این پرسش از نوع سؤالاتی است که معمولاً به همراه رشد فکری و عقلی به انسان دست می‌دهد و همین که انسان خود و خدا و جهان را شناخت به این سؤال می‌پردازد که راستی هدف خدا از خلقت جهان و ما انسان‌ها چه بودهاست؟ و تکامل برای چیست؟ البته همان طور که تاکنون خوانده و شنیده‌اید، اصل هدف خلقت جهان برای تکامل است، ولی این تکامل برای چیست؟ پیرامون این سؤال می‌توان به چند چیز اشاره کرد: اصل کمال چیست؟ کمال هرچیزی چگونه است؟ این کمال برای کیست فعل یا فاعل؟ اصولاً ارزش کمال ذاتی است یا مقدمی؟ نهایت کمال انسان چیست؟ و... کمال یعنی تأمین آن هدفی که همه چیز برای آن هدف آفریده شده است؛ مثلاً چشم برای دیدن است. هر چه مناظر و دیدنی‌ها ارزشمندتر، زیباتر و جذاب‌تر باشند، در آن صورت چشم با دیدن آنها به کمال بیشتری نائل خواهد آمد و یا گوش برای شنیدن است و هر چه شنیدنی‌ها ارزشمندتر و با کیفیت فزون‌تری باشد، گوش به کمال خود بیشترنائل خواهد آمد است و هم چنین قلب برای درک حقایق و معرفت اشیاء است و هر چه آن معارف عالی‌تر باشد، قلب انسان به کمال خویش بیشتر نائل خواهد آمد و از آنجا که موجودی برتر از وجود خدای سبحان نیست، بنابراین الهیات و خداشناسی عالی‌ترین شناختی است که کمال انسان را تأمین می‌کند و از همین جا جواب پرسش (ب) نیز روشن می‌شود که اصولا هر چیزی کمال ویژه خود را خواهد داشت. کمال یک درخت به میوه‌های گوارا و شیرین آن است. کمال اسب در چالاکی و پیشتازی در مسابقات است و کمال انسان نیز در کسب فضایل اخلاق و تحصیل علم وهنر و در نهایت قرب الی اللّه‌ است. حال این کمال برای کیست؟ کمال فعل یا فاعل؟ باید توجه داشته باشید که خدای سبحان که فاعل این عالم است برای ذات خود هیچ هدفی ندارد تا با تأمین آن به کمال نائل آید؛ زیرا در خدا نقصی نیست تا با رسیدن به هدف، آن نقص مرتفع گردد و تکامل پیدا کند. بنابر این کمال مورد بحث اصولا برای خدای سبحان (فاعل) نیست. پس برای کیست؟این کمال توسط خدای سبحان برای فعل (مخلوق) در نظر گرفته شده است؛ یعنی، خداوند متعال برای هر موجودیاز کائنات هدفی را منظور داشته که آن موجود با رسیدن به آن هدف، به آن کمال نائل خواهد آمد. در جواب سؤال (د) نیز به این حقیقت توجه کنید که ارزش دو گونه است: ذاتی و مقدمی. در اینجا برای درک بهتر با ما همراهی نموده و به سؤالات ما پاسخ دهید. شما چرا به دانشگاه آمده‌اید؟ خواهید گفت: برای کسب علم و دانش.چرا در جست‌وجوی علم و دانش بر آمده‌اید؟ خواهید گفت: چون علم و دانش چیز با ارزشی است. در همین جا بهیک ارزش ذاتی رسیدید. البته ممکن است سؤال مذکور را بدین گونه پاسخ بدهید: برای اینکه در سایه علم و معرفت،بتوانم به رتبه عالی‌تری دست یابم. چرا در جست‌وجوی رتبه عالی‌تری هستید؟ چون زندگی مرفه‌تر و آبرومندانه‌تریداشته باشم. چرا زندگی آبرومندانه‌تر؟ ببینید اینجا نیز به یک ارزش ذاتی رسیدید. (زندگی آبرومندانه) دیگر چرانمی‌خواهد. هر انسانی تلاش می‌کند تا در نهایت زندگی آبرومندانه‌تری داشته باشد. باز با ما همراهی کنید. چرا به سیر و سیاحت می‌پردازید؟ برای اینکه تحول روحیه پیدا کنیم و لذّت ببریم. چرا تحوّل روحیه و چرا لذت؟ببینید (لذت) بردن دیگر چرا بر نمی‌دارد هم انسان ذاتاً لذت‌گراست و هم ارزش لذت، ذاتی است. حال در جواب اینسؤال که تکامل برای چیست؟ باید توجه داشته باشیم که (کمال) هدف نهایی است نه مقدمه موضوع؛ چون ارزشکمال ذاتی است. حضرت موسی(ع) به حضرت خضر(ع) گفت: ممکن است اجازه بفرمایید تا من به دنبال شما بیایم واز علم و معرفت شما در راستای (رشد) خویش بهره‌مند شوم؟ هل اتبعک علی ان تعلمن مما علّمت رشداً در اینجادیگر کسی سؤال نمی‌کند که (رشد و کمال) را برای چه می‌خواهید؟ بنابر این (کمال) خود هدف نهایی است و دارایارزشی ذاتی، نه مقدمه برای اهداف دیگر تا سؤال شود که کمال و تکامل برای چیست؟ در جواب این سؤال که نهایتکمال انسان چیست؟ به این حقیقت باید توجه شود که (قرب الهی) نهایت کمالی است که انسان پیدا خواهد کرد وفراتر از قرب به خدا برای انسان کمالی فرض نمی‌شود؛ ولی خود (قرب الی اللّه‌) نیز دارای مراتب است برای نهایت آننمی‌توان حدی را فرض کرد. و بر همین اساس است که گفته می‌شود: تکامل انسان تا بی‌نهایت ادامه دارد و در عرصه کمال، (ایستگاهی) برای انسان متصوّر نیست. www.eporsesh.com
این پرسش از نوع سؤالاتی است که معمولاً به همراه رشد فکری و عقلی به انسان دست میدهد و همین که انسان خود و خدا و جهان را شناخت به این سؤال میپردازد که راستی هدف خدا از خلقت جهان و ما انسانها چه بودهاست؟ و تکامل برای چیست؟ البته همان طور که تاکنون خوانده و شنیدهاید، اصل هدف خلقت جهان برای تکامل است، ولی این تکامل برای چیست؟ پیرامون این سؤال میتوان به چند چیز اشاره کرد: اصل کمال چیست؟ کمال هرچیزی چگونه است؟ این کمال برای کیست فعل یا فاعل؟ اصولاً ارزش کمال ذاتی است یا مقدمی؟ نهایت کمال انسان چیست؟ و...
کمال یعنی تأمین آن هدفی که همه چیز برای آن هدف آفریده شده است؛ مثلاً چشم برای دیدن است. هر چه مناظر و دیدنیها ارزشمندتر، زیباتر و جذابتر باشند، در آن صورت چشم با دیدن آنها به کمال بیشتری نائل خواهد آمد و یا گوش برای شنیدن است و هر چه شنیدنیها ارزشمندتر و با کیفیت فزونتری باشد، گوش به کمال خود بیشترنائل خواهد آمد است و هم چنین قلب برای درک حقایق و معرفت اشیاء است و هر چه آن معارف عالیتر باشد، قلب انسان به کمال خویش بیشتر نائل خواهد آمد و از آنجا که موجودی برتر از وجود خدای سبحان نیست، بنابراین الهیات و خداشناسی عالیترین شناختی است که کمال انسان را تأمین میکند و از همین جا جواب پرسش (ب) نیز روشن میشود که اصولا هر چیزی کمال ویژه خود را خواهد داشت. کمال یک درخت به میوههای گوارا و شیرین آن است. کمال اسب در چالاکی و پیشتازی در مسابقات است و کمال انسان نیز در کسب فضایل اخلاق و تحصیل علم وهنر و در نهایت قرب الی اللّه است.
حال این کمال برای کیست؟ کمال فعل یا فاعل؟ باید توجه داشته باشید که خدای سبحان که فاعل این عالم است برای ذات خود هیچ هدفی ندارد تا با تأمین آن به کمال نائل آید؛ زیرا در خدا نقصی نیست تا با رسیدن به هدف، آن نقص مرتفع گردد و تکامل پیدا کند. بنابر این کمال مورد بحث اصولا برای خدای سبحان (فاعل) نیست. پس برای کیست؟این کمال توسط خدای سبحان برای فعل (مخلوق) در نظر گرفته شده است؛ یعنی، خداوند متعال برای هر موجودیاز کائنات هدفی را منظور داشته که آن موجود با رسیدن به آن هدف، به آن کمال نائل خواهد آمد.
در جواب سؤال (د) نیز به این حقیقت توجه کنید که ارزش دو گونه است: ذاتی و مقدمی. در اینجا برای درک بهتر با ما همراهی نموده و به سؤالات ما پاسخ دهید. شما چرا به دانشگاه آمدهاید؟ خواهید گفت: برای کسب علم و دانش.چرا در جستوجوی علم و دانش بر آمدهاید؟ خواهید گفت: چون علم و دانش چیز با ارزشی است. در همین جا بهیک ارزش ذاتی رسیدید. البته ممکن است سؤال مذکور را بدین گونه پاسخ بدهید: برای اینکه در سایه علم و معرفت،بتوانم به رتبه عالیتری دست یابم. چرا در جستوجوی رتبه عالیتری هستید؟ چون زندگی مرفهتر و آبرومندانهتریداشته باشم. چرا زندگی آبرومندانهتر؟ ببینید اینجا نیز به یک ارزش ذاتی رسیدید. (زندگی آبرومندانه) دیگر چرانمیخواهد. هر انسانی تلاش میکند تا در نهایت زندگی آبرومندانهتری داشته باشد. باز با ما همراهی کنید.
چرا به سیر و سیاحت میپردازید؟ برای اینکه تحول روحیه پیدا کنیم و لذّت ببریم. چرا تحوّل روحیه و چرا لذت؟ببینید (لذت) بردن دیگر چرا بر نمیدارد هم انسان ذاتاً لذتگراست و هم ارزش لذت، ذاتی است. حال در جواب اینسؤال که تکامل برای چیست؟ باید توجه داشته باشیم که (کمال) هدف نهایی است نه مقدمه موضوع؛ چون ارزشکمال ذاتی است. حضرت موسی(ع) به حضرت خضر(ع) گفت: ممکن است اجازه بفرمایید تا من به دنبال شما بیایم واز علم و معرفت شما در راستای (رشد) خویش بهرهمند شوم؟ هل اتبعک علی ان تعلمن مما علّمت رشداً در اینجادیگر کسی سؤال نمیکند که (رشد و کمال) را برای چه میخواهید؟ بنابر این (کمال) خود هدف نهایی است و دارایارزشی ذاتی، نه مقدمه برای اهداف دیگر تا سؤال شود که کمال و تکامل برای چیست؟ در جواب این سؤال که نهایتکمال انسان چیست؟ به این حقیقت باید توجه شود که (قرب الهی) نهایت کمالی است که انسان پیدا خواهد کرد وفراتر از قرب به خدا برای انسان کمالی فرض نمیشود؛ ولی خود (قرب الی اللّه) نیز دارای مراتب است برای نهایت آننمیتوان حدی را فرض کرد. و بر همین اساس است که گفته میشود: تکامل انسان تا بینهایت ادامه دارد و در عرصه کمال، (ایستگاهی) برای انسان متصوّر نیست.
www.eporsesh.com
- [سایر] اگر هدف خلقت انسان تکامل است هدف تکامل چیست و چه فایده ای دارد؟
- [سایر] هدف از خلقت چیست؟ ادله ی عقلی آن را بیان کنید. اگر هدف تکامل است، چرا خدا انسان را کامل نیافرید؟
- [سایر] هدف خلقت انسان چیست؟
- [سایر] هدف از خلقت انسان چیست؟
- [سایر] هدف از خلقت انسان در قران چیست؟
- [سایر] هدف از خلقت انسان در دنیا چیست ؟
- [سایر] اگر هدف از آفرینش انسان تکامل بوده چرا خداوند از آغاز انسان را در همه ابعاد , کامل نیافرید تا نیازی به پیمودن مراحل تکامل نبوده باشد ؟
- [سایر] اگر هدف از آفرینش انسان تکامل بوده چرا خداوند از آغاز انسان را در همه ابعاد , کامل نیافرید تا نیازی به پیمودن مراحل تکامل نبوده باشد ؟
- [سایر] هدف از خلقت انسان و جهان چه بوده است؟
- [سایر] هدف از خلقت انسان چیست؟ آیا فقط عبادت خداوند است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] خرجهایی را که انسان برای به دست آوردن فائده میکند، مانند دلاّلی و حمّالی میتواند جز مخارج سالیانه حساب نماید.
- [آیت الله بهجت] خرجهایی را که انسان برای بهدست آوردن فایده میکند، مانند دلالی و حمالی، میتواند جزء مخارج سالیانه حساب نماید.
- [آیت الله بروجردی] خرجهایی را که انسان برای به دست آوردن فایده میکند مانند دلاّلی و حمّالی میتواند جزء مخارج سالیانه حساب نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . خرجهایی را که انسان برای به دستآوردن فایده میکند، مانند دلالی و حمالی -که عینش یا عوضش باقی نمیماند- جزء مخارج کسب است که اگر به خود آن خرجها خمس تعلق نگرفته، از فایده کسب میتوان جای آن گذاشت، و آن مقدار را جزء فایده محسوب نکرد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خرجهائی را که انسان برای بدست آوردن فایده می کند مانند دلاّلی و حمّالی می تواند جزء مخارج سالیانه حساب نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] خرجهایی را که انسان برای به دست آوردن فایده میکند مانند دلّالی و حمّالی؛ از منفعت کسر شده و نسبت به آن مقدار خمس لازم نیست.
- [آیت الله مظاهری] خرجهایی را که انسان برای به دست آوردن فایده میکند مانند دلالی، اجاره مغازه، حقوق منشیها و مانند اینها، میتواند جزو مخارج کسب حساب نماید و خمس ندارد.
- [آیت الله سبحانی] خرج هائی را که انسان برای به دست آوردن فایده می کند، مانند دلالی و باربری می تواند جزء مخارج سالیانه حساب نماید.
- [آیت الله خوئی] خرجهایی را که انسان برای بهدست آوردن فایده میکند، مانند دلالی و حمالی میتواند از منفعت، کسر نماید و نسبت به آن مقدار خمس لازم نیست.
- [آیت الله مظاهری] لازم نیست که خلقت بچّه تمام باشد، بلکه اگر خون بستهای هم از رحم زن خارج شود و خود زن بداند، یا یک نفر قابله بگوید که اگر در رحم میماند انسان میشد، خونی که میبیند نفاس است.