نکته بسیار مهم چیره شدن بر گناه و وسوسه های شیطانی، از بین بردن بسترها و زمینه های نفوذ و تسلّط شیطان می باشد؛ در ذیل به برخی از زمینه ها و روزنه های نفوذ شیطان اشاره می شود: 1. بطالت و بیکاری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: (خداوند از جوان بیکار ناخرسند است)1. از اینجا ضرورت نظم و برنامه ریزی روشن می شود. جوانی که برای خواب و خوراک و تحصیل و تفریح خود برنامه منظّم دارد، مجال و فرصتی برای نفوذ شیطان در خود باز نمی کند. 2. تنهایی و خلوت اگر بیکاری با خلوت و تنهایی همراه گردد، راه برای نفوذ شیطان هموارتر می شود. البتّه خلوت هایی زیان بار است که در آن زمینه و بستر گناه و وسوسه های شیطانی فراهم شود؛ وگرنه خلوت کردن برای انس با خداوند و مناجات با او و تحصیل علوم و معارف امری پسندیده به شمار می آید. 3. عدم کنترل و تسلّط بر قوه خیال رها کردن قوه خیال و دامن زدن به خیال پردازی، راه را برای وسوسه های شیطانی باز می گذارد. بهترین راه کنترل و مراقبت از قوای خیال و خیال پردازی های گناه آلود و افسار گسیخته، مراقبت از (نگاه) می باشد. دیدن تصاویر و صحنه های غیراخلاقی، قوه خیال را ملتهب و ناآرام می نماید؛ زیرا خیال همانند مرغی است، که در هر لحظه خود را به شاخه ای می آویزد و انسان را همراه خود می کشاند و مانع تمرکز در کارها و پیشرفت می شود. امام خمینی رحمه الله در این باره می گویند: (ملتفت باش که خیالات فاسد و قبیح و تصوّرات باطل از القائات شیطان است که می خواهد جنود خود را در مملکت باطن تو برقرار کند ... این سنگر را که خیلی مهم است از دست شیطان بگیر. اگر اینجا غالب شدی امیدوار باش).2 از این رو شایسته است که انسان از خواندن برخی کتاب ها و رمان ها یا دیدن فیلم ها و صحنه های ناروا خودداری نماید؛ در روایات، نگاه گناه آلود به تیر زهرآلودی که از کمان شیطان رها می شود، تشبیه شده است. 4. عدم کنترل و دقت در غذا خداوند در قرآن کریم می فرماید: (فَلْیَنْظُرِ الاْءِنْسانُ إِلی طَعامِهِ)3؛ (انسان باید به غذای خویش بنگرد). شایسته است که انسان از جهت حلال و حرام بودن غذا و خوردنی ها دقّت لازم را داشته باشد. خوردن غذای حرام تأثیر بسیار بدی بر رشد و تعالی روحی و نفسانی انسان دارد. همچنین در مقدار و کمیّت غذا نیز باید مراقبت کرد؛ در روایاتی از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: (هیچ چیز به اندازه پُرخوری به قلب و روح مؤمن زیان و ضرر نمی رساند، پُرخوری دو چیز را به دنبال خود می آورد: الف) قساوت قلب، ب) تهییج و تحریک شهوت)4. 5. غفلت از یاد خدا و آخرت خداوند در قرآن می فرماید: (وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ)5؛ (و هر کس از یاد خدا روی گرداند، شیطان را به سراغ او فرستیم، پس همواره قرین و همراه او است!). یاد و ذکر خداوند و توجّه به نعمت های او زنگارهای غفلت و گناه را از دل انسان می زداید. ذکر خداوند مانع تسلّط شیطان بر قلب انسان می گردد. اساسا (ذکر) و (فکر) دو بال پرواز به سوی کعبه مقصود است. نماز به عنوان بارزترین مصداق ذکر خداوند انسان را از گناه باز می دارد؛ (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ)6؛ (نماز انسان را از زشتی ها و گناه باز می دارد). البتّه نمازی که همراه با خشوع و حضور قلب و احساس خواری و ذلّت در برابر عظمت پروردگار باشد. همچنین قرآن کریم به عنوان مصداق بارز ذکر (إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ)7 و تلاوت همراه با تدّبر آن، نقش مهمّی را در طهارت نفس و دوری از گناهان ایفا می کند. اگر انسان در طول زندگی روزانه زبان و فکر و دل و رفتار خود را متوجّه پروردگار نماید، خداوند نیز به یاد او خواهد بود و او را مورد لطف ویژه خود قرار خواهد داد؛ (فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ)8؛ (پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و نعمت هایم را کفران نکنید). 6. صفات ناپسند و رذایل اخلاقی صفات ناپسند نفسانی مانند حرص، حسد، خود بزرگ بینی، کینه ورزی، تکبّر، بخل و تعصّب هر کدام روزنه و دریچه ای برای ورود شیطان به نفس آدمی است. عالمان اخلاق بر آنند که شیطان مانند سگ گرسنه ای است که به دنبال غذای مناسب می گردد و صفات ناپسند و رذایل نفسانی همچون گوشت و نان و خورش لذیذ برای شیطان است.9 از همین جا ضرورت استاد و مربی خود ساخته و وارسته اخلاق نمایان می گردد؛ بدون مربی و استاد مجرّب اخلاق، طی نمودن راه کمال دشوار می باشد؛ از این رو حضرت موسی علیه السلام به حضرت خضر علیه السلام می فرماید: (هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلی أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمْتَ رُشْداً)10؛ (آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و کمال است، به من بیاموزی؟) 7. غفلت از پیامدهای منفی گناه توجّه به آثار و پیامدهای منفی گناهان و پیروی از وسوسه های گمراه کننده شیطان، نقش بسیار بازدارنده ای دارد. در متون دینی علاوه بر آثار دردناک گناه مانند خواری و خفّت در برابر دیدگان مردم و عذاب شدید و دردناک، به برخی از پیامدهای دنیوی گناه اشاره شده است؛ پیامدهایی مانند: (سلب رزق و روزی انسان)، (فراموش کردن دانشی که انسان فرا گرفته)، (محرومیت از شب زنده داری و نماز شب)، (زایل شدن نعمت و خرّمی در زندگی)، (محروم شدن از باران و برکات آسمانی)11. خداوند در آیاتی از قرآن، مصیبت ها و بلاهای رسیده به انسان و ظهور فساد در خشکی و دریا را معلول عملکرد ناپسند و گناهان انسان می داند: (وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ)12؛ (هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام داده اید). (ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ)13؛ (فساد در خشکی و دریا به خاطر کارهایی که مردم انجام داده اند آشکار شده است). در پایان به دو نکته مهم اشاره می شود: یک. اهل معرفت بر آنند که انسان تا زمانی که در جاذبه کمال مطلق قرار نگرفته، به طور کامل از بند گناهان و وسواس شیطانی رهایی نمی یابد؛ عشق و ایمان شدید به سرچشمه هستی و کمال نامحدود یعنی خداوند متعال و پیوند عاشقانه با او مایه نجات انسان از دام گناه و شیطان می گردد، خداوند در قرآن مؤمنان را شدیدترین دوست داران خود معرفی می نماید: (وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلّهِ )14؛ (کسانی که به خداوند ایمان دارند شدیدترین محبّت را به او دارند). همچنین معرفت و محبت به انسان کامل و ولیّ خدا که مظهر اسماء و صفات زیبای پروردگار است، و آینه ای است که همه کمالات و خوبی ها و اوصاف پروردگار را می نمایاند بزرگترین عامل سعادت و نیک بختی است. از این رو توسّل به اهل بیت عصمت و طهارت و ارتباط عاشقانه و صمیمی با آن انسان های کامل و پاک، مورد سفارش اکید واقع شده است. دو. استفاده از روش (مشارطه)، (مراقبه)، (محاسبه)، (معاتبه)، نقش بسزایی در نگهداری انسان از گناهان ایفا می کند. شرط کردن با نفس در صبحگاهان که مرتکب گناه نگردد، و مراقبت از نفس در طول روز و حساب کشی از آن در شب و سرزنش آن در پس از ارتکاب خطا و گناه، از روش های مورد تأکید مربّیان اخلاق می باشد. پی نوشت: 1. محمّدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج 1، ص 152، قم: دارالکتب العلمیة. 2. چهل حدیث، ص 18. 3. عبس 80، آیه 24. 4. میزان الحکمة، ج 1، ص 88. 5. زخرف 43، آیه 36. 6. عنکبوت 29، آیه 45. 7. حجر 15، آیه 9. 8. بقره 2، آیه 152. 9. جامع السعادات، ج 1، ص 154. 10. کهف 18، آیه 66. 11. میزان الحکمه، ج 2، صص 995 994. 12. شوری 42، آیه 30. 13. روم 30، آیه 41. 14. بقره 2، آیه 165. منبع: www.porseman.org
نکته بسیار مهم چیره شدن بر گناه و وسوسه های شیطانی، از بین بردن بسترها و زمینه های نفوذ و تسلّط شیطان می باشد؛ در ذیل به برخی از زمینه ها و روزنه های نفوذ شیطان اشاره می شود:
1. بطالت و بیکاری
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: (خداوند از جوان بیکار ناخرسند است)1. از اینجا ضرورت نظم و برنامه ریزی روشن می شود. جوانی که برای خواب و خوراک و تحصیل و تفریح خود برنامه منظّم دارد، مجال و فرصتی برای نفوذ شیطان در خود باز نمی کند.
2. تنهایی و خلوت
اگر بیکاری با خلوت و تنهایی همراه گردد، راه برای نفوذ شیطان هموارتر می شود. البتّه خلوت هایی زیان بار است که در آن زمینه و بستر گناه و وسوسه های شیطانی فراهم شود؛ وگرنه خلوت کردن برای انس با خداوند و مناجات با او و تحصیل علوم و معارف امری پسندیده به شمار می آید.
3. عدم کنترل و تسلّط بر قوه خیال
رها کردن قوه خیال و دامن زدن به خیال پردازی، راه را برای وسوسه های شیطانی باز می گذارد. بهترین راه کنترل و مراقبت از قوای خیال و خیال پردازی های گناه آلود و افسار گسیخته، مراقبت از (نگاه) می باشد. دیدن تصاویر و صحنه های غیراخلاقی، قوه خیال را ملتهب و ناآرام می نماید؛ زیرا خیال همانند مرغی است، که در هر لحظه خود را به شاخه ای می آویزد و انسان را همراه خود می کشاند و مانع تمرکز در کارها و پیشرفت می شود.
امام خمینی رحمه الله در این باره می گویند: (ملتفت باش که خیالات فاسد و قبیح و تصوّرات باطل از القائات شیطان است که می خواهد جنود خود را در مملکت باطن تو برقرار کند ... این سنگر را که خیلی مهم است از دست شیطان بگیر. اگر اینجا غالب شدی امیدوار باش).2
از این رو شایسته است که انسان از خواندن برخی کتاب ها و رمان ها یا دیدن فیلم ها و صحنه های ناروا خودداری نماید؛ در روایات، نگاه گناه آلود به تیر زهرآلودی که از کمان شیطان رها می شود، تشبیه شده است.
4. عدم کنترل و دقت در غذا
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
(فَلْیَنْظُرِ الاْءِنْسانُ إِلی طَعامِهِ)3؛
(انسان باید به غذای خویش بنگرد).
شایسته است که انسان از جهت حلال و حرام بودن غذا و خوردنی ها دقّت لازم را داشته باشد. خوردن غذای حرام تأثیر بسیار بدی بر رشد و تعالی روحی و نفسانی انسان دارد.
همچنین در مقدار و کمیّت غذا نیز باید مراقبت کرد؛ در روایاتی از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: (هیچ چیز به اندازه پُرخوری به قلب و روح مؤمن زیان و ضرر نمی رساند، پُرخوری دو چیز را به دنبال خود می آورد: الف) قساوت قلب، ب) تهییج و تحریک شهوت)4.
5. غفلت از یاد خدا و آخرت
خداوند در قرآن می فرماید:
(وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ)5؛
(و هر کس از یاد خدا روی گرداند، شیطان را به سراغ او فرستیم، پس همواره قرین و همراه او است!).
یاد و ذکر خداوند و توجّه به نعمت های او زنگارهای غفلت و گناه را از دل انسان می زداید. ذکر خداوند مانع تسلّط شیطان بر قلب انسان می گردد.
اساسا (ذکر) و (فکر) دو بال پرواز به سوی کعبه مقصود است. نماز به عنوان بارزترین مصداق ذکر خداوند انسان را از گناه باز می دارد؛
(إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ)6؛
(نماز انسان را از زشتی ها و گناه باز می دارد).
البتّه نمازی که همراه با خشوع و حضور قلب و احساس خواری و ذلّت در برابر عظمت پروردگار باشد.
همچنین قرآن کریم به عنوان مصداق بارز ذکر (إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ)7 و تلاوت همراه با تدّبر آن، نقش مهمّی را در طهارت نفس و دوری از گناهان ایفا می کند. اگر انسان در طول زندگی روزانه زبان و فکر و دل و رفتار خود را متوجّه پروردگار نماید، خداوند نیز به یاد او خواهد بود و او را مورد لطف ویژه خود قرار خواهد داد؛
(فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ)8؛
(پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و نعمت هایم را کفران نکنید).
6. صفات ناپسند و رذایل اخلاقی
صفات ناپسند نفسانی مانند حرص، حسد، خود بزرگ بینی، کینه ورزی، تکبّر، بخل و تعصّب هر کدام روزنه و دریچه ای برای ورود شیطان به نفس آدمی است. عالمان اخلاق بر آنند که شیطان مانند سگ گرسنه ای است که به دنبال غذای مناسب می گردد و صفات ناپسند و رذایل نفسانی همچون گوشت و نان و خورش لذیذ برای شیطان است.9
از همین جا ضرورت استاد و مربی خود ساخته و وارسته اخلاق نمایان می گردد؛ بدون مربی و استاد مجرّب اخلاق، طی نمودن راه کمال دشوار می باشد؛ از این رو حضرت موسی علیه السلام به حضرت خضر علیه السلام می فرماید:
(هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلی أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمْتَ رُشْداً)10؛
(آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و کمال است، به من بیاموزی؟)
7. غفلت از پیامدهای منفی گناه
توجّه به آثار و پیامدهای منفی گناهان و پیروی از وسوسه های گمراه کننده شیطان، نقش بسیار بازدارنده ای دارد. در متون دینی علاوه بر آثار دردناک گناه مانند خواری و خفّت در برابر دیدگان مردم و عذاب شدید و دردناک، به برخی از پیامدهای دنیوی گناه اشاره شده است؛ پیامدهایی مانند: (سلب رزق و روزی انسان)، (فراموش کردن دانشی که انسان فرا گرفته)، (محرومیت از شب زنده داری و نماز شب)، (زایل شدن نعمت و خرّمی در زندگی)، (محروم شدن از باران و برکات آسمانی)11.
خداوند در آیاتی از قرآن، مصیبت ها و بلاهای رسیده به انسان و ظهور فساد در خشکی و دریا را معلول عملکرد ناپسند و گناهان انسان می داند:
(وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ)12؛
(هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام داده اید).
(ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ)13؛
(فساد در خشکی و دریا به خاطر کارهایی که مردم انجام داده اند آشکار شده است).
در پایان به دو نکته مهم اشاره می شود:
یک. اهل معرفت بر آنند که انسان تا زمانی که در جاذبه کمال مطلق قرار نگرفته، به طور کامل از بند گناهان و وسواس شیطانی رهایی نمی یابد؛ عشق و ایمان شدید به سرچشمه هستی و کمال نامحدود یعنی خداوند متعال و پیوند عاشقانه با او مایه نجات انسان از دام گناه و شیطان می گردد، خداوند در قرآن مؤمنان را شدیدترین دوست داران خود معرفی می نماید:
(وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلّهِ )14؛
(کسانی که به خداوند ایمان دارند شدیدترین محبّت را به او دارند).
همچنین معرفت و محبت به انسان کامل و ولیّ خدا که مظهر اسماء و صفات زیبای پروردگار است، و آینه ای است که همه کمالات و خوبی ها و اوصاف پروردگار را می نمایاند بزرگترین عامل سعادت و نیک بختی است. از این رو توسّل به اهل بیت عصمت و طهارت و ارتباط عاشقانه و صمیمی با آن انسان های کامل و پاک، مورد سفارش اکید واقع شده است.
دو. استفاده از روش (مشارطه)، (مراقبه)، (محاسبه)، (معاتبه)، نقش بسزایی در نگهداری انسان از گناهان ایفا می کند. شرط کردن با نفس در صبحگاهان که مرتکب گناه نگردد، و مراقبت از نفس در طول روز و حساب کشی از آن در شب و سرزنش آن در پس از ارتکاب خطا و گناه، از روش های مورد تأکید مربّیان اخلاق می باشد.
پی نوشت:
1. محمّدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج 1، ص 152، قم: دارالکتب العلمیة.
2. چهل حدیث، ص 18.
3. عبس 80، آیه 24.
4. میزان الحکمة، ج 1، ص 88.
5. زخرف 43، آیه 36.
6. عنکبوت 29، آیه 45.
7. حجر 15، آیه 9.
8. بقره 2، آیه 152.
9. جامع السعادات، ج 1، ص 154.
10. کهف 18، آیه 66.
11. میزان الحکمه، ج 2، صص 995 994.
12. شوری 42، آیه 30.
13. روم 30، آیه 41.
14. بقره 2، آیه 165.
منبع: www.porseman.org
- [سایر] آیا نبودن شیطان مساوی با تکامل نیافتن انسان است؟
- [سایر] اگر خدا تکامل انسان ها را می خواست چرا شیطان و نفس اماره را آفرید؟
- [سایر] جناب عالی قائل هستید که وجود شیطان به عنوان وسیله و ابزاری برای ترقی و تکامل انسان است، ولی اگر دقت کنیم به آثار وجود شیطان، چنین آسان و روشن هم نیست؛ زیرا اولاً: وجود شیطان به عنوان وسیله تکامل انسان ضروری می شود: وجود شیطان، انگار با خلقت انسان در یک بسته بندی (package) با خلقت انسان جمع شده بود. وجود شیطان با خلقت انسان قابل تفکیک نیست؛ به این معنا که نبودن شیطان مساوی با تکامل نیافتن انسان است. این نکته به خودی خود، فرضی که شیطان با اراده و اختیار خود، سرپیچی کرده و خود را از رحمت خدا دور انداخت را نفی می کند. این فرض دیگر قابل قبول نیست؛ چون در یک بسته بندی (package)، راهی برای سرپیچی کردن وجود نخواهد داشت. سرپیچی شیطان، جهت ترقی و تکامل انسان و با اراده خداوند صورت گرفت، ولی اگر فرض بفرمایید که اختیار و اراده شیطان در آن بسته بندی (package) بوده، پس در این صورت تکامل انسان آزمایشی بوده از طرف خداوند؛ چراکه اگر شیطان از فرمان خداوند اطاعت می کرد و انسان را اغوا و وسوسه نمی کرد، خلقت انسان دارای نقص بود (نقض غرض لازم می آید). به عبارت دیگر، طاعت شیطان مساوی با عدم تکامل انسان می شود. به همین مقدار اکتفا می کنم و منتظر جواب جناب عالی هستم. با تشکر
- [سایر] اگر هدف خلقت انسان تکامل است هدف تکامل چیست و چه فایده ای دارد؟
- [سایر] اگر هدف خلقت انسان تکامل است هدف تکامل چیست و چه فایده ای دارد؟
- [سایر] اگر هدف از آفرینش انسان تکامل بوده چرا خداوند از آغاز انسان را در همه ابعاد , کامل نیافرید تا نیازی به پیمودن مراحل تکامل نبوده باشد ؟
- [سایر] اگر هدف از آفرینش انسان تکامل بوده چرا خداوند از آغاز انسان را در همه ابعاد , کامل نیافرید تا نیازی به پیمودن مراحل تکامل نبوده باشد ؟
- [سایر] در جامعه ای که فساد آن زیاد است، برای رسیدن به تکامل معنوی و اخلاقی چه باید کرد؟
- [سایر] نقش استاد اخلاق و مرشد در تکامل انسان چیست؟
- [سایر] آیا انسان از حضرت آدم تا کنون به تدریج تکامل یافته یا این تکامل نهفته بوده و الان ظهور پیدا کرده است؟
- [آیت الله اردبیلی] شرکت در مجالس گناه از هر قبیل و به هر شکل که باشد حرام است، مگر این که به نحوی بتواند اهل مجلس را نیز از گناه بازدارد یا واجب مسلّمتری را انجام دهد و یا مانع گناه بزرگتری شود و اگر انسان احتمال ندهد که مجلس گناه باشد و پس از شرکت متوجّه گناه بودن آن شود، چنانچه نتواند نهی از منکر نماید یا نهی او مؤثر نباشد، باید مجلس را ترک کند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . از مهمترین مطالب اسلامی، توجه به وضع تعلیم و تربیت فرزندان و مراقبت در حسن ترقی و تکامل علمی و تربیتی آنها است.
- [آیت الله بهجت] اگر یکی از شکهای صحیح برای انسان پیش آید، نباید نماز را بشکند و چنانچه نماز را بشکند معصیت کرده است
- [آیت الله بهجت] اگر یکی از شک های صحیح برای انسان پیش آید، نباید نماز را بشکند و چنانچه نماز را بشکند معصیت کرده است .
- [آیت الله اردبیلی] انسان نمیتواند جنسی را که سَلَف خریده پیش از سر رسیدن مدّت تحویل آن بفروشد و بعد از سر رسید مدّت، تا وقتی که آن را تحویل نگرفته است، فروختن آن فقط به خود فروشنده بیاشکال است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شخص با اهل معصیت، محشور باشد و بتواند به ترک معصیت، از معصیت آنها جلوگیری نماید، بهترین طریقه امر به معروف و نهی از منکر است، مثلاً اگر رفیق انسان بخواهد غیبت کند، انسان از استماع، معذرت بخواهد و بگوید من از خدا میترسم غیبت کنم، و اگر در بین تارکالصلاةها باشد، مراقب خواندن نماز باشد، یا بین روزهخورها مراقب روزه باشد تا آنها به همین خواندن نماز و گرفتن روزه، تشویق شوند و نماز بخوانند و روزه بگیرند، بهترین اقسام نهی از منکر و امر به معروف را انجام داده است.
- [آیت الله مظاهری] به سیّدی که معصیت کار است، اگر خمس دادن کمک به معصیت او باشد، نمیشود خمس داد و به سیّدی هم که آشکارا معصیت میکند، گرچه دادن خمس کمک به معصیت او نباشد. نباید خمس بدهند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر جلوگیری از معصیت توقّف داشته باشد بر اینکه دست معصیت کار را بگیرد یا اورا از محلّ معصیت بیرون کند یا در آلتی که به آن معصیت می کند تصرّف کند جایز است ، بلکه واجب است عمل کند .
- [آیت الله اردبیلی] اگر جلوگیری از معصیت با گرفتن دست گناهکار یا حائل شدن بین او و گناه یا خارج کردن او از محل ارتکاب معصیت یا گرفتن ابزار گناه ممکن باشد، واجب است بدان عمل شود.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلوگیری از معصیت توقف داشته باشد بر این که دست معصیت کار را بگیرد یا او را از محل معصیت بیرون کند یا در وسیلهای که با آن معصیت میکند تصرّف کند، جایز بلکه واجب است.