جواب این سؤال را می توان با تأمل در آیه 108 سوره (انبیاء) به دست آورد از آنجا که مهم ترین مظهر رحمت و محکم ترین پایه و اساس آن، توحید و جلوه های آن است خداوند چنین می گوید (به آنها بگو تنها چیزی که به من وحی می شود این است که معبود شما معبود واحدی است (قُلْ إنّما یُوحی اِلیَّ انّما اِلهُکُمْ اِلهٌ واحدٌ)(1).در واقع در این آیه 3 نکته بنیادی مطرح شده است، نخست این که پایه اصلی توحید است و به راستی هر چه بیشتر بیندیشید وجود این رابطه نیرومند روشن تر می شود، توحید در اعتقاد، در عمل، توحید در کلمه، توحید در صفوف و توحید در قانون و در همه چیزنکته دیگر این که به مقتضای کلمه (انّما) که دلیل به حصر است، تمام دعوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) در اصل توحید خلاصه می شود، مطالعات دقیق نیز نشان می دهد: اصول حتی فروع و احکام نیز، در پایان به اصل توحید باز می گردد و به همین دلیل توحید تنها یک اصل از اصول نیست، بلکه بعنوان رشته محکمی است که دانه های یک تسبیح را به هم پیوند می دهد و یا روحی است که در کالبد دین دمیده شده.و آخرین نکته این که، مشکل اصلی تمام جوامع و ملل، آلودگی به شرک در اشکال مختلف است زیرا جمله (فَهَل انتُم مُسلِمُونَ) (آیا تسلیم در برابر این اصل می شوید) که در ادامه آیه است می رساند که مشکل اصلی بیرون آمدن از شرک و مظاهر آن و بالا زدن آستین برای شکستن بتها است، نه فقط بت های سنگی و چوبی، که بت ها از هر نوع مخصوصاً طاغوت های انسانی.(2) پی نوشتها: 1. سوره انبیاء، آیه 108. 2. تفسیر نمونه، ج 13، ص 573. منبع:سایت انوار طاها
جواب این سؤال را می توان با تأمل در آیه 108 سوره (انبیاء) به دست آورد از آنجا که مهم ترین مظهر رحمت و محکم ترین پایه و اساس آن، توحید و جلوه های آن است خداوند چنین می گوید (به آنها بگو تنها چیزی که به من وحی می شود این است که معبود شما معبود واحدی است (قُلْ إنّما یُوحی اِلیَّ انّما اِلهُکُمْ اِلهٌ واحدٌ)(1).در واقع در این آیه 3 نکته بنیادی مطرح شده است، نخست این که پایه اصلی توحید است و به راستی هر چه بیشتر بیندیشید وجود این رابطه نیرومند روشن تر می شود، توحید در اعتقاد، در عمل، توحید در کلمه، توحید در صفوف و توحید در قانون و در همه چیزنکته دیگر این که به مقتضای کلمه (انّما) که دلیل به حصر است، تمام دعوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) در اصل توحید خلاصه می شود، مطالعات دقیق نیز نشان می دهد: اصول حتی فروع و احکام نیز، در پایان به اصل توحید باز می گردد و به همین دلیل توحید تنها یک اصل از اصول نیست، بلکه بعنوان رشته محکمی است که دانه های یک تسبیح را به هم پیوند می دهد و یا روحی است که در کالبد دین دمیده شده.و آخرین نکته این که، مشکل اصلی تمام جوامع و ملل، آلودگی به شرک در اشکال مختلف است زیرا جمله (فَهَل انتُم مُسلِمُونَ) (آیا تسلیم در برابر این اصل می شوید) که در ادامه آیه است می رساند که مشکل اصلی بیرون آمدن از شرک و مظاهر آن و بالا زدن آستین برای شکستن بتها است، نه فقط بت های سنگی و چوبی، که بت ها از هر نوع مخصوصاً طاغوت های انسانی.(2)
پی نوشتها:
1. سوره انبیاء، آیه 108.
2. تفسیر نمونه، ج 13، ص 573.
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] بیماریهای پوستی مرتبط با شغل تا چه حد اهمیت و شیوع دارند؟
- [سایر] اهمیت و حد و مرز محبت از نگاه قرآن و روایات چیست؟
- [سایر] شرایط نامزدی در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا چیست؟ چرا انتخابات شوراها برای اصلاحطلبان تا این حد اهمیت دارد؟
- [سایر] کدام آیه قرآن دربردارنده اقسام توحید است؟ و اقسام توحید کداماند؟
- [سایر] کدام آیه قرآن دربردارنده اقسام توحید است؟ و اقسام توحید کداماند؟
- [سایر] کدام آیه قرآن دربردارنده اقسام توحید است؟ و اقسام توحید کدام اند؟
- [سایر] جایگاه و اهمیت گفتگو در دوره نامزدی چیست و توجه به آن تا چه حد می تواند در ازدواج موفق مؤثر باشد؟
- [سایر] جایگاه و اهمیت گفتوگو در دوره نامزدی چیست و توجه به آن تا چه حد میتواند در ازدواج موفق مؤثر باشد؟
- [سایر] اگر ما راه را پیمودیم و به توحید حقیقی رسیدیم ، حالا این توحید حقیقی به چه درد من می خورد ؟
- [سایر] توحید صفاتی یعنی چه؟
- [آیت الله جوادی آملی] .ارزش گنج یافت شده , اگر به حدّ نصاب رسید، خمس دارد و کمتر از حدّ نصاب گنج، خمس ندارد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر نمازگزار پس از رسیدن به حدّ رکوع و آرام شدن بدن، سر بردارد و دوباره به قصد رکوع به حدّ رکوع برسد, نماز او باطل است و اگر بعد از رسیدن به حدّ رکوع و آرامش بدن, دوباره به قصد رکوع بیشتر خم شود، به صورتی که از حدّ رکوع خارج باشد و بار دیگر به حدّ رکوع برگردد، احتیاط واجب است که نماز را دوباره اقامه نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد می دهد مثل اصول دین یامذهب و حفظ قرآن مجید وحفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریّه ، باید ملاحظه اهمیّت شود ، و مجردّ ضرر ، موجب واجب نبودن نمی شود ، پس اگر توقّف داشته باشد ، حفظ عقائد مسلمانان یا حفظ احکام ضروریّه اسلام بر بذل جان و مال ، واجب است بذل آن
- [امام خمینی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیت شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمیشود، پس اگر توقف داشته باشد حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروریه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن.
- [آیت الله جوادی آملی] .خیار غبن که مغبون میتواند معامله را به هم بزند , در صورتی است که تفاوت قیمت، مورد اهمیت باشد و مغبون از آن تفاوتِ مهم, آگاه نباشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] به طور کلی در امر به معروف و نهی از منکر انسان باید با توجه به اهمیت معروف یا منکر در مقایسه با ضرر یا مؤونه ای که امر به معروف و نهی از منکر دارد اقدام کند که اگر اهمیت معروف یا منکر کمتر از ضرر و مؤونه امر به معروف و نهی از منکر باشد واجب نیست بلکه جایز نیست. و اگر اهمیت معروف و منکر بسیار زیادتر از ضرر و مؤونه نهی از منکر و امر به معروف باشد واجب است، هر چند ضرر زیادی داشته باشد و حتی اگر متوقف بر بذل جان و مال باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسلمانی که منکر خدا یا یگانگی خداوند یا رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شود مرتدّ میشود و انکار حکم ضروری دین (یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه) با اعتراف به توحید و رسالت سبب ارتداد نیست، هر چند ضروری بودن آن را بداند، ولی در مسأله 1107 اشاره شد که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار میکند و شبههای در حق وی نباشد و شک داریم که به دو اصل توحید و رسالت ایمان قلبی دارد، شرعاً کافر بشمار میآید، هر چند ضروری بودن آن حکم را نداند.
- [آیت الله وحید خراسانی] پول طلا و نقره ای که بیشتر از اندازه معمول فلز دیگر دارد اگر به ان پول طلا و نقره بگویند و خالصش هم به حد نصاب برسد زکات به ان تعلق می گیرد و همچنین بنابر احتیاط واجب در صورتی که خودش به حد نصاب برسد و خالصش به حد نصاب نرسد ولی اگر به ان پول طلا و نقره نگویند هر چند خالصش به حد نصاب برسد اقوی ان است که زکات به ان تعلق نمی گیرد
- [آیت الله سیستانی] اگر کسی یقین پیدا کند که به حدّ ترخّص رسیده و نماز را شکسته بجا آورد ، و سپس معلوم شود که در وقت نماز به حدّ ترخّص نرسیده بود ، باید نماز را دوباره انجام دهد ، پس چنانچه در این حال هنور به حدّ ترخّص نرسیده باشد باید نماز را تمام بخواند ، ودر صورتی که از حدّ ترخّص گذشته باشد نماز را شکسته بجا آورد ، و اگر وقت گذشته نماز را مطابق وظیفهاش در هنگام فوت آن ، بجا آورد .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که از وطنش صرف نظر کرده و می خواهد وطن دیگری برای خود اختیار کند؛ اگر شغلش مسافرت نباشد؛ باید در مسافرت خود نماز را شکسته بخواند. شرط هشتم - آنکه به حد ترخص برسد و معنی حد ترخص در مسأله (1292) گذشت و اما در غیر وطن؛ اعتباری به حد ترخص نیست و همین که از محل اقامت خارج شود؛ نمازش قصر است.