عزاداری و مشروعیت آن را از نظر قرآن کریم توضیح دهید.
شاید در اذهان بسیاری از افراد این سؤال مطرح شده باشد که قرآن کریم که خود جامع تمامی احکام و معارف بلند الهی و منبع اصیل برای شناخت دین است آیا از عزاداری و سوگواری سخنی به میان آورده است؟ و آیا در آیات نورانی قرآن شاهد و قرینه ای بر تأیید یا ردّ عزاداری وجود دارد؟ یا خیر؟ قبل از ورود به جواب، به طور مختصر به معنای عزاداری و سوگواری اشاره می کنیم: (عزا) در لغت به معنی صبر و شیکبایی در مصیبت است.(1) و تعزیه و تعزیت، به معنای تسلیت گفتن به یک داغدار از مصیبت است. و در اصطلاح امروزی عزاداری عبارت است از:اجتماع گروهی از مردم که در آن سعی می شود، با قرائت قرآن، خواندن مرثیه و سرودن شعر، بازماندگان را تسلی دهند و به صبر توصیه نمایند. تاریخچه این سنت را می توان از زمانی دانست، که بشر پای بر این کره خاکی نهاد و سپس با پدیده مرگ و حوادث تلخ روبرو شد. انسان موجودی است که آن چه را با وجود و هستی خویش ناسازگار ببیند، ناپسند داشته و با آن مبارزه می کند و اگر نتوانست در مقابل آن دست به دفاع بزند با ابراز اندوه، گریه و... به مقابله با آن و آرام سازی دل خود می پردازد. گاهی نیز این مراسم برای احیای شعایر الهی و خاطره زندگی پیامبر اسلام ( صلی الله علیه وآله ) و سایر امامان ( علیهم السلام ) برگزار می شود که آثار فراوان و ثمرات بسیاری به همراه دارد. در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که مشروعیت بلکه رجحان عزاداری و اقسام آن را اثبات می کند، در این جا به چند نمونه اشاره می کنیم: 1 عزاداری فریاد ستمدیدگان علیه ستمگران است در قرآن مجید می خوانیم: لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الاّ من ظلم(2) (خداوند متعال فریاد زدن و بدگویی را دوست ندارد جز برای کسانی که مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند.) هر چند ظلم دارای اقسام و مراتبی است اما بزرگترین ظلم آن است که به حقوقی که خداوند برای برخی از افراد قرار داده است تجاوز شود. و از جمله آن حقوق، حق ولایت و امامت است.(3) بنابراین ستیزه با حاکمیت ولی خدا، و سایر ارزشها ظلم و ستمی بزرگ و نارواست. بی تردید امام حسین علیه السلام یکی از کسانی است که خداوند متعال حق ولایت و حاکمیت برای ایشان قرار داده است و یزید و یزیدیان جزو طاغوت اند و غاصب حاکمیت الهی و یقیناً شهادت امام حسین ( علیه السلام) توسط یزید ظلم بزرگی بر پیکر امت اسلامی است. حال آیا جامعه اسلامی طبق آیه کریمه چه وظیفه ای دارد؟ آری طبق آیه شریفه، باید فریاد برآورد و به افشاگری و بدگویی آشکار و رسوایی ستمگران بپردازد و با زبان شعر و مدیحه سرایی و بیان مصائب و گردهمایی های گسترده، برائت و بیزاری از دشمنان خدا را اعلان نماید. و به طور یقین فریادها و عزاداری هایی که در این راستا باشد از مصادیق (جهر من القول) است که خدوند آن را دوست دارد. 2 عزاداری نوعی مودت اهل بیت (علیهم السلام)است در قرآن مجید می خوانیم: قل لا اسئلکم علیه اجراً الاّ المودة فی القربی(4) قرآن کریم دوستی خاندان پیامبر( صلی الله علیه وآله ) را بر امت اسلامی فرض دانسته و محبت آنان را پاداش زحمات طاقت فرسای پیامبر اسلام ( صلی الله علیه وآله) در راه ابلاغ رسالت قرار داده است. عشق و دوستی اثرات و لوازمی دارد. یار و دوست صادق کسی است که شرط دوستی را چنان که شایسته است بجا آورد، در غیر این صورت دوستی، زبانی و ظاهری خواهد بود. از نشانه های مهم دوستی آنان همدردی و همدلی در سوگ و یا شادی آنان است. در روایات فراوانی بر این نکته تأکید شده است که در جشن و سرور اهل بیت شاد و در اندوه و ماتم آنان اندوهناک باشید.(5) 3 عزاداری بزرگداشت شعایر الهی است قرآن درباره تعظیم شعائر الهی می فرماید: و من یعظم شعائر الله فانّها من تقوی القلوب(6) شعائر در لغت به معنای علامت آمده است و در مصداق شعائر اختلاف است که در یک جمع بندی می توان گفت مقصود از بزرگداشت شعائر الهی بزرگداشت نشانه های دین و اطاعت خداوند و آیین ابراهیم( علیه السلام )است که در اسلام تبلور پیدا نموده است. از این رو به طور عموم می توان استفاده نمود که هر زمان یا در هر مکان فعل یا عملی که یاد خدا و زمینه تقوی و رشد معنوی و روحی را فراهم آورد. در صورتی که در چارچوب قوانین و دستورات اسلام قرار داشته باشد جزو شعایر الهی به شمار می رود. و به طور مسلّم مراسم عزاداری برای بندگان خاص خداوند که به حق قرآن ناطق و حج مجسم بودند و برای اعتلای کلمه توحید جان خود را قربانی ساختند از بارزترین نشانه ها و شعائر است. چرا که در این مراسم جز فراگیری مسائل دین و یادآوری شهامت ها و ایثارگری شهیدان بزرگ اسلام سخن دیگر طرح نشده و سخن از دشمنی با دشمنان خدا و دوستی با دوستان خدا گفته می شود. 4 سوگواری یعقوب ( علیه السلام ) در فراق یوسف ( علیه السلام) خداوند در این باره از زبان حضرت یعقوب می فرماید: یا اسفا علی یوسف و ابیضّت عیناه من الحزن فهو کظیم(7) (ای اندوه من بر فراق یوسف! و در حالی که اندوه خود را فرو می خورد چشمانش از اندوه سفید شد.) حضرت یعقوب ( علیه السلام ) در جدایی فرزند خود دچار حزن و اندوه فراوانی گشت به طوری که سالیان درازی در غم یوسف اشک ریخت تا دیدگانش سفید شد.(8) از این آیه می توان نتیجه گرفت که گریه و اندوه هر چند سالیان درازی طول بکشد مانعی ندارد بلکه مشروع و از ویژگی های مثبت به شمار می آید. با نظری به آیات و روایاتی که در این زمینه وارد شده است به راحتی می توان نتیجه گرفت برپایی مجالس عزا و اقسام گوناگون عزاداری نه تنها با قرآن مخالفت و ناسازگاری ندارد بلکه از مصادیق شعائر الهی، مودت اهل بیت (علیهم السلام ) و مبارزه با ظلم و ستم می باشد.(9) پاورقی ها: 1. سیّاح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوین، انتشارات اسلام، ج 2، ص 992. 2. نساء: 148. 3. ر.ک: مائده: 55. 4. شوری: 23. 5. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 44، ص 287. 6. حج: 32. 7. یوسف: 84. 8. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 10، ص 53. 9. در جواب این سؤال از کتاب (پاسخ به شبهات عزاداری) نوشته حسین رجبی استفاده فراوان شده است. منبع : اندیشه قم
عنوان سوال:

عزاداری و مشروعیت آن را از نظر قرآن کریم توضیح دهید.


پاسخ:

شاید در اذهان بسیاری از افراد این سؤال مطرح شده باشد که قرآن کریم که خود جامع تمامی احکام و معارف بلند الهی و منبع اصیل برای شناخت دین است آیا از عزاداری و سوگواری سخنی به میان آورده است؟ و آیا در آیات نورانی قرآن شاهد و قرینه ای بر تأیید یا ردّ عزاداری وجود دارد؟ یا خیر؟
قبل از ورود به جواب، به طور مختصر به معنای عزاداری و سوگواری اشاره می کنیم:
(عزا) در لغت به معنی صبر و شیکبایی در مصیبت است.(1) و تعزیه و تعزیت، به معنای تسلیت گفتن به یک داغدار از مصیبت است. و در اصطلاح امروزی عزاداری عبارت است از:اجتماع گروهی از مردم که در آن سعی می شود، با قرائت قرآن، خواندن مرثیه و سرودن شعر، بازماندگان را تسلی دهند و به صبر توصیه نمایند.
تاریخچه این سنت را می توان از زمانی دانست، که بشر پای بر این کره خاکی نهاد و سپس با پدیده مرگ و حوادث تلخ روبرو شد. انسان موجودی است که آن چه را با وجود و هستی خویش ناسازگار ببیند، ناپسند داشته و با آن مبارزه می کند و اگر نتوانست در مقابل آن دست به دفاع بزند با ابراز اندوه، گریه و... به مقابله با آن و آرام سازی دل خود می پردازد.
گاهی نیز این مراسم برای احیای شعایر الهی و خاطره زندگی پیامبر اسلام ( صلی الله علیه وآله ) و سایر امامان ( علیهم السلام ) برگزار می شود که آثار فراوان و ثمرات بسیاری به همراه دارد.
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که مشروعیت بلکه رجحان عزاداری و اقسام آن را اثبات می کند، در این جا به چند نمونه اشاره می کنیم:
1 عزاداری فریاد ستمدیدگان علیه ستمگران است
در قرآن مجید می خوانیم: لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الاّ من ظلم(2)
(خداوند متعال فریاد زدن و بدگویی را دوست ندارد جز برای کسانی که مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند.)
هر چند ظلم دارای اقسام و مراتبی است اما بزرگترین ظلم آن است که به حقوقی که خداوند برای برخی از افراد قرار داده است تجاوز شود. و از جمله آن حقوق، حق ولایت و امامت است.(3)
بنابراین ستیزه با حاکمیت ولی خدا، و سایر ارزشها ظلم و ستمی بزرگ و نارواست. بی تردید امام حسین علیه السلام یکی از کسانی است که خداوند متعال حق ولایت و حاکمیت برای ایشان قرار داده است و یزید و یزیدیان جزو طاغوت اند و غاصب حاکمیت الهی و یقیناً شهادت امام حسین ( علیه السلام) توسط یزید ظلم بزرگی بر پیکر امت اسلامی است. حال آیا جامعه اسلامی طبق آیه کریمه چه وظیفه ای دارد؟
آری طبق آیه شریفه، باید فریاد برآورد و به افشاگری و بدگویی آشکار و رسوایی ستمگران بپردازد و با زبان شعر و مدیحه سرایی و بیان مصائب و گردهمایی های گسترده، برائت و بیزاری از دشمنان خدا را اعلان نماید. و به طور یقین فریادها و عزاداری هایی که در این راستا باشد از مصادیق (جهر من القول) است که خدوند آن را دوست دارد.
2 عزاداری نوعی مودت اهل بیت (علیهم السلام)است
در قرآن مجید می خوانیم: قل لا اسئلکم علیه اجراً الاّ المودة فی القربی(4) قرآن کریم دوستی خاندان پیامبر( صلی الله علیه وآله ) را بر امت اسلامی فرض دانسته و محبت آنان را پاداش زحمات طاقت فرسای پیامبر اسلام ( صلی الله علیه وآله) در راه ابلاغ رسالت قرار داده است. عشق و دوستی اثرات و لوازمی دارد. یار و دوست صادق کسی است که شرط دوستی را چنان که شایسته است بجا آورد، در غیر این صورت دوستی، زبانی و ظاهری خواهد بود. از نشانه های مهم دوستی آنان همدردی و همدلی در سوگ و یا شادی آنان است. در روایات فراوانی بر این نکته تأکید شده است که در جشن و سرور اهل بیت شاد و در اندوه و ماتم آنان اندوهناک باشید.(5)
3 عزاداری بزرگداشت شعایر الهی است
قرآن درباره تعظیم شعائر الهی می فرماید: و من یعظم شعائر الله فانّها من تقوی القلوب(6)
شعائر در لغت به معنای علامت آمده است و در مصداق شعائر اختلاف است که در یک جمع بندی می توان گفت مقصود از بزرگداشت شعائر الهی بزرگداشت نشانه های دین و اطاعت خداوند و آیین ابراهیم( علیه السلام )است که در اسلام تبلور پیدا نموده است. از این رو به طور عموم می توان استفاده نمود که هر زمان یا در هر مکان فعل یا عملی که یاد خدا و زمینه تقوی و رشد معنوی و روحی را فراهم آورد. در صورتی که در چارچوب قوانین و دستورات اسلام قرار داشته باشد جزو شعایر الهی به شمار می رود. و به طور مسلّم مراسم عزاداری برای بندگان خاص خداوند که به حق قرآن ناطق و حج مجسم بودند و برای اعتلای کلمه توحید جان خود را قربانی ساختند از بارزترین نشانه ها و شعائر است. چرا که در این مراسم جز فراگیری مسائل دین و یادآوری شهامت ها و ایثارگری شهیدان بزرگ اسلام سخن دیگر طرح نشده و سخن از دشمنی با دشمنان خدا و دوستی با دوستان خدا گفته می شود.
4 سوگواری یعقوب ( علیه السلام ) در فراق یوسف ( علیه السلام)
خداوند در این باره از زبان حضرت یعقوب می فرماید: یا اسفا علی یوسف و ابیضّت عیناه من الحزن فهو کظیم(7)
(ای اندوه من بر فراق یوسف! و در حالی که اندوه خود را فرو می خورد چشمانش از اندوه سفید شد.)
حضرت یعقوب ( علیه السلام ) در جدایی فرزند خود دچار حزن و اندوه فراوانی گشت به طوری که سالیان درازی در غم یوسف اشک ریخت تا دیدگانش سفید شد.(8)
از این آیه می توان نتیجه گرفت که گریه و اندوه هر چند سالیان درازی طول بکشد مانعی ندارد بلکه مشروع و از ویژگی های مثبت به شمار می آید.
با نظری به آیات و روایاتی که در این زمینه وارد شده است به راحتی می توان نتیجه گرفت برپایی مجالس عزا و اقسام گوناگون عزاداری نه تنها با قرآن مخالفت و ناسازگاری ندارد بلکه از مصادیق شعائر الهی، مودت اهل بیت (علیهم السلام ) و مبارزه با ظلم و ستم می باشد.(9)
پاورقی ها:
1. سیّاح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوین، انتشارات اسلام، ج 2، ص 992.
2. نساء: 148.
3. ر.ک: مائده: 55.
4. شوری: 23.
5. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 44، ص 287.
6. حج: 32.
7. یوسف: 84.
8. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 10، ص 53.
9. در جواب این سؤال از کتاب (پاسخ به شبهات عزاداری) نوشته حسین رجبی استفاده فراوان شده است.
منبع : اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین