1. از آنجا که انسان موجودی محدود است، طبیعی است که دانش وی نیز از نظر فعلیت محدود بوده و نمیتواند دانش بینهایت داشته باشد. قرآن کریم در باره علم انسان نسبت به روح میفرماید: (...وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلا...)؛[1] و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است. اینگونه است علم و دانستنیهای انسان در باره نظام هستی. اما دانش انسان از نظر قوه و قابلیت محدودیت ندارد؛ ولی روشن است که به فعلیت رسیدن آن قوه بستگی به تلاش انسانها دارد: (وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا )؛[2] و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم. در اینجا نهایت علم و دانش انسان به اندازه تلاش و همت او بستگی دارد. البته، اولیای الهی با اتصال به منبع علم بیانتها به اذن خداوند به اندازهای از علم و دانش برخوردارند که میتوان گفت علم آنها به نوعی بینهایت است: (وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها)؛[3] سپس علم اسماء [علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات‌] را همگی به آدم آموخت. منتها، باید در نظر داشت که علم ائمه(ع) نیز نسبت علم خدا محدود است؛ زیرا برخی از امور علم آنها مخصوص خدا است که برای غیر خدا ممکن نیست؛ مانند علم به ذات خدا، یا علومی که خداوند نخواسته در اختیار غیر خودش قرار دهد. 2. تنها موجودی که علم بینهایت دارد خداوند متعال است؛ چراکه علم خداوند، عین ذات او است، و ذات خدا نامحدود ازلی و ابدی است، در نتیجه علمش نیز نامحدود خواهد بود. درحالیکه خود انسان که ممکن الوجود است محدود است، چه رسد به علم او. علم همه دانشمندان عالم، ذرهای از پرتو علم خداوند است که به بشر ارزانی داشته است. پی نوشت: [1]. اسراء، 85. [2]. عنکبوت، 69. [3]. بقره، 31. منبع: islamquest.net
1. از آنجا که انسان موجودی محدود است، طبیعی است که دانش وی نیز از نظر فعلیت محدود بوده و نمیتواند دانش بینهایت داشته باشد. قرآن کریم در باره علم انسان نسبت به روح میفرماید: (...وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلا...)؛[1] و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است. اینگونه است علم و دانستنیهای انسان در باره نظام هستی. اما دانش انسان از نظر قوه و قابلیت محدودیت ندارد؛ ولی روشن است که به فعلیت رسیدن آن قوه بستگی به تلاش انسانها دارد: (وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا )؛[2] و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم. در اینجا نهایت علم و دانش انسان به اندازه تلاش و همت او بستگی دارد.
البته، اولیای الهی با اتصال به منبع علم بیانتها به اذن خداوند به اندازهای از علم و دانش برخوردارند که میتوان گفت علم آنها به نوعی بینهایت است: (وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها)؛[3] سپس علم اسماء [علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات] را همگی به آدم آموخت. منتها، باید در نظر داشت که علم ائمه(ع) نیز نسبت علم خدا محدود است؛ زیرا برخی از امور علم آنها مخصوص خدا است که برای غیر خدا ممکن نیست؛ مانند علم به ذات خدا، یا علومی که خداوند نخواسته در اختیار غیر خودش قرار دهد.
2. تنها موجودی که علم بینهایت دارد خداوند متعال است؛ چراکه علم خداوند، عین ذات او است، و ذات خدا نامحدود ازلی و ابدی است، در نتیجه علمش نیز نامحدود خواهد بود. درحالیکه خود انسان که ممکن الوجود است محدود است، چه رسد به علم او. علم همه دانشمندان عالم، ذرهای از پرتو علم خداوند است که به بشر ارزانی داشته است.
پی نوشت:
[1]. اسراء، 85.
[2]. عنکبوت، 69.
[3]. بقره، 31.
منبع:
islamquest.net
- [سایر] آیات قرآن کریم و روایات در مورد نهایت و محدوده علم انسان چه نظری دارند؟
- [سایر] تفاوت انسان با بشر مطابق آیات قرآن کریم چیست؟
- [سایر] تفاوت انسان با بشر مطابق آیات قرآن کریم چیست؟
- [سایر] محدوده ی نگاه به نامحرم از دیدگاه قرآن کریم چیست؟
- [سایر] عمر در مورد تفکر در آیات قرآن چه نظری داشت؟
- [سایر] چرا ترتیب آیات قرآن کریم به ترتیب نزول نیست ؟
- [سایر] آیات تطهیر در قرآن کریم کداماند؟
- [سایر] آیا اقتصاد دانش محور با آیات قرآن کریم تطابق دارد؟ کدام آیات در اینباره هستند؟
- [سایر] با توجه به آیات قرآن کریم، ماهیت بهشت چیست؟
- [سایر] تعداد سوره ها و آیات قرآن کریم چند تاست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر از چیزهائی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکیاتّفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلاً اگر خورشید بگیرد وزلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها، یک نماز آیات بخواند؛ مثلاً اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر از چیزهائی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد؛ انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند؛ مثلا اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود؛ باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله سیستانی] اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلاً اگر خورشید بگیرد، و زلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله بروجردی] اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتّفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلاً اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله بهجت] اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلاً اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.
- [آیت الله مظاهری] اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] جواب سلام را باید به قصد جواب بگوید، نه به قصد قرائت بعضی از آیات قرآن و مانند آن.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر از چیزهائی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد ، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند ، مثلاً اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود ، بایددو نمناز آیات بخواند .
- [آیت الله سبحانی] اگر از چیزهائی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلاً اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.