با عرض سلامدر پیامبر بودن ذوالقرنین اختلاف است. بسیاری از روایات رسیده از معصومین (ع) دلالت دارد بر این که او پیامبر نبود بلکه بنده صالحی از بندگان خدا و حجت او بر مردم بوده است. از مجموع آیات قرآن کریم در مورد ذوالقرنین هم استفاده میشود که او صاحب مقاماتی بوده است.(1). ب) هدف ذوالقرنین از لشکرکشی، کشورگشایی نبوده است بلکه هدف او دعوت به توحید و مبارزه با شرک و دفاع از مظلومین بوده است. این مطلب از آیات قرآن به روشنی استفاده میشود. در آیه 88 سوره (کهف) به نقل از ذوالقرنین آمده است: (و اما کسانی که ستم کردهاند آنها را مجازات خواهیم کرد و سپس به سوی پروردگارشان بازمیگردند و خدا آنان را مجازات شدیدی خواهد نمود اما کسی که ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد پاداش نیکو خواهد دید). در آیات 92 تا 98 همین سوره ذوالقرنین در جواب مردی که از قوم یأجوج و مأجوج به ستوه آمده بودند و میگویند ما هزینهای برای تو قرار دهیم که میان ما و آنها سدّی ایجاد کنی، میگوید: (آنچه را خدا در اختیار من گذاشته، بهتر است [از آنچه شما پیشنهاد میکنید] مرا با نیرویی یاری کنید تا میان شما و آنها سد محکمی ایجاد کنم). از این آیات بیاعتنایی ذوالقرنین به مادیات و تکیه او به قدرت الهی استفاده میشود. ج) در این که ذوالقرنین از نظر تاریخی چه کسی بوده است و بر کدام یک از مردان معروف تاریخ منطبق میشود، دیدگاههای مختلفی وجود دارد: 1- برخی معتقدند او کسی جز اسکندر مقدونی نیست. 2- جمعی معتقدند یکی از پادشاهان یمن بوده است. 3- جدیدترین دیدگاه این است که همان کورش کبیر پادشاه هخامنشی است. در تفسیر (نمونه) همین نظریه تأیید شده است. (تفسیر نمونه، جلد 12، ص 542 )مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر (المیزان) این دیدگاه را از سایر نظریات منطبقتر بر آیات میداند. در این باره نظر قطعی نداده است. یأجوح و مأجوج، همان مغول و تاتار و دیگر اقوامی بودند که در قسمتهای شمالی آسیا به صورت بیابان گردی زندگی میکردهاند. این دو کلمه به زبان چینی (منگوک و یا منچوک) است، که در زبان عربی و عربی یأجوج و مأجوج خوانده شده است. در ترجمههای یونانی نیز به (گوگ و مأگوک) برگردانده شده است. کلمه منغول و مغول نیز برگرفته شده از همان مأجوج است. این اقوام در برههای از تاریخ از لاک خود بیرون آمده و تقریاً تمام قسمتهای متمدن زمین- از قبیل چین، ایران، روم و دیگر بلاد را- در نور دیدند و بیشتر آثار تمدن را نابود کرده و قتل و غارت بیاندازهای به راه انداختند. البته پس از چندی در داخل ملل دیگر هضم شده و رو به اضمحلال رفتند. البته اکنون نیز نژاد مغول و تاتار، در آسیای مرکزی وجود دارند. پینوشت (1)) ر. ک: تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 294 موفق باشید
سلام
ذوالقرنین در قرآن به چه کسی می گویند؟
سپاسگزار
با عرض سلامدر پیامبر بودن ذوالقرنین اختلاف است. بسیاری از روایات رسیده از معصومین (ع) دلالت دارد بر این که او پیامبر نبود بلکه بنده صالحی از بندگان خدا و حجت او بر مردم بوده است. از مجموع آیات قرآن کریم در مورد ذوالقرنین هم استفاده میشود که او صاحب مقاماتی بوده است.(1). ب) هدف ذوالقرنین از لشکرکشی، کشورگشایی نبوده است بلکه هدف او دعوت به توحید و مبارزه با شرک و دفاع از مظلومین بوده است. این مطلب از آیات قرآن به روشنی استفاده میشود. در آیه 88 سوره (کهف) به نقل از ذوالقرنین آمده است: (و اما کسانی که ستم کردهاند آنها را مجازات خواهیم کرد و سپس به سوی پروردگارشان بازمیگردند و خدا آنان را مجازات شدیدی خواهد نمود اما کسی که ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد پاداش نیکو خواهد دید). در آیات 92 تا 98 همین سوره ذوالقرنین در جواب مردی که از قوم یأجوج و مأجوج به ستوه آمده بودند و میگویند ما هزینهای برای تو قرار دهیم که میان ما و آنها سدّی ایجاد کنی، میگوید: (آنچه را خدا در اختیار من گذاشته، بهتر است [از آنچه شما پیشنهاد میکنید] مرا با نیرویی یاری کنید تا میان شما و آنها سد محکمی ایجاد کنم). از این آیات بیاعتنایی ذوالقرنین به مادیات و تکیه او به قدرت الهی استفاده میشود. ج) در این که ذوالقرنین از نظر تاریخی چه کسی بوده است و بر کدام یک از مردان معروف تاریخ منطبق میشود، دیدگاههای مختلفی وجود دارد: 1- برخی معتقدند او کسی جز اسکندر مقدونی نیست. 2- جمعی معتقدند یکی از پادشاهان یمن بوده است. 3- جدیدترین دیدگاه این است که همان کورش کبیر پادشاه هخامنشی است. در تفسیر (نمونه) همین نظریه تأیید شده است. (تفسیر نمونه، جلد 12، ص 542 )مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر (المیزان) این دیدگاه را از سایر نظریات منطبقتر بر آیات میداند. در این باره نظر قطعی نداده است. یأجوح و مأجوج، همان مغول و تاتار و دیگر اقوامی بودند که در قسمتهای شمالی آسیا به صورت بیابان گردی زندگی میکردهاند. این دو کلمه به زبان چینی (منگوک و یا منچوک) است، که در زبان عربی و عربی یأجوج و مأجوج خوانده شده است. در ترجمههای یونانی نیز به (گوگ و مأگوک) برگردانده شده است. کلمه منغول و مغول نیز برگرفته شده از همان مأجوج است. این اقوام در برههای از تاریخ از لاک خود بیرون آمده و تقریاً تمام قسمتهای متمدن زمین- از قبیل چین، ایران، روم و دیگر بلاد را- در نور دیدند و بیشتر آثار تمدن را نابود کرده و قتل و غارت بیاندازهای به راه انداختند. البته پس از چندی در داخل ملل دیگر هضم شده و رو به اضمحلال رفتند. البته اکنون نیز نژاد مغول و تاتار، در آسیای مرکزی وجود دارند. پینوشت (1)) ر. ک: تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 294 موفق باشید
- [سایر] آیا ذوالقرنین در قرآن ، همان کوروش هست؟
- [سایر] ماجرای سدّ ذوالقرنین در قرآن کریم را توضیح دهید.
- [سایر] کوروش کبیر یا ذوالقرنین قرآن مجید چه کسی است؟
- [سایر] آیا ذوالقرنین که در قرآن مطرح شده همان کوروش است؟
- [سایر] منظور دقیق قرآن از ذوالقرنین کیست ؟ این کلمه در کدام سوره و آیه قرآن آمده است؟
- [سایر] سلام.سوال من اینه که آیا ذوالقرنین پیامبر بوده؟اگر نه دلیلش رو هم بگید.اصلا خدا در قرآن چگونه پیامبر هاشو معرفی می کنه؟وحی به ذوالقرنین چگونه وحی ای است؟چرا همه با قاطعیت می گویند که ذوالقرنین پیامبر نبوده؟ممنون میشم جواب منو زودتر بدید
- [سایر] ذوالقرنین کیست ؟
- [سایر] درباره ذوالقرنین که داستان و کارهای او در قرآن آمده، چه احتمالاتی داده شده، او چه کسی است و کدامیک به واقعیّت نزدیکتر است؟
- [سایر] در قرآن از دیوار آهنین ذوالقرنین یاد شده و این معنی از طرف مسیحیان مورد اعتراض قرار گرفته ؛ آیا این دیوار هماکنون وجود دارد؟ و کجاست؟
- [سایر] ذوالقرنین کیست؟ آیا او یک پیامبر بود؟
- [آیت الله اردبیلی] نمازگزار باید جواب سلام را به قصد جواب بگوید نه به قصد قرائت قرآن، ولی گفتن جواب سلام به قصد دعا به معنای طلب سلامت از خدا برای گوینده سلام، اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] جواب سلام را باید به قصد جواب بگوید، نه به قصد قرائت بعضی از آیات قرآن و مانند آن.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سلام کردن از مستحبات مؤکد است و در قرآن مجید و روایات اسلامی روی آن تأکید فراوان شده است و سزاوار است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] سجده واجب قرآن، تکبیرة الاحرام، تشهّد و سلام ندارد و احتیاط مستحب آن است که پس از سر برداشتن از سجده، تکبیر بگوید.
- [آیت الله بهجت] جواب سلام کسی که مسلمان نیست، در نماز، واجب نیست، بلکه جایز هم نیست، ولی در غیر نماز ممکن است جواب به لفظ سلام فقط یا علیک فقط، جایز باشد، مگر اینکه مصلحتی در کار باشد که در این صورت با قصد قرآن خواندن، (سلامٌ علیک) یا (سلامٌ علیکم) میگوید که در این صورت جایز و گاهی خوب و گاهی واجب میشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در حال نماز، انسان نباید به دیگری سلام کند ولی باید جواب سلام مسلمان ممیّز را بدهد، به این شکل که اگر سلام کننده کلمه (سلام) را بر (علیکم) و مانند آن مقدّم داشت، باید نمازگزار در جواب سلام را مقدّم دارد و به احتیاط مستحب از سایر جهات نیز همان طور که او سلام کرده جواب دهد؛ مثلاً اگر (السلام) - با الف و لام - گفته، او نیز با الف و لام جواب بگوید و اگر (علیکم) - به صیغه جمع - گفته او نیز به صیغه جمع جواب دهد و چنانچه سلامکننده (علیکم) و مانند آن را بر سلام مقدم داشت، بنا بر احتیاط واجب با صیغههای سلامی که در قرآن وارد شده است مانند (سَلامٌ عَلَیْکَ) یا (سَلامٌ عَلَیْکُمْ) به قصد این که از قرآن است جواب بگوید.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است