تأویلپذیری آیات قران از مباحثی است که در میان مفسران و قرآنپژوهان سابقة دیرینه دارد، تمامی کسانی که به بطون قرآن اعتقاد دارند به مقتضای اعتقاد و نوع نگاه خود به موضوع بطون درباره آن سخن گفتهاند. در این نوشتار پس از بررسی مفهوم تأویل به اهم شرایط و ضوابط تأویل اشاره می شود. مفهوم تأویل: تأویل از مادة اول، به معنای بازگشت دادن چیزی به هدف نهایی آن میباشد و چیزی که به هدف نهایی خود برمیگردد ممکن است، علم و سخن باشد و یا فعل و کار باشد.[1] اصطلاح تأویل در قرآن اصطلاح تأویل از لحاظ کاربردی چهار معنا دارد که سه معنای آن در قرآن مطرح شده است که عبارتند از : 1. تقریب و توجیه متشابهات: متشابه گاهی در کلام و قول و سخن است که همان تأویل متشابه کلامی است؛ مانند آیه شریفة (مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ)[2] و گاهی تأویل در عمل است؛ مانند آیه شریفة (سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْوِیلِ ما لَمْ یَسْتَطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً).[3] وقتی موسی علیه السّلام ، از کارهای شبههانگیز استاد و راهنمای خود سؤال کرد، او در جواب گفت: تأویل این عمل را به تو میگویم. 2. تعبیر خواب و رؤیا: تأویل به این معنا هشت بار در سورة یوسف به کار رفته است، از جمله (هذا تَأْوِیلُ رُءْیایَ مِنْ قَبْلُ).[4] 3. عاقبت الامر: آیه شریفه (ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً)[5] یا (هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِیلَهُ)[6] به این معنا اشاره دارد. 4. بطن قرآن: تأویل به این معنا در قرآن به کار نرفته و در اصطلاح روایات[7] است.[8] آنچه مورد بحث است، تأویل به معنای توجیه متشابه به معنای بطن میباشد. خواه متشابه کلام متشابهی باشد؛ یا عمل که به شبهه و ریب منجر گردد. بدیهی است که تأویل به این معنا در قرآن مختص به آیات متشابه است. امّا تأویل (بطن) در مقابل (ظهر) اختصاص به آیات متشابه نداشته و بر همة قرآن سایه میگستراند.[9] حال که معانی تأویل و نیز محدودة بحث روشن شد. باید دید تأویل، با توجه به کدام یک از معانی ذکر شده قابلیت ضابطهمندی را داراست. امّا تأویل در کارِ متشابه، اگر کار مربوط به خدا و پیامبران باشد مانند داستان حضرت موسی و خضر علیه السّلام این موضوع مربوط به نظام تکوینی پنهان است و هیچ کس جز خدا و پیامبر از ضابطة آن خبر ندارد و در برخی از موارد، بعضی از پیامبران نیز بیاطلاع بودند هم چنان که حضرت موسی علیه السّلام نمیدانست خداوند برای آنکه بندگان را تسلیم خود نماید میخواست گوشهای از کار حکیمانه خود را به آنان نشان دهد. امّا تأویل در کلام متشابه که مقصود ما آیات متشابه است ضابطهاش آن است که با علم به محکمات، آیات متشابه را باید به محکمات ارجاع داده و آنها را تبیین کرد. در غیر این صورت باید به (راسخان درعلم) که ائمه معصومین علیهم السّلام میباشند ارجاع داد. امّا دانشمندانی که دانش خود را از اهل بیت علیهم السّلام اخذ نمودهاند؛ میتوان جزء راسخان در علم به شمار آورد یا نه محل اختلاف است. اگر ابن عباس خود را جزء این گروه معرفی نموده و میگوید: من از راسخان در علم هستم و تأویل قرآن را میدانم.[10] برخی معتقدند مقصود از این تأویل، تفسیر، و مراد از راسخان، همان راسخانِ در علم حصولی و مفهومیِ تفسیر خواهد بود.[11] امّا ضابطه در تأویل معانی باطنی، که این معنا بیشتر مورد نظر سؤال بوده و مفسران و دانشمندان علوم قرآن پیرامون آن سخن گفتهاند. آنگونه که برخی از مفسران معتقدند: حقیقت تأویل از قبیل مفاهیم و مدلولهای الفاظ نبوده بلکه از امور عینیهِ خارجیه است که از افهام عمومی بالاتر بوده و در تحت الفاظ قرار نمیگیرد و خداوند متعال برای نزدیک کردن به ذهن بشر در قالب الفاظ بیان نموده است.[12] با توجه به این نکته، ضابطة تأویل معانی باطنی قرآن از طریق قانونمندی در ظاهر الفاظ ممکن نیست، زیرا درک مفاهیم باطنی از قبیل قانون ادبی ظاهر الفاظ و دلالتهای لفظیه نیست. تمامی کسانی که به بطون معانی قرآن اعتقاد دارند با توجه به نوع نگاهی که به این موضوع دارند، شرایط و زمینههایی را برای فهم آن ضروری دانستهاند که میتوان به شرایط زیر اشاره نمود. 1. آشنایی با زبان و سبک بیان قرآن: به طور قطع، هدف خداوند از انزال قرآن، هدایت مردم است و قصد مبهمگویی و طرح معما در کار نیست، لذا بیشک آن را در الفاظ و عباراتی بیان میکند که حاکی از مقاصد او باشد. چنانچه آیات قرآن[13] نیز به این مطلب تصریح نموده است. با توجه به اینکه معانی، بسیار گسترده، ولی الفاظ محدود است، برای درک معانی مورد نظر گوینده علاوه بر لزوم آشنایی با زبان و سبک بیان آن، فراهم آمدن زمینههای دیگری نیز لازم است.[14] 2. فهم عمیق و قوة تشخیص: در مسیر فهم آیات قرآن، دسترسی هرچه بیشتر به حکمتهای آنها، دایرة معانیشان را وسیعتر میکند و درک حکمتهای قرآن و آیات آن، محتاج فهمی است که با عبور از فشار الفاظ و مفاهیم، به عمق و لبّ معانی و حقایق برسد، قرآن، افراد صاحب چنین فهمی را (اولوالالباب)[15] مینامد. کسی که هر آیهای را با حکمتهای آن بداند، در تطبیق آیات قرآن بر افراد، مصادیق و حوادث زمان، دچار مشکل نخواهد شد. در روایتی از علی علیه السّلام رسیده است که فرمود: تأویل را کسانی میدانند که دارای ذهنی صاف و قدرت تمییز و تشخیص باشند.[16] 3. تزکیه باطن: کسانی که ماهیت باطن را ماهیتی فرا لفظی میدانند، بر این باورند که برای فهم باطن قرآن، باید تزکیه نفس و سلوک عرفانی داشت. در این نگاه بدیهی است که تنها برگزیدگان و انسانهای نخبه قادر به فهم باطن قرآن خواهند بود و انسانها در این میدان معرفتی است که با یکدیگر تفاوت مرتبه خواهند داشت و از یکدیگر فاصله میگیرند، پس از آن که همگی در فهم ظاهر قرآن ولایه نخستین مفاهیم مترتب و متراکم آن، یکسان و شریکاند.[17] 4. تکامل خرد و دانش بشری: کسانی که معتقدند، منظور از معانی باطنی قرآن، معانی و اشارات علمی است که برای بشر در طول تاریخ روشن خواهد شد، تکامل خرد و دانش را شرط راهیابی به معانی باطنی قرآن دانستهاند.[18] 5. دانش استوار و خلل ناپذیر: تأویل قرآن و تطبیق آن برای شرایط و حوادث و افراد و مصادیق زمانی صائب است که تفکر و تعقل تأویلکننده، بر پایههای علم و دانش، استوار باشد، مهمترین دانشهای لازم در تأویل قرآن، به قرار ذیل است: الف) شناخت خداوند: شناخت خداوند شرط لازم برای فهمیدن بسیاری از آیات قرآن است، به ویژه آیاتی که موضوع آنها ذات اَقدس حق، افعال، اسماء و صفات اوست، بنابراین، عدم شناخت صحیح از خداوند، عدم درک درست آیات متشابه را موجب شده، گرفتار آمدن به دام تشبیه و تجسم و تعطیل را باعث میگردد. ب) شناخت اسباب نزول: شناخت زمان و مکان نزول و ویژگیهای افرادی که آیات دربارة آنها یا خطاب به آنها نازل شده، در درک معانی مورد نظر خداوند سهم به سزایی دارد، چرا که هر سخنی در مواقع و موقعیتهای مختلف، معانی متفاوتی دارد، بنابراین، کسانی که شرایط زمان نزول آیات را با تمام وجود لمس کردهاند، تأویل قرآن را بهتر از دیگران میدانند. ج) فراگیری دانش قرآنی از پیامبر صلی الله علیه و آله : تبیین بسیاری از مسائل قرآن کریم بر عهدة پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله گذاشته شده است.[19] چگونگی اقامه نماز، آداب روزه و دیگر احکام فقه اسلامی، از این دسته است. بنابراین، تأویل آیاتی که به تبیینِ پیامبر صلی الله علیه و آله محتاج است (آیات مجمل) مستلزم آشنایی با سخنان آن حضرت خواهد بود.[20] آیتالله معرفت تأویل را همانند تفسیر دارای ضابطه میداند و برای آن دو ضابطه بیان نموده است که عبارتند از: 6. سبر و تقسیم: وقتی جنبههای خاص آیهای را فراگرفته باشند، باید طبق قانون سبر و تقسیم هر یک از این خصوصیات را با هدف آیه بسنجیم و ببینیم کدام یک از آنها در هدف آیه دخالت دارد و کدام یک دخالت ندارد. مسئله سبر و تقسیم همان روشی است که در فقه هم کاربرد و علت مستنبطه از همین راه به دست میآید.[21] 7. تناسب معنای تأویل با ظاهر آیات؛ بطن استخراج شده نباید با ظاهر در تضاد باشد بطن در حقیقت همان ظاهر میباشد امّا افقش گستردهتر است و در واقع سطحینگری کنار گذاشته شده و به عمق نگریسته شده است. حال اگر براساس همین دو معیار به سراغ تأویلاتی که بسیاری از عرفا و صوفیان نسبت به آیات قرآنی مرتکب شدهاند، برویم خواهیم دید که خطاهای بزرگی مرتکب شدهاند، اگر از آنها سؤال شود که این تأویل را روی چه ضابطهای و کدام مبنا و قاعده انجام دادهاید؟ پاسخ میدهند که ذوق ما اقتضا کرده است در حالی که ذوق یک امر شخصی است. از آنچه که گفته شد روشن میشود، همانگونه که تفسیر ضابطه دارد تأویل هم ضابطه دارد، همان طور که فهم ظاهری قواعد و مقررات دارد بطن آیه هم قواعد و مقررات دارد.[22] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. علی نصیری، نشریة بینات، تأویل از نگاه تحقیق، شماره 19-18-17. 2. محمدهادی معرفت، تفسیر و مفسران، (قم، مؤسسه التمهید)، ج 1، ص 28-33. 3. سید ابراهیم سجادی، فصلنامه پژوهشهای قرآنی: بازنگری در حقیقت تأویل، شمارة 21، ص 96. 4. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، علوم القرآن عند المفسرین، (قرآن، دفتر تبلیغات اسلامی، اول، 75) ج 3. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، الدار الشامیه، چاپ اول، 1412 ه . ق، ص 99. [2] . آلعمران/ 7. [3] . کهف/ 78. [4] . یوسف/ 100. [5] . نساء/ 59. [6] . اعراف/ 53. [7] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 92، ص 97. [8] . معرفت، فصلنامه پژوهشهای قرآنی، شماره 21، ص 294، گفت و گو با استاد معرفت. [9] . جوان آراسته، حسین، درسنامه علوم قرآنی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1377، ص 464. [10] . طبرسی، امین الاسلام، مجمعالبیان، ج 1، ص 41. [11] . جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، 1376، ص 424. [12] . ر.ک: طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ذیل آیه 7؛ و ر.ک: آلوسی، روحالمعانی، بیروت، دارالفکر، ج 1، ص 13. [13] . آلعمران/ 138، شعرا/ 2. [14] . شاکر، محمد کاظم، روشهای تأویل قرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1376، ص 113. [15] . آلعمران/ 71. [16] . شاکر، محمد کاظم، روشهای تأویل قرآن، ص 115. [17] . هاشمی، سید حسین، فصلنامه پژوهشهای قرآنی، شمارة 21، ص 59، ظهور بطن قرآن، و ر.ک: طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج 3، ص 66. [18] . همان، ص 58، نیز ر.ک: تفسیر نمونه، ج 18، ص 461465. [19] . نحل/ 44. [20] . شاکر، محمدکاظم، روشها بر تأویل قرآن، ص 119124. [21] . معرفت، فصلنامه پژوهشهای قرآنی، شمارة 21، ص 290، گفتگو با استاد معرفت. [22] . همان، ص 290294.
آیا میتوان تأویل را ضابطه مند کرد؟
تأویلپذیری آیات قران از مباحثی است که در میان مفسران و قرآنپژوهان سابقة دیرینه دارد، تمامی کسانی که به بطون قرآن اعتقاد دارند به مقتضای اعتقاد و نوع نگاه خود به موضوع بطون درباره آن سخن گفتهاند. در این نوشتار پس از بررسی مفهوم تأویل به اهم شرایط و ضوابط تأویل اشاره می شود.
مفهوم تأویل:
تأویل از مادة اول، به معنای بازگشت دادن چیزی به هدف نهایی آن میباشد و چیزی که به هدف نهایی خود برمیگردد ممکن است، علم و سخن باشد و یا فعل و کار باشد.[1]
اصطلاح تأویل در قرآن
اصطلاح تأویل از لحاظ کاربردی چهار معنا دارد که سه معنای آن در قرآن مطرح شده است که عبارتند از :
1. تقریب و توجیه متشابهات: متشابه گاهی در کلام و قول و سخن است که همان تأویل متشابه کلامی است؛ مانند آیه شریفة (مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ)[2] و گاهی تأویل در عمل است؛ مانند آیه شریفة (سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْوِیلِ ما لَمْ یَسْتَطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً).[3] وقتی موسی علیه السّلام ، از کارهای شبههانگیز استاد و راهنمای خود سؤال کرد، او در جواب گفت: تأویل این عمل را به تو میگویم.
2. تعبیر خواب و رؤیا: تأویل به این معنا هشت بار در سورة یوسف به کار رفته است، از جمله (هذا تَأْوِیلُ رُءْیایَ مِنْ قَبْلُ).[4]
3. عاقبت الامر: آیه شریفه (ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً)[5] یا (هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِیلَهُ)[6] به این معنا اشاره دارد.
4. بطن قرآن: تأویل به این معنا در قرآن به کار نرفته و در اصطلاح روایات[7] است.[8]
آنچه مورد بحث است، تأویل به معنای توجیه متشابه به معنای بطن میباشد. خواه متشابه کلام متشابهی باشد؛ یا عمل که به شبهه و ریب منجر گردد. بدیهی است که تأویل به این معنا در قرآن مختص به آیات متشابه است. امّا تأویل (بطن) در مقابل (ظهر) اختصاص به آیات متشابه نداشته و بر همة قرآن سایه میگستراند.[9]
حال که معانی تأویل و نیز محدودة بحث روشن شد. باید دید تأویل، با توجه به کدام یک از معانی ذکر شده قابلیت ضابطهمندی را داراست.
امّا تأویل در کارِ متشابه، اگر کار مربوط به خدا و پیامبران باشد مانند داستان حضرت موسی و خضر علیه السّلام این موضوع مربوط به نظام تکوینی پنهان است و هیچ کس جز خدا و پیامبر از ضابطة آن خبر ندارد و در برخی از موارد، بعضی از پیامبران نیز بیاطلاع بودند هم چنان که حضرت موسی علیه السّلام نمیدانست خداوند برای آنکه بندگان را تسلیم خود نماید میخواست گوشهای از کار حکیمانه خود را به آنان نشان دهد.
امّا تأویل در کلام متشابه که مقصود ما آیات متشابه است ضابطهاش آن است که با علم به محکمات، آیات متشابه را باید به محکمات ارجاع داده و آنها را تبیین کرد. در غیر این صورت باید به (راسخان درعلم) که ائمه معصومین علیهم السّلام میباشند ارجاع داد. امّا دانشمندانی که دانش خود را از اهل بیت علیهم السّلام اخذ نمودهاند؛ میتوان جزء راسخان در علم به شمار آورد یا نه محل اختلاف است. اگر ابن عباس خود را جزء این گروه معرفی نموده و میگوید: من از راسخان در علم هستم و تأویل قرآن را میدانم.[10] برخی معتقدند مقصود از این تأویل، تفسیر، و مراد از راسخان، همان راسخانِ در علم حصولی و مفهومیِ تفسیر خواهد بود.[11]
امّا ضابطه در تأویل معانی باطنی، که این معنا بیشتر مورد نظر سؤال بوده و مفسران و دانشمندان علوم قرآن پیرامون آن سخن گفتهاند. آنگونه که برخی از مفسران معتقدند: حقیقت تأویل از قبیل مفاهیم و مدلولهای الفاظ نبوده بلکه از امور عینیهِ خارجیه است که از افهام عمومی بالاتر بوده و در تحت الفاظ قرار نمیگیرد و خداوند متعال برای نزدیک کردن به ذهن بشر در قالب الفاظ بیان نموده است.[12]
با توجه به این نکته، ضابطة تأویل معانی باطنی قرآن از طریق قانونمندی در ظاهر الفاظ ممکن نیست، زیرا درک مفاهیم باطنی از قبیل قانون ادبی ظاهر الفاظ و دلالتهای لفظیه نیست. تمامی کسانی که به بطون معانی قرآن اعتقاد دارند با توجه به نوع نگاهی که به این موضوع دارند، شرایط و زمینههایی را برای فهم آن ضروری دانستهاند که میتوان به شرایط زیر اشاره نمود.
1. آشنایی با زبان و سبک بیان قرآن: به طور قطع، هدف خداوند از انزال قرآن، هدایت مردم است و قصد مبهمگویی و طرح معما در کار نیست، لذا بیشک آن را در الفاظ و عباراتی بیان میکند که حاکی از مقاصد او باشد. چنانچه آیات قرآن[13] نیز به این مطلب تصریح نموده است. با توجه به اینکه معانی، بسیار گسترده، ولی الفاظ محدود است، برای درک معانی مورد نظر گوینده علاوه بر لزوم آشنایی با زبان و سبک بیان آن، فراهم آمدن زمینههای دیگری نیز لازم است.[14]
2. فهم عمیق و قوة تشخیص: در مسیر فهم آیات قرآن، دسترسی هرچه بیشتر به حکمتهای آنها، دایرة معانیشان را وسیعتر میکند و درک حکمتهای قرآن و آیات آن، محتاج فهمی است که با عبور از فشار الفاظ و مفاهیم، به عمق و لبّ معانی و حقایق برسد، قرآن، افراد صاحب چنین فهمی را (اولوالالباب)[15] مینامد. کسی که هر آیهای را با حکمتهای آن بداند، در تطبیق آیات قرآن بر افراد، مصادیق و حوادث زمان، دچار مشکل نخواهد شد. در روایتی از علی علیه السّلام رسیده است که فرمود: تأویل را کسانی میدانند که دارای ذهنی صاف و قدرت تمییز و تشخیص باشند.[16]
3. تزکیه باطن: کسانی که ماهیت باطن را ماهیتی فرا لفظی میدانند، بر این باورند که برای فهم باطن قرآن، باید تزکیه نفس و سلوک عرفانی داشت. در این نگاه بدیهی است که تنها برگزیدگان و انسانهای نخبه قادر به فهم باطن قرآن خواهند بود و انسانها در این میدان معرفتی است که با یکدیگر تفاوت مرتبه خواهند داشت و از یکدیگر فاصله میگیرند، پس از آن که همگی در فهم ظاهر قرآن ولایه نخستین مفاهیم مترتب و متراکم آن، یکسان و شریکاند.[17]
4. تکامل خرد و دانش بشری: کسانی که معتقدند، منظور از معانی باطنی قرآن، معانی و اشارات علمی است که برای بشر در طول تاریخ روشن خواهد شد، تکامل خرد و دانش را شرط راهیابی به معانی باطنی قرآن دانستهاند.[18]
5. دانش استوار و خلل ناپذیر: تأویل قرآن و تطبیق آن برای شرایط و حوادث و افراد و مصادیق زمانی صائب است که تفکر و تعقل تأویلکننده، بر پایههای علم و دانش، استوار باشد، مهمترین دانشهای لازم در تأویل قرآن، به قرار ذیل است:
الف) شناخت خداوند: شناخت خداوند شرط لازم برای فهمیدن بسیاری از آیات قرآن است، به ویژه آیاتی که موضوع آنها ذات اَقدس حق، افعال، اسماء و صفات اوست، بنابراین، عدم شناخت صحیح از خداوند، عدم درک درست آیات متشابه را موجب شده، گرفتار آمدن به دام تشبیه و تجسم و تعطیل را باعث میگردد.
ب) شناخت اسباب نزول: شناخت زمان و مکان نزول و ویژگیهای افرادی که آیات دربارة آنها یا خطاب به آنها نازل شده، در درک معانی مورد نظر خداوند سهم به سزایی دارد، چرا که هر سخنی در مواقع و موقعیتهای مختلف، معانی متفاوتی دارد، بنابراین، کسانی که شرایط زمان نزول آیات را با تمام وجود لمس کردهاند، تأویل قرآن را بهتر از دیگران میدانند.
ج) فراگیری دانش قرآنی از پیامبر صلی الله علیه و آله : تبیین بسیاری از مسائل قرآن کریم بر عهدة پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله گذاشته شده است.[19] چگونگی اقامه نماز، آداب روزه و دیگر احکام فقه اسلامی، از این دسته است. بنابراین، تأویل آیاتی که به تبیینِ پیامبر صلی الله علیه و آله محتاج است (آیات مجمل) مستلزم آشنایی با سخنان آن حضرت خواهد بود.[20]
آیتالله معرفت تأویل را همانند تفسیر دارای ضابطه میداند و برای آن دو ضابطه بیان نموده است که عبارتند از:
6. سبر و تقسیم: وقتی جنبههای خاص آیهای را فراگرفته باشند، باید طبق قانون سبر و تقسیم هر یک از این خصوصیات را با هدف آیه بسنجیم و ببینیم کدام یک از آنها در هدف آیه دخالت دارد و کدام یک دخالت ندارد. مسئله سبر و تقسیم همان روشی است که در فقه هم کاربرد و علت مستنبطه از همین راه به دست میآید.[21]
7. تناسب معنای تأویل با ظاهر آیات؛ بطن استخراج شده نباید با ظاهر در تضاد باشد بطن در حقیقت همان ظاهر میباشد امّا افقش گستردهتر است و در واقع سطحینگری کنار گذاشته شده و به عمق نگریسته شده است.
حال اگر براساس همین دو معیار به سراغ تأویلاتی که بسیاری از عرفا و صوفیان نسبت به آیات قرآنی مرتکب شدهاند، برویم خواهیم دید که خطاهای بزرگی مرتکب شدهاند، اگر از آنها سؤال شود که این تأویل را روی چه ضابطهای و کدام مبنا و قاعده انجام دادهاید؟ پاسخ میدهند که ذوق ما اقتضا کرده است در حالی که ذوق یک امر شخصی است. از آنچه که گفته شد روشن میشود، همانگونه که تفسیر ضابطه دارد تأویل هم ضابطه دارد، همان طور که فهم ظاهری قواعد و مقررات دارد بطن آیه هم قواعد و مقررات دارد.[22]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. علی نصیری، نشریة بینات، تأویل از نگاه تحقیق، شماره 19-18-17.
2. محمدهادی معرفت، تفسیر و مفسران، (قم، مؤسسه التمهید)، ج 1، ص 28-33.
3. سید ابراهیم سجادی، فصلنامه پژوهشهای قرآنی: بازنگری در حقیقت تأویل، شمارة 21، ص 96.
4. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، علوم القرآن عند المفسرین، (قرآن، دفتر تبلیغات اسلامی، اول، 75) ج 3.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، الدار الشامیه، چاپ اول، 1412 ه . ق، ص 99.
[2] . آلعمران/ 7.
[3] . کهف/ 78.
[4] . یوسف/ 100.
[5] . نساء/ 59.
[6] . اعراف/ 53.
[7] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 92، ص 97.
[8] . معرفت، فصلنامه پژوهشهای قرآنی، شماره 21، ص 294، گفت و گو با استاد معرفت.
[9] . جوان آراسته، حسین، درسنامه علوم قرآنی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1377، ص 464.
[10] . طبرسی، امین الاسلام، مجمعالبیان، ج 1، ص 41.
[11] . جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، 1376، ص 424.
[12] . ر.ک: طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ذیل آیه 7؛ و ر.ک: آلوسی، روحالمعانی، بیروت، دارالفکر، ج 1، ص 13.
[13] . آلعمران/ 138، شعرا/ 2.
[14] . شاکر، محمد کاظم، روشهای تأویل قرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1376، ص 113.
[15] . آلعمران/ 71.
[16] . شاکر، محمد کاظم، روشهای تأویل قرآن، ص 115.
[17] . هاشمی، سید حسین، فصلنامه پژوهشهای قرآنی، شمارة 21، ص 59، ظهور بطن قرآن، و ر.ک: طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج 3، ص 66.
[18] . همان، ص 58، نیز ر.ک: تفسیر نمونه، ج 18، ص 461465.
[19] . نحل/ 44.
[20] . شاکر، محمدکاظم، روشها بر تأویل قرآن، ص 119124.
[21] . معرفت، فصلنامه پژوهشهای قرآنی، شمارة 21، ص 290، گفتگو با استاد معرفت.
[22] . همان، ص 290294.
- [آیت الله علوی گرگانی] ضابطه شرعی معالجه و ضرورت چیست؟
- [سایر] ضابطه تشخیص شرکت دولتی از شرکت غیر دولتی چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] ضابطه تشخیص حق الله و حق الناس به نظر حضرتعالی چیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] ضابطه در حلال یا حرام بودن آبزیان چیست؟ آیا در صورت حرام بودن، خرید و فروش آنها نیز حرام است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] ضابطه در حلال یا حرام بودن آبزیان چیست؟ آیا در صورت حرام بودن، خرید و فروش آنها نیز حرام است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] ضابطه اصلی در اجراء نفقه به نظر جنابعالی چیست و آیا نفقه ملاک خاصّی دارد یا یک مسئله عرفی است؟
- [سایر] ببخشیدحاج آقا مرادی .چون حالم خیلی بد بود به ضابطه هاتون توجه نکردم.فقط خواستم درددل کنم تا دلم سبک شه...ولی پشیمون شدم از این درد دل کاش بهتون نمیگفتم .کاش ازهمون اول میرفتم به خدا میگفتم که گوش دادن و جواب دادن نه ضابطه میخواد نه قانون.ممنونم سبب خیر شدین..گاهی لازم آدم جوابشو نگیره تا به یه چیز بهتربرسه
- [سایر] آیا ضابطه ای برای دادن پایه یا گروه تشویقی به کسانی که به عنوان کارگر نمونه انتخاب می شوند وجود دارد؟
- [سایر] چگونه کودک را به کتاب خواندن علاقه مند کنیم؟
- [سایر] چه کسی در آخرت بهره مند وبی بهره می باشدچرا؟
- [آیت الله مظاهری] در احکام خرید و فروش گفته شد که دریازده مورد میتوان معامله را فسخ کرد، در تمام این یازده مورد صلح را نیز میتوان فسخ کرد مگر در مورد خیار مجلس و خیار حیوان و خیار تأخیر.
- [آیت الله مظاهری] در احکام خرید و فروش گفته شد که در یازده مورد میتوان معامله را فسخ کرد، در تمام آن یازده مورد، اجاره را نیز میتوان فسخ کرد مگر در مورد خیار مجلس و خیار حیوان و خیار تأخیر.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی نباشد که بتواند ایستاده نماز میّت را بخواند، میتوان نشسته بر او نماز خواند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] به کسی که نمیدانیم فقیر است یا نه ولی قبلاً فقیر بوده، میتوان زکات داد.
- [آیت الله اردبیلی] آخرین وقتی که میتوان برای روزه رمضان و یا هر روزه واجب معیّن دیگر نیّت نمود، هنگام اذان صبح است.
- [آیت الله مظاهری] میّت را میتوان به جای دفن در بنا یا تابوت گذاشت گرچه دفن او در زمین بهتر است.
- [آیت الله اردبیلی] به سیّدی که عادل نیست میتوان خُمس داد، ولی به سیّدی که دوازده امامی نیست، نباید خُمس بدهند.
- [آیت الله اردبیلی] در صورتی که باغ دارای انواع درختان میوه باشد، میتوان برای هر نوع، سهمیهای مخصوص نوع خود قرارداد کرد.
- [آیت الله اردبیلی] بدهی مدّتدار را میتوان با رضایت دو طرف و با کم کردن مقداری از آن، زودتر پرداخت نمود.
- [آیت الله مظاهری] هر چیزی را که مالیّت داشته باشد میتوان مهر قرار داد، کم باشد یا زیاد، عین باشد یا منفعت، حتّی تعلیم قرآن و یا صنعت دیگری را هم میتوان مهر قرار داد، و در عقد دائم خوب است بیشتر از مهر السّنه حضرت زهرا علیها السلام (پانصد درهم) نباشد که تقریباً دویست و شصت مثقال نقره میشود.