در ابتدا گفتنی است؛ عصمت ملکه ای نفسانی است که انسان را از وقوع در خطا و ارتکاب گناه باز می دارد. بنابراین عصمت از سویی مستند به اختیار آدمی است و در انسان هایی یافت می شود که با حُسن اختیار خود آن را کسب کنند. از دیگر سو موهبتی الهی است و خدای متعال بر اساس حکمت بالغه خویش این صفت را به کسانی عطا نموده است تا بدون اشتباه و خطا، راهنمایان بشر به سوی سعادت باشند. درک این مسئله در گرو توجّه به چند نکته است: یک. پیامبران و امامان علیهم السلام دارای اراده بشری اند؛ مانند دیگر مردم زندگی می کنند؛ برای دست یابی هر چه بیشتر مقامات معنوی می کوشند و اهل صبر، جهاد، زهد و تقوا هستند. قرآن مجید خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: (قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحی إِلیَّ...)1؛ (بگو من فقط بشری هستم مانند شما، که به من وحی می شود...). بر اساس این آیه در خصوصیات ذاتی، از جمله دارا بودن غرایز انسانی، اراده، اختیار و امثال این امور بین معصومان و دیگران فرقی نیست. فرقی که هست در حوزه کمالات عالیه و ارتباط و پیوستگی آنان با پروردگار و حقایق و منابع فرابشری است. دو. خداوند متعال به قابلیت ممتاز پیامبران و امامان علیهم السلام، برای تحصیل مقامات معنوی و شایستگی آنان برای بر عهده گرفتن مسئولیت هدایت بشر علم پیشین دارد. در حقیقت همان قابلیت و شایستگی ناشی از افعال اختیاری ایشان، از قبل نزد خداوند معلوم بوده و همین قابلیت مبتنی بر اختیار، موجب گزینش آنان می شود. آیات و روایات فراوانی بر این دو واقعیت گواهی می دهد: الف. (وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ)2؛ (و چون شکیبایی کردند و به آیات ما یقین داشتند، از آنان پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را ]هدایت می کردند). ب. (اللَّهُ أَعْلَمُ حیثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ)3؛ (خداوند بهتر می داند که رسالت خود را در کجا قرار دهد). ج. امام صادق علیه السلام فرمودند: (انّ اللّه عزّ و جلّ اختار من ولد آدم اناساً طهر میلادهم و طیب ابدانهم و حفظهم فی اصلاب الرّجال و ارحام النّساء؛ اخرج منهم الانبیاء و الرسل، فهم ازکی فروع آدم. فعل ذلک لا لامر استحقوه من اللّه عزّ و جلّ و لکن علم اللّه منهم حین ذرأهم انهم یطیعونه و یعبدونه و لایشرکون به شیئاً. فهم بالطاعة نالوا من اللّه الکرامة و المنزلة الرّفیعة عنده و هولاء الّذین لهم الشّرف و الفضل و الحب)4؛ (خداوند عزّوجلّ از فرزندان آدم کسانی را برگزید، ولادت آنها را پاک گردانید، بدن های آنها را خوش بو - بهترین بدن ها - قرار داد و آنها را در پشت های مردان و رحم های زنان نگاه داشت. از میان این گروه (برگزیده و معصوم) انبیا و پیامبران را خارج کرد. آنها پاکترین فرزندان آدم هستند. این امر نه به واسطه این بود که خدا آنها را - بدون دلیل و گزافی - استحقاق داده بود؛ بلکه خدا از آغاز آفرینش می دانست آنها فرمانبردار اویند و او را پرستش می کنند و به خدا شریک نمی ورزند. پس آنها با فرمانبرداری به کرامت الهی رسیده اند و این جایگاه والا را نزد او کسب کرده اند. آنان به حق دارای شرافت و فضیلت و دوستی هستند). سه. سپردن هر مسئولیتی باید با دادن امکانات لازم همراه باشد. هدایت و امامت جامعه، دقیقا بر اساس آموزه های الهی، بدون اندک کژی و کاستی، نه تنها از این قاعده مستثنا نیست، بلکه بیش از هر امر دیگری تجلیگاه این اصل است. در اوایل دعای ندبه به مجموع این سه واقعیت نورانی اشاره شده است: (بعد ان شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیه و زخرفها و زبرجها فشرطوا لک ذلک و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قربتهم و قدمت لهم الذکر العلی و الثناء الجلی و اهبطت علیهم ملائکتک و کرمتهم بوحیک و رفدتهم بعلمک)؛ (آنان را برگزیدی... بعد از آن که بر آنها شرط کردی که نسبت به زینت و زیور دنیا زهد بورزند، آنان نیز این شرط را پذیرفتند و دانستی که آنان به آن شرط وفا دارند. پس آن ها را پذیرفتی و به خود نزدیک ساختی و یاد بلند و ستایش ارجمند را برای ایشان پیش فرستادی. فرشتگانت را بر آنان فرو فرستادی. به وحی خود آنان را گرامی داشتی و ایشان را به بخشش علم خود میهمان کردی...). چهار. علم و عصمتِ موهبتی یک پایه است و معصومان با اراده و تلاش هر چه بیشتر خویش و با عبادت ها و دعاهایی که به درگاه خداوند دارند، می توانند به مقامات و درجات عالی تری از علم و عصمت دست یابند. چنان که خدا در قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: (وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً)5؛ (و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزای). نیز قرآن می فرماید: (تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ)6؛ (برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری بخشیدیم...). از آنچه گذشت به خوبی روشن می شود که عصمت معصومان نه موهبتی گسسته از کنش های اختیاری آنان است، و نه فقط وابسته به اختیار ایشان، بدون امدادهای ویژه الهی؛ بلکه برآیند هر دو ویژگی یعنی موهبت های همراه با کنش اختیاری است. پی نوشت: 1. کهف 18، آیه 110. 2. سجده 32، آیه 24. 3. انعام 6، آیه 124. 4. بحارالانوار، ج 10، ص 170. 5. طه 20، آیه 114. 6. بقره2، آیه 253. منبع: www.porseman.org
چگونه می توان پی برد که معصومان علیهم السلام از روی اختیار معصوم بوده اند و سپس خداوند ایشان را برگزیده است؟
در ابتدا گفتنی است؛ عصمت ملکه ای نفسانی است که انسان را از وقوع در خطا و ارتکاب گناه باز می دارد. بنابراین عصمت از سویی مستند به اختیار آدمی است و در انسان هایی یافت می شود که با حُسن اختیار خود آن را کسب کنند. از دیگر سو موهبتی الهی است و خدای متعال بر اساس حکمت بالغه خویش این صفت را به کسانی عطا نموده است تا بدون اشتباه و خطا، راهنمایان بشر به سوی سعادت باشند.
درک این مسئله در گرو توجّه به چند نکته است:
یک. پیامبران و امامان علیهم السلام دارای اراده بشری اند؛ مانند دیگر مردم زندگی می کنند؛ برای دست یابی هر چه بیشتر مقامات معنوی می کوشند و اهل صبر، جهاد، زهد و تقوا هستند. قرآن مجید خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید:
(قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحی إِلیَّ...)1؛
(بگو من فقط بشری هستم مانند شما، که به من وحی می شود...).
بر اساس این آیه در خصوصیات ذاتی، از جمله دارا بودن غرایز انسانی، اراده، اختیار و امثال این امور بین معصومان و دیگران فرقی نیست. فرقی که هست در حوزه کمالات عالیه و ارتباط و پیوستگی آنان با پروردگار و حقایق و منابع فرابشری است.
دو. خداوند متعال به قابلیت ممتاز پیامبران و امامان علیهم السلام، برای تحصیل مقامات معنوی و شایستگی آنان برای بر عهده گرفتن مسئولیت هدایت بشر علم پیشین دارد. در حقیقت همان قابلیت و شایستگی ناشی از افعال اختیاری ایشان، از قبل نزد خداوند معلوم بوده و همین قابلیت مبتنی بر اختیار، موجب گزینش آنان می شود. آیات و روایات فراوانی بر این دو واقعیت گواهی می دهد:
الف. (وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ)2؛
(و چون شکیبایی کردند و به آیات ما یقین داشتند، از آنان پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را ]هدایت می کردند).
ب. (اللَّهُ أَعْلَمُ حیثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ)3؛
(خداوند بهتر می داند که رسالت خود را در کجا قرار دهد).
ج. امام صادق علیه السلام فرمودند: (انّ اللّه عزّ و جلّ اختار من ولد آدم اناساً طهر میلادهم و طیب ابدانهم و حفظهم فی اصلاب الرّجال و ارحام النّساء؛ اخرج منهم الانبیاء و الرسل، فهم ازکی فروع آدم. فعل ذلک لا لامر استحقوه من اللّه عزّ و جلّ و لکن علم اللّه منهم حین ذرأهم انهم یطیعونه و یعبدونه و لایشرکون به شیئاً. فهم بالطاعة نالوا من اللّه الکرامة و المنزلة الرّفیعة عنده و هولاء الّذین لهم الشّرف و الفضل و الحب)4؛ (خداوند عزّوجلّ از فرزندان آدم کسانی را برگزید، ولادت آنها را پاک گردانید، بدن های آنها را خوش بو - بهترین بدن ها - قرار داد و آنها را در پشت های مردان و رحم های زنان نگاه داشت. از میان این گروه (برگزیده و معصوم) انبیا و پیامبران را خارج کرد. آنها پاکترین فرزندان آدم هستند. این امر نه به واسطه این بود که خدا آنها را - بدون دلیل و گزافی - استحقاق داده بود؛ بلکه خدا از آغاز آفرینش می دانست آنها فرمانبردار اویند و او را پرستش می کنند و به خدا شریک نمی ورزند. پس آنها با فرمانبرداری به کرامت الهی رسیده اند و این جایگاه والا را نزد او کسب کرده اند. آنان به حق دارای شرافت و فضیلت و دوستی هستند).
سه. سپردن هر مسئولیتی باید با دادن امکانات لازم همراه باشد. هدایت و امامت جامعه، دقیقا بر اساس آموزه های الهی، بدون اندک کژی و کاستی، نه تنها از این قاعده مستثنا نیست، بلکه بیش از هر امر دیگری تجلیگاه این اصل است.
در اوایل دعای ندبه به مجموع این سه واقعیت نورانی اشاره شده است: (بعد ان شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیه و زخرفها و زبرجها فشرطوا لک ذلک و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قربتهم و قدمت لهم الذکر العلی و الثناء الجلی و اهبطت علیهم ملائکتک و کرمتهم بوحیک و رفدتهم بعلمک)؛ (آنان را برگزیدی... بعد از آن که بر آنها شرط کردی که نسبت به زینت و زیور دنیا زهد بورزند، آنان نیز این شرط را پذیرفتند و دانستی که آنان به آن شرط وفا دارند. پس آن ها را پذیرفتی و به خود نزدیک ساختی و یاد بلند و ستایش ارجمند را برای ایشان پیش فرستادی. فرشتگانت را بر آنان فرو فرستادی. به وحی خود آنان را گرامی داشتی و ایشان را به بخشش علم خود میهمان کردی...).
چهار. علم و عصمتِ موهبتی یک پایه است و معصومان با اراده و تلاش هر چه بیشتر خویش و با عبادت ها و دعاهایی که به درگاه خداوند دارند، می توانند به مقامات و درجات عالی تری از علم و عصمت دست یابند. چنان که خدا در قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید:
(وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً)5؛
(و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزای).
نیز قرآن می فرماید:
(تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ)6؛
(برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری بخشیدیم...).
از آنچه گذشت به خوبی روشن می شود که عصمت معصومان نه موهبتی گسسته از کنش های اختیاری آنان است، و نه فقط وابسته به اختیار ایشان، بدون امدادهای ویژه الهی؛ بلکه برآیند هر دو ویژگی یعنی موهبت های همراه با کنش اختیاری است.
پی نوشت:
1. کهف 18، آیه 110.
2. سجده 32، آیه 24.
3. انعام 6، آیه 124.
4. بحارالانوار، ج 10، ص 170.
5. طه 20، آیه 114.
6. بقره2، آیه 253.
منبع: www.porseman.org
- [سایر] آیا از معصوم یا معصومین (علیهم السلام) ترک اولایی گزارش شده است؟
- [آیت الله مظاهری] آیا در مسجد می توان جشن های حضرات معصومین(علیهم السلام) همراه با دست زدن برگزار کرد؟
- [سایر] آیا توسل به معصومین(علیهم السلام) شرک است؟
- [سایر] آیا می توان گفت مقام پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله از علی علیه السلام و باقی چهارده معصوم علیهم السلام بالاتر است؟
- [سایر] علت شهادت مظلومانه ی معصومین علیهم السلام چه بوده است؟
- [سایر] آیا ائمه معصومین علیهم السلام هم ازدواج موقت داشته اند؟
- [سایر] در زیارت ائمه معصومین(علیهم السلام) مخصوصاً امام حسین(علیه السلام))، معنای «لعن» چیست؟
- [سایر] می توان از چهارده معصوم علیهم السلام ، امامزادگان ، شهداء ، صالحین و ... درخواست شفاعت داشت ؟ با نظر به آیه 18 سوره جن - یا فقط باید از خداوند ، شفاعت توسط ایشان را خواست؟
- [سایر] ویژگیهای مکذبین بر اساس قرآن کریم و روایات معصومان(علیهم السلام) کدام است؟
- [سایر] آیا «توسل» به معصومین(علیهم السلام) با توحید عبادی منافاتی ندارد؟
- [آیت الله وحید خراسانی] شخصی که به یکی از چهارده معصوم علیهم السلام از روی دشمنی دشنام دهد نجس است
- [آیت الله مکارم شیرازی] تمام فرقه های اسلامی پاکند، مگر آنها که با ائمه معصومین(علیهم السلام)عداوت و دشمنی دارند و خوارج و غلات، یعنی غلوکنندگان در حق ائمه(علیهم السلام).
- [آیت الله مظاهری] هرگاه کسی به خدا یا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا فاطمه زهرا علیها السلام ناسزا گوید یا با یکی از اینها دشمنی داشته باشد و یا یکی از ائمه علیهم السلام یا غیر آنها را خدا بداند کافر است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و ایمه معصومین علیهم السلام عمدا نسبت دهد بنابر احتیاط کفاره جمع که تفصیل ان در مساله پیش گذشت بر او واجب می شود
- [آیت الله وحید خراسانی] پاک کردن مخرج غایط با چیزهایی که احترام انها لازم است مانند کاغذی که بر ان اسم خدا و پیغمبران و ایمه معصومین علیهم السلام و غیر اینها از انچه که واجب الاحترام در شریعت است حرام است ولی اگر کسی به انها استنجاء کند طهارت حاصل می شود و حصول طهارت در استنجاء با استخوان و سرگین محل اشکال است
- [آیت الله وحید خراسانی] پاک کردن مخرج غایط با چیزهایی که احترام انها لازم است مانند کاغذی که بر ان اسم خدا و پیغمبران و ایمه معصومین علیهم السلام و غیر اینها از انچه که واجب الاحترام در شریعت است حرام است ولی اگر کسی به انها استنجاء کند طهارت حاصل می شود و حصول طهارت در استنجاء با استخوان و سرگین محل اشکال است
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که وضو ندارد بنابر احتیاط واجب نباید اسم ذات و اسماء صفات خداوند متعال را به هر زبانی که نوشته شده باشد مس نماید و احتیاط مستحب ان است که اسماء مبارکه چهارده معصوم علیهم السلام را هم بدون وضو مس ننماید
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسلمانی به یکی از چهارده معصوم علیهمالسلام در حال اختیار و سلامت عقل دشنام دهد یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر چیزی را با اعتقاد به این که راست است از قول خدا یا معصومان علیهمالسلام نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر روزه دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا و پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و ایمه معصومین علیهم السلام عمدا خبری را به دروغ نسبت بدهد اگر چه فورا بگوید دروغ گفتم یا توبه کند روزه او باطل است و نسبت دادن به دروغ به سایر پیغمبران و اوصیای انان علی نبینا و اله و علیهم السلام بنابر احتیاط واجب روزه را باطل می کند مگر این که ان نسبت برگردد به خداوند متعال که در این صورت روزه اش باطل است و همچنین است نسبت دادن به دروغ به حضرت زهراء علیها السلام مگر این که ان نسبت برگردد به خداوند متعال و حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم و ایمه علیهم السلام که در این صورت روزه اش باطل است