در رد کسانی است که منکر معراج هستند. براین اساس خداوند از میان پیامبران تنها به رسول الله (ص) سوگند یاد کرده و این نشانه برتری وی بر سایر پیامبران (ع) است.[12]
پی نوشت:
[1] طبرسی، مجمع البیان، ج 9، ص 260، تحقیق، بلاغی، محمد جواد، ج 9، ص 260، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372.
[2] همان.
[3] مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 173، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1424ق.
[4] من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 376، عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی وَ النَّجْمِ إِذا هَوی وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ فَقَالَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُقْسِمَ مِنْ خَلْقِهِ بِمَا شَاءَ وَ لَیْسَ لِخَلْقِهِ أَنْ یُقْسِمُوا إِلَّا بِه".
[5] نک: طبرسی، مجمع البیان؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه المیزان، ج 19، ص 41، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج22، ص 478، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374.
[6] انعام، 76.
[7] ترجمه المیزان، ج 19، ص 41.
[8] تفسیر نمونه، ج 22، ص 479.
[9] صاد، 26.
[10] نهج البلاغه، کلام 42
[11] کلینی، کافی، ج 8، 379، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365.
[12] قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج 2، ص 333- 334، دارالکتب، قم، چاپ چهارم، 1367.
منبع:islamquest.net
- [سایر] در آیه یک سوره نجم خداوند به ستاره ای که پنهان می شود قسم یاد کرده، منظور از این قسم چیست؟
- [سایر] با سلام در آیه 70 سوره نحل منظور خداوند از کسانی که به پیری می رساند تا هر چه را آموخته است از یاد ببرد چیست؟
- [سایر] با سلام منظور از ایه ی62 سوره ی بقره: {هر مسلمان و یهود و نصارا و ستاره پرست که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کندالبته از خدا پاداش نیک یابد و هیچگاه بیناک نخواهد بود } در قران مجید چیه؟ ( چطور یک ستاره پرست که از روی حقیقت به خدا ایمان داره از یک مسلمان که از روی حقیقت ایمان نداره، جایگاه بالاتری داره؟ اون حقیقت چیه؟ ). با تشکر از شما و شغل باارزشتون....
- [سایر] منظور از سجده کردن نجم و شجر در آیه: "و النجم و الشجر یسجدان"، چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 186 سوره بقره چیست؟ و منظور از نزدیک بودن خدا به بندگان چیست؟
- [سایر] در قرآن کریم در برخی از سوره ها از کلمۀ کوکب استفاده شده، و در برخی دیگر از کلمۀ نجم، در زبان فارسی معنای این دو، ستاره است،آیا معنای این دو کلمه در قرآن،متفاوت است؟
- [سایر] با سلام؛ چرا خداوند در آیه 2 سوره توبه مهلت چهار ماهه به مشرکان میدهد؟ آیا خداوند از چهار ماه منظور خاصی داشته است؟
- [سایر] در سوره سبأ آیه 40 منظور چیست؟
- [سایر] بر اساس تعالیم قرآن شرک بدترین گناهان شمرده میشود، و در (سوره 4 آیه 48، 116) میگوید خدا شرک را نمیبخشد! ابراهیم(ع) با پرستش ماه و خورشید و ستاره به عنوان خدایش دچار شرک میشود:(سوره 6 آیه 76-78)، اما مسلمانان فکر میکنند که پیامبران گناه نمیکنند. آیا الله شرک را میبخشد؟
- [سایر] منظور از آیه 105 سوره مائده چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .در چهار سوره قرآن, آیه سجده هست: آیه 15 سوره (سجده), آیه 37 سوره (فصّلت), آیه 62 سوره (نجم) و آیه 19 سوره (علق). هر کس یکی از این چهار آیه را بخواند یا گوش فرا دهد، پس از تمام شدن آیه، فوراً باید سجده کند و اگر آن را فراموش کرده، هر وقت یادش آمد, باید سجده نماید.
- [آیت الله بهجت] در هریک از چهار سوره: (سجده) (سوره32)، (فصّلت) (سوره?1)، (نجم) (سوره?3)، (علق) (سوره9?)، یک آیه سجده است که اگر انسان بخواند یا به آن گوش دهد، بعد از تمام شدن آن آیه، باید فوراً سجده کند؛ و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] آیههای: 15 سوره سجده و 37 سوره فصّلت و 62 سوره نجم و 19 سوره علق، آیات سجده واجب است که اگر انسان بخواند یا گوش دهد بعد از تمام شدن آن آیه باید فوراً سجده کند، هر چند هنگام خواندن یا گوش دادن به قرآن بودن آن توجّه نداشته باشد و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده کند و کسی که گوش نمیدهد ولی آیه را میشنود بنا بر احتیاط مستحب سجده کند.
- [آیت الله بروجردی] در هر یک از چهار سورهی وَ النَّجم [نجم]، اِقرَأْ [علق] و الم تَنزیل [سجده] و حم سَجدِه [فصلت]، یک آیة سجده است که اگر انسان بخواند یا بشنود، بعد از تمام شدنِ آن آیه باید فوراً سجده کند و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] در هریک از چهار سوره نجم و علق و فصّلت و سجده یک آیه سجده است، که اگر انسان بخواند یا بشنود، بعد از تمام شدن آن آیه، باید فوراً سجده کند و اگر فراموش کرد، هر وقت یادش آمد باید سجده نماید و اگر در بین نماز بشنود به دستوری که در )مسأله 994) گذشت باید عمل نماید.
- [آیت الله اردبیلی] در هر یک از چهار سوره (و النجم (نجم)، اقرء (علق)، الم تنزیل (سجده) و حم تنزیل (فصّلت))، یک آیه سجده وجود دارد که اگر انسان آن را بخواند یا به آن گوش دهد، بعد از تمام شدن آن آیه باید فورا سجده کند و اگر فراموش کرد، هر وقت به خاطر آورد، باید سجده نماید.
- [آیت الله سبحانی] زن می تواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند یا آهسته بخواند، ولی اگر نامحرم صدایش را بشنود بنابر احتیاط واجب باید آهسته بخواند. 1. سوره های: الم سجده، فصّلت، نجم و علق.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی با شرایط زیر قسم یاد کند باید به قسم خود عمل نماید و گرنه کفاره دارد: 1 کسی که قسم یاد می کند باید بالغ و عاقل باشد و اگر درباره مال خود قسم می خورد باید سفیه نباشد، همچنین حاکم شرع او را از تصرف در اموالش منع نکرده باشد و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، بنابراین قسم خوردن بچه و دیوانه و کسی که مجبورش کرده اند درست نیست، همچنین اگر در حال عصبانی بودن بدون اراده و قصد قسم بخورد. 2 کاری را که برای انجام آن قسم می خورد باید حرام و مکروه نباشد و کاری را که قسم بر ترک آن می خورد واجب و مستحب نباشد و اگر برای انجام کار مباحی قسم می خورد باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، همچنین اگر قسم برای ترک کار مباحی می خورد باید انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد. 3 به یکی از نامهای خداوند قسم یاد کند خواه نامی باشد که به غیر ذات مقدس او گفته نمی شود، مانند (خدا) و (الله) یا نامی که به غیر او نیز گفته می شود، ولی از قرائن معلوم است که مقصودش خداست، بلکه اگر به نامهایی قسم یاد کند که بدون قرینه خدا به نظر نمی آید ولی او قصد خدا را کند بنابر احتیاط واجب باید به آن قسم عمل کند. 4 قسم را باید به زبان بیاورد، بنابراین اگر در قلبش بگذراند کافی نیست و در کتابت و نوشتن احتیاط، عمل به آن است، ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است. 5 عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم می خورد ممکن باشد ولی بعداً عاجز شود یا مشقت شدید داشته باشد از همان وقت که چنین شده قسم او به هم می خورد.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند