"شفاعت" از لغت شفع به معنای جفت و در کنار قرار گرفتن است و به ضمیمه شدن فرد برتر و قویتر برای کمک به فرد ضعیفتر اطلاق گردیده است. شفاعت در آخرت و روز قیامت آن است که اولیای خدا اعم از پیامبران، امامان، علما، شهدا که به قلّه تکامل معنوی رسیدهاند دست ضعیفانی را گرفته و آنان را از عذاب خدا نجات میدهند و مقام شفاعت و اجازة آنها تنها به دست خداوند متعال بوده و خداوند متعال بالاترین شفاعت کننده است; "همه شفاعتها مخصوص خداوند است."(زمر،44) شفاعت به معنای صحیح آن بر محور دگرگونی و تغییر موضع "شفاعت شونده" دور میزند; یعنی شخص شفاعت شونده موجباتی فراهم میسازد که از یک وضع نامطلوب و در خور کیفر بیرون آمده و به وسیلة ارتباط با شفیع خود را در وضع مطلوبی قرار دهد که شایسته و مستحق بخشودگی گردد و ایمان به این نوع شفاعت در واقع یک مکتب عالی تربیت و وسیلةاصلاح افراد گناهکار و آلوده، و بیداری و آگاهی است. برخی از کسانی که میتوانند کسانی را شفاعت کنند عبارتند از: 1. خداوند متعال; (زمر،44) 2. پیامبر گرامی اسلام; (نسأ،64) 3. فرشتگان; (مؤمن،7) 4. شفاعت امامان معصوم و اهلبیت: پیشوایان معصوم در مواردی چندین بار با سوگند فرمودهاند: "واللّه ما شفاعت میکنیم، و اللّه ما شفاعت میکنیم و اللّه ما شفاعت میکنیم." 5. علما; امام صادق، میفرماید: "خداوند در روز رستاخیز "عالِم" و "عابد" را بر میانگیزد، به عابد میگوید تنها به سوی بهشت رو; ولی به عالِم میگوید برای مردمی که تربیت کردی شفاعت کن."(بحارالانوار، علامه مجلسی; ج 8، ص 56، مؤسسه الوفأ، بیروت.) 6. قرآن کریم، حضرت علیمیفرماید: "بدانید که قرآن شفاعت کنندهای است که شفاعتش روز قیامت پذیرفته است."(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 10، ص 18، انتشارات کتابخانه آیت اللّه مرعشی، قم.) 7. شهدأ; پیامبر گرامیمیفرماید: "یشفع الشهید فی سبعین انساناً من اهل بیته; شفاعت شهید در مورد هفتاد نفر از خانوادهاش پذیرفته میشود." و... با توجه به آیات و روایات شفاعت شونده نیز باید شرایط و قیودی داشته باشد که بدون تحقق آنها شفاعت امکان ندارد از جمله، رضایت خدا، توبه و دست برداشتن از گناهان گذشته و... بنابراین، بالاترین مقام شفاعت کننده در روز قیامت خود خداوند متعال است منشأ اذن تمام شفاعتها میباشد.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 221246، دارالکتب الاسلامیة، تهران / معاد، محسن قرائتی، ص 248258، مؤسسه در راه حق، قم.) www.eporsesh.com
"شفاعت" از لغت شفع به معنای جفت و در کنار قرار گرفتن است و به ضمیمه شدن فرد برتر و قویتر برای کمک به فرد ضعیفتر اطلاق گردیده است.
شفاعت در آخرت و روز قیامت آن است که اولیای خدا اعم از پیامبران، امامان، علما، شهدا که به قلّه تکامل معنوی رسیدهاند دست ضعیفانی را گرفته و آنان را از عذاب خدا نجات میدهند و مقام شفاعت و اجازة آنها تنها به دست خداوند متعال بوده و خداوند متعال بالاترین شفاعت کننده است; "همه شفاعتها مخصوص خداوند است."(زمر،44)
شفاعت به معنای صحیح آن بر محور دگرگونی و تغییر موضع "شفاعت شونده" دور میزند; یعنی شخص شفاعت شونده موجباتی فراهم میسازد که از یک وضع نامطلوب و در خور کیفر بیرون آمده و به وسیلة ارتباط با شفیع خود را در وضع مطلوبی قرار دهد که شایسته و مستحق بخشودگی گردد و ایمان به این نوع شفاعت در واقع یک مکتب عالی تربیت و وسیلةاصلاح افراد گناهکار و آلوده، و بیداری و آگاهی است.
برخی از کسانی که میتوانند کسانی را شفاعت کنند عبارتند از:
1. خداوند متعال; (زمر،44)
2. پیامبر گرامی اسلام; (نسأ،64)
3. فرشتگان; (مؤمن،7)
4. شفاعت امامان معصوم و اهلبیت: پیشوایان معصوم در مواردی چندین بار با سوگند فرمودهاند: "واللّه ما شفاعت میکنیم، و اللّه ما شفاعت میکنیم و اللّه ما شفاعت میکنیم."
5. علما; امام صادق، میفرماید: "خداوند در روز رستاخیز "عالِم" و "عابد" را بر میانگیزد، به عابد میگوید تنها به سوی بهشت رو; ولی به عالِم میگوید برای مردمی که تربیت کردی شفاعت کن."(بحارالانوار، علامه مجلسی; ج 8، ص 56، مؤسسه الوفأ، بیروت.)
6. قرآن کریم، حضرت علیمیفرماید: "بدانید که قرآن شفاعت کنندهای است که شفاعتش روز قیامت پذیرفته است."(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 10، ص 18، انتشارات کتابخانه آیت اللّه مرعشی، قم.)
7. شهدأ; پیامبر گرامیمیفرماید: "یشفع الشهید فی سبعین انساناً من اهل بیته; شفاعت شهید در مورد هفتاد نفر از خانوادهاش پذیرفته میشود."
و... با توجه به آیات و روایات شفاعت شونده نیز باید شرایط و قیودی داشته باشد که بدون تحقق آنها شفاعت امکان ندارد از جمله، رضایت خدا، توبه و دست برداشتن از گناهان گذشته و... بنابراین، بالاترین مقام شفاعت کننده در روز قیامت خود خداوند متعال است منشأ اذن تمام شفاعتها میباشد.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 221246، دارالکتب الاسلامیة، تهران / معاد، محسن قرائتی، ص 248258، مؤسسه در راه حق، قم.)
www.eporsesh.com
- [سایر] بهترن مرد و زن از دیدگاه قرآن کریم کیست؟ لطفاً ویژگی مؤمنان واقعی را از نظر قرآن ذکر کنید.
- [سایر] دیدگاه قرآن کریم درباره شفاعت چیست؟
- [سایر] دیدگاه قرآن کریم درباره شفاعت چیست؟
- [سایر] نظر اهلسنت و برادران شیعه درباره شفاعت چیست و اگر شفاعت از نظر دینی حقیقت دارد چه کسانی در روز قیامت شفاعت میکنند؟
- [سایر] اسامی قیامت در قرآن کریم کدامند؟
- [سایر] در قرآن کریم چه آیاتی مربوط به شفاعت ذکر شده و به طور کلی شفاعت در قرآن چگونه بیان شده است؟
- [سایر] پیامبر اکرم«رحمه للعالمین» و «شفیع» امت اسلام است پس چرا در روز قیامت از امتش در مهجوریت قرآن شکایت می کند؟
- [سایر] بالاترین حسرت حرامخور در قیامت از چیست؟
- [سایر] چرا قرآن خود را بین مردم مهجور میداند؟ چه چیزها و اموری در قیامت از انسان شفاعت و شکایت میکنند؟
- [سایر] شرایط شفاعت چیست؟ چه کسانی در روز قیامت مورد شفاعت قرار میگیرند و چه کسانی شفاعت شامل آنان نمیشود؟
- [آیت الله بهجت] اگر چیزی که غصب کرده از بین برود، در صورتی که از نظر اسم یا صفت یا رغبت مردم به آن، امثالی ندارد باید قیمت آن را بدهد. و منظور از قیمت، قیمت زمان مطالبه است، بلکه خالی از وجه نیست که بالاترین قیمت از زمان غصب تا زمان پرداخت را بدهد، اگر چه احتیاط در این است که روی یکی از قیمت هایی که آن چیز در این فاصله پیدا کرده یا متوسط آنها با هم صلح نمایند.
- [آیت الله خوئی] اگر چیزی را که غصب کرده از بین برود، در صورتی که مثل گاو و گوسفند باشد که از جهت خصوصیات شخصی قیمت آن در نظر عقلاء با قیمت فرد دیگری فرق دارد، باید قیمت آن را بدهد و چنانچه قیمت بازار آن فرق کرده باشد باید قیمت وقتی را که غصب کرده بدهد و احتیاط مستحب آن است که بالاترین قیمتی را که از زمان غصب تا زمان تلف داشته بدهد.
- [امام خمینی] جایز نیست برای طلاب علوم دینیه دخول در مدارس که بعض معممین و ائمه جماعت از طرف دولت جائر و یا با اشاره دولت تصدی نمودهاند چه برنامه تحصیلی از طرف دولت جائر باشد یا از طرف این نحو متصدیان که عمّال دولت جائر هستند، زیرا در این امور نقشه محو آثار اسلام و احکام قرآن کریم کشیده شده است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر خرید و فروشی که می شود یکی از شرطهای معامله در ان نباشد مثلا چیزی را که باید مقدار ان معلوم باشد با جهل به مقدار بفروشد معامله باطل است و چنانچه فروشنده و خریدار با قطع نظر از معامله راضی باشند که در مال یکدیگر تصرف کنند اشکال ندارد وگرنه چیزی را که از یکدیگر گرفته اند باید به همدیگر برگردانند و در صورتی که مال هریک در دست دیگری تلف شود چه بداند معامله باطل است و چه نداند باید عوض ان را بدهد پس اگر مثلی است مثل ان را بدهد و اگر قیمی است قیمت وقتی را که تلف شده بدهد هرچند احوط ان است که بالاترین قیمت از زمان گرفتن مال تا زمان تلف را بدهد و احوط از ان این است که بالاترین قیمت از زمان گرفتن تا زمان ادای قیمت را بدهد
- [آیت الله نوری همدانی] اگر چیزی را که غصب کرده از بین برود ، در صورتی که مثل گاو و گوسفند باشد که از جهت خصوصّیات شخصی قیمت آن در نظر عقلاء و اهل عرف با قیمت فرد دیگر ی فرق دارد باید قیمت آن را بدهد و چنانچه قیمت بازار آن فرف کرده باشد ، باید قیمت روزی را که ادا می کند و غرامت می پردازد بدهد و احتیاط مستحّب آن است که بالاترین قیمت را از روی غصب تا روزی که غرامت می پردازد حساب کند و رضایت همدیگر را بدست آورند .
- [آیت الله اردبیلی] صدقه دادن که یک اقدام خالصانه و صادقانه میباشد، مورد سفارش قرآن کریم و احادیث فراوان قرار گرفته و موجب خیر و برکت در زندگی، دفع بلا و مرگهای ناگهانی و شفای بیماران میشود و همان طور که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (کلّ معروف صدقه)(1) یعنی هر کار خیر و پسندیدهای، صدقه محسوب میشود و اقداماتی که موجب هدایت گمراهان، حمایت نیازمندان و عمران و آبادانی مادی و معنوی جامعه گردد، ماندگارتر و مفیدتر میباشد.
- [آیت الله سبحانی] فردی که به حد تکلیف رسیده ولی معترف به وجود خدا و یا وحدانیّت و یا نبوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) یا معاد(روز قیامت) نباشد بنابر احتیاط واجب نجس است. و همچنین اگر کسی یکی از احکام ضروری اسلام (مانند وجوب نماز و روزه و حج) را انکار کند و در نظر او ملازم با انکار یکی از امور یادشده باشد، نیز نجس می باشد.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام نفاق است و در روایات فراوانی فرمودهاند کسی که دارای دو چهره و دو زبان باشد، در روز قیامت با دو زبان که آتش از آنها شعلهور است محشور میشود و این نفاق اقسامی دارد: الف) کسانی که ایمان ندارند، ولی با زبان یا عمل ایمان نمایی میکنند، و این افراد همان منافقینی هستند که قرآن جایگاه آنان را پستترین جاهای جهنّم قرار داده است. ب) افراد ریاکار که اعمالشان برای خدا نیست، ولی نمایش برای خداست و قرآن علاوه بر اینکه اعمال این افراد را باطل میداند، گناه آنان را در حدّ کفر شمرده است. ج) افرادی که در برخورد با مردم دارای دو چهره و دو زبان هستند؛ مثلاً در حالی که کینه و عداوت دارند و از غیبت و تهمت باک ندارند، ولی در ظاهر اظهار محبّت و ارادت میکنند. د) افرادی که خود را وابسته به دین میکنند، ولی در حقیقت آن وابستگی را در عمل ندارند، نظیر عالم بی عمل و زاهد بیحقیقت و مقدّس و متّقی نما، و این افراد گرچه در روایات اطلاق نفاق بر آنها شده است و از نظر اخلاقی منافق میباشند، ولی گناه منافق را ندارند و اگر بر طبق وظیفه دینی خود عمل نکنند، در روز قیامت با منافقین محشور میشوند.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام رباخواری است که قرآن شریف آن را جنگ با خداوند متعال و رسولش میداند: (فَانْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَربْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ)[1] (و اگر (از ربا پرهیز نکنید)، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده او، برخاستهاید.) و آن اقسامی دارد: الف) قرض با بهره، گرچه آن بهره بسیار کم یا شرطی از شروط باشد، و هر چه درباره این قسم از نظر قرآن و روایات مذمّت شده است، درباره قرض بدون بهره که به آن قرضالحسنه میگویند سفارش شده است و قرآن شریف آن را قرض به خدای متعال میداند: (مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَریم)[2] (کیست آن کس که به خدا وامی نیکو دهد تا نتیجهاش را برای وی دو چندان گرداند و او را پاداشی خوش باشد؟) ب) قرض مثل به مثل با زیادتر یا خرید و فروش مثل به مثل با زیادتر، نظیر اینکه یک سکّه طلا قرض دهد به یک سکّه طلا و هزارتومان و یا بفروشد سکّهای به سکّهای با هزار تومان و این قسم نیز در روایات ما ربا و حرام است، گرچه واقعاً و به حسب ارزش، سودی و بهرهای نباشد. ج) بهره و سود بردن بهواسطه حیله شرعی نظیر اینکه یک میلیون قرضالحسنه دهد، ولی چیز کم ارزشی را بفروشد به یک صد هزار تومان، این قسم نیز حرام است و این همان تقلّب در قانون است که قرآن شریف آن را استهزا به آیات الهی میداند. د) انجام حیلهای نه برای سود و بهره بردن بلکه برای اینکه ارزش واقعی مثل به مثل را یکسان کند، نظیر معامله سکّهای با سکّه دیگر گرچه از نظر وزن مساوی ولی از نظر قیمت یکی گرانتر از دیگری است و شخص سکّه گرانتر را با چیز کم ارزشی میفروشد به سکّه ارزانتر با پولی که سکّه ارزانتر را مساوی با سکّه گرانتر کند، و یا سکّه گرانتر را میفروشد به همان سکّه ارزانتر یا قرض میدهد به همان ارزانتر، ولی چیز کمارزشی را میفروشد به قیمتی که تفاوت آنها را جبران صفحه 404 نماید، و این قسم همان حیلهای است که گفتهاند: چه خوب است از حرام به حلال فرار کردن.
- [آیت الله مظاهری] تهمت اقسام و مراتبی دارد: الف) افترا بر خدا و پیامبران و اوصیای گرامی صلوات اللَّه علیهم اجمعین و قرآن شریف این قسم افترا و تهمت را بالاترین ظلمها میداند: (وَ مَنْ اظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللَّهِ الْکَذِب)[2] (و چه کسی ستمگرتر از آن کس که به خدا دروغ میبندد؟) ب) افترای زنا به زنها و مردان پاکدامن که این افترا و تهمت علاوه بر گناه بزرگی که دارد، اگر منجر به دادگاه شود، حاکم اسلامی باید او را حدّ قذف که هشتاد تازیانه است بزند. ج) افترا و تهمت به افرادی که تهمت به آنان موجب تضعیف دین میشود، نظیر تهمت به علما و افرادی که وابسته به دین میباشند که گناه این قسم تهمت، مضاعف و نظیر افترا بر خدا و پیامبر و ائمّه طاهرین است. د) افترا و تهمت به افراد معمولی، که این قسم تهمت گرچه گناه مضاعف ندارد، ولی در روایات آمده است که در روز قیامت آن تهمتزننده را بر روی چرکها و خونها نگاه میدارند تا مردم از حساب فارغ شوند سپس او را به جهنّم میبرند.