درباره ی این که چرا قرآن به زبان عربی نازل شد، شش نکته را باید مورد توجه قرار دهیم: 1. فرستادن رسولان و پیامبران الهی به سوی اقوام و ملت های گوناگون، جز به زبان آن ها صورت نگرفته و این هم زبانی هر پیامبر با قوم خویش، یک اصل کلی و فراگیر بوده است: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُول إِلاّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ)؛[1] و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا -حقایق را- برای آنان بیان کند. این قاعده ی کلی در فرستادن رسولان الهی، در زمینه انزال کتب آسمانی نیز جاری گشته است: (وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُری وَ مَنْ حَوْلَها)؛[2] و بدین گونه (قرآن عربی) به سوی تو وحی کردیم تا -مردم -مکه و کسانی را که پیرامون آنند، هشدار دهی. بنابراین، عربی بودن قرآن امری طبیعی می باشد؛ چرا که پیامبر از میان قومی برانگیخته شد که زبانشان عربی بود. مخاطبان اولیّه ی پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) و قرآن کریم، مردم منطقه مکه و اطراف آن بودند، گرچه در مراحل بعدی، رسالت، جهانی و دعوت همگانی شد (هدی للناس) لیکن معقول نیست که قرآن به زبانی که اولین مخاطبان و نزدیکان پیامبر با آن بیگانه هستند، نازل شود، به بیانی دیگر معنا ندارد که پیامبری در میان جامعه ای به رسالت مبعوث شود، ولی کتاب آسمانی او به زبان جامعه ی دیگری باشد و مخاطبان نخستین او نتوانند از آن بهره ای ببرند. 2. زبان شناسان عقیده دارند که زبان عربی دارای امتیازاتی است که در سایر زبان ها نیست؛ قواعد آن قیاسی تر از سایر زبان هاست. اشتقاق کلمات و واژه های آن بیش از سایر زبان هاست. زبان عربی از دامنه و گستره ی بیشتری برخوردار است؛ برای مثال افعال در زبان عربی به جای شش صیغه، چهارده صیغه دارند؛ تمام اسم ها مؤنث و مذکر دارند و افعال و ضمایر و صفت ها مطابق آن ها می باشند. دستور زبان و علم فصاحت و بلاغت آن نیز، این زبان را از دیگر زبان ها ممتاز می سازد؛ از این رو در باره ی زبان عربی قرآن، در روایتی آمده است: (یبیّن الألسن و لا تبیّنه الألسن)؛[3] عربی فصیح، از واژه ها و ساختاری برخوردار است که گویایی دیگر زبان ها را دارد، در حالی که زبان های دیگر گویایی زبان عربی را ندارند). افزون بر آنچه گفته شد، لحن و صوت قرآن به زبان عربی از دیگر زبان ها زیباتر است[4]. با توجه به این نکته ها است که فرمودند: (إن سیّد الکلام العربیة؛ سرور و سرآمد زبان ها، عربی است.) 3. برتری زبان عربی را می توان از انتخاب آن برای سخن گفتن بهشتیان با یکدیگر[5] و نیز سخن گفتن خداوند سبحان با آن[6]... هنگامی که حقایق و اراده های الهی در قالب کلمات به دیگران منتقل می شود، به دست آورد. انتخاب زبان عربی برای چنین موارد مهمی از سوی خداوند متعال، بیانگر کارآیی و برتری این زبان است. 4. اهمیت و سوق الجیشی بودن سرزمین حجاز و مناسب بودن این منطقه برای نشر اسلام نسبت به دیگر مناطق جهان و حکمت های دیگری باعث شد این سرزمین خاستگاه بعثت پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) باشد. سخنوری و به رخ کشیدن سخنان ادبی و اشعار زیبا، سرزمین مکه و اطراف آن را به میدان هماوردی ساکنانش در این زمینه تبدیل کرده بود، و از سویی حکمت الهی اقتضا داشت که معجزه ی پیامبر متناسب فن و علم رایج در آن زمان و مکان باشد؛ همان گونه که در معجزه های پیامبران دیگر، این مصلحت رعایت شده است[7]. در چنین شرایطی بهترین معجزه، آوردن کتابی است که با سخنان شیوا و دلنشین، برتری خود را بر قوی ترین و زیباترین سخنان آن دوران آشکار کند. از آن جا که دین اسلام آخرین و کامل ترین دین آسمانی است، لازم است قرآن که معجزه ی جاویدان و ماندگار چنین دینی است، برای بهره مند شدن انسان ها در همه ی زمان ها، به زبانی نازل شود که بر اساس اعجاز در فصاحت و بلاغت در مقام تحدی بر آمده و نه تنها مردم صدر اسلام را، بلکه همه ی انسان ها را در همه دوران و همه مکان ها به هماوردی و آوردن نمونه ی کوچک مانند قرآن فرا بخواند، و بر اساس آنچه که در نکته ی دوم گذشت، بهترین زبانی که بتواند این هدف را دنبال کند، زبان عربی است. 5. خاستگاه بعثت پیامبر (ص)، سرزمین مکه است که ساکنان آن عرب زبان بودند. در میان آن ها افرادی متعصب و سرکش بودند که اگر کتاب آسمانی اسلام به زبان دیگری نازل می شد به همین بهانه ایمان نمی آوردند[8]، از این رو خداوند از باب لطف و رحمت گسترده اش و این که زمینه ی ایمان آوردن برای همه ی انسان ها فراهم شود و بهانه ای برای افراد متعصب، برای خدشه وارد کردن در دین، باقی نماند، آخرین کتاب آسمانی را به زبان عربی نازل فرمود. 6. با توجه به حکیم بودن خداوند و این که او خالق و معلم زبان انسان هاست و مرتبه های استواری و کیفیت زبان ها را می داند، نازل شدن قرآن به زبان عربی چیزی جز مقتضای مصلحت و حکمت الهی نیست[9]. چکیده سخن این که: تحقق نکته های یاد شده، تنها با آوردن قرآن است که به زبان گویای عربی می باشد: (قُرْآناً عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَج لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ)؛[10] قرآنی است به زبان عربی -فصیح- و خالی از هر گونه کجی و نادرستی، شاید پرهیزگاری پیشه کنند. در پایان، سخن علامه طباطبایی (قده) را در بیان اهمیت عربی بودن زبان قرآن آن هم عربیتی از جانب پروردگار نقل می کنیم: (دو جنبه ی عربیت الفاظ قرآن و استناد آن به وحی، در ضبط اسرار آیات و حقایق معارف دخیلند. اگر تنها معنا و مفهوم آیات به پیامبر القا شده و الفاظ از پیامبر بود، آن گونه که در احادیث قدسی چنین است، و یا اگر به لغت دیگری ترجمه گردیده بود، بخشی از اسرار آیات پوشیده می ماند و از دسترس عقول بشر خارج می گشت[11].) منابعی برای آگاهی بیشتر: 1. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج1، ص269. 2. اعجاز نور، سعید رضایی، ص121 به بعد. 3. درسنامه ی علوم قرآنی، حسین جوان آراسته، ص47 به بعد. پی نوشتها: [1]. ابراهیم، 4. [2]. شوری، 7. [3]. اصول کافی، ج2، ص637، کتاب فضل القرآن، ج20. [4]. ر.ک: المیزان، ترجمه ی موسوی همدانی، ج1، ص129، (قم، دار العلم). [5]. (کلام اهل الجنة بالعربیة)، بحارالانوار، ج 8، ص286 و ج10، ص81. [6]. (تعلموا العربیة فانها کلام الله)، بحار الانوار، ج1، ص212، ج76، ص127. و نیز: (الوحی ینزل من عندالله بالعربیة)، بحارالانوار، ج11، ص42 و 19 و ج18، ص263 و ج16، ص134. و نیز حضرت سلیمان (ع) که به زبان های مختلفی آشنایی داشت، هنگام مناجات با پروردگار به زبان عربی مناجات می کرد (إذا قام لمناجاة ربه تکلم بالعربیة). بحار الانوار، ج14، ص112. [7]. ر.ک: پاسخ پرسش: (چرا هر پیامبری نوعی خاص از معجزه داشته است؟). [8]. (وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلی بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ فَقَرَأَهُ عَلَیْهِمْ ما کانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ؛ اگر ما آن را بر بعضی از عجم -غیر غرب- نازل می کردیم و او آن را بر ایشان می خواند، به آن ایمان نمی آوردند.) شعراء، 198199. [9]. (کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیم خَبِیر؛ این کتابی است که آیاتش استحکام یافته، سپس تشریح شده، از نزد خداوند حکیم و آگاه -نازل گردیده است-) هود، 1. [10]. زمر، 28. [11]. تفسیر المیزان، ج11، ص75. منبع: پرسش ها و پاسخ هایی پیرامون نبوت و رسالت، فاضل عرفان، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1383).
درباره ی این که چرا قرآن به زبان عربی نازل شد، شش نکته را باید مورد توجه قرار دهیم:
1. فرستادن رسولان و پیامبران الهی به سوی اقوام و ملت های گوناگون، جز به زبان آن ها صورت نگرفته و این هم زبانی هر پیامبر با قوم خویش، یک اصل کلی و فراگیر بوده است: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُول إِلاّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ)؛[1] و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا -حقایق را- برای آنان بیان کند.
این قاعده ی کلی در فرستادن رسولان الهی، در زمینه انزال کتب آسمانی نیز جاری گشته است: (وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُری وَ مَنْ حَوْلَها)؛[2] و بدین گونه (قرآن عربی) به سوی تو وحی کردیم تا -مردم -مکه و کسانی را که پیرامون آنند، هشدار دهی.
بنابراین، عربی بودن قرآن امری طبیعی می باشد؛ چرا که پیامبر از میان قومی برانگیخته شد که زبانشان عربی بود. مخاطبان اولیّه ی پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) و قرآن کریم، مردم منطقه مکه و اطراف آن بودند، گرچه در مراحل بعدی، رسالت، جهانی و دعوت همگانی شد (هدی للناس) لیکن معقول نیست که قرآن به زبانی که اولین مخاطبان و نزدیکان پیامبر با آن بیگانه هستند، نازل شود، به بیانی دیگر معنا ندارد که پیامبری در میان جامعه ای به رسالت مبعوث شود، ولی کتاب آسمانی او به زبان جامعه ی دیگری باشد و مخاطبان نخستین او نتوانند از آن بهره ای ببرند.
2. زبان شناسان عقیده دارند که زبان عربی دارای امتیازاتی است که در سایر زبان ها نیست؛ قواعد آن قیاسی تر از سایر زبان هاست. اشتقاق کلمات و واژه های آن بیش از سایر زبان هاست. زبان عربی از دامنه و گستره ی بیشتری برخوردار است؛ برای مثال افعال در زبان عربی به جای شش صیغه، چهارده صیغه دارند؛ تمام اسم ها مؤنث و مذکر دارند و افعال و ضمایر و صفت ها مطابق آن ها می باشند. دستور زبان و علم فصاحت و بلاغت آن نیز، این زبان را از دیگر زبان ها ممتاز می سازد؛ از این رو در باره ی زبان عربی قرآن، در روایتی آمده است:
(یبیّن الألسن و لا تبیّنه الألسن)؛[3] عربی فصیح، از واژه ها و ساختاری برخوردار است که گویایی دیگر زبان ها را دارد، در حالی که زبان های دیگر گویایی زبان عربی را ندارند). افزون بر آنچه گفته شد، لحن و صوت قرآن به زبان عربی از دیگر زبان ها زیباتر است[4]. با توجه به این نکته ها است که فرمودند: (إن سیّد الکلام العربیة؛ سرور و سرآمد زبان ها، عربی است.)
3. برتری زبان عربی را می توان از انتخاب آن برای سخن گفتن بهشتیان با یکدیگر[5] و نیز سخن گفتن خداوند سبحان با آن[6]... هنگامی که حقایق و اراده های الهی در قالب کلمات به دیگران منتقل می شود، به دست آورد. انتخاب زبان عربی برای چنین موارد مهمی از سوی خداوند متعال، بیانگر کارآیی و برتری این زبان است.
4. اهمیت و سوق الجیشی بودن سرزمین حجاز و مناسب بودن این منطقه برای نشر اسلام نسبت به دیگر مناطق جهان و حکمت های دیگری باعث شد این سرزمین خاستگاه بعثت پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) باشد. سخنوری و به رخ کشیدن سخنان ادبی و اشعار زیبا، سرزمین مکه و اطراف آن را به میدان هماوردی ساکنانش در این زمینه تبدیل کرده بود، و از سویی حکمت الهی اقتضا داشت که معجزه ی پیامبر متناسب فن و علم رایج در آن زمان و مکان باشد؛ همان گونه که در معجزه های پیامبران دیگر، این مصلحت رعایت شده است[7].
در چنین شرایطی بهترین معجزه، آوردن کتابی است که با سخنان شیوا و دلنشین، برتری خود را بر قوی ترین و زیباترین سخنان آن دوران آشکار کند.
از آن جا که دین اسلام آخرین و کامل ترین دین آسمانی است، لازم است قرآن که معجزه ی جاویدان و ماندگار چنین دینی است، برای بهره مند شدن انسان ها در همه ی زمان ها، به زبانی نازل شود که بر اساس اعجاز در فصاحت و بلاغت در مقام تحدی بر آمده و نه تنها مردم صدر اسلام را، بلکه همه ی انسان ها را در همه دوران و همه مکان ها به هماوردی و آوردن نمونه ی کوچک مانند قرآن فرا بخواند، و بر اساس آنچه که در نکته ی دوم گذشت، بهترین زبانی که بتواند این هدف را دنبال کند، زبان عربی است.
5. خاستگاه بعثت پیامبر (ص)، سرزمین مکه است که ساکنان آن عرب زبان بودند. در میان آن ها افرادی متعصب و سرکش بودند که اگر کتاب آسمانی اسلام به زبان دیگری نازل می شد به همین بهانه ایمان نمی آوردند[8]، از این رو خداوند از باب لطف و رحمت گسترده اش و این که زمینه ی ایمان آوردن برای همه ی انسان ها فراهم شود و بهانه ای برای افراد متعصب، برای خدشه وارد کردن در دین، باقی نماند، آخرین کتاب آسمانی را به زبان عربی نازل فرمود.
6. با توجه به حکیم بودن خداوند و این که او خالق و معلم زبان انسان هاست و مرتبه های استواری و کیفیت زبان ها را می داند، نازل شدن قرآن به زبان عربی چیزی جز مقتضای مصلحت و حکمت الهی نیست[9].
چکیده سخن این که: تحقق نکته های یاد شده، تنها با آوردن قرآن است که به زبان گویای عربی می باشد: (قُرْآناً عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَج لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ)؛[10] قرآنی است به زبان عربی -فصیح- و خالی از هر گونه کجی و نادرستی، شاید پرهیزگاری پیشه کنند.
در پایان، سخن علامه طباطبایی (قده) را در بیان اهمیت عربی بودن زبان قرآن آن هم عربیتی از جانب پروردگار نقل می کنیم:
(دو جنبه ی عربیت الفاظ قرآن و استناد آن به وحی، در ضبط اسرار آیات و حقایق معارف دخیلند. اگر تنها معنا و مفهوم آیات به پیامبر القا شده و الفاظ از پیامبر بود، آن گونه که در احادیث قدسی چنین است، و یا اگر به لغت دیگری ترجمه گردیده بود، بخشی از اسرار آیات پوشیده می ماند و از دسترس عقول بشر خارج می گشت[11].)
منابعی برای آگاهی بیشتر:
1. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج1، ص269.
2. اعجاز نور، سعید رضایی، ص121 به بعد.
3. درسنامه ی علوم قرآنی، حسین جوان آراسته، ص47 به بعد.
پی نوشتها:
[1]. ابراهیم، 4.
[2]. شوری، 7.
[3]. اصول کافی، ج2، ص637، کتاب فضل القرآن، ج20.
[4]. ر.ک: المیزان، ترجمه ی موسوی همدانی، ج1، ص129، (قم، دار العلم).
[5]. (کلام اهل الجنة بالعربیة)، بحارالانوار، ج 8، ص286 و ج10، ص81.
[6]. (تعلموا العربیة فانها کلام الله)، بحار الانوار، ج1، ص212، ج76، ص127. و نیز: (الوحی ینزل من عندالله بالعربیة)، بحارالانوار، ج11، ص42 و 19 و ج18، ص263 و ج16، ص134. و نیز حضرت سلیمان (ع) که به زبان های مختلفی آشنایی داشت، هنگام مناجات با پروردگار به زبان عربی مناجات می کرد (إذا قام لمناجاة ربه تکلم بالعربیة). بحار الانوار، ج14، ص112.
[7]. ر.ک: پاسخ پرسش: (چرا هر پیامبری نوعی خاص از معجزه داشته است؟).
[8]. (وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلی بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ فَقَرَأَهُ عَلَیْهِمْ ما کانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ؛ اگر ما آن را بر بعضی از عجم -غیر غرب- نازل می کردیم و او آن را بر ایشان می خواند، به آن ایمان نمی آوردند.) شعراء، 198199.
[9]. (کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیم خَبِیر؛ این کتابی است که آیاتش استحکام یافته، سپس تشریح شده، از نزد خداوند حکیم و آگاه -نازل گردیده است-) هود، 1.
[10]. زمر، 28.
[11]. تفسیر المیزان، ج11، ص75.
منبع: پرسش ها و پاسخ هایی پیرامون نبوت و رسالت، فاضل عرفان، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1383).
- [سایر] اگر دعوت پیامبر جهان شمول بوده است پس چرا قرآن به زبان عربی نازل شده است؟
- [سایر] چرا قرآن به زبان عربی نازل شده ؟ آیا عربی بودن با جهانی بودن نبوت پیامبر سازگار است؟
- [سایر] اگر قرآن جهانی است چرا به زبان عربی نازل شده است؟
- [سایر] اگر دعوت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) جهان شمول بوده است پس چرا قرآن کریم به زبان عربی نازل شده است؟
- [سایر] چرا قرآن عربی نازل شده است؟
- [سایر] چرا قرآن به عربی نازل شده است؟
- [سایر] آیا وحی به پیامبران به زبان عربی نازل میشده، ولی آنها وحی را به زبان خودشان میشنیدند؟
- [سایر] با تشکر از بیانات حضرت عالی درباره این که چرا قرآن به زبان عربی نازل شده و چرا باید به زبان عربی نماز خوانده شود. سؤال من این است که طبق گفتار علمای اسلام در بهشت زبان محاوره ای اهل بهشت زبان عربی خواهد بود؟ پس چه طور این مطلب را حل کنیم که ویژگی زبان ویژگی مادی است، در حال که در بهشت همه چیز غیر مادی خواهد بود؟
- [سایر] چرا زبان قرآن عربی است؟
- [سایر] چرا زبان قرآن عربی است؟
- [آیت الله بهجت] بنابر اظهر، ترجمه صیغه عقد به فارسی یا زبان دیگر با وجود قدرت بر عربی کافی است، و احتیاط مستحب عربی بودن صیغه است، و برای کسی که آشنا به معنای عربی صیغه نیست و فقط میداند که صیغه عقد، به این لفظ جاری میشود، احتیاط مستحب این است که هم صیغه عربی و هم ترجمهاش را بخواند، و اکتفا کردن او به عربی خالی از تأمل نیست، و اگر نمیتوانند صیغه عربی را بخوانند و یا وکیل بگیرند، قطعاً ترجمه کافی است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است؛ ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند، مسّ آن اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است، ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مسّ آن اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] دست زدن به خط قرآن، یا رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند، اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جائی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مس آن اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مس نمودن خط قرآن؛ یعنی رساندن جائی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مس آن اشکال ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] مّس نمودن خط قرآن ، یعنی رساندن جائی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است . ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند ، مس آن اشکال ندارد .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مس آن اشکال ندارد.
- [امام خمینی] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگری ترجمه کنند مس آن اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که دستور زبان عربی را نمی داند ولی کلمات عقد را صحیح ادا می کند و معنی آن را نیز می داند عقد او صحیح است.