آیه: «وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمیعاً ثُمَّ یَقُولُ لِلْمَلائِکَةِ أَ هؤُلاءِ إِیَّاکُمْ کانُوا یَعْبُدُونَ»،[1] راجع به روز قیامت است، روز قیامت آن روزی است که تمام موجودات از جنّ و انس با هم در یک سرزمین به نام محشر برای حساب و کتاب جمع خواهند شد. موضوع آیه، پرسش پروردگار از فرشتگان و بیزاری جستن ملائکه از عبادت مشرکان است. منظور از «یَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً» به شهادت سیاق آیه، پرستندگان و پرستیده ­شدگان و به عبارت دیگر، بت‌‏ها و بت‌‏پرستان‌اند. در جمله «ثُمَّ یَقُولُ لِلْمَلائِکَةِ أَ هؤُلاءِ إِیَّاکُمْ کانُوا یَعْبُدُونَ» که خدای تعالی از فرشتگان سؤال می‌‏کند، منظور سؤال از اصل فرشته‌‏پرستی نیست؛ یعنی خداوند از ملائکه نمی‌‏پرسد، که آیا بت‌‏پرستان شما را پرستش می‏‌کردند یا نه؛ چراکه اگر سؤال این بود، دیگر معنا نداشت ملائکه آن‌را انکار کنند، و بگویند: «سُبْحانَکَ أَنْتَ وَلِیُّنا ...»؛ تو منزّه و مبرّا خواهی بود از شریک و نظیر و تو دوست و صاحب ما هستی؛ زیرا در این‌که مشرکان ملائکه را می‌‏پرستند هیچ بحثی نیست، بلکه مراد، سؤال از رضایت ملائکه است که آیا شما به پرستش مشرکان و عبادت ایشان در برابر شما راضی بودید، یا خیر؟ شبیه همین پرسش در آیه دیگر از حضرت عیسی(ع) است، آن‌جا که می‌فرماید: «و آن‌گاه که خداوند به عیسی بن مریم می‌‏گوید: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را به عنوان دو معبود غیر از خدا انتخاب کنید؟! او می‏‌گوید: منزهی تو! من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست، بگویم! ... ».[2] خداوند از حضرت عیسی(ع) نمی‌‏پرسد که آیا تو چنین دستوری داده‌‏ای؟؛ اگرچه ظاهر عبارت همین معنا را می‌‏رساند، اما می‌‏دانیم که منظور این نیست؛ چون خدای تعالی می‌‏داند که مسیح(ع) چنین دستوری نمی‌‏دهد، بلکه مراد این است که آیا تو راضی بودی که امتت تو را به عنوان خدای دوم بپرستند؟ البته ممکن گفته شود این‌را هم خدا می‌‌‏دانست که نه ملائکه به شرک مشرکان راضی بودند، و نه حضرت عیسی(ع) به شرک نصارا، پس فلسفه این پرسش خداوند از ملائکه چیست؟ در پاسخ باید گفت؛ خطاب به ملائکه یکی از آن جهت است که ملائکه لیاقت خطاب را دارند، دیگری برای ناامید کردن مشرکان از شفاعت آنها است.[3] به عبارت دیگر، بدیهی است این پرسش پرسشی نیست که مجهولی را برای ذات پاک خداوند کشف کند؛ چرا که او به همه چیز آگاه است. هدف این است از زبان فرشتگان حقایق گفته شود، تا این گروه عبادت کننده سرافکنده و شرمنده شوند، و بدانند آنها از عمل اینها کاملاً بیزارند، و برای همیشه مأیوس شوند. ملائکه در پاسخی که به سؤال خدای تعالی داده‌‏اند تمامی مراسم ادب را رعایت کرده‌‏اند. اولاً: خدای تعالی را به طور مطلق و بدون قید و شرط منزه از این دانسته‌‏اند که کسی غیر از او سزاوار پرستش باشد. ثانیاً: رضایت خود را از این‌که معبود مشرکان واقع شوند، نفی نموده و گفته‌اند که ما به چنین خطایی راضی نبودیم. ثالثاً: این‌که همین معنا را صریح نگفته‌‏اند، و نخواسته‌‏اند که حتی چنین خطایی را به زبان بیاورند. نگفتند ما به عبادت آنان راضی نبودیم، و اصلاً نامی از عبادت آنها نبردند، تا مقام گفت‌وگو با خدا را به مطلبی که گوش خراش باشد آلوده نکرده باشند، نه با تصور آن، و نه با تصدیقش، بلکه در پاسخ گفتند که ما به غیر از تو ولیی برای خود نمی‌‏شناسیم، و ولی ما تنها تویی، و با نفی ولایت غیر از خدا، عدم رضایت خود را به طور کنایه رساندند و به این ترتیب عبادت کنندگان را به تمام معنا از خود می‌‏رانند و ناامید می‌‏کنند.[4] بنابر این، آیه 40 و 41 در این رابطه است که معبودهای باطل اعمّ از ملائکه و جنّ، روز قیامت برای مشرکان فائده‌‌‏ای نخواهند داشت، ضمن این‌که ملائکه هم به این کار راضی نبوده‏‌اند، و مسئولیّتی پیش خدا ندارند. [1] . سبأ، 40. «(به خاطر بیاور) روزی را که خداوند همه آنان را بر می‌‏انگیزد، سپس به فرشتگان می‌‏گوید: «آیا اینها شما را پرستش می‌‏کردند؟». [2] . مائده، 116. «وَ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونی‏ وَ أُمِّیَ إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لی‏ أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لی‏ بِحَقٍّ...». [3] . ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏16، ص 385، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه المیزان، ج ‏16، ص 581- 582، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1374ش؛ قرشی، سید علی اکبر، تفسیر أحسن الحدیث، ج ‏8، ص 452، بنیاد بعثت، تهران، 1377 ش؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏18، ص 118- 119، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش. [4] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏16، ص 386.
آیه: «وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمیعاً ثُمَّ یَقُولُ لِلْمَلائِکَةِ أَ هؤُلاءِ إِیَّاکُمْ کانُوا یَعْبُدُونَ»،[1] راجع به روز قیامت است، روز قیامت آن روزی است که تمام موجودات از جنّ و انس با هم در یک سرزمین به نام محشر برای حساب و کتاب جمع خواهند شد. موضوع آیه، پرسش پروردگار از فرشتگان و بیزاری جستن ملائکه از عبادت مشرکان است.
منظور از «یَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً» به شهادت سیاق آیه، پرستندگان و پرستیده شدگان و به عبارت دیگر، بتها و بتپرستاناند.
در جمله «ثُمَّ یَقُولُ لِلْمَلائِکَةِ أَ هؤُلاءِ إِیَّاکُمْ کانُوا یَعْبُدُونَ» که خدای تعالی از فرشتگان سؤال میکند، منظور سؤال از اصل فرشتهپرستی نیست؛ یعنی خداوند از ملائکه نمیپرسد، که آیا بتپرستان شما را پرستش میکردند یا نه؛ چراکه اگر سؤال این بود، دیگر معنا نداشت ملائکه آنرا انکار کنند، و بگویند: «سُبْحانَکَ أَنْتَ وَلِیُّنا ...»؛ تو منزّه و مبرّا خواهی بود از شریک و نظیر و تو دوست و صاحب ما هستی؛ زیرا در اینکه مشرکان ملائکه را میپرستند هیچ بحثی نیست، بلکه مراد، سؤال از رضایت ملائکه است که آیا شما به پرستش مشرکان و عبادت ایشان در برابر شما راضی بودید، یا خیر؟
شبیه همین پرسش در آیه دیگر از حضرت عیسی(ع) است، آنجا که میفرماید: «و آنگاه که خداوند به عیسی بن مریم میگوید: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را به عنوان دو معبود غیر از خدا انتخاب کنید؟! او میگوید: منزهی تو! من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست، بگویم! ... ».[2] خداوند از حضرت عیسی(ع) نمیپرسد که آیا تو چنین دستوری دادهای؟؛ اگرچه ظاهر عبارت همین معنا را میرساند، اما میدانیم که منظور این نیست؛ چون خدای تعالی میداند که مسیح(ع) چنین دستوری نمیدهد، بلکه مراد این است که آیا تو راضی بودی که امتت تو را به عنوان خدای دوم بپرستند؟ البته ممکن گفته شود اینرا هم خدا میدانست که نه ملائکه به شرک مشرکان راضی بودند، و نه حضرت عیسی(ع) به شرک نصارا، پس فلسفه این پرسش خداوند از ملائکه چیست؟ در پاسخ باید گفت؛ خطاب به ملائکه یکی از آن جهت است که ملائکه لیاقت خطاب را دارند، دیگری برای ناامید کردن مشرکان از شفاعت آنها است.[3]
به عبارت دیگر، بدیهی است این پرسش پرسشی نیست که مجهولی را برای ذات پاک خداوند کشف کند؛ چرا که او به همه چیز آگاه است. هدف این است از زبان فرشتگان حقایق گفته شود، تا این گروه عبادت کننده سرافکنده و شرمنده شوند، و بدانند آنها از عمل اینها کاملاً بیزارند، و برای همیشه مأیوس شوند.
ملائکه در پاسخی که به سؤال خدای تعالی دادهاند تمامی مراسم ادب را رعایت کردهاند. اولاً: خدای تعالی را به طور مطلق و بدون قید و شرط منزه از این دانستهاند که کسی غیر از او سزاوار پرستش باشد. ثانیاً: رضایت خود را از اینکه معبود مشرکان واقع شوند، نفی نموده و گفتهاند که ما به چنین خطایی راضی نبودیم. ثالثاً: اینکه همین معنا را صریح نگفتهاند، و نخواستهاند که حتی چنین خطایی را به زبان بیاورند. نگفتند ما به عبادت آنان راضی نبودیم، و اصلاً نامی از عبادت آنها نبردند، تا مقام گفتوگو با خدا را به مطلبی که گوش خراش باشد آلوده نکرده باشند، نه با تصور آن، و نه با تصدیقش، بلکه در پاسخ گفتند که ما به غیر از تو ولیی برای خود نمیشناسیم، و ولی ما تنها تویی، و با نفی ولایت غیر از خدا، عدم رضایت خود را به طور کنایه رساندند و به این ترتیب عبادت کنندگان را به تمام معنا از خود میرانند و ناامید میکنند.[4]
بنابر این، آیه 40 و 41 در این رابطه است که معبودهای باطل اعمّ از ملائکه و جنّ، روز قیامت برای مشرکان فائدهای نخواهند داشت، ضمن اینکه ملائکه هم به این کار راضی نبودهاند، و مسئولیّتی پیش خدا ندارند. [1] . سبأ، 40. «(به خاطر بیاور) روزی را که خداوند همه آنان را بر میانگیزد، سپس به فرشتگان میگوید: «آیا اینها شما را پرستش میکردند؟». [2] . مائده، 116. «وَ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونی وَ أُمِّیَ إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لی بِحَقٍّ...». [3] . ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 385، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه المیزان، ج 16، ص 581- 582، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1374ش؛ قرشی، سید علی اکبر، تفسیر أحسن الحدیث، ج 8، ص 452، بنیاد بعثت، تهران، 1377 ش؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 18، ص 118- 119، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش. [4] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 386.
- [سایر] تفسیر آیه 40 سوره سبأ چیست؟
- [سایر] منظور از ثانی اثنین در آیه 40 سوره توبه کیست؟
- [سایر] توضیح مختصر در رابطه با آیه 12 سوره سبا بدهید؟
- [سایر] تفسیر آیات 10 و 11 سوره سبأ چیست و از آیه (انِ اعْمَلْ سابِغاتِ ...) چه معنایی برداشت میشود؟
- [سایر] معرفی اجمالی از سوره سبا ارایه نمایید.
- [سایر] سلام؛ آیه 40 سوره مبارکه نبأ به کدام یک از نامهای قیامت اشاره دارد؟
- [سایر] آیه 40 سوره مبارکه نبأ به کدام یک از نامهای قیامت اشاره دارد؟
- [سایر] منظور از آیه 105 سوره مائده چیست؟
- [سایر] منظور از آیه 286 سوره بقره چیست؟
- [سایر] با توجه به تفسیر آیه اول سوره اسرا مگر پیامبر در 40 سالگی به نهایت ظرفیت و ایمان نرسیده بود؟
- [آیت الله جوادی آملی] .در چهار سوره قرآن, آیه سجده هست: آیه 15 سوره (سجده), آیه 37 سوره (فصّلت), آیه 62 سوره (نجم) و آیه 19 سوره (علق). هر کس یکی از این چهار آیه را بخواند یا گوش فرا دهد، پس از تمام شدن آیه، فوراً باید سجده کند و اگر آن را فراموش کرده، هر وقت یادش آمد, باید سجده نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکة یس و الصافات و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم ازو سورة اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه ازو قرآن ممکن بخوانند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس، و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف یعنی آیه اِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ... و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در چهار سوره از قرآن مجید آیه سجده است (سوره های وَالنَّجم(53) اِقرَأْ(96) والم تنزیل(32) و حم سجده(41)) وهرگاه انسان آیه سجده را بخواند یا گوش کند باید فوراً به سجده رود، و اگر فراموش کرد هر زمان یادش آید سجده واجب است و اگر گوش ندهد بلکه آیه سجده به گوشش بخورد بنابر احتیاط واجب باید سجده کند.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله سبحانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف (إنَّ ربَّکُمُ اللهُ الّذی خَلَقَ السموات و الارض) تا آخر، و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او، سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] چنان که گفته شد در چهار سوره از قرآن مجید آیه سجده است(سوره (الم سجده) و (حم سجده) و (النجم) و (اقرء)) و هرگاه انسان آیه سجده را بخواند یا گوش کند باید فوراً به سجده رود و اگر فراموش کرد هر زمان یادش آید سجده واجب است و اگر گوش ندهد بلکه آیه سجده به گوشش بخورد، بنابر احتیاط واجب باید سجده کند.