درباره حضرت سلیمان (ع) گفته شده است: آن حضرت (ع)، آرزو داشت فرزندان برومند و شجاعی نصیبش شود که در اداره کشور و مخصوصاً جهاد با دشمن به او کمک کنند. او دارای همسران متعدّد بود با خود گفت: من با آنها همبستر می‌شوم تا فرزندان متعددی نصیبم گردد، و به هدف های من کمک کنند، ولی چون در این جا غفلت کرد و (انشاء اللَّه) را - که بیانگر اتکای انسان به خدا در همه حال است – نگفت؛ در آن زمان هیچ فرزندی از همسرانش تولد نیافت، جز فرزندی ناقص الخلقه (فرزند معلول)؛ و او را همچون جسدی بی‌روح آوردند و بر کرسی (تخت پایه کوتاه [1] ) سلیمان (ع) افکندند! او سخت در فکر فرو رفت، و ناراحت شد که چرا یک لحظه از خدا غفلت کرده، و بر نیروی خودش تکیه کرده است، توبه کرد و به درگاه خدا بازگشت. [2] این مطلب را برخی از مفسّرین و محدّثین در ذیل تفسیر آیه شریفه (وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمانَ وَ أَلْقَیْنا عَلی‌ کُرْسِیِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ) [3] : ما سلیمان را آزمودیم و بر کرسی او جسدی افکندیم، سپس به درگاه خداوند انابه کرد، و به سوی او بازگشت)، بیان کرده اند و آن را درباره آیه شریفه، موجه‌ترین و روشن ترین تفسیر دانسته اند. [4] البته، مفسّرین دیگر اقوال مختلفی در مراد از آیه دارند، و هر یک از روایتی پیروی کرده اند، اما آن چه به طور اجمال از میان اقوال و روایات می‌توان پذیرفت، این است که: جسد نامبرده جنازه کودکی از سلیمان (ع) بوده که خدا آن را بر تخت وی افکند، و این که موضوع آزمایش سلیمان به وسیله جسد بی‌روحی بوده است که بر تخت او در برابر چشمانش قرار گرفت، چیزی که انتظار آن را نداشت، و امید به غیر آن بسته بود، ولی قرآن شرح بیشتری در این زمینه نداده است. [5] البته این ترک اولی از طرف حضرت سلیمان (ع) بوده، چون پیامبران معصوم از خطا و اشتباه و گناه هستند. [6] پی نوشت: [1] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 280، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. [2] . بحار الانوار، ج 14، ص 106 – 107؛ تفسیر نمونه، ج 19، ص 280. [3] . ص، 34. [4] . تفسیر نمونه، ج 19، ص 280 – 281؛ حسینی همدانی، سید محمد حسین،‌ انوار درخشان، ج 14، ص 125 – 126، کتابفروشی لطفی‌، تهران، چاپ اول، 1404ق. [5] . طباطبایی، سید محمد حسین،تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 17، ص 310، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‌، چاپ پنجم، 1374ش؛ تفسیر نمونه، ج 19، ص 280. [6] . تفسیر نمونه، ج 19، ص 280؛ http://islamquest.net/fa/archive/question/998 منبع:islamquest.net
درباره حضرت سلیمان (ع) گفته شده است:
آن حضرت (ع)، آرزو داشت فرزندان برومند و شجاعی نصیبش شود که در اداره کشور و مخصوصاً جهاد با دشمن به او کمک کنند. او دارای همسران متعدّد بود با خود گفت: من با آنها همبستر میشوم تا فرزندان متعددی نصیبم گردد، و به هدف های من کمک کنند، ولی چون در این جا غفلت کرد و (انشاء اللَّه) را - که بیانگر اتکای انسان به خدا در همه حال است – نگفت؛ در آن زمان هیچ فرزندی از همسرانش تولد نیافت، جز فرزندی ناقص الخلقه (فرزند معلول)؛ و او را همچون جسدی بیروح آوردند و بر کرسی (تخت پایه کوتاه [1] ) سلیمان (ع) افکندند! او سخت در فکر فرو رفت، و ناراحت شد که چرا یک لحظه از خدا غفلت کرده، و بر نیروی خودش تکیه کرده است، توبه کرد و به درگاه خدا بازگشت. [2]
این مطلب را برخی از مفسّرین و محدّثین در ذیل تفسیر آیه شریفه (وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمانَ وَ أَلْقَیْنا عَلی کُرْسِیِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ) [3] : ما سلیمان را آزمودیم و بر کرسی او جسدی افکندیم، سپس به درگاه خداوند انابه کرد، و به سوی او بازگشت)، بیان کرده اند و آن را درباره آیه شریفه، موجهترین و روشن ترین تفسیر دانسته اند. [4]
البته، مفسّرین دیگر اقوال مختلفی در مراد از آیه دارند، و هر یک از روایتی پیروی کرده اند، اما آن چه به طور اجمال از میان اقوال و روایات میتوان پذیرفت، این است که: جسد نامبرده جنازه کودکی از سلیمان (ع) بوده که خدا آن را بر تخت وی افکند، و این که موضوع آزمایش سلیمان به وسیله جسد بیروحی بوده است که بر تخت او در برابر چشمانش قرار گرفت، چیزی که انتظار آن را نداشت، و امید به غیر آن بسته بود، ولی قرآن شرح بیشتری در این زمینه نداده است. [5]
البته این ترک اولی از طرف حضرت سلیمان (ع) بوده، چون پیامبران معصوم از خطا و اشتباه و گناه هستند. [6]
پی نوشت:
[1] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 280، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[2] . بحار الانوار، ج 14، ص 106 – 107؛ تفسیر نمونه، ج 19، ص 280.
[3] . ص، 34.
[4] . تفسیر نمونه، ج 19، ص 280 – 281؛ حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج 14، ص 125 – 126، کتابفروشی لطفی، تهران، چاپ اول، 1404ق.
[5] . طباطبایی، سید محمد حسین،تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 17، ص 310، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، 1374ش؛ تفسیر نمونه، ج 19، ص 280.
[6] . تفسیر نمونه، ج 19، ص 280؛ http://islamquest.net/fa/archive/question/998
منبع:islamquest.net
- [سایر] خداوند به کدام یک از پیامبران فرزند معلولی عطا فرمود؟
- [سایر] خداوند به کدام یک از پیامبران فرزند معلولی عطا فرمود؟
- [سایر] خداوند متعال بر چه اساس و معیاری قابلیت و استعداد وجودی هر انسانی را به او عطا فرمود؟ آیا این اعطا در مرحله فیض اقدس بود؟
- [سایر] در جریان زندگی حضرت سلیمان(ع) و در حالات ایشان هست که او از خداوند درخواست حکومتی بیمانند را کرد، و خداوند متعال به ایشان ملک و حکومتی عطا فرموده که به هیچکس نداده، آیا علت خاصی است که خداوند، چنین ملک و قدرتی را به سایر پیامبران عطا نفرموده است؟! و آیا حکومت او از حکومت امام زمان(عج) وسیعتر و قدرتمندتر است؟
- [سایر] حضرت یوسف(ع) چه خصوصیتی داشت تا خدا به او علم حکمت را عطا کرد؟
- [سایر] آیا روحی که خداوند به انسان ها عطا می فرماید دارای شکل خاصی است؟
- [سایر] رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – درباره ی فرزند صالح چه فرمود؟
- [سایر] کتاب (تسکین دل داغدیدگان) شهید ثانی درباره جنینهای سقط شده و ثواب عظیمی که خداوند برای والدینش در نظر گرفته مطالبی از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است. آیا واقعاً این مطالب صحت دارد؟ آیا کسی که فرزند نابالغی را از دست دهد، خداوند در عوض بهشت را به والدینش عطا میکند؟
- [سایر] آیا عمر طولانی، خاص امام زمان (عج) است یا خداوند به افراد دیگر هم عطا کرده است؟
- [سایر] خواهشمندم ضمن توضیح و تفسیر دو حدیث زیر، بفرمایید که چگونه این دو حدیث قابل جمعاند؟ رسول خدا(ص) فرمود: (نشستن مرد نزد زن و فرزندش نزد خدای متعال محبوبتر است از اعتکاف او در مسجد من). امام علی(ع): (بیشترین اوقات زندگی را به زن و فرزند اختصاص مده؛ زیرا اگر زن و فرزند از دوستان خدا باشند خدا آنها را تباه نخواهد کرد و اگر دشمن خدایند چرا غم دشمن خدا را میخوری!).
- [آیت الله اردبیلی] (بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ) یعنی: (آغاز میکنم به نام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم مینماید.) (قُلْ هُوَ اللّهُ أحَدٌ) یعنی: (بگو ای محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم که خداوند، یگانه است.) (اَللّهُ الصَّمَدُ) یعنی: (خدا از تمام موجودات بینیاز است و همه به او نیازمندند.) (لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ) یعنی: (فرزند ندارد و فرزند کسی نیست.) (وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا أحَدٌ) یعنی: (و هیچ کس مثل او نیست.)
- [امام خمینی] - ترجمه سوره قل هو الله احد بسم الله الرحمن الرحیم: (قل هو الله احد)، یعنی بگو ای محمد (ص) که خداوند، خدایی است یگانه. (الله الصمد)، یعنی خدایی که از تمام موجودات بی نیاز است. (لم یلد و لم یولد)، فرزند ندارد و فرزند کسی نیست. (و لم یکن له کفوا احد)، یعنی هیچ کس از مخلوقات مثل او نیست.
- [آیت الله اردبیلی] اگر روزهدار با گفتن یا با نوشتن یا با اشاره و مانند آنها به خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و جانشینان آن حضرت علیهمالسلام عمدا نسبت دروغ بدهد، اگرچه فورا بگوید: (دروغ گفتم) یا توبه کند، روزه او بنابر احتیاط واجب باطل است و اگر دروغ بستن به حضرت زهرا علیهاالسلام و سایر پیامبران و جانشینان آنان علیهمالسلام موجب دروغ بستن به خدا یا پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم یا جانشینان آن حضرت علیهمالسلام گردد نیز همین حکم را دارند.
- [آیت الله وحید خراسانی] از بزرگترین واجبات بر مکلفین امر به معروف و نهی از منکر است خداوند متعال می فرماید والمومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و مردان و زنان مومن بعضی از ایشان دوستان بعضی دیگر هستند امر می کنند به معروف و نهی می کنند از منکر امر به معروف و نهی از منکر راه انبیای خداست و به این فریضه الهیه بقیه فرایض و مقررات دین اجرا می شود و کسب و کار حلال و امنیت جان و عرض و مال مردم حفظ و حق به حق دار می رسد و زمین از لوث منکرات و بدیها تطهیر و به معروف و خوبیها اباد می شود و به روایتی از امام ششم علیه السلام اکتفا می شود که فرمود رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم فرمود چگونه است حال شما زمانی که زنان شما فاسد و جوانان شما فاسق شوند و حال ان که امر به معروف و نهی از منکر نکرده اید گفته شد چنان خواهد شد یا رسول الله فرمود بلی و بدتر از ان هم خواهد شد چگونه است حال شما زمانی که امر کنید به منکر و نهی کنید از معروف گفته شد یا رسول الله چنان خواهد شد فرمود بلی و بدتر از ان هم خواهد شد چگونه است حال شما زمانی که معروف را منکر و منکر را معروف ببینید
- [آیت الله مکارم شیرازی] آشامیدن شراب حرام و از گناهان کبیره است، بلکه در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند در صورتی که متوجه باشد که لازمه حلال دانستن آن تکذیب خدا و پیغمبر(صلی الله علیه وآله) می باشد کافر است. از حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: (شراب ریشه بدیها و منشأ گناهان است و کسی که شراب می خورد عقل خود را از دست می دهد و در آن موقع خدا را نمی شناسد و از هیچ گناهی باک ندارد، احترام هیچ کس را نگه نمی دارد و حق خویشان نزدیک را رعایت نمی کند و از زشتیهای آشکار رو نمی گرداند، روح ایمان و خداشناسی از او بیرون می رود، و روح خبیثی که از رحمت خدا دور است در او می ماند، خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت می کنند و تا چهل روز نماز او قبول نمی شود و روز قیامت روی او سیاه است!)
- [آیت الله بهجت] پاک کردن مخرج غائط با چیزهای مقدس که احترام آنها لازم است مانند کاغذی که اسم خدا یا پیامبران بر آن نوشته شده حرام است و ممکن است در صورت علم و عمد موجب کفر شود که در این صورت به سبب کافر شدن تمام بدن نجس می شود . ولی در صورت عدم علم و عمد، یا غفلت یا خوانا نبودن نوشته ، اظهر حصول طهارت است .
- [آیت الله اردبیلی] وقف باید منجّز و بدون تردید انجام شود، پس اگر واقف آن را معلّق به شرطی کند که وجود آن شرط در حال یا آینده قطعی یا محتمل باشد، دو صورت دارد: اوّل:چنانچه آن شرط از شرایط صحّت وقف نباشد، صحّت وقف محلّ اشکال است، مثل این که بگوید: (اگر خداوند پسری به من عطا کرد، خانهام وقف باشد). دوم: اگر آن شرط در نظر واقف قطعی باشد و در صحّت وقف دخالت داشته باشد، وقف صحیح است، مانند این که بگوید: (اگر آن خانه مال من باشد، آن را وقف نمودم).
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است انسان در مرگ خویشان مخصوصاً در مرگ فرزند صبر کند و هر وقت میت را یاد می کند "إنَّا للهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ راجِعوُن" بگوید و برای میت قرآن بخواند و سر قبر پدر و مادر، از خداوند حاجت بخواهد و قبر را محکم بسازد که زود خراب نشود.
- [آیت الله سیستانی] مستحب است انسان در مرگ خویشان ، مخصوصاً در مرگ فرزند صبر کند ، و هر وقت میّت را یاد میکند (إنّا للّهِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ) بگوید ، وبرای میّت قرآن بخواند ، و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد ، و قبر را محکم بسازد که زود خراب نشود .
- [آیت الله خوئی] مستحب است انسان در مرگ خویشان، مخصوصا در مرگ فرزند صبر کند. و هر وقت میت را یاد میکند،" انا لله و انا الیه راجعون" بگوید. و برای میت قرآن بخواند، و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد، و قبر را محکم بسازد که زود خراب نشود.