قرآ ن در گزارشهای غیبی خود از یک رشته رویدادهای شخصی و سرانجام زندگی افراد خاص خبر داده است و این نوع خبرگزاری جز از طریق کمک از جهان غیب، برای کسی ممکن نیست. پیامبر با الهام از جهان غیب در اجتماع بزرگ خویش فرمود: مردم! عداوت و دشمنی عموی من (ابو لهب) با من همیشگی است و او تا دم مرگ هرگز به من ایمان نمیآورد و در سرای دیگر طعمه آتش میگردد. چنانکه قرآن میفرماید:(تَبًت یَدا أبِی لَهَب وَ تَبً* ما أَغنی عَنهُ مالُهُ وَ ما کَسَبَ * سَیَصلی نارا ذاتَ لَهَب* وَامرَأَتُهُ حَمالَة الحَطَبِ* فِی جِیدِها حَبلُ مِن مَسَد* لهب/1-5. [نابود باد دو دست ابو لهب و نابود باد، مالی که گرد آورده عذاب الهی را از او دفع نمی کند و به زودی در آتشی که زبانه میکشد وارد میگردد، زن او هیزم کش است در گردن او ریسمانی از لیف خرما است). گزارش قرآن درباره این مرد و زن که از دشمنان سرسخت رسول خدا بودند زن ابولهب خواهر ابوسفیان بود- پس از اندی محقق گشت. ابولهب پس از شنیدن شکست قریش در نبرد بدر و کشته شدن هفتاد نفر از سران و شجاعان آنان هفت روز بیمار شد و در گذشت. قرآن نه تنها درباره ابولهب و همسر وی چنین گزارش داده است بلکه درباره ولید بن مغیره (پدر خالد) که حکیم قریش و داور آنان بود نیز چنین پیشبینی نموده است؛ حکیم عرب و ریحانه آنان در سخن سرایی و انشاء خطبه سرآمد روزگار بود. قریش از وی درباره قرآن نظر خواهی کردند وی پس از تفکر زیاد گفت: (إن هذا إلا سحر یؤثر):[قرآن سحری است که از ساحران رسیده است] او برای ترضیه خاطر قریش و حسادت و رشکی که بر پیامبر میبرد، پای روی وجدان خود نهاد و قرآن را سحر دانست که از ساحران نقل شده است. قرآن بلافاصله از سرانجام دردناک وی گزارش داد که وی نیز بسان ابی لهب بر دشمنی و عداوت خود باقی میماند و وارد آتش میشود چنانکه میفرماید:(سَأُصلِیهِ سَقَر*وَ ما أَدریکَ ما سَقَرَ*لا تُبقی وَ لا تَذَرُ* لَواحَةُ لِلبَشَرِ). مدثر/27. [به زودی او را به دوزخ میافکنیم تو چه میدانی که دوزخ چیست، آتشی است شعله ور که همه چیز را میسوراند و چیزی را باقی نمیگذارد؛ چهره و پوست را سیاه می کند]. eporsesh.com
قرآ ن در گزارشهای غیبی خود از یک رشته رویدادهای شخصی و سرانجام زندگی افراد خاص خبر داده است و این نوع خبرگزاری جز از طریق کمک از جهان غیب، برای کسی ممکن نیست. پیامبر با الهام از جهان غیب در اجتماع بزرگ خویش فرمود: مردم! عداوت و دشمنی عموی من (ابو لهب) با من همیشگی است و او تا دم مرگ هرگز به من ایمان نمیآورد و در سرای دیگر طعمه آتش میگردد. چنانکه قرآن میفرماید:(تَبًت یَدا أبِی لَهَب وَ تَبً* ما أَغنی عَنهُ مالُهُ وَ ما کَسَبَ * سَیَصلی نارا ذاتَ لَهَب* وَامرَأَتُهُ حَمالَة الحَطَبِ* فِی جِیدِها حَبلُ مِن مَسَد* لهب/1-5. [نابود باد دو دست ابو لهب و نابود باد، مالی که گرد آورده عذاب الهی را از او دفع نمی کند و به زودی در آتشی که زبانه میکشد وارد میگردد، زن او هیزم کش است در گردن او ریسمانی از لیف خرما است). گزارش قرآن درباره این مرد و زن که از دشمنان سرسخت رسول خدا بودند زن ابولهب خواهر ابوسفیان بود- پس از اندی محقق گشت. ابولهب پس از شنیدن شکست قریش در نبرد بدر و کشته شدن هفتاد نفر از سران و شجاعان آنان هفت روز بیمار شد و در گذشت.
قرآن نه تنها درباره ابولهب و همسر وی چنین گزارش داده است بلکه درباره ولید بن مغیره (پدر خالد) که حکیم قریش و داور آنان بود نیز چنین پیشبینی نموده است؛ حکیم عرب و ریحانه آنان در سخن سرایی و انشاء خطبه سرآمد روزگار بود. قریش از وی درباره قرآن نظر خواهی کردند وی پس از تفکر زیاد گفت: (إن هذا إلا سحر یؤثر):[قرآن سحری است که از ساحران رسیده است] او برای ترضیه خاطر قریش و حسادت و رشکی که بر پیامبر میبرد، پای روی وجدان خود نهاد و قرآن را سحر دانست که از ساحران نقل شده است. قرآن بلافاصله از سرانجام دردناک وی گزارش داد که وی نیز بسان ابی لهب بر دشمنی و عداوت خود باقی میماند و وارد آتش میشود چنانکه میفرماید:(سَأُصلِیهِ سَقَر*وَ ما أَدریکَ ما سَقَرَ*لا تُبقی وَ لا تَذَرُ* لَواحَةُ لِلبَشَرِ). مدثر/27. [به زودی او را به دوزخ میافکنیم تو چه میدانی که دوزخ چیست، آتشی است شعله ور که همه چیز را میسوراند و چیزی را باقی نمیگذارد؛ چهره و پوست را سیاه می کند].
eporsesh.com
- [سایر] چرا برای اوقات خاص دعاهای مخصوص داریم؟ آیا این ارزش قائل شدن برای نفس زمان یا رویدادهای طبیعی؛ مثل طلوع و غروب نیست؟ نمازهای یومیه را برای یک وقت خاص نمیخوانیم. اوقات فقط به آنها نظم میدهند. ولی برای مثلاً یک شب یا روز خاص از هفته، ماه یا سال دعا یا اعمالی داریم. چرا؟
- [سایر] آیا رهبر میتواند با «ولایت مطلقه» اش، در زندگی شخصی افراد جامعه دخالت کند؟
- [سایر] آیا دین در غیر از زندگی شخصی افراد نیز می تواند حضور داشته باشد؟
- [سایر] آیا یاران خاص امام زمان (عج) با هم زندگی میکنند؟
- [سایر] فرق بین تفسیر به رأی (که تفسیر به فکر و گمان شخصی است) و تفسیری که در آن از یک نظر روشنفکرانه (خبر واحد موثق) استفاده شده است چیست؟
- [سایر] قرآن جاودانه است یا مربوطه به یک عصر خاص است؟
- [سایر] اگر قرآن برای همه و همیشه است، چرا بعضی از آیات آن درباره زندگی شخصی پیامبر (ص) است؟
- [سایر] آیا دین (نفس الأمری) متعدّد است و خداوند برای هر فرد، یا گروهی از افراد نسخهای خاص برای رستگاری دارد؟
- [سایر] آیا عمر طولانی، خاص امام زمان (عج) است یا خداوند به افراد دیگر هم عطا کرده است؟
- [سایر] آیا در میان این همه افراد مومن، 313 نفر یار خاص برای امام زمان (عج) وجود ندارد؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر یک عادل خبر دهد یا شخصی که مورد وثوق است خبر دهد و ظن بر خلاف گفته او نباشد که سفر انسان هشت فرسخ است باید نماز را شکسته بخواند
- [آیت الله اردبیلی] اگر ملکی نظیر درختان یک باغ را بر افراد خاصّی وقف نمایند به گونهای که میوه آن درختان در ملک آن افراد حادث شود، آنان مالک میوه میشوند و چنانچه سهم هر یک از افراد به حدّ نصاب زکات برسد، باید زکات آن را بپردازد، ولی چنانچه واقف درختان باغ را برای جهتی از جهات عمومی، مانند عنوان فقرا، وقف نماید نه برای افراد خاص، ظاهرا زکات به میوه آنها تعلّق نمیگیرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] آنچه از احکام مسائلی که در گذشته گفته شد ودارای حالت خاصّ ووضعیّت مخصوصی بودند، بین بانکهای شخصی ودولتی و یا مشترک بین اشخاص ودولت فرق نمیکند و در تمام آنها بستگی به آن وضعیّت وحالت خاصّ دارد، در هر موردی که از مصادیق آن وضعیّت بوده باشد، حکم او همان است که گفته شد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که در جامعه اسلامی زندگی می کند و از اعتقادات او خبر نداریم، پاک است و جستجو و تفتیش لازم نیست و نیز در جوامع غیر اسلامی چنانچه افرادی باشند که معلوم نباشد مسلمان هستند یا کافر، پاکند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر از راهی اطمینان شخصی یا نوعی حاصل شود یا دو مرد عادل خبر دهند که مقصدی را که قصد کرده است هشت فرسخ است، باید نماز را شکسته بخواند؛ و بنا بر احتیاط واجب اگر یک نفر عادل خبر دهد و اطمینان از قولش حاصل نشود نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] موقعی انسان می تواند مشغول نماز شود که یقین کند وقت داخل شده است؛ یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند؛ بلکه به اذان شخصی که وقت شناس و مورد اطمینان باشد یا به خبر دادن او به دخول وقت نیز می توان اکتفا نمود.
- [آیت الله سیستانی] موقعی انسان میتواند مشغول نماز شود که یقین کند وقت داخل شده است ، یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند ، بلکه به اذان و به خبر شخصی که مکلف بداند شدیداً مراعات دخول وقت را میکند چنانچه موجب اطمینان شود نیز میتوان اکتفا نمود .
- [آیت الله خوئی] موقعی انسان میتواند مشغول نماز شود: که یقین کند وقت داخل شده است، یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند. بلکه باذان شخصی که وقتشناس و مورد اطمینان باشد یا به خبر دادن او به دخول وقت نیز میتوان اکتفا نمود.
- [آیت الله اردبیلی] وقف بر دو نوع است: اوّل:(وقف خاص) مانند آن که چیزی را برای اولاد خود وقف نماید. دوم:(وقف عام) که اختصاص به افراد خاصّی ندارد، مانند آن که چیزی را برای مسجد یا حسینیّه و یا فقرا وقف کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر به خاطر مانعی مثلاً وجود ابر یا غبار، در اول وقت نماز به داخل شدن وقت اطمینان شخصی یا نوعی حاصل نشود، بنا بر احتیاط واجب باید نماز را به تأخیر انداخت تا اطمینان شخصی یا نوعی پیدا شود، یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند؛ به ویژه در مواردی که نسبت به شناختن وقت مانع شخصی وجود داشته باشد، مثلاً به واسطه نابینایی یا بودن در زندان نتواند در اول وقت نماز به داخل شدن وقت، اطمینان کند.