درباره آیه شریف (و علّم آدم الاسماء کلّها ثم عرضهم علی الملائکه فقال انبئونی باسماء هولاء ان کنتم صادقین؛ و همه اسما را به آدم آموخت. سپس آنها را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست میگویید مرا از نامهای اینها خبر دهید)؛ بقره(2):31. توجه به دو نکته لازم است: 1. مقصود از اسما: الف) (اسما) جمع اسم به معنای علامت و نشانه است. ب) سراسر آفرینش و جمیع ماسوی الله، نشانهها و آیات خداوندند. به همین جهت، قرآن کریم از (ماسوای خدا) به عنوان (آیه)، یعنی علامت و نشانه، تعبیر میکند. مقصود از اسما در آیه فوق (جمیع ماسوی الله)، یعنی همه موجودات عالم هستی است. مقصود از تعلیم اسما در آیه شریف، علم به ما سوی الله است. علم به تمام اسما، یعنی علم حضوری و ادراک شهودی به حقیقت تمام موجودات عالم هستی و جمیع ما سوی الله. چنین علمی آدم را به تماشا و شهود حقیقتِ اشیا میبرد و واقعِ همه چیز را بیپرده به او مینمایاند. بنابراین، مقصود از تعلیم اسما تعلیمی است که درک و شهود حقیقت موجودات عالم هستی را در پی دارد نه علم به نام اشیا و دانستن لغت؛ که در این صورت فضیلتی و کرامتی برای آدم نبود. زیرا اگر خداوند به فرشتگان هم تعلیم میداد، آنها هم به نام اشیا عالم و مثل آدم یا حتی اشرف از وی میشدند. 2. تعلیم اسما به آدم، در استعداد و قابلیت این موجود و مخلوق ریشه دارد؛ همان قابلیت و استعدادی که فرشتگان از آن بهرهمند نبودند. جایگاه این تعلیم چنان والا بود که فرشتگان توان تحمل آن را نداشتند و حصول چنین علمی برای آنان ممکن نبود. آنها فعلیت محضاند و هر چه را میتوانند داشته باشند، دارایند. این ویژگی موجود زمینی یعنی انسان است که دارای قابلیت و استعداد فوق العاده برای درک حقایق هستی است و خداوند، با تعلیم اسما، این استعداد را به فعلیت رساند. پس (تعلیم اسما) به آدم به معنای علم حضوری و شهود حقیقتِ موجودات عالم هستی و ما سوی الله است. حصول چنین علمی برای فرشتگان ممکن و مقدور نیست و تنها برای انسان ممکن است. بنابراین، تعلیم اسما به آدم تبعیض نیست. ملائکه استعداد و قابلیت چنین علمی را ندارند. اگر خداوند، به ملائکه امر میکند و از آنان میخواهد از اسما خبر دهند، در واقع این امر تعجیزی است؛ یعنی هدف از این امر، اثبات عجز و ناتوانی مخاطبان(ملائکه) و برتری آدم و شایستگی وی برای مقام خلیفةاللهی است و در مقام پاسخ به سخن آنان است که خود را برای خلیفةاللهی لایقتر میشمردند و میگفتند: (أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک).؛ . همان. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید: تفسیر موضوعی، ج14، فصل سوم و المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ذیل آیه 31 سوره بقره. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 4/450020)
درباره آیه شریف (و علّم آدم الاسماء کلّها ثم عرضهم علی الملائکه فقال انبئونی باسماء هولاء ان کنتم صادقین؛ و همه اسما را به آدم آموخت. سپس آنها را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست میگویید مرا از نامهای اینها خبر دهید)؛ بقره(2):31. توجه به دو نکته لازم است:
1. مقصود از اسما:
الف) (اسما) جمع اسم به معنای علامت و نشانه است.
ب) سراسر آفرینش و جمیع ماسوی الله، نشانهها و آیات خداوندند. به همین جهت، قرآن کریم از (ماسوای خدا) به عنوان (آیه)، یعنی علامت و نشانه، تعبیر میکند. مقصود از اسما در آیه فوق (جمیع ماسوی الله)، یعنی همه موجودات عالم هستی است.
مقصود از تعلیم اسما در آیه شریف، علم به ما سوی الله است. علم به تمام اسما، یعنی علم حضوری و ادراک شهودی به حقیقت تمام موجودات عالم هستی و جمیع ما سوی الله. چنین علمی آدم را به تماشا و شهود حقیقتِ اشیا میبرد و واقعِ همه چیز را بیپرده به او مینمایاند.
بنابراین، مقصود از تعلیم اسما تعلیمی است که درک و شهود حقیقت موجودات عالم هستی را در پی دارد نه علم به نام اشیا و دانستن لغت؛ که در این صورت فضیلتی و کرامتی برای آدم نبود. زیرا اگر خداوند به فرشتگان هم تعلیم میداد، آنها هم به نام اشیا عالم و مثل آدم یا حتی اشرف از وی میشدند.
2. تعلیم اسما به آدم، در استعداد و قابلیت این موجود و مخلوق ریشه دارد؛ همان قابلیت و استعدادی که فرشتگان از آن بهرهمند نبودند. جایگاه این تعلیم چنان والا بود که فرشتگان توان تحمل آن را نداشتند و حصول چنین علمی برای آنان ممکن نبود. آنها فعلیت محضاند و هر چه را میتوانند داشته باشند، دارایند. این ویژگی موجود زمینی یعنی انسان است که دارای قابلیت و استعداد فوق العاده برای درک حقایق هستی است و خداوند، با تعلیم اسما، این استعداد را به فعلیت رساند.
پس (تعلیم اسما) به آدم به معنای علم حضوری و شهود حقیقتِ موجودات عالم هستی و ما سوی الله است. حصول چنین علمی برای فرشتگان ممکن و مقدور نیست و تنها برای انسان ممکن است. بنابراین، تعلیم اسما به آدم تبعیض نیست. ملائکه استعداد و قابلیت چنین علمی را ندارند. اگر خداوند، به ملائکه امر میکند و از آنان میخواهد از اسما خبر دهند، در واقع این امر تعجیزی است؛ یعنی هدف از این امر، اثبات عجز و ناتوانی مخاطبان(ملائکه) و برتری آدم و شایستگی وی برای مقام خلیفةاللهی است و در مقام پاسخ به سخن آنان است که خود را برای خلیفةاللهی لایقتر میشمردند و میگفتند: (أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک).؛ . همان.
برای مطالعه بیشتر رجوع کنید: تفسیر موضوعی، ج14، فصل سوم و المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ذیل آیه 31 سوره بقره. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 4/450020)
- [سایر] در سوره بقره خداوند میفرماید (سپس علم اسماء را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت)، منظور از اسماء در این آیات چیست؟
- [سایر] منظور از اسماء در آیهی «سپس علم اسماء را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت»، چیست؟
- [سایر] مراد از «اسماء» که به آدم (علیه السلام) آموخته شد چیست؟
- [سایر] گناه حضرت آدم(ع) ؟؟
- [سایر] آیا حضرت آدم(ع) عصمت داشته اند؟
- [سایر] در مورد زیارت وارث توضیح دهید و وجه ارث امام حسین(ع) از حضرت آدم و ابراهیم(ع) چیست؟
- [سایر] حضرت آدم(ع) هنگام خلقت چند ساله بود؟
- [سایر] حضرت آدم (ع) متعلق به چند قرن قبل است؟
- [سایر] دین حضرت آدم(ع) چه دینی بوده است؟
- [سایر] داستان حضرت آدم(ع) و شجره ممنوعه را توضیح دهید؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله بروجردی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول) ع) مستحب است صلوات را هم بنویسد و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد میکند صلوات بفرستد.
- [آیت الله جوادی آملی] .سجده برای غیر خدا حرام است. سجده فرشتگان برای حضرت آدم نبود, زیرا وی به مثابه قبله بود, چنانکه سجده حضرت یعقوب(ع)و فرزندان او برای حضرت یوسف(ع) نبود, بلکه به منظور شکر خدا بود. آنچه برخی از زائران قبور امامان معصوم(ع)به صورت سجده انجام میدهند، اگر به منظور شکر نعمت توفیق به زیارت آنان باشند, اشکال ندارد و اگر مقصود خضوع در برابر آنها باشد, حرام است و برای پرهیز از توّهم برخی، سزاوار است که چنین کاری انجام نشود.
- [آیت الله بروجردی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول (ع) مانند محمّد و احمد، یا لقب و کُنیة آن جناب مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله وحید خراسانی] مس نمودن خط قران یعنی رساندن جایی از بدن به خط قران برای کسی که وضو ندارد حرام است و رساندن موی بدن به قران مانعی ندارد در صورتی که از توابع بشره شمرده نشود و اگر قران را به زبان فارسی یا به زبان دیگری ترجمه کنند مس ان در غیر اسم ذات و اسماء صفات خداوند متعال اشکال ندارد
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سیدالشهداء (ع) می باشد؛ بعد از آن خاک؛ بعد از خاک سنگ و بعد از سنگ گیاه است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق مبارات را به طریق زیر بخوانند، اگر خود شوهر صیغه را می خواند و مثلاً اسم زن (فاطمه) است می گوید: (بارأْت زوْجتی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) یعنی مبارات کردم(1) زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است (و اگر چیزی غیر مهر را می دهد باید آن را نام ببرد) و در صورتی که وکیل مرد بخواهد صیغه را بخواند می گوید: (بارأْت زوْجة موکلی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) البته قبلاً باید زن مهر خود بلکه چیزی کمتر از آن را به شوهر در برابر طلاق مبارات بخشیده باشد. 1. یعنی از هم جدا شدیم.
- [آیت الله علوی گرگانی] خواندن یکی از سورههایی که آیه سجده واجبه دارد و در )مسأله 361) اسمأ آنها را بیان نمودهایم عمدا،ً نماز را باطل میکند.