امام صادق علیه السّلام از امام باقر علیه السّلام و ایشان از امام سجاد علیه السّلام و ایشان از امام حسین علیه السّلام و ایشان از امیر مؤمنان علی علیه السّلام نقل نمودند که پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: (حق تعالی را نَود و نُه اسم میباشد که اگر کسی آنها را بر شمارد، وارد بهشت میشود و آن اسامی از این قرار است: الله، الإله، الواحد، الأحد، الصّمد، الأوّل، الآخر، السّمیع، البصیر، القدیر، القاهر، العلیّ، الأعلی، الباقی، البدیع، الباریء، الأکرم، الظّاهر، الباطن، الحیّ، الحکیم، العلیم، الحلیم، الحفیظ، الحقّ، الحسیب، الحمید، الحَفِیّ، الرّبّ، الرّحمن، الرّحیم، الذّاری، الرّازق، الرّقیب، الرّؤوف، الرّائی، السّلام، المؤمن، المهیمن، العزیز، الجبّار، المتکبّر، السیّد، السبوح، الشهید، الصّادق، الصانع، الطّاهر، العدل، العَفُوّ، الغفور، الغنیّ، الغیاث، الفاطر، الفرد، الفتّاح، الفالق، القدیم، الملک، القدّوس، القویّ، القریب، القیّوم، القابض، الباسط، قاضی الحاجات، المجید، المولی، المنّان، المحیط، المبین، المقیت، المصوّر، الکریم، الکبیر، الکافی، کاشف الضّر، الوتر، النّور، الوهاب، النّاصر، الواسع، الودود، الهادی، الوفیّ، الوکیل، الوارث، البرّ، الباعث، التّواب، الجلیل، الجواد، الخبیر، الخالق، خیر النّاصرین، الدّیّان، الشکور، العظیم، اللطیف، الشافی.)[1] البته باید توجه داشت که معنی برشمردن اسماء الله در این حدیث نورانی، احاطه و آگاهی بر معانی آن اسماء میباشد نه صِرف خواندن اسماء الله.[2] ذکر و نکته در باب اسمای الهی لازم است: اول: اسماء الهی در نود و نه اسم مذکور منحصر نمیباشد، بلکه برای حق تعالی اسماء زیادی در روایات و ادعیه معصومین علیهم السّلام ذکر گردیده است. در برخی ادعیه برای حق تعالی هزار و یک اسم مقدّس ذکر شده و در برخی دیگر چهار هزار اسم مبارک روایت شده است. امّا وجه بر شمردن این نود و نه اسم مبارک از میان سایر اسماء الله شرافت بیشتر اسماء مقدس یا شهرت بیشتر این اسماء نورانی و یا شمول و فراگیری این اسماء و زیر مجموعه بودن سایر اسماعء الهی نسبت به این اسماء مقدّس میباشد.[3] دوم: نکته مهم در باب اسمای الهی این است که اسمای الهی توقیفی و منحصر در آنچه در کتاب و سنّت آمده نمیباشد. یعنی این طور نیست که در اطلاق هر لفظ که دلالت بر صفت کمال دارد بر خدای سبحان، باید اذن شرعی داشته باشیم و نتوانیم اسمایی غیر از آنچه در کتاب و سنّت آمده بر حق تعالی اطلاق کنیم. بلکه همین که منع شرعی در اطلاق آن صفت کمالی بر حق تعالی نباشد، کافی است در جواز اطلاق آن بر حق تعالی.[4] البته باید توجه داشت که مراعات ادب این است که اسمای حسنی را بر حق تعالی اطلاق کنیم. و حال که چنین است چه بهتر که تا میتوانیم آن اسمایی را بکار ببریم که در کتاب و سنّت وارد شدهاند و این تنها یک ادب اخلاقی میباشد.[5] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. بحار الانوار، ج 4، ص 184 الی 210. 2. التوحید (صدوق)، ص 185 الی 223. 3. مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر. 4. عدة الداعی، (ابن حلّی)، ص 137 الی 400. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . محمّد باقر، مجلسی، بحار الانوار، ج4، ص186، ح1؛ صدوق، التوحید، ص194، ح8. [2] . صدوق، التوحید، ص195. [3] . الکفعمی، ابراهیم بن علی، المقام الأسنی، ص86. [4] . حسن زادة آملی، حسن، کلمة علیا در توقیفیت اسماء، ص17. [5] . همان، ص58.
امام صادق علیه السّلام از امام باقر علیه السّلام و ایشان از امام سجاد علیه السّلام و ایشان از امام حسین علیه السّلام و ایشان از امیر مؤمنان علی علیه السّلام نقل نمودند که پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:
(حق تعالی را نَود و نُه اسم میباشد که اگر کسی آنها را بر شمارد، وارد بهشت میشود و آن اسامی از این قرار است:
الله، الإله، الواحد، الأحد، الصّمد، الأوّل، الآخر، السّمیع، البصیر، القدیر، القاهر، العلیّ، الأعلی، الباقی، البدیع، الباریء، الأکرم، الظّاهر، الباطن، الحیّ، الحکیم، العلیم، الحلیم، الحفیظ، الحقّ، الحسیب، الحمید، الحَفِیّ، الرّبّ، الرّحمن، الرّحیم، الذّاری، الرّازق، الرّقیب، الرّؤوف، الرّائی، السّلام، المؤمن، المهیمن، العزیز، الجبّار، المتکبّر، السیّد، السبوح، الشهید، الصّادق، الصانع، الطّاهر، العدل، العَفُوّ، الغفور، الغنیّ، الغیاث، الفاطر، الفرد، الفتّاح، الفالق، القدیم، الملک، القدّوس، القویّ، القریب، القیّوم، القابض، الباسط، قاضی الحاجات، المجید، المولی، المنّان، المحیط، المبین، المقیت، المصوّر، الکریم، الکبیر، الکافی، کاشف الضّر، الوتر، النّور، الوهاب، النّاصر، الواسع، الودود، الهادی، الوفیّ، الوکیل، الوارث، البرّ، الباعث، التّواب، الجلیل، الجواد، الخبیر، الخالق، خیر النّاصرین، الدّیّان، الشکور، العظیم، اللطیف، الشافی.)[1]
البته باید توجه داشت که معنی برشمردن اسماء الله در این حدیث نورانی، احاطه و آگاهی بر معانی آن اسماء میباشد نه صِرف خواندن اسماء الله.[2]
ذکر و نکته در باب اسمای الهی لازم است:
اول: اسماء الهی در نود و نه اسم مذکور منحصر نمیباشد، بلکه برای حق تعالی اسماء زیادی در روایات و ادعیه معصومین علیهم السّلام ذکر گردیده است. در برخی ادعیه برای حق تعالی هزار و یک اسم مقدّس ذکر شده و در برخی دیگر چهار هزار اسم مبارک روایت شده است. امّا وجه بر شمردن این نود و نه اسم مبارک از میان سایر اسماء الله شرافت بیشتر اسماء مقدس یا شهرت بیشتر این اسماء نورانی و یا شمول و فراگیری این اسماء و زیر مجموعه بودن سایر اسماعء الهی نسبت به این اسماء مقدّس میباشد.[3]
دوم: نکته مهم در باب اسمای الهی این است که اسمای الهی توقیفی و منحصر در آنچه در کتاب و سنّت آمده نمیباشد. یعنی این طور نیست که در اطلاق هر لفظ که دلالت بر صفت کمال دارد بر خدای سبحان، باید اذن شرعی داشته باشیم و نتوانیم اسمایی غیر از آنچه در کتاب و سنّت آمده بر حق تعالی اطلاق کنیم. بلکه همین که منع شرعی در اطلاق آن صفت کمالی بر حق تعالی نباشد، کافی است در جواز اطلاق آن بر حق تعالی.[4]
البته باید توجه داشت که مراعات ادب این است که اسمای حسنی را بر حق تعالی اطلاق کنیم. و حال که چنین است چه بهتر که تا میتوانیم آن اسمایی را بکار ببریم که در کتاب و سنّت وارد شدهاند و این تنها یک ادب اخلاقی میباشد.[5]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. بحار الانوار، ج 4، ص 184 الی 210.
2. التوحید (صدوق)، ص 185 الی 223.
3. مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر.
4. عدة الداعی، (ابن حلّی)، ص 137 الی 400.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمّد باقر، مجلسی، بحار الانوار، ج4، ص186، ح1؛ صدوق، التوحید، ص194، ح8.
[2] . صدوق، التوحید، ص195.
[3] . الکفعمی، ابراهیم بن علی، المقام الأسنی، ص86.
[4] . حسن زادة آملی، حسن، کلمة علیا در توقیفیت اسماء، ص17.
[5] . همان، ص58.
- [سایر] تبیین نظام آفرینش بر اساس تجلی اسماء الهی چگونه است؟
- [آیت الله خوئی] مس بدون وضو اسماء و القاب مثل (عبداللََّه) و (خداداد) و (خداقلی) و آقای (خدایی) و آقای (الهی) جایز است یا نه؟
- [سایر] منظور از اسماء و صفات خداوند چیست؟
- [سایر] در سوره بقره خداوند میفرماید (سپس علم اسماء را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت)، منظور از اسماء در این آیات چیست؟
- [سایر] منظور از اسماء در آیهی «سپس علم اسماء را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت»، چیست؟
- [سایر] اسماء ملائکه در قرآن و روایات را بیان کنید؟
- [سایر] علم حضرت آدم(ع) به اسماء به چه معناست؟
- [سایر] عینیت اسماء با ذات به چه معنا است؟
- [سایر] چگونه بهشت تجلی گاه اسماء و صفات خداوند است؟
- [آیت الله اردبیلی] اسماء متبرکه شامل چه الفاظی است؟ برخی پیشنهاد می¬دهند که اسماء متبرکه را پس از جمع آوری در دستگاههای جدیدی به نام دستگاه کاغذ خردکن قرار دهیم، آیا این کار از نظر شرع صحیح است یا خیر؟
- [آیت الله مظاهری] اجرای حدود الهی وظیفه حاکم شرع است و دیگران حقّ دخالت ندارند. و در باب حدود به اندک شبهه، باید از اجرای حدّ خودداری شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] مس نمودن خط قران یعنی رساندن جایی از بدن به خط قران برای کسی که وضو ندارد حرام است و رساندن موی بدن به قران مانعی ندارد در صورتی که از توابع بشره شمرده نشود و اگر قران را به زبان فارسی یا به زبان دیگری ترجمه کنند مس ان در غیر اسم ذات و اسماء صفات خداوند متعال اشکال ندارد
- [آیت الله علوی گرگانی] خواندن یکی از سورههایی که آیه سجده واجبه دارد و در )مسأله 361) اسمأ آنها را بیان نمودهایم عمدا،ً نماز را باطل میکند.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی یکی از واجبات الهی را با توجّه به واجب بودن آن ترک کند یا یکی از محرّمات الهی را مرتکب شود حاکم شرع به هر اندازه که صلاح بداند دستور میدهد برای ادب کردن، او را تازیانه بزنند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله مکارم شیرازی] لازم نیست در موقع نیت معین کند که تیمم او بدل از غسل است یا بدل از وضو، همین اندازه که قصد اطاعت امر الهی را دارد کافی است، حتی اگر یکی را به جای دیگری نیت کند اما قصد او اطاعت امر واقعی الهی باشد صحیح است.
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است پیش از شروع در قرائت رکعت اول نماز بگوید : (أعوذ باالله من الشیطان الرجیم ). حمد و سوره را شمرده بخواند و آخر هر آیه را وقف نماید . درصورتی که مأموم است ; یا خود به تنهایی نماز اقامه میکند, بعد از حمد بگوید: (الحمد الله رب العالمین). در رکعت اول هر نماز سوره إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ و در رکعت دوم آن قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌّ بخواند. پس ازقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌّ ّبگوید: (کذلک االله ربّی) (یک تا سه بار). معانی آیات و اذکار را به ذهن آورده و خواهان نعمت الهی و برکناری از نقمت او باشد. (بسم االله...) را در نمازهایی که آهسته خوانده میشود, بلند بخواند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان لازم نیست کفاره را فوراً ادا کند، ولی نباید آن را به قدری به تأخیر بیندازد که بگویند در انجام دستور الهی، کوتاهی و مسامحه کرده است.
- [آیت الله وحید خراسانی] لازم نیست نیت وضو را به زبان بگوید یا از قلب خود بگذراند بلکه اگر تمام افعال وضو را به داعی الهی به جا اورد کفایت می کند