درباره ذوالقرنین که داستان و کارهای او در قرآن آمده، چه احتمالاتی داده شده، او چه کسی است و کدامیک به واقعیّت نزدیکتر است؟
آنچه از کتابها و تفاسیر سوره کهف به دست می آید، این است: 1 خداوند او را مُلک بخشید و اسباب فرمانروایی را برای وی آماده کرد. 2 اعمال بزرگی در جنگل های عظیم انجام داد که شامل این امور می باشد: 1) از بلادخود به سوی غرب متوجّه گردید و در آنجا خورشید را یافته که گویی در چشمه ای فرو می رود. 2) هم چنان پیش رفت تا به سرزمینی رسید که آباد نبود و در آن قبایل بدی سکونت داشته اند. 3) به جایگاهی رسید که در آن، تنگنای کوهی وجود داشته و از پشت کوه، یأجوج و مأجوج ساکن بودند که بر اهالی این سرزمین، می تاختندو به غارت می پرداختند. 4 ذی القرنین در تنگنای کوه برای حفظ مردم از غارت یأجوج و مأجوج، سدّی بنیان نهاده این سدّ تنها از سنگ و آجر ساخته نشد، بلکه در آن آهن و مس نیز به کار رفت، به گونه ای که غارتگران از دسترد به آن عاجز آمدند. 5 به خدا و آخرت ایمان داشت. 6 دادگر بود و نسبت به رعیّت عطوفت داشت، و هنگام کشور گشایی وغلبه، قتل و کینه ورزی را اجازه نمی داد. 7 به مال و ثروت آزمند نبود، زیرا هنگامی که برای پی افکندن سدّ مردم خواستند به گرد آوری مال بپردازند، از قبول آن امتناع کرد و گفت: مرا به قوّت بازو یاری دهید و آنچه را که خدا به من ارزانی داشته،‌مرا از اموال شما بی نیاز می کند. وی پیغمبر نبود ولی بنده شایسته خدا بود و قوم خود را به خداپرستی و تقوا امر می کرد. او را ضربتی بر یک سوی سرش زدند. مدّتی پنهان شد و سپس بازگشت. ضربتی دیگر بر طرف دیگر سرش زدند، از این رو او را ذی القرنین خواندند. شهر اسکندریّه را بنا نمود. مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان،‌مراد از ذو القرنین را به احتمال قوی و با شواهدی که وجود دارد، کوروش،‌یکی از ملوک هخامنشی در فارس می داند که در سال های 539 560 ق.م می زیسته و امپراتوری ایران را تأسیس کرد و میان مملکت فارس و ماد جمع نمود. تفسیر نمونه نیز آن را به کوروش تطبیق می کند و آن سدّ را در تنگه داریال که در نقشه های موجود میان شهر تفلیس در قفقاز و ولادی کیوکز می دانند. برای اطلاع بیش تر به ترجمه تفسیر المیزان، جلد سیزدهم،‌صفحه 608 به بعد و تفسیر نمونه، ج 12، ص 523 به بعد و کتاب ذوالقرنین یا کورش کبیر و فرهنگ قصص قرآن مراجعه بفرمایید.1 پی نوشت: 1. تفسیر نمونه،‌ج17، ص 418،‌ به نقل از مجمع البیان،‌ ذیل آیه‌ 56 احزاب. eporsesh.com
عنوان سوال:

درباره ذوالقرنین که داستان و کارهای او در قرآن آمده، چه احتمالاتی داده شده، او چه کسی است و کدامیک به واقعیّت نزدیکتر است؟


پاسخ:

آنچه از کتابها و تفاسیر سوره کهف به دست می آید، این است:
1 خداوند او را مُلک بخشید و اسباب فرمانروایی را برای وی آماده کرد.
2 اعمال بزرگی در جنگل های عظیم انجام داد که شامل این امور می باشد:
1) از بلادخود به سوی غرب متوجّه گردید و در آنجا خورشید را یافته که گویی در چشمه ای فرو می رود.
2) هم چنان پیش رفت تا به سرزمینی رسید که آباد نبود و در آن قبایل بدی سکونت داشته اند.
3) به جایگاهی رسید که در آن، تنگنای کوهی وجود داشته و از پشت کوه، یأجوج و مأجوج ساکن بودند که بر اهالی این سرزمین، می تاختندو به غارت می پرداختند.
4 ذی القرنین در تنگنای کوه برای حفظ مردم از غارت یأجوج و مأجوج، سدّی بنیان نهاده این سدّ تنها از سنگ و آجر ساخته نشد، بلکه در آن آهن و مس نیز به کار رفت، به گونه ای که غارتگران از دسترد به آن عاجز آمدند.
5 به خدا و آخرت ایمان داشت.
6 دادگر بود و نسبت به رعیّت عطوفت داشت، و هنگام کشور گشایی وغلبه، قتل و کینه ورزی را اجازه نمی داد.
7 به مال و ثروت آزمند نبود، زیرا هنگامی که برای پی افکندن سدّ مردم خواستند به گرد آوری مال بپردازند، از قبول آن امتناع کرد و گفت: مرا به قوّت بازو یاری دهید و آنچه را که خدا به من ارزانی داشته،‌مرا از اموال شما بی نیاز می کند.
وی پیغمبر نبود ولی بنده شایسته خدا بود و قوم خود را به خداپرستی و تقوا امر می کرد. او را ضربتی بر یک سوی سرش زدند. مدّتی پنهان شد و سپس بازگشت. ضربتی دیگر بر طرف دیگر سرش زدند، از این رو او را ذی القرنین خواندند.
شهر اسکندریّه را بنا نمود. مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان،‌مراد از ذو القرنین را به احتمال قوی و با شواهدی که وجود دارد، کوروش،‌یکی از ملوک هخامنشی در فارس می داند که در سال های 539 560 ق.م می زیسته و امپراتوری ایران را تأسیس کرد و میان مملکت فارس و ماد جمع نمود. تفسیر نمونه نیز آن را به کوروش تطبیق می کند و آن سدّ را در تنگه داریال که در نقشه های موجود میان شهر تفلیس در قفقاز و ولادی کیوکز می دانند.
برای اطلاع بیش تر به ترجمه تفسیر المیزان، جلد سیزدهم،‌صفحه 608 به بعد و تفسیر نمونه، ج 12، ص 523 به بعد و کتاب ذوالقرنین یا کورش کبیر و فرهنگ قصص قرآن مراجعه بفرمایید.1
پی نوشت:
1. تفسیر نمونه،‌ج17، ص 418،‌ به نقل از مجمع البیان،‌ ذیل آیه‌ 56 احزاب.
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین